سورهای که خواندنش ایمان شما را قوی میکند + صوت آیات
فایل صوتی تلاوت سوره مائده با صدای عباس امام جمعه را اینجا دریافت کنید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره مائده پنجمین سوره قرآن است و در جزء ششم و هفتم آن قرار دارد.
در این سوره احکام بسیاری بیان شده از جمله درباره مسئله ولایت در اسلام، تثلیث در مسیحیت، قیامت و معاد، وفای به عهد، عدالت اجتماعی، عدالت شاهد، حرمت کشتن انسانها، احکام غذاهای حلال، احکام وضو و تیمم.
از آیات مشهور این سوره آیه اکمال و آیه تبلیغ است که بنابر نظر شیعه، به واقعه غدیر و اعلام جانشینی امام علی (ع) مربوط هستند.
پیامبر (ص) درباره فضیلت خوندن سوره مائده میفرماید: هر کس سوره مائده را قرائت کند به تعداد همه یهودیان و مسیحیان که در این دنیا نفس کشیدهاند، ده حسنه به او داده میشود و ده گناه از گناهان او پاک میشود و ده درجه به درجاتش افزوده میشود.
امام صادق (ع) نیز در این باره میفرماید: سوره مائده یکباره بر پیامبر (ص) نازل شد و هفتاد هزار فرشته هنگام نزول آن را همراهی میکردند.
فایل صوتی تلاوت سوره مائده با صدای عباس امام جمعه
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_متن سوره مائده همراه با ترجمه_س*بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یا أیها الذین آمنوا أوفوا بالعقود أحلت لکم بهیم الأنعام الا ما یتلی علیکم غیر محلی الصید و أنتم حرم ان الله یحکم ما یرید 1
ای کسانی که ایمان آوردهاید به قراردادهای خود وفا کنید برای شما گوشت چارپایان حلال گردیده جز آنچه حکمش بر شما خوانده میشود در حالی که نباید شکار را در حال احرام حلال بشمرید خدا هر چه بخواهد فرمان میدهد (1)
یا أیها الذین آمنوا لا تحلوا شعائر الله و لا الشهر الحرام و لا الهدی ولا القلائد و لا آمین البیت الحرام یبتغون فضلا من ربهم و رضوانا واذا حللتم فاصطادوا و لا یجرمنکم شنآن قوم أن صدوکم عن المسجد الحرام أن تعتدوا و تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان واتقوا الله ان الله شدید العقاب 2
ای کسانی که ایمان آوردهاید حرمت شعایر خدا و ماه حرام و قربانی بینشان و قربانیهای گردنبنددار و راهیان بیت الحرام را که فضل و خشنودی پروردگار خود را میطلبند نگه دارید و چون از احرام بیرون آمدید میتوانید شکار کنید و البته نباید کینهتوزی گروهی که شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدی وادارد و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید که خدا سختکیفر است (2)
حرمت علیکم المیت و الدم و لحم الخنزیر و ما أهل لغیر الله به و المنخنق و الموقوذ و المتردی و النطیح و ما أکل السبع الا ما ذکیتم و ما ذبح علی النصب و أن تستقسموا بالأزلام ذلکم فسق الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا فمن اضطر فی مخمص غیر متجانف لاثم فان الله غفور رحیم 3
بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد و حیوان حلال گوشت خفه شده و به چوب مرده و از بلندی افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را که زنده دریافته و خود سر ببرید و همچنین آنچه برای بتان سربریده شده و نیز قسمت کردن شما چیزی را به وسیله تیرهای قرعه این کارها همه نافرمانی خداست امروز کسانی که کافر شدهاند از کارشکنی در دین شما نومید گردیدهاند پس از ایشان مترسید و از من بترسید امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما به عنوان آیینی برگزیدم و هر کس دچار گرسنگی شود بیآنکه به گناه متمایل باشد اگر از آنچه منع شده است بخورد بی تردید خدا آمرزنده مهربان است (3)
یسألونک ماذا أحل لهم قل أحل لکم الطیبات وما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم الله فکلوا مما أمسکن علیکم و اذکروا اسم الله علیه واتقوا الله ان الله سریع الحساب 4
از تو میپرسند: چه چیزی برای آنان حلال شده است؟ بگو: چیزهای پاکیزه برای شما حلال گردیده و نیز صید حیوانات شکارگر که شما بعنوان مربیان سگهای شکاری از آنچه خدایتان آموخته، به آنها تعلیم دادهاید برای شما حلال شده است پس از آنچه آنها برای شما گرفته و نگاه داشتهاند بخورید و نام خدا را بر آن ببرید و پروای خدا بدارید که خدا زودشمار است (4)
الیوم أحل لکم الطیبات و طعام الذین أوتوا الکتاب حل لکم و طعامکم حل لهم و المحصنات من المؤمنات و المحصنات من الذین أوتوا الکتاب من قبلکم اذا آتیتموهن أجورهن محصنین غیر مسافحین ولا متخذی أخدان و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله و هو فی الآخر من الخاسرین 5
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده و طعام کسانی که اهل کتابند برای شما حلال، و طعام شما برای آنان حلال است و بر شما حلال است ازدواج با زنان پاکدامن از مسلمان و زنان پاکدامن از کسانی که پیش از شما کتاب آسمانی به آنان داده شده به شرط آنکه مهرهایشان را به ایشان بدهید در حالی که خود پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید و هر کس در ایمان خود شک کند قطعا عملش تباه شده، و در آخرت از زیانکاران است (5)
یا أیها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلا فاغسلوا وجوهکم و أیدیکم الی المرافق و امسحوا برءوسکم و أرجلکم الی الکعبین و ان کنتم جنبا فاطهروا و ان کنتم مرضی أو علی سفر أو جاء أحد منکم من الغائط أو لامستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا بوجوهکم و أیدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج ولکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون 6
ای کسانی که ایمان آوردهاید چون به عزم نماز برخیزید صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سر و پاهای خودتان را تا برآمدگی پیشین هر دو پا مسح کنید و اگر جنباید خود را پاک کنید غسل نمایید و اگر بیمار یا در سفر بودید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد یا با زنان نزدیکی کردهاید و آبی نیافتید پس با خاک پاک تیمم کنید و از آن به صورت و دستهایتان بکشید خدا نمیخواهد بر شما تنگ بگیرد لیکن میخواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد که سپاس او بدارید (6)
و اذکروا نعم الله علیکم و میثاقه الذی و اثقکم به اذ قلتم سمعنا و أطعنا و اتقوا الله ان الله علیم بذات الصدور 7
و نعمتی را که خدا بر شما ارزانی داشته و نیز پیمانی را که شما را به انجام آن متعهد گردانیده به یاد آورید آنگاه که گفتید: شنیدیم و اطاعت کردیم و از خدا پروا دارید که خدا به راز دلها آگاه است (7)
