زندگی ایرانیها در مدارِ «دستدومها» | بازاری که هر روز شلوغتر میشود | تورم خرید وسایل نو را تبدیل به رؤیا کرده است
اقتصادنیوز: بازار دستدوم فقط خرید و فروش نیست؛ صورتمسئلهی معیشت ایرانی هاست. زیر فشار قیمتها، انتخاب ساده شده: یا قسطِ بلند مدت وسایل نو، یا تعمیرِ کوتاهِ وسایل کهنه.
به گزارش اقتصادنیوز صبحهای جمعه، در پیادهروهای باریک میدان امام حسین، خیابان ری و خیلی دیگر از نقاط تهران، بساطهای رنگبهرنگ چیده میشوند؛ از چرخگوشت روسی دهه شصت تا موبایلهایی با صفحه ترکخورده که هنوز با هزار ترفند روشن میشوند.
صدای دلالها با بوی قهوه جوشیده و هیاهوی روز تعطیل در هم میپیچد. اینجا «بازار وسایل دستدوم» فقط یک بازار نیست، بلکه آینهای از زندگیهایی است که دیگر توان نو خریدن ندارند.
در میان ازدحام، پیرمردی قابلمهای را بالا گرفته و فریاد میزند: «اصل آلمانیه، فقط دو تا لکه داره!» و جوانی کنارش زیر لب میگوید: «همینو بخرم، نو شو بخوام بخرم باید دوبرابر این بدم.»
خبر مرتبط اقتصاد «زندگیِ مستقل» و تک نفره | زیبایی از این خانههای پایتخت حذف شده | اجاره مسکن، اجازه نفس کشیدن نمیدهداقتصادنیوز: اجاره در تهران از دستمزد جلو زده و زندگی تکنفره را به تمرین روزانه حسابوکتاب بدل کرده است؛ خرجِ 300 تا 600 هزار تومان در برابر درآمدِ 500 تا 800 هزار تومان، تصویر غالب این روزهاست. میان همخانگیِ کمهزینه اما پُرهزینهی ذهنی و استقلالِ قابلاداره، جوانان راهی میجویند که هم سقفی داشته باشند و هم امیدی برای ادامه مسیر.
بازاری که هر روز شلوغتر میشود اما...
افزایش شدید قیمتها در چند سال اخیر، خرید کالای نو را برای بسیاری از خانوارها تبدیل به رؤیایی دور کرده است. از یخچال و ماشین لباسشویی گرفته تا تلویزیون و حتی فرش و مبلمان، قیمتها چنان جهش کردهاند که بازار دستدوم از حاشیه به متن زندگی روزمره آمده است.
مریم، کارمند 35 سالهای که تازه زندگی مشترک را شروع کرده، میگوید:«برای جهیزیه فقط اجاقگاز و ماشین لباسشویی نو خریدم. بقیه رو از سایتهای استوک گرفتم. اگه میخواستم همهچیز نو بگیرم باید وام میگرفتم، اونم با قسطهایی که دیگه نمیشه جمعش کرد.»
در سایتهای آنلاین خرید وسایل دست دوم، هر روز هزاران آگهی لوازم خانگیهای مختلف کارکرده منتشر میشود. از وسایل آشپزخانه تا لپتاپهای قدیمی و حتی کولر گازیهایی که «فقط یهبار سرویس شدند». بسیاری از فروشندگان هم مردمیاند که دیگر از پس تعمیرات یا قبضهای سنگین برنمیآیند و ترجیح میدهند وسیلهشان را بفروشند تا خرج دیگری از زندگی را بدهند.
وقتی تعمیر به جای خرید مینشیند یعنی...
در خیابان جمهوری، کارگاههای کوچک تعمیر لوازم خانگی، یکی پس از دیگری باز میشوند. در هر مغازه چند تلویزیون بازشده یا موتور یخچال روی زمین است. «رحمانی»، تعمیرکار 28 ساله، میگوید:«مردم الان بیشتر دنبال تعمیرند تا خرید. قبلاً یخچال خراب میشد، مستقیم میرفتن نو میخریدن. الان میپرسن میشه با کمتر از پنج میلیون درستش کرد؟»
او میگوید بعضی وسایل آنقدر فرسودهاند که تعمیرشان از نظر فنی بهصرفه نیست، اما مشتری اصرار دارد:«میگه فقط اینو راه بنداز، نو شو فعلاً نمیتونم بخرم.»
