جمعه 21 دی 1403

سیاست‌زدگی دامن اقتصاد را رها نمی‌کند / خیرخواهان: بدنه اجتماعی" گروه‌های فشار" ریزش کرده است

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
سیاست‌زدگی دامن اقتصاد را رها نمی‌کند / خیرخواهان: بدنه اجتماعی" گروه‌های فشار" ریزش کرده است

خیرخواهان معتقد است که محافل پرسر و صدای صاحب رسانه، از موانع جدی تصمیم‌گیری در کشور شده اند زیرا با ایجاد شلوغ‌کاری و بازی با احساسات عوام، زمینه خروج از بن بست فعلی را به حداقل می‌رسانند.

امیرعباس آذرم‌وند: نقش محدودیتهای تحریمی در تشدید مشکلات اقتصادی کشور را امروز همگان پذیرفته‌اند. تا همین یکی دو سال پیش بودند محافل و افرادی که در بدنه تصمیم‌گیری کشور فکر می‌کنند بدون رفع تحریم‌ها و کاهش تنش‌ها می‌توان کشور را به سمت پیشرفت سوق داد اما به هر دلیلی، از جمله تجربه ناموفق دولت سیزدهم و دوره سه سال حاکمیت یک‌دست نشان داد که چنین چیزی، لااقل در چارچوب نظم فعلی میسر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید:

پیش‌بینی نگران‌کننده یک کارشناس از نرخ تورم / افقه: نه چشم‌انداز کوتاه‌مدت اقتصاد روشن است نه بلندمدت

شکاف آماری میان دو مرجع پابرجاست / مرکز آمار، تصویر «بهتری» از وضع موجود دارد

بانک مرکزی تنها تصمیم‌گیر اقتصاد کشور نیست / فرزانی: بعید است بتوانند ارز را تک نرخی کنند

با این همه پرداختن به موضوعی چون تحریم‌ها و چالش‌های بین المللی، بیش از هر چیز با عینک سیاسی دیده می‌شود. به ویژه از سوی برخی محافل خاص. محافلی که هر گاه بحث کاهش یا مدیریت تنش‌های خارجی و یافتن راهی برای خروج از کشور اغلب با اعتراضات گسترده از سوی رسانه‌های خاص مواجه می‌شود. مساله اساسی این است که مشکلات معیشتی مردم را با روند فعلی تصمیم‌سازی، که بیشتر به سمت تعدیل ساختاری میل کرده، با وجود محدودیتهای تحریم، تشدید خواهد شد.

کور شدن کلاف سر درگم تصمیم‌گیری درباره تحریم‌ها، را می‌توان تا حدی به عوارض سیاست‌زدگی اقتصاد مرتبط دانست. مساله رابطه با کشورهای خاص جهان، خصوصا قدرتهای غربی چنان به بحثهای مختلف ایدئولوژیک، جناحی و سیاسی دچار شده است که کمتر کسی خواهد توانست این زوایا را از هم تمیز دهد. در واقع کشور در یک بن بست قرار گرفته و جدالهای از این دست امکان تصمیم‌گیری را تا اندازه زیادی سلب کرده و به انفعال در مقابل چالش‌های اساسی هم می‌تواند منجر شود.

جعفر خیرخواهان تحلیل‌گر اقتصادی، درباره عوارضی که حوزه سیاست برای اقتصاد کشور به دنبال داشته به خبرآنلاین گفت: «من فکر می‌کنم این عوارض نتیجه یک تاریخ و فرهنگ شکل گرفته حول آن است. وقتی به تاریخ سرزمین مان می‌نگریم متوجه یک آشفتگی بزرگ و نابسامانی می‌شویم که به حوزه اندیشه ورزی هم راه یافته است. یک نگاه ساده به تاریخ معاصر ما نشان می‌دهد که کشور پر از ناآرامی و بی ثباتی بوده به نحوی که در یک صد سال گذشته ما با تحولات بزرگ و دامنه‌داری چون انقلاب مشروطه، اشغال کشور، ملی شدن صنعت نفت، انقلاب 57 و هشت سال جنگ مواجه بودیم و همین تحولات شدید فرصت اینکه ما به موقعیت خود در جهان امروز برسیم، سلب کرده است.»

وی افزود: «این آشفتگی مورد بحث البته تبعات زیادی داشته از جمله اینکه به قول آقای روحانی، در دوره گذشته شکایت می‌کردند ولی اکنون می‌بینیم که به میدان هم می‌آیند. منظورم به طور خاص گروههای هستند که زمانی به «گروه فشار»‌معروف شدند و از افرادی بی مسئولیت اما شعاری تشکیل می‌شوند. این دسته‌ها در گذشته مثلا یک دو دهه پس از انقلاب می‌توانستند بخشی از مردم، ولو از عوام، را با شعارهایشان فریب دهند و به نحوی دور خودشان را شلوغ کنند اما امروز توان بسیج گذشته را هم از دست داده‌اند و از نظر اجتماعی طرد و منزوی شدند.»

به گفته این مترجم آثار اقتصادی، گروههای بی مسئولیت مذکور، در نهایت اجازه تصمیم‌گیری را از عقلا سلب کردند و در عمل بخشی از سیاستگذاران را هم به دنبال خودشان می‌کشند.

وی در پاسخ به اینکه چه می‌شود که سیاستگذاران و مسئولان به دنبال این گروهها و محافل می‌روند، توضیح داد: «ما در کشور سیاستمدارانی داشتیم که وعده‌ها و شعارهایی طرح کردند که از آنها نتیجه‌ای جز شکست نگرفتند. برای اینکه حاضر نیستند به اشتباهات خودشان اعتراف کنند و راه اصلاح را پیش بگیرند، به میان این محافل صاحب تریبون و پر سر و صدا می‌روند تا از زیر بار مسئولیت خودشان شانه خالی کنند.»