یا أیها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط ولا یجرمنکم شنآن قوم علی ألا تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوی و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون 8
ای کسانی که ایمان آوردهاید برای خدا به داد برخیزید و به عدالت شهادت دهید و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است (8)
وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفر و أجر عظیم 9
خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است (9)
والذین کفروا و کذبوا بآیاتنا أولئک أصحاب الجحیم 10
و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را دروغ انگاشتند آنان اهل دوزخند (10)
یا أیها الذین آمنوا اذکروا نعمت الله علیکم اذ هم قوم أن یبسطوا الیکم أیدیهم فکف أیدیهم عنکم و اتقوا الله و علی الله فلیتوکل المؤمنون 11
ای کسانی که ایمان آوردهاید نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آنگاه که قومی آهنگ آن داشتند که بر شما دست یازند و خدا دستشان را از شما کوتاه داشت و از خدا پروا دارید و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (11)
و لقد أخذ الله میثاق بنی اسرائیل و بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا و قال الله انی معکم لئن أقمتم الصلا و آتیتم الزکا و آمنتم برسلی و عزرتموهم و أقرضتم الله قرضا حسنا لأکفرن عنکم سیئاتکم ولأدخلنکم جنات تجری من تحتها الأنهار فمن کفر بعد ذلک منکم فقد ضل سواء السبیل 12
در حقیقت خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرکرده برانگیختیم و خدا فرمود: من با شما هستم اگر نماز برپا دارید و زکات بدهید و به فرستادگانم ایمان بیاورید و یاریشان کنید و وام نیکویی به خدا بدهید قطعا گناهانتان را از شما میزدایم و شما را به باغهایی که از زیر درختان آن نهرها روان است در میآورم پس هر کس از شما بعد از این کفر ورزد در حقیقت از راه راست گمراه شده است (12)
فبما نقضهم میثاقهم لعناهم وجعلنا قلوبهم قاسی یحرفون الکلم عن مواضعه و نسوا حظا مما ذکروا به ولا تزال تطلع علی خائن منهم الا قلیلا منهم فاعف عنهم واصفح ان الله یحب المحسنین 13
پس به سزای پیمان شکستنشان لعنتشان کردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم به طوری که کلمات را از مواضع خود تحریف میکنند و بخشی از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشی سپردند و تو همواره بر خیانتی از آنان آگاه میشوی مگر شماری اندک از ایشان که خیانتکار نیستند پس از آنان درگذر و چشم پوشی کن که خدا نیکوکاران را دوست میدارد (13)
و من الذین قالوا انا نصاری أخذنا میثاقهم فنسوا حظا مما ذکروا به فأغرینا بینهم العداو و البغضاء الی یوم القیام و سوف ینبئهم الله بما کانوا یصنعون 14
و از کسانی که گفتند: ما نصرانی هستیم از ایشان نیز پیمان گرفتیم ولی بخشی از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند فراموش کردند و ما هم تا روز قیامت میانشان دشمنی و کینه افکندیم و به زودی خدا آنان را از آنچه میکردهاند و میساختهاند خبر میدهد (14)
یا أهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم کثیرا مما کنتم تخفون من الکتاب و یعفو عن کثیر قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین 15
ای اهل کتاب پیامبر ما به سوی شما آمده است که بسیاری از چیزهایی از کتاب آسمانی خود را که پوشیده میداشتید برای شما بیان میکند و از بسیاری خطاهای شما درمیگذرد قطعا برای شما از جانب خدا روشنایی و کتابی روشنگر آمده است (15)
یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم 16
خدا هر که را از خشنودی او پیروی کند به وسیله آن کتاب به راههای سلامت رهنمون میشود و به توفیق خویش آنان را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون میبرد و به راهی راست هدایتشان میکند (16)
لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم قل فمن یملک من الله شیئا ان أراد أن یهلک المسیح ابن مریم و أمه و من فی الأرض جمیعا و لله ملک السماوات و الأرض و ما بینهما یخلق ما یشاء و الله علی کل شیء قدیر 17
کسانی که گفتند: خدا همان مسیح پسر مریم است مسلما کافر شدهاند بگو: اگر خدا اراده کند که مسیح پسر مریم و مادرش و هر که را که در زمین است جملگی به هلاکت رساند چه کسی در مقابل خدا اختیاری دارد؟ فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست هر چه بخواهد میآفریند و خدا بر هر چیزی تواناست (17)
و قالت الیهود و النصاری نحن أبناء الله و أحباؤه قل فلم یعذبکم بذنوبکم بل أنتم بشر ممن خلق یغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء و لله ملک السماوات و الأرض و ما بینهما و الیه المصیر 18
و یهودان و ترسایان گفتند: ما پسران خدا و دوستان او هستیم بگو: پس چرا شما را به کیفر گناهانتان عذاب میکند؟ عنه بلکه شما هم بشرید از جمله کسانی که آفریده است هر که را بخواهد میآمرزد و هر که را بخواهد عذاب میکند و فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو میباشد از آن خداست و بازگشت همه به سوی اوست (18)
یا أهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم علی فتر من الرسل أن تقولوا ما جاءنا من بشیر و لا نذیر فقد جاءکم بشیر و نذیر و الله علی کل شیء قدیر 19
ای اهل کتاب پیامبر ما به سوی شما آمده که در دوران فترت رسولان حقایق را برای شما بیان میکند تا مبادا روز قیامت بگویید: برای ما بشارتگر و هشداردهندهای نیامد پس قطعا برای شما بشارتگر و هشداردهندهای آمده است و خدا بر هر چیزی تواناست (19)
و اذ قال موسی لقومه یا قوم اذکروا نعم الله علیکم اذ جعل فیکم أنبیاء وجعلکم ملوکا و آتاکم ما لم یؤت أحدا من العالمین 20
و یاد کن زمانی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که در میان شما پیامبرانی قرار داد و شما را پادشاهانی ساخت و آنچه را که به هیچ کس از جهانیان نداده بود به شما داد (20)
یا قوم ادخلوا الأرض المقدس التی کتب الله لکم ولا ترتدوا علی أدبارکم فتنقلبوا خاسرین 21
ای قوم من به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته است درآیید و به عقب بازنگردید که زیانکار خواهید شد (21)
قالوا یا موسی ان فیها قوما جبارین و انا لن ندخلها حتی یخرجوا منها فان یخرجوا منها فانا داخلون 22
گفتند: ای موسی، در آنجا مردمی زورمندند و تا آنان از آنجا بیرون نروند ما هرگز وارد آن نمیشویم پس اگر از آنجا بیرون بروند ما وارد خواهیم شد (22)
