جمعه 9 آذر 1403

«سفیر عشق»؛ روایت نویسنده سنی مذهب ترک از عصر جانکاه عاشورا و خرابه‌های شام

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
«سفیر عشق»؛ روایت نویسنده سنی مذهب ترک از عصر جانکاه عاشورا و خرابه‌های شام

«سفیر عشق»، نوشته احمد تورگوت با ترجمه سهیلا احمدی توسط انتشارات کتابستان در دست انتشار است. این دومین رمان این نویسنده ترک درباره قیام امام حسین (ع) است.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روایت زندگی حسین (ع) و یارانش روایت زندگی هر آزاده‌ای است که برای رهایی از ظلم و غفلت برای نجات انسانیت گام برداشته است. این فلسفه قیام سیدالشهدا (ع) است و مرز مشخصی ندارد.

منزلت بی‌بدیل حسین (ع) و یاران باوفایش چنان است که شیفتگان کمال و انسانیت از شیعه و سنی گرفته تا یهودی و مسیحی بی‌اختیار زبان و قلم به ستایش می‌گشایند و در حد معرفت و دریافتشان از این بیکرانگی آزاد مردی سر تعظیم و احترام به ساحتشان فرود می‌آورند.

احمد تورگوت، نویسنده اهل تسنن ترکیه، از جمله نویسندگانی است که تاکنون آثار متعددی را در این رابطه نوشته و منتشر کرده است. اولین اثر او «شهید عشق» نام داشت که دربردارنده زندگی امام حسین (ع) و قیام ایشان بود؛ نگاهی عارفانه که نویسنده تلاش دارد با استفاده از منابع اهل سنت و شیعه در این رابطه، نگاهی کامل و در عین حال داستانی از یک واقعه تاریخی ارائه دهد. این کتاب با توجه به حنفی مذهب بودن نویسنده‌اش و بیان عارفانه بدیع از داستان کربلا مورد توجه کم‌نظیر خوانندگان ترک قرار گرفته و تاکنون 250 هزار نسخه از آن به فروش رفته است. این رمان داستان حسین (ع) و یارانش را از حجاز عالم ماده تا کربلای عالم معنا روایت می‌کند.

حالا انتشارات کتابستان کتاب دیگری از این نویسنده را با عنوان «سفیر عشق» با ترجمه سهیلا احمدی در دست انتشار دارد. این کتاب اثری بدیع در عرصه ادبیات عاشورایی است که خواننده را از عصر جانکاه عاشورا تا قصه خرابه شام، هم‌غصه می‌کند و از طرفی، تجربه‌ای ناب را از این حادثه عالم‌سوز، با دیگران به اشتراک می‌گذارد.

این متن زنده، گاهی خواننده را با اشک و آه و سوز حسینی همراه می‌کند و گاهی حس حماسی رسالت زینبی را در جان خواننده می‌نشاند.

«نشان حُسن»؛ گوشه‌ای از جانفشانی‌های فرزندان امام حسن (ع) در کربلا

در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم: «در پی تسلی بود؛ تکه‌ای از پیراهن خونین برادر را بر صورت گذاشت؛ بوسید و بویید؛ خاطرات حسین علیه‌السلام برایش زنده‌تر شد؛ رایحه پیراهن برادر، با بوی خونی که از بدن‌های تکه‌تکه در هوا منتشر بود. را با هم در سینه حبس کرد؛ نزدیک بود کوهِ صبر زینب سلام‌الله علیها متزلزل شود.

سر به سوی آسمان بلند کرد؛ دستانی را که آغشته به خون سرخ شهدا بود، بالا برد. خون‌های لخته آبروی بیشتری به دستان زینب سلام‌الله علیها می‌داد؛ به ستاره‌ها نگاه کرد. ستارگان آسمان که نورشان از آن فخرالعالمین گرفته می‌شد، امشب، بدون او، چگونه زمین را روشن می‌کردند؟...»