در خانههای قدیمیتر، این وسایل از حدِ معمول عمر خود هم گذشتهاند. در نتیجه مصرف برق و گاز بالاتر میرود، و قبضهایی که هر ماه روی در خانه میرسد، سنگینتر از قبل میشود. به گفته کارشناسان انرژی، وسایل با رده مصرف پایین مثلاً برچسب F یا G تا 30 درصد برق بیشتری نسبت به مدلهای جدید مصرف میکنند؛ ولی برای بسیاری از خانوادهها، گزینه انتخابی باقی نمانده است.
خبر مرتبط فروپاشی اقتصادی خانوارها و پررنگ شدن «استراتژی بقا» | وقتی غذایی سر سفره نیست، خطوط قرمز کنار میروداقتصادنیوز: حسین ایمانی جاجرمی میگوید وقتی اقتصاد خانوار فرو میپاشد، زنان و بچهها هم مجبور به کار در خانواده میشوند. در مناطق محرومی مثل سیستانوبلوچستان یا جنوب کرمان حتی پدیدههایی مانند کودکفروشی دیده میشود.
روایت اول: زهرا و مایکروویو دهسالهاش
زهرا، پرستار بیمارستانی در شرق تهران، میگوید مایکروویوش را از بازار ناصر خسرو خریده: اون موقع اگه میخواستم نو بخرم همه بالای بیست میلیون بودن. اینو از یه مغازه گرفتم، گفت کارکرده تمیزه. الان دو ساله دارمش، گاهی خاموش میشه وسط کار ولی با چند تا ضربه روشن میشه!» او میخندد، اما ته لبخندش نارضایتی از اوضاع هم هست:«اگه خراب شه هم میبرمش همونجا درستش میکنن. تو این وضعیت فقط باید نگهش دارم. نو خریدن یعنی یکماه کامل حقوقم بره.»
روایت دوم: سامان و لپتاپِ تعمیرشده
سامان، دانشجوی کارشناسی ارشد، لپتاپش را از صفحهای در اینستاگرام خریده:«قیمت مدل نو سی و چند میلیون بود، اینو دوازده خریدم. اولش خوب بود ولی بعد از سه ماه صفحهاش سوخت. تعمیرکار گفت قطعهاش نایابه، مجبور شدم صفحه رو از مدل پایینتر بذارم ولی خوب کار میکنه دیگه.» حالا او با لپتاپی درس میخواند که به قول خودش «با چسب و دعا سرپا مونده»، اما معتقد است چارهای ندارد:«ما باید درس بخونیم، پروژه تحویل بدیم. لپتاپ نو شده مثل ماشینهای خارجی، فقط باید از دور نگاهشان کنیم.»
خانههایی با وسایل قدیمی، قبضهای سنگینتر
در بسیاری از محلههای تهران، وسایل خانگی از دهه هشتاد هنوز کار میکنند، اما با هزینهای چندبرابر. مثلاً یخچالهای بدون برچسب انرژی جدید، سالانه برق بیشتری از مدلهای تازه مصرف میکنند. «امیر»، حسابدار 40 ساله در یافتآباد، میگوید:«یخچالم 20 ساله است. قبض برق تابستون از پارسال دو برابر شده. ولی خب اگه بخوام نو بخرم حداقل 30 میلیونه. فعلاً ترجیح میدم قبض بدم تا قسط.»
تحلیلگران حوزه انرژی میگویند در ایران، مصرف خانگی برق حدود یکسوم کل مصرف کشور را شامل میشود و فرسودگی وسایل نقش مهمی در آن دارد. با این حال، برای مردم این مسأله در اولویت نیست؛ آنچه در اولویت است «زنده ماندن اقتصادی» است.
روایت سوم: مبلهایی با عمر بیستساله
در یکی از کارگاههای نجاری در جوادیه، «آقای حمیدی» مبلهای قدیمی مردم را دوباره میپوشاند. میگوید:
«الان مردم کمتر مبل نو میخرن. همین مبلهای 15 20 ساله رو میارن برام، من با پارچه ایرانی یا چینی روکش میزنم، نو میشه.»
او با لبخند تلخی اضافه میکند «: قبلاً مشتریهای من طبقه متوسط بودن، الان از شمال شهر هم میان. اونم میگه فقط همینو تعمیر کن، نو نمیخوام، نهایتا متریال بهتری رو انتخاب میکنه.»