قال رجلان من الذین یخافون أنعم الله علیهما ادخلوا علیهم الباب فاذا دخلتموه فانکم غالبون وعلی الله فتوکلوا ان کنتم مؤمنین 23
دو مرد از زمره کسانی که از خدا میترسیدند و خدا به آنان نعمت داده بود گفتند: از آن دروازه بر ایشان بتازید و وارد شوید که اگر از آن درآمدید قطعا پیروز خواهید شد و اگر مومنید به خدا توکل کنید (23)
قالوا یا موسی انا لن ندخلها أبدا ما داموا فیها فاذهب أنت و ربک فقاتلا انا هاهنا قاعدون 24
گفتند: ای موسی، تا وقتی آنان در آن شهرند ما هرگز پای در آن ننهیم تو و پروردگارت برو ید و جنگ کنید که ما همین جا مینشینیم (24)
قال رب انی لا أملک الا نفسی و أخی فافرق بیننا و بین القوم الفاسقین 25
موسی گفت: پروردگارا! من جز اختیار شخص خود و برادرم را ندارم پس میان ما و میان این قوم نافرمان جدایی بینداز (25)
قال فانها محرم علیهم أربعین سن یتیهون فی الأرض فلا تأس علی القوم الفاسقین 26
خدا به موسی فرمود: ورود به آن سرزمین چهل سال بر ایشان حرام شد که در بیابان سرگردان خواهند بود پس تو بر گروه نافرمانان اندوه مخور (26)
و اتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق اذ قربا قربانا فتقبل من أحدهما و لم یتقبل من الآخر قال لأقتلنک قال انما یتقبل الله من المتقین 27
و داستان دو پسر آدم را به درستی بر ایشان بخوان هنگامی که هر یک از آن دو قربانیی پیش داشتند. پس از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. قابیل گفت: حتما تو را خواهم کشت هابیل گفت: خدا فقط از تقواپیشگان میپذیرد (27)
لئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما أنا بباسط یدی الیک لأقتلک انی أخاف الله رب العالمین 28
اگر دست خود را به سوی من دراز کنی تا مرا بکشی من دستم را به سوی تو دراز نمیکنم تا تو را بکشم چرا که من از خداوند پروردگار جهانیان میترسم (28)
انی أرید أن تبوء باثمی و اثمک فتکون من أصحاب النار و ذلک جزاء الظالمین 29
من میخواهم تو با گناه من و گناه خودت به سوی خدا بازگردی و در نتیجه از اهل آتش باشی و این است سزای ستمگران (29)
فطوعت له نفسه قتل أخیه فقتله فأصبح من الخاسرین 30
پس نفس اماره اش او را به قتل برادرش ترغیب کرد و وی را کشت و از زیانکاران شد (30)
فبعث الله غرابا یبحث فی الأرض لیریه کیف یواری سوء أخیه قال یا ویلتی أعجزت أن أکون مثل هذا الغراب فأواری سوء أخی فأصبح من النادمین 31
پس خدا زاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان کند قابیل گفت: وای بر من آیا عاجزم که مثل این زاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان کنم؟ پس از زمره پشیمانان گردید (31)
من أجل ذلک کتبنا علی بنی اسرائیل أنه من قتل نفسا بغیر نفس أو فساد فی الأرض فکأنما قتل الناس جمیعا ومن أحیاها فکأنما أحیا الناس جمیعا ولقد جاءتهم رسلنا بالبینات ثم ان کثیرا منهم بعد ذلک فی الأرض لمسرفون 32
از این روی بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کسی را جز به قصاص قتل یا به کیفر فسادی در زمین بکشد چنان است که گویی همه مردم را کشته باشد و هر کس کسی را زنده بدارد چنان است که گویی تمام مردم را زنده داشته است و قطعا پیامبران ما دلایل آشکار برای آنان آوردند با این همه پس از آن بسیاری از ایشان در زمین زیادهروی میکنند (32)
انما جزاء الذین یحاربون الله ورسوله ویسعون فی الأرض فسادا أن یقتلوا أو یصلبوا أو تقطع أیدیهم وأرجلهم من خلاف أو ینفوا من الأرض ذلک لهم خزی فی الدنیا ولهم فی الآخر عذاب عظیم 33
سزای کسانی که با دوستداران خدا و پیامبر او میجنگند و در زمین به فساد میکوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت عذابی بزرگ خواهند داشت (33)
الا الذین تابوا من قبل أن تقدروا علیهم فاعلموا أن الله غفور رحیم 34
مگر کسانی که پیش از آنکه بر ایشان دست یابید توبه کرده باشند پس بدانید که خدا آمرزنده مهربان است (34)
یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیل وجاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون 35
ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید و به او توسل و تقرب جویید و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید (35)
ان الذین کفروا لو أن لهم ما فی الأرض جمیعا ومثله معه لیفتدوا به من عذاب یوم القیام ما تقبل منهم ولهم عذاب ألیم 36
در حقیقت، کسانی که کفر ورزیدند، اگر تمام آنچه در زمین است برای آنان باشد، و مثل آن را [نیز] با آن [داشته باشند] تا به وسیله آن، خود را از عذاب روز قیامت بازخرند، از ایشان پذیرفته نمیشود و عذابی پر درد خواهند داشت. (36)
یریدون أن یخرجوا من النار وما هم بخارجین منها ولهم عذاب مقیم 37
میخواهند که از آتش بیرون آیند، در حالی که از آن بیرون آمدنی نیستند، و برای آنان عذابی پایدار خواهد بود. (37)
والسارق والسارق فاقطعوا أیدیهما جزاء بما کسبا نکالا من الله والله عزیز حکیم 38
و مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند، دستشان را به عنوان کیفری از جانب خدا ببرید، و خداوند توانا و حکیم است. (38)
فمن تاب من بعد ظلمه وأصلح فان الله یتوب علیه ان الله غفور رحیم 39
پس هر که بعد از ستمکردنش توبه کند و به صلاح آید، خدا توبه او را میپذیرد، که خدا آمرزنده مهربان است. (39)
ألم تعلم أن الله له ملک السماوات والأرض یعذب من یشاء ویغفر لمن یشاء والله علی کل شیء قدیر 40
مگر ندانستهای که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن خداست. هر که را بخواهد عذاب میکند و هر که را بخواهد میبخشد، و خدا بر هر چیزی تواناست؟ (40)
یا أیها الرسول لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر من الذین قالوا آمنا بأفواههم ولم تؤمن قلوبهم ومن الذین هادوا سماعون للکذب سماعون لقوم آخرین لم یأتوک یحرفون الکلم من بعد مواضعه یقولون ان أوتیتم هذا فخذوه وان لم تؤتوه فاحذروا ومن یرد الله فتنته فلن تملک له من الله شیئا أولئک الذین لم یرد الله أن یطهر قلوبهم لهم فی الدنیا خزی ولهم فی الآخر عذاب عظیم 41
ای پیامبر، کسانی که در کفر شتاب میورزند، تو را غمگین نسازند؛ [چه] از آنانکه با زبان خود گفتند: «ایمان آوردیم»، و حال آنکه دلهایشان ایمان نیاورده بود، و [چه] از یهودیان: [آنان] که [به سخنان تو] گوش میسپارند [تا بهانهای] برای تکذیب [تو بیابند]، و برای گروهی دیگر که [خود] نزد تو نیامدهاند، خبرچینی [جاسوسی] میکنند، کلمات را از جاهای خود دگرگون میکنند [و] میگویند: «اگر این [حکم] به شما داده شد، آن را بپذیرید، و اگر آن به شما داده نشد، پس دوری کنید.» و هر که را خدا بخواهد به فتنه درافکند، هرگز در برابر خدا برای او از دست تو چیزی بر نمیآید. اینانند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک گرداند. در دنیا برای آنان رسوایی، و در آخرت عذابی بزرگ خواهد بود. (41)
سماعون للکذب أکالون للسحت فان جاءوک فاحکم بینهم أو أعرض عنهم وان تعرض عنهم فلن یضروک شیئا وان حکمت فاحکم بینهم بالقسط ان الله یحب المقسطین 42
پذیرا و شنوای دروغ هستند [و] بسیار مال حرام میخورند. پس اگر نزد تو آمدند، [یا] میان آنان داوری کن، یا از ایشان روی برتاب؛ و اگر از آنان روی برتابی هرگز زیانی به تو نخواهند رسانید؛ و اگر داوری میکنی، پس به عدالت در میانشان حکم کن که خداوند دادگران را دوست میدارد. (42)
وکیف یحکمونک وعندهم التورا فیها حکم الله ثم یتولون من بعد ذلک وما أولئک بالمؤمنین 43
و چگونه تو را داور قرار میدهند، با آنکه تورات نزد آنان است که در آن حکم خدا [آمده] است؟ سپس آنان بعد از این [طلب داوری] پشت میکنند، و [واقعا] آنان مؤمن نیستند. (43)
انا أنزلنا التورا فیها هدی ونور یحکم بها النبیون الذین أسلموا للذین هادوا والربانیون والأحبار بما استحفظوا من کتاب الله وکانوا علیه شهداء فلا تخشوا الناس واخشون ولا تشتروا بآیاتی ثمنا قلیلا ومن لم یحکم بما أنزل الله فأولئک هم الکافرون 44
ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود نازل کردیم. پیامبرانی که تسلیم [فرمان خدا] بودند، به موجب آن برای یهود داوری میکردند؛ و [همچنین] الهیون و دانشمندان به سبب آنچه از کتاب خدا به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند. پس، از مردم نترسید و از من بترسید، و آیات مرا به بهای ناچیزی مفروشید؛ و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکردهاند، آنان خود کافرانند. (44)
وکتبنا علیهم فیها أن النفس بالنفس والعین بالعین والأنف بالأنف والأذن بالأذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفار له ومن لم یحکم بما أنزل الله فأولئک هم الظالمون 45
و در [تورات] بر آنان مقرر کردیم که جان در مقابل جان، و چشم در برابر چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در برابر گوش، و دندان در برابر دندان میباشد؛ و زخمها [نیز به همان ترتیب] قصاصی دارند؛ و هر که از آن [قصاص] درگذرد، پس آن، کفاره [گناهان] او خواهد بود؛ و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکردهاند، آنان خود ستمگرانند. (45)
وقفینا علی آثارهم بعیسی ابن مریم مصدقا لما بین یدیه من التورا وآتیناه الانجیل فیه هدی ونور ومصدقا لما بین یدیه من التورا وهدی وموعظ للمتقین 46
و عیسی پسر مریم را به دنبال آنان [پیامبران دیگر] درآوردیم، در حالی که تورات را که پیش از او بود تصدیق داشت، و به او انجیل را عطا کردیم که در آن، هدایت و نوری است و تصدیقکننده تورات قبل از آن است، و برای پرهیزگاران رهنمود و اندرزی است. (46)
ولیحکم أهل الانجیل بما أنزل الله فیه ومن لم یحکم بما أنزل الله فأولئک هم الفاسقون 47
و اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن نازل کرده داوری کنند، و کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، آنان خود، نافرمانند. (47)
وأنزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب ومهیمنا علیه فاحکم بینهم بما أنزل الله ولا تتبع أهواءهم عما جاءک من الحق لکل جعلنا منکم شرع ومنهاجا ولو شاء الله لجعلکم أم واحد ولکن لیبلوکم فی ما آتاکم فاستبقوا الخیرات الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون 48
و ما این کتاب [قرآن] را به حق به سوی تو فرو فرستادیم، در حالی که تصدیقکننده کتابهای پیشین و حاکم بر آنهاست. پس میان آنان بر وفق آنچه خدا نازل کرده حکم کن، و از هواهایشان [با دور شدن] از حقی که به سوی تو آمده، پیروی مکن. برای هر یک از شما [امتها] شریعت و راه روشنی قرار دادهایم؛ و اگر خدا میخواست شما را یک امت قرار میداد، ولی [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. پس در کارهای نیک بر یکدیگر سبقت گیرید. بازگشت [همه] شما به سوی خداست؛ آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف میکردید آگاهتان خواهد کرد. (48)
وأن احکم بینهم بما أنزل الله ولا تتبع أهواءهم واحذرهم أن یفتنوک عن بعض ما أنزل الله الیک فان تولوا فاعلم أنما یرید الله أن یصیبهم ببعض ذنوبهم وان کثیرا من الناس لفاسقون 49
و میان آنان به موجب آنچه خدا نازل کرده، داوری کن و از هواهایشان پیروی مکن و از آنان برحذر باش؛ مبادا تو را در بخشی از آنچه خدا بر تو نازل کرده به فتنه دراندازند. پس اگر پشت کردند، بدان که خدا میخواهد آنان را فقط به [سزای] پارهای از گناهانشان برساند، و در حقیقت بسیاری از مردم نافرمانند. (49)
أفحکم الجاهلی یبغون ومن أحسن من الله حکما لقوم یوقنون 50
آیا خواستار حکم جاهلیتاند؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از خدا بهتر است؟ (50)
یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا الیهود والنصاری أولیاء بعضهم أولیاء بعض ومن یتولهم منکم فانه منهم ان الله لا یهدی القوم الظالمین 51
ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهود و نصاری را دوستان [خود] مگیرید [که] بعضی از آنان دوستان بعضی دیگرند؛ و هر کس از شما آنها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد بود. آری، خدا گروه ستمگران را راه نمینماید. (51)
فتری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم یقولون نخشی أن تصیبنا دائر فعسی الله أن یأتی بالفتح أو أمر من عنده فیصبحوا علی ما أسروا فی أنفسهم نادمین 52
میبینی کسانی که در دلهایشان بیماری است، در [دوستی] با آنان شتاب میورزند. میگویند: «میترسیم به ما حادثه ناگواری برسد.» امید است خدا از جانب خود فتح [منظور] یا امر دیگری را پیش آورد، تا [در نتیجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشتهاند پشیمان گردند. (52)
ویقول الذین آمنوا أهؤلاء الذین أقسموا بالله جهد أیمانهم انهم لمعکم حبطت أعمالهم فأصبحوا خاسرین 53
و کسانی که ایمان آوردهاند، میگویند: «آیا اینان بودند که به خداوند سوگندهای سخت میخوردند که جدا با شما هستند؟» اعمالشان تباه شد و زیانکار گردیدند. (53)
یا أیها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم ویحبونه أذل علی المؤمنین أعز علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون لوم لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله واسع علیم 54
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا گروهی [دیگر] را میآورد که آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. [اینان] با مؤمنان، فروتن، [و] بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیترسند. این فضل خداست. آن را به هر که بخواهد میدهد، و خدا گشایشگر داناست. (54)
انما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلا ویؤتون الزکا وهم راکعون 55
ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند. (55)
ومن یتول الله ورسوله والذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون 56
و هر کس خدا و پیامبر او و کسانی را که ایمان آوردهاند ولی خود بداند [پیروز است، چرا که] حزب خدا همان پیروزمندانند. (56)
یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا ولعبا من الذین أوتوا الکتاب من قبلکم والکفار أولیاء واتقوا الله ان کنتم مؤمنین 57
ای کسانی که ایمان آوردهاید، کسانی را که دین شما را به ریشخند و بازی گرفتهاند [چه] از کسانی که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [چه از] کافران، دوستان [خود] مگیرید، و اگر ایمان دارید از خدا پروا دارید. (57)
واذا نادیتم الی الصلا اتخذوها هزوا ولعبا ذلک بأنهم قوم لا یعقلون 58
و هنگامی که [به وسیله اذان، مردم را] به نماز میخوانید، آن را به مسخره و بازی میگیرند، زیرا آنان مردمیاند که نمیاندیشند. (58)
قل یا أهل الکتاب هل تنقمون منا الا أن آمنا بالله وما أنزل الینا وما أنزل من قبل وأن أکثرکم فاسقون 59
بگو: «ای اهل کتاب، آیا جز این بر ما عیب میگیرید که ما به خدا و به آنچه به سوی ما نازل شده، و به آنچه پیش از این فرود آمده است ایمان آوردهایم، و اینکه بیشتر شما فاسقید؟» (59)
قل هل أنبئکم بشر من ذلک مثوب عند الله من لعنه الله وغضب علیه وجعل منهم القرد والخنازیر وعبد الطاغوت أولئک شر مکانا وأضل عن سواء السبیل 60
بگو: «آیا شما را به بدتر از [صاحبان] این کیفر در پیشگاه خدا، خبر دهم؟ همانان که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورده، و آنانکه طاغوت را پرستش کردهاند. اینانند که از نظر منزلت، بدتر، و از راه راست گمراهترند.» (60)
واذا جاءوکم قالوا آمنا وقد دخلوا بالکفر وهم قد خرجوا به والله أعلم بما کانوا یکتمون 61
و، چون نزد شما میآیند، میگویند: «ایمان آوردیم.» در حالی که با کفر وارد شده و قطعا با همان [کفر] بیرون رفتهاند؛ و خدا به آنچه پنهان میداشتند داناتر است. (61)
وتری کثیرا منهم یسارعون فی الاثم والعدوان وأکلهم السحت لبئس ما کانوا یعملون 62
و بسیاری از آنان را میبینی که در گناه و تعدی و حرامخواری خود شتاب میکنند. واقعا چه اعمال بدی انجام میدادند. (62)
لولا ینهاهم الربانیون والأحبار عن قولهم الاثم وأکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون 63
چرا الهیون و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه [آلود] و حرامخوارگیشان باز نمیدارند؟ راستی چه بد است آنچه انجام میدادند. (63)
وقالت الیهود ید الله مغلول غلت أیدیهم ولعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء ولیزیدن کثیرا منهم ما أنزل الیک من ربک طغیانا وکفرا وألقینا بینهم العداو والبغضاء الی یوم القیام کلما أوقدوا نارا للحرب أطفأها الله ویسعون فی الأرض فسادا والله لا یحب المفسدین 64
و یهود گفتند: «دست خدا بسته است.» دستهای خودشان بسته باد؛ و به [سزای] آنچه گفتند، از رحمت خدا دور شوند. بلکه هر دو دست او گشاده است، هر گونه بخواهد میبخشد؛ و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو فرود آمده، بر طغیان و کفر بسیاری از ایشان خواهد افزود، و تا روز قیامت میانشان دشمنی و کینه افکندیم. هر بار که آتشی برای پیکار برافروختند، خدا آن را خاموش ساخت؛ و در زمین برای فساد میکوشند؛ و خدا مفسدان را دوست نمیدارد. (64)
ولو أن أهل الکتاب آمنوا واتقوا لکفرنا عنهم سیئاتهم ولأدخلناهم جنات النعیم 65
و اگر اهل کتاب ایمان آورده و پرهیزگاری کرده بودند، قطعا گناهانشان را میزدودیم و آنان را به بوستانهای پر نعمت درمیآوردیم. (65)
ولو أنهم أقاموا التورا والانجیل وما أنزل الیهم من ربهم لأکلوا من فوقهم ومن تحت أرجلهم منهم أم مقتصد وکثیر منهم ساء ما یعملون 66
و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است، عمل میکردند، قطعا از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار میشدند. از میان آنان گروهی میانهرو هستند، و بسیاری از ایشان بد رفتار میکنند. (66)
یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین 67
ای پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنی پیامش را نرساندهای؛ و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه میدارد. آری، خدا گروه کافران را هدایت نمیکند. (67)
قل یا أهل الکتاب لستم علی شیء حتی تقیموا التورا والانجیل وما أنزل الیکم من ربکم ولیزیدن کثیرا منهم ما أنزل الیک من ربک طغیانا وکفرا فلا تأس علی القوم الکافرین 68
بگو: «ای اهل کتاب، تا [هنگامی که] به تورات و انجیل و آنچه از پروردگارتان به سوی شما نازل شده است عمل نکردهاید بر هیچ [آیین بر حقی] نیستید.» و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنان خواهد افزود. پس بر گروه کافران اندوه مخور. (68)
ان الذین آمنوا والذین هادوا والصابئون والنصاری من آمن بالله والیوم الآخر وعمل صالحا فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون 69
کسانی که ایمان آورده و کسانی که یهودی و صابئی و مسیحیاند، هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و کار نیکو کند، پس نه بیمی بر ایشان است و نه اندوهگین خواهند شد. (69)
لقد أخذنا میثاق بنی اسرائیل وأرسلنا الیهم رسلا کلما جاءهم رسول بما لا تهوی أنفسهم فریقا کذبوا وفریقا یقتلون 70
ما از فرزندان اسرائیل سخت پیمان گرفتیم، و به سویشان پیامبرانی روانه کردیم. هر بار پیامبری چیزی بر خلاف دلخواهشان برایشان آورد، گروهی را تکذیب میکردند و گروهی را میکشتند. (70)
وحسبوا ألا تکون فتن فعموا وصموا ثم تاب الله علیهم ثم عموا وصموا کثیر منهم والله بصیر بما یعملون 71
و پنداشتند کیفری در کار نیست. پس کور و کر شدند. سپس خدا توبه آنان را پذیرفت. باز بسیاری از ایشان کور و کر شدند، و خدا به آنچه انجام میدهند بیناست. (71)
لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم وقال المسیح یا بنی اسرائیل اعبدوا الله ربی وربکم انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجن ومأواه النار وما للظالمین من أنصار 72
کسانی که گفتند: «خدا همان مسیح پسر مریم است»، قطعا کافر شدهاند، و حال آنکه مسیح، میگفت: «ای فرزندان اسرائیل، پروردگار من و پروردگار خودتان را بپرستید؛ که هر کس به خدا شرک آورد، قطعا خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جایگاهش آتش است، و برای ستمکاران یاورانی نیست.» (72)
لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلاث وما من اله الا اله واحد وان لم ینتهوا عما یقولون لیمسن الذین کفروا منهم عذاب ألیم 73
کسانی که [به تثلیث قائل شده و] گفتند: «خدا سومین [شخص از] سه [شخص یا سه اقنوم] است، قطعا کافر شدهاند، و حال آنکه هیچ معبودی جز خدای یکتا نیست؛ و اگر از آنچه میگویند باز نایستند، به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید. (73)
أفلا یتوبون الی الله ویستغفرونه والله غفور رحیم 74
چرا به درگاه خدا توبه نمیکنند، و از وی آمرزش نمیخواهند؟ و خدا آمرزنده مهربان است. (74)
ما المسیح ابن مریم الا رسول قد خلت من قبله الرسل وأمه صدیق کانا یأکلان الطعام انظر کیف نبین لهم الآیات ثم انظر أنی یؤفکون 75
مسیح، پسر مریم جز پیامبری نبود که پیش از او [نیز] پیامبرانی آمده بودند؛ و مادرش زنی بسیار راستگو بود. هر دو غذا میخوردند. بنگر چگونه آیات [خود] را برای آنان توضیح میدهیم؛ سپس ببین چگونه [از حقیقت] دور میافتند. (75)
قل أتعبدون من دون الله ما لا یملک لکم ضرا ولا نفعا والله هو السمیع العلیم 76
بگو: «آیا غیر از خدا چیزی را که اختیار زیان و سود شما را ندارد، میپرستید؟ و حال آنکه خداوند شنوای داناست.» (76)
قل یا أهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم غیر الحق ولا تتبعوا أهواء قوم قد ضلوا من قبل وأضلوا کثیرا وضلوا عن سواء السبیل 77
بگو: «ای اهل کتاب، در دین خود بناحق گزافهگویی نکنید، و از پی هوسهای گروهی که پیش از این گمراه گشتند و بسیاری [از مردم] را گمراه کردند و [خود] از راه راست منحرف شدند، نروید.» (77)
لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داوود وعیسی ابن مریم ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون 78
از میان فرزندان اسرائیل، آنان که کفر ورزیدند، به زبان داوود و عیسی بن مریم مورد لعنت قرار گرفتند. این [کیفر] به خاطر آن بود که عصیان ورزیده و [از فرمان خدا] تجاوز میکردند. (78)
کانوا لا یتناهون عن منکر فعلوه لبئس ما کانوا یفعلون 79
[و] از کار زشتی که آن را مرتکب میشدند، یکدیگر را بازنمیداشتند. راستی، چه بد بود آنچه میکردند. (79)
تری کثیرا منهم یتولون الذین کفروا لبئس ما قدمت لهم أنفسهم أن سخط الله علیهم وفی العذاب هم خالدون 80
بسیاری از آنان را میبینی که با کسانی که کفر ورزیدهاند دوستی میکنند. راستی چه زشت است آنچه برای خود پیش فرستادند که [در نتیجه] خدا بر ایشان خشم گرفت، و پیوسته در عذاب میمانند. (80)
ولو کانوا یؤمنون بالله والنبی وما أنزل الیه ما اتخذوهم أولیاء ولکن کثیرا منهم فاسقون 81
و اگر به خدا و پیامبر و آنچه که به سوی او فرود آمده ایمان میآوردند، آنان را به دوستی نمیگرفتند، لیکن بسیاری از ایشان نافرمانند. (81)
لتجدن أشد الناس عداو للذین آمنوا الیهود والذین أشرکوا ولتجدن أقربهم مود للذین آمنوا الذین قالوا انا نصاری ذلک بأن منهم قسیسین ورهبانا وأنهم لا یستکبرون 82
مسلما یهودیان و کسانی را که شرک ورزیدهاند، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت؛ و قطعا کسانی را که گفتند: «ما نصرانی هستیم»، نزدیکترین مردم در دوستی با مؤمنان خواهی یافت، زیرا برخی از آنان دانشمندان و رهبانانیاند که تکبر نمیورزند. (82)
واذا سمعوا ما أنزل الی الرسول تری أعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبنا مع الشاهدین 83
و چون آنچه را به سوی این پیامبر نازل شده، بشنوند، میبینی بر اثر آن حقیقتی که شناختهاند، اشک از چشمهایشان سرازیر میشود. میگویند: پروردگارا، ما ایمان آوردهایم؛ پس ما را در زمره گواهان بنویس. (83)
وما لنا لا نؤمن بالله وما جاءنا من الحق ونطمع أن یدخلنا ربنا مع القوم الصالحین 84
و برای ما چه [عذری] است که به خدا و آنچه از حق به ما رسیده، ایمان نیاوریم و حال آنکه چشم داریم که پروردگارمان ما را با گروه شایستگان [به بهشت] درآورد؟ (84)
فأثابهم الله بما قالوا جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها وذلک جزاء المحسنین 85
پس به پاس آنچه گفتند، خدا به آنان باغهایی پاداش داد که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است. در آن جاودانه میمانند، و این پاداش نیکوکاران است. (85)
والذین کفروا وکذبوا بآیاتنا أولئک أصحاب الجحیم 86
و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را دروغ پنداشتند، آنان همدم آتشند. (86)
یا أیها الذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما أحل الله لکم ولا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین 87
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چیزهای پاکیزهای را که خدا برای [استفاده] شما حلال کرده، حرام مشمارید و از حد مگذرید، که خدا از حدگذرندگان را دوست نمیدارد. (87)
وکلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا واتقوا الله الذی أنتم به مؤمنون 88
و از آنچه خداوند روزی شما گردانیده، حلال و پاکیزه را بخورید، و از آن خدایی که بدو ایمان دارید پروا دارید. (88)
لا یؤاخذکم الله باللغو فی أیمانکم ولکن یؤاخذکم بما عقدتم الأیمان فکفارته اطعام عشر مساکین من أوسط ما تطعمون أهلیکم أو کسوتهم أو تحریر رقب فمن لم یجد فصیام ثلاث أیام ذلک کفار أیمانکم اذا حلفتم واحفظوا أیمانکم کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تشکرون 89
خدا شما را به سوگندهای بیهودهتان مؤاخذه نمیکند، ولی به سوگندهایی که [از روی اراده] میخورید [و میشکنید] شما را مؤاخذه میکند؛ و کفارهاش خوراک دادن به ده بینواست - از غذاهای متوسطی که به کسان خود میخورانید - یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردن بندهای؛ و کسی که [هیچ یک از اینها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد. این است کفاره سوگندهای شما وقتی که سوگند خوردید؛ و سوگندهای خود را پاس دارید. این گونه خداوند آیات خود را برای شما بیان میکند، باشد که سپاسگزاری کنید. (89)
یا أیها الذین آمنوا انما الخمر والمیسر والأنصاب والأزلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون 90
ای کسانی که ایمان آوردهاید، شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند. پس، از آنها دوری گزینید، باشد که رستگار شوید. (90)
انما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداو والبغضاء فی الخمر والمیسر ویصدکم عن ذکر الله وعن الصلا فهل أنتم منتهون 91
همانا شیطان میخواهد با شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. پس آیا شما دست برمیدارید؟ (91)
وأطیعوا الله وأطیعوا الرسول واحذروا فان تولیتم فاعلموا أنما علی رسولنا البلاغ المبین 92
و اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید و [از گناهان] برحذر باشید، پس اگر روی گرداندید، بدانید که بر عهده پیامبر ما، فقط رساندن [پیام] آشکار است. (92)
لیس علی الذین آمنوا وعملوا الصالحات جناح فیما طعموا اذا ما اتقوا وآمنوا وعملوا الصالحات ثم اتقوا وآمنوا ثم اتقوا وأحسنوا والله یحب المحسنین 93
بر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، گناهی در آنچه [قبلا] خوردهاند نیست، در صورتی که تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند و کارهای شایسته کنند؛ سپس تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند؛ آنگاه تقوا پیشه کنند و احسان نمایند، و خدا نیکوکاران را دوست میدارد. (93)
یا أیها الذین آمنوا لیبلونکم الله بشیء من الصید تناله أیدیکم ورماحکم لیعلم الله من یخافه بالغیب فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب ألیم 94
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا شما را به چیزی از شکار که در دسترس شما و نیزههای شما باشد خواهد آزمود، تا معلوم دارد چه کسی در نهان از او میترسد. پس هر کس بعد از آن تجاوز کند، برای او عذابی دردناک خواهد بود. (94)
یا أیها الذین آمنوا لا تقتلوا الصید وأنتم حرم ومن قتله منکم متعمدا فجزاء مثل ما قتل من النعم یحکم به ذوا عدل منکم هدیا بالغ الکعب أو کفار طعام مساکین أو عدل ذلک صیاما لیذوق وبال أمره عفا الله عما سلف ومن عاد فینتقم الله منه والله عزیز ذو انتقام 95
ای کسانی که ایمان آوردهاید، در حالی که محرمید شکار را مکشید، و هر کس از شما عمدا آن را بکشد، باید نظیر آنچه کشته است از چهارپایان کفارهای بدهد، که [نظیر بودن] آن را دو تن عادل از میان شما تصدیق کنند، و به صورت قربانی به کعبه برسد. یا به کفاره [آن] مستمندان را خوراک بدهد، یا معادلش روزه بگیرد، تا سزای زشتکاری خود را بچشد. خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو کرده است، و [لی] هر کس تکرار کند خدا از او انتقام میگیرد، و خداوند، توانا و صاحبانتقام است. (95)
أحل لکم صید البحر وطعامه متاعا لکم وللسیار وحرم علیکم صید البر ما دمتم حرما واتقوا الله الذی الیه تحشرون 96
صید دریا و مأکولات آن برای شما حلال شده است تا برای شما و مسافران بهرهای باشد، و [لی] صید بیابان - مادام که محرم میباشید - بر شما حرام گردیده است؛ و از خدایی که نزد او محشور میشوید پروا دارید. (96)
جعل الله الکعب البیت الحرام قیاما للناس والشهر الحرام والهدی والقلائد ذلک لتعلموا أن الله یعلم ما فی السماوات وما فی الأرض وأن الله بکل شیء علیم 97
خداوند [زیارت] کعبه بیت الحرام را وسیله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده، و ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای نشاندار را [نیز به همین منظور مقرر فرموده است]، این [جمله] برای آن است تا بدانید که خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است میداند، و خداست که بر هر چیزی داناست. (97)
اعلموا أن الله شدید العقاب وأن الله غفور رحیم 98
بدانید که خدا سختکیفر است، و [بدانید] که خدا آمرزنده مهربان است. (98)
ما علی الرسول الا البلاغ والله یعلم ما تبدون وما تکتمون 99
بر پیامبر [خدا، وظیفهای] جز ابلاغ [رسالت] نیست، و خداوند آنچه را آشکار و آنچه را پوشیده میدارید میداند. (99)
قل لا یستوی الخبیث والطیب ولو أعجبک کثر الخبیث فاتقوا الله یا أولی الألباب لعلکم تفلحون 100
بگو: «پلید و پاک یکسان نیستند، هر چند کثرت پلید [ها] تو را به شگفت آورد. پس ای خردمندان، از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.» (100)
یا أیها الذین آمنوا لا تسألوا عن أشیاء ان تبد لکم تسؤکم وان تسألوا عنها حین ینزل القرآن تبد لکم عفا الله عنها والله غفور حلیم 101
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از چیزهایی که اگر برای شما آشکار گردد شما را اندوهناک میکند مپرسید؛ و اگر هنگامی که قرآن نازل میشود، در باره آنها سؤال کنید، برای شما روشن میشود. خدا از آن [پرسشهای بیجا] گذشت، و خداوند آمرزنده بردبار است. (101)
قد سألها قوم من قبلکم ثم أصبحوا بها کافرین 102
گروهی پیش از شما [نیز] از این [گونه] پرسشها کردند؛ آنگاه به سبب آن کافر شدند. (102)
ما جعل الله من بحیر ولا سائب ولا وصیل ولا حام ولکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب وأکثرهم لا یعقلون 103
خدا [چیزهای ممنوعی از قبیل:] بحیره و سائبه و وصیله و حام قرار نداده است. ولی کسانی که کفر ورزیدند، بر خدا دروغ میبندند و بیشترشان تعقل نمیکنند. (103)
واذا قیل لهم تعالوا الی ما أنزل الله والی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه آباءنا أولو کان آباؤهم لا یعلمون شیئا ولا یهتدون 104
و، چون به آنان گفته شود: «به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر [ش] بیایید»، میگویند: «آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم ما را بس است.» آیا هر چند پدرانشان چیزی نمیدانسته و هدایت نیافته بودند؟ (104)
یا أیها الذین آمنوا علیکم أنفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم تعملون 105
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خداست. پس شما را از آنچه انجام میدادید، آگاه خواهد کرد. (105)
یا أیها الذین آمنوا شهاد بینکم اذا حضر أحدکم الموت حین الوصی اثنان ذوا عدل منکم أو آخران من غیرکم ان أنتم ضربتم فی الأرض فأصابتکم مصیب الموت تحبسونهما من بعد الصلا فیقسمان بالله ان ارتبتم لا نشتری به ثمنا ولو کان ذا قربی ولا نکتم شهاد الله انا اذا لمن الآثمین 106
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که یکی از شما را [نشانههای] مرگ دررسید، باید از میان خود دو عادل را در موقع وصیت، به شهادت میان خود فرا خوانید؛ یا اگر در سفر بودید و مصیبت مرگ، شما را فرا رسید [و شاهد مسلمان نبود] دو تن از غیر [همکیشان] خود را [به شهادت بطلبید]؛ و اگر [در صداقت آنان] شک کردید، پس از نماز، آن دو را نگاه میدارید؛ پس به خدا سوگند یاد میکنند که ما این [حق] را به هیچ قیمتی نمیفروشیم هر چند [پای] خویشاوند [در کار] باشد، و شهادت الهی را کتمان نمیکنیم، که [اگر کتمان حق کنیم] در این صورت از گناهکاران خواهیم بود. (106)
فان عثر علی أنهما استحقا اثما فآخران یقومان مقامهما من الذین استحق علیهم الأولیان فیقسمان بالله لشهادتنا أحق من شهادتهما وما اعتدینا انا اذا لمن الظالمین 107
و اگر معلوم شد که آن دو دستخوش گناه شدهاند، دو تن دیگر از کسانی که بر آنان ستم رفته است، و هر دو [به میت] نزدیکترند، به جای آن دو [شاهد قبلی] قیام کنند؛ پس به خدا سوگند یاد میکنند که: گواهی ما قطعا از گواهی آن دو درستتر است، و [از حق] تجاوز نکردهایم، چرا که [اگر چنین کنیم] از ستمکاران خواهیم بود. (107)
ذلک أدنی أن یأتوا بالشهاد علی وجهها أو یخافوا أن ترد أیمان بعد أیمانهم واتقوا الله واسمعوا والله لا یهدی القوم الفاسقین 108
این [روش] برای اینکه شهادت را به صورت درست ادا کنند، یا بترسند که بعد از سوگندخوردنشان، سوگندهایی [به وارثان میت] برگردانده شود، [به صواب] نزدیکتر است؛ و از خدا پروا دارید، و [این پندها را] بشنوید، و خدا گروه فاسقان را هدایت نمیکند. (108)
یوم یجمع الله الرسل فیقول ماذا أجبتم قالوا لا علم لنا انک أنت علام الغیوب 109
یاد کن روزی را که خدا پیامبران را گرد میآورد؛ پس میفرماید: «چه پاسخی به شما داده شد؟» میگویند: «ما را هیچ دانشی نیست. تویی که دانای رازهای نهانی.» (109)
اذ قال الله یا عیسی ابن مریم اذکر نعمتی علیک وعلی والدتک اذ أیدتک بروح القدس تکلم الناس فی المهد وکهلا واذ علمتک الکتاب والحکم والتورا والانجیل واذ تخلق من الطین کهیئ الطیر باذنی فتنفخ فیها فتکون طیرا باذنی وتبرئ الأکمه والأبرص باذنی واذ تخرج الموتی باذنی واذ کففت بنی اسرائیل عنک اذ جئتهم بالبینات فقال الذین کفروا منهم ان هذا الا سحر مبین 110
یاد کن هنگامی را که خدا فرمود: ای عیسی پسر مری، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور، آنگاه که تو را به روحالقدس تأیید کردم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالی [به وحی] با مردم سخن گفتی؛ و آنگاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و آنگاه که به اذن من، از گل، چیزی به شکل پرنده میساختی پس در آن میدمیدی، و به اذن من پرندهای میشد، و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا میدادی؛ و آنگاه که مردگان را به اذن من زنده از قبر بیرون میآوردی و آنگاه که آسیب بنیاسرائیل را هنگامی که برای آنان حجتهای آشکار آورده بودی از تو باز داشتم پس کسانی از آنان که کافر شده بودند گفتند: اینها چیزی جز افسونی آشکار نیست (110)
و اذ أوحیت الی الحواریین أن آمنوا بی و برسولی قالوا آمنا و اشهد بأننا مسلمون 111
و یاد کن هنگامی را که به حواریون وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: ایمان آوردیم و گواه باش که ما مسلمانیم (111)
اذ قال الحواریون یا عیسی ابن مریم هل یستطیع ربک أن ینزل علینا مائد من السماء قال اتقوا الله ان کنتم مؤمنین 112
و یاد کن هنگامی را که حواریون گفتند: ای عیسی پسر مریم، آیا پروردگارت میتواند از آسمان خوانی برای ما فرود آورد؟ عیسیگفت: اگر ایمان دارید از خدا پروا دارید (112)
قالوا نرید أن نأکل منها و تطمئن قلوبنا و نعلم أن قد صدقتنا و نکون علیها من الشاهدین 113
گفتند: میخواهیم از آن بخوریم و دلهای ما آرامش یابد و بدانیم که به ما راست گفتهای و بر آن از گواهان باشیم (113)
قال عیسی ابن مریم اللهم ربنا أنزل علینا مائد من السماء تکون لنا عیدا لأولنا و آخرنا و آی منک و ارزقنا و أنت خیر الرازقین 114
عیسی پسر مریم گفت: بار الها، پروردگارا، از آسمان خوانی بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانهای از جانب تو و ما را روزی ده که تو بهترین روزیدهندگانی (114)
قال الله انی منزلها علیکم فمن یکفر بعد منکم فانی أعذبه عذابا لا أعذبه أحدا من العالمین 115
خدا فرمود: من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد ولی هر کس از شما پس از آن انکار ورزد وی را چنان عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را آن چنان عذاب نکرده باشم (115)
و اذ قال الله یا عیسی ابن مریم أأنت قلت للناس اتخذونی و أمی الهین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی أن أقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فی نفسی و لا أعلم ما فی نفسک انک أنت علام الغیوب 116
و یاد کن هنگامی را که خدا فرمود: ای عیسی پسر مریم، آیا تو به مردم گفتی: من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟ گفت: منزهی تو، مرا نزیبد که در باره خویشتن چیزی را که حق من نیست بگویم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را میدانستی آنچه در نفس من است تو میدانی و آنچه در ذات توست من نمیدانم چرا که تو خود، دانای رازهای نهانی (116)
ما قلت لهم الا ما أمرتنی به أن اعبدوا الله ربی و ربکم و کنت علیهم شهیدا ما دمت فیهم فلما توفیتنی کنت أنت الرقیب علیهم و أنت علی کل شیء شهید 117
جز آنچه مرا بدان فرمان دادی چیزی به آنان نگفتم گفتهام که: خدا، پروردگار من و پروردگار خود را عبادت کنید و تا وقتی در میانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس، چون روح مرا گرفتی، تو خود بر آنان نگهبان بودی و تو بر هر چیز گواهی (117)
ان تعذبهم فانهم عبادک و ان تغفر لهم فانک أنت العزیز الحکیم 118
اگر عذابشان کنی آنان بندگان تواند و اگر بر ایشان ببخشایی تو خود توانا و حکیمی (118)
قال الله هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک الفوز العظیم 119
خدا فرمود: این روزی است که راستگویان را راستیشان سود بخشد برای آنان باغهایی است که از زیر درختان آن نهرها روان است همیشه در آن جاودانند خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند این است رستگاری بزرگ (119)
لله ملک السماوات و الأرض و ما فیهن و هو علی کل شیء قدیر 120
فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست از آن خداست و او بر هر چیزی تواناست (120)
انتهای پیام /