این استاد دانشگاه با واکاوی مفهوم «سازش‌کاری» گفت: «سازش‌کاری لزوما صفتی منفی نیست و گاهی اوقات نشانه درک بالای سیستم است. وفاق که این روزها واژه پر تکراری شده، به معنای نوعی سازش با دیگران و کوتاه آمدن از مسائل فرعی‌تر، برای اینکه بتوان از چالش‌های اساسی امروز، به نحوی موفق و کم هزینه عبور کرد. محافل بی مسئولیت و صاحب تریبون در مقابل این روندهای ضروری سنگ‌اندازی می‌کنند و حتی از ایجاد این هوشیاری هم جلوگیری می‌کنند.»

خیرخواهان ادامه داد: «شلوغ‌کاری این محافل کار را برای تسهیل توافق و تغییر موضع - دشوار کرده است. برخی شاید فکر کنند این اقدامات آنها از سر خیرخواهی برای سیستم است ولی نتیجه عمل آنها به معنای ادامه اشتباهات تا خوردن سر به دیوار خواهد بود. ادامه روند مخرب پیشین به افزایش تصاعدی مشکلات، یعنی تضعیف مکرر اقتصاد و نابسامانی‌های گسترده اجتماعی منجر می‌شود.»

مترجم کتاب «ریشه‌های اقتصادی دیکتاتوری و دمکراسی» قطع شدن درآمدهای نفتی را عاملی تعیین کننده دانست و هشدار داد: «زمانی درآمدهای نفتی بود و می‌شد بخشی از تصمیمات غلط را تامین بودجه کرد اما امروز کشور در تامین هزینه‌های مهمی چون آموزش یا بهداشت عمومی دچار مشکل شده است. ناچاریم مسیر تاکنونی را به نحوی اصلاح کنیم که منابع کشور به بهترین شکل مصرف شوند. این تجربه را کشورهای زیادی داشته‌اند و اغلب آنها در نهایت ترمز کشیده و دست از رفتارهای خطرناک برداشتند.»

این مدرس دانشگاهی معتقد است دولت به عنوان نماینده مردم نباید به محافل بی مسئولیت، حتی اگر تریبونهای پر سر و صدا دارند، توجه کند و تنها هدف خویش را برای رفع مشکلات مردم و تامین بهروزی عموم جامعه بگذارد.

خیرخواهان تاکید کرد: «به نشریات مشهور آنها اگر بنگریم، بی‌مسئولیتی آنها عیان می‌شود. هر روز یک حرف می‌زنند و بدون شرمندگی زیگزاگ می‌روند و حرفها را تغییر می‌دهند و ادعاهای بی سند به میان می‌کشند. متاسفانه در کشور نه تنها با آنها برخورد نشد که رسمی‌ترین تریبون‌ها از جمله صدا و سیما را به آنها دادند و آنها نیز به راحتی به سطوح مختلف نظام تصمیم‌گیری نفوذ کردند. جایی که اینها میدان‌دار رسانه‌ها شوند، رسانه‌ای که ذاتا باید زمینه گفتگو و مشورت را فراهم کند، پرواضح است که انحصار طلبی فکری به انحصار طلبی‌های دیگر اضافه می‌شود و فضا برای همه دلسوزان تنگ‌تر می‌شود.»

وی درباره نقش تحریم‌ها در جهت‌دهی آتی کشور گفت: «تحریم یعنی انزوا و ناتوانی از استفاده بهینه از استعدادها و توانایی‌های موجود. کشوری چون کره شمالی یا کوبا را می‌توانیم به عنوان آینده در نظر بگیریم. حاکمان پیونگ یانگ تداوم این وضعیت را می‌خواهند و کوبایی‌ها گرچه در تلاش برای خروج از تحریم هستند، اما همچنان تحریم‌های علیه‌شان برقرار است. در مقابل کشوری چون ویتنام را می‌توانیم مثال بزنیم که سالها با آمریکا جنگیدند اما مسیری دیگر را انتخاب کردند. هر سه این کشورها یک ایدئولوژی دارند و هر کدام یک راه را می‌روند که به خوبی در شاخص‌های اقتصادی و توسعه‌ای آنها مشهود است. در ایران این سیاستگذار و حاکمیت است که انتخاب می‌کند در نهایت کشور به کدام سو برود.»

او با ذکر چند نمونه از جمله یکی از نمایندگان مجلس تصریح کرد: «آنها که بیش از همه شعار می‌دهند در زندگی شخصی به اصطلاح «آن کار دیگر می‌کنند». به آن نماینده‌ای که شعارهای بی پایه می‌دهد بنگرید که در زندگی شخصی چه مسیر متفاوتی می‌رود. از پوشاکی که به تن می‌کند تا امکاناتی که خودش استفاده می‌کند، همگی لوکس هستند اما از مردم می‌خواهد تحمل و مقاومت کند. به زبان دیگر آن‌قدر دچار از خود بیگانگی شدند که ریاکاری‌های این چنین را بدون واهمه از اینکه همه او را می‌بینند و حتی بی توجه به تعالیم انسانی که ریا را نکوهش می‌کنند، دست به این کارها می‌زند. ریاکاری از دیگر خسارتهایی است که شعارهای بی پایه به کشورمان تحمیل کردند.»

223229

کد خبر 2006701
سیاست‌زدگی دامن اقتصاد را رها نمی‌کند / خیرخواهان: بدنه اجتماعی" گروه‌های فشار" ریزش کرده است 2