بازارهای مجازی و رونق «اقتصاد بازچرخی» یا زیستن در بحران تورم؟
در فضای مجازی، خرید و فروش کالاهای کارکرده تبدیل به صنعتی بزرگ شده است. آگهیها در سایتها و شبکههای اجتماعی روزبهروز بیشتر میشوند و حتی شرکتهایی شکل گرفتهاند که بهصورت حرفهای وسایل استوک را تست و عرضه میکنند.
هرچند این روند، در ظاهر شکلی از «اقتصاد بازچرخی» (Circular Economy) دارد یعنی استفاده مجدد از منابع و کاهش ضایعات اما در ایران، انگیزه اصلی اغلب مردم زیستن در بحران تورم است نه دغدغهی محیطزیستی.
از وسایل خانه تا تلفن همراه: عمرِ طولانیتر، کارایی کمتر
این روند فقط به لوازم خانگی محدود نیست. بازار گوشیهای دستدوم، لپتاپهای تعمیرشده، حتی تلویزیونهای السیدی نسل اول هم پررونق شده.
در پاساژ علاءالدین مغازهداری میگوید:«مردم الان دنبال گوشی زیر ده میلیونن. بعضی حتی گوشی قدیمی خودشونو میدن تعمیر بشه تا یه سال دیگه دوام بیاره.»
اما پشت این انتخابها، داستانی مشترک پنهان است؛ درآمدی که با تورم همقدم نمیشود. بسیاری از مردم با درآمد ثابت، میان دو گزینه ماندهاند: خرید کالای نو و بدهکار شدن، یا ادامه دادن با وسایل قدیمی و پذیرش قبض و تعمیر و دردسر.
هر کس به دلیلی در این بازار است
برای بعضی، بازار دستدوم فرصت صرفهجویی است؛ برای بعضی تنها راهِ ماندن. «شیرین»، مادر دو فرزند، از نداشتن بودجه برای خرید یخچال نو میگوید:«یخچال سوخت، فروشنده گفت موتورشو عوض میکنم با هفت میلیون. همونو قبول کردم. نو ایرانی میخواستم بگیرم سی و سه میلیون بود.»
گروهی دیگر، مثل جوانان مجرد یا دانشجوها هم بهخاطر کوتاهمدت بودن محل زندگی، ترجیح میدهند وسایل کارکرده بخرند و راحتتر جابهجا شوند.
خبر مرتبط دهه هفتادیها زیر فشار سنگین گرانی مسکن و ناپایداری شغلی | کوچِ نسل جدید از پایتخت به روایت نژادبهراماقتصادنیوز: زهرا نژادبهرام، عضو سابق شورای شهر تهران، در گفتوگو با «اقتصادنیوز» میگوید ناهماهنگی میان سیاستهای ملی و شهری، تورم و ناپایداری شغلی را تشدید کرده و نسل دهههفتادیها را از خانهدار شدن و ثبات اقتصادی دور کرده است.
از تعمیر تا تعادل: چرخشی ناگزیر در سبک زندگی
اما پدیده «زندگی در مدار دستدوم» نشان میدهد جامعه ایران در حال نوعی سازگاری اجباری با تورم ساختاری است. خانوارها یاد گرفتهاند بهجای «خرید»، «نگه دارند»؛ بهجای «تعویض»، «تعمیر کنند». اما این چرخش، اگرچه به بقای کوتاهمدت کمک میکند، در بلندمدت میتواند مصرف انرژی، آلودگی محیطی و فشار اقتصادی پنهان را افزایش دهد. با وجود همه این پیامدها، بازار دستدوم در ایران نشانه هوشمندی مردم نیز هست: نوعی مقاومت در برابر شرایط اقتصادی که انتخابها را محدود کرده است.
تورم، وجه مشترک همه روایتها بود
از زهرا و مایکروویوش گرفته تا علی و کولر قدیمیاش، از مریم و جهیزیهی نصفه تا سامان و لپتاپ چسبخوردهاش، همه در یک نقطه مشترکند: تورم. تورمی که خرید نو را به رؤیا بدل کرده و بازار دستدوم را به واقعیت روزمره تبدل کرده است.
در این میان، هرکس به دلیلی در این بازار ایستاده است؛ یکی برای صرفهجویی، دیگری برای بقا. اما پشت تمام این روایتها، تصویری واحد از جامعهای است که زیر بار گرانی خم شده و یاد گرفته از هرچیز، حتی وسایل فرسوده، بیشترین استفاده را ببرد.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید