سیرک بیخودی السلطنه
سفر ربع پهلوی به سرزمینهای اشغالی با تحقیر لیدر سلطنتطلبان همراه شد.
به گزارش مشرق، در روزهای اخیر سرزمینهای اشغالی شاهد برگزاری سیرکی با نقشآفرینی رضا پهلوی است. رضا پهلوی که در چند ماه اخیر بیماری توهمش شدت پیدا کرده و خود را نماینده مردم ایران میبیند، به اسرائیل سفر کرد تا توجه مقامات رژیم صهیونیستی و حمایت مالی این رژیم را جلب کند.
یکشنبه هفته جاری بود که دیکتاتورزاده پهلوی در حساب توئیتر خود از سفر به سرزمینهای اشغالی خبر داد و نوشت: «در راه اسرائیل هستم. هدف من از این سفر، ابلاغ پیام دوستی ملت ایران، گفتوگو با متخصصان آب اسرائیلی درباره چگونگی مواجهه با بحران منابع آب ایران ناشی از سوءاستفاده رژیم جمهوری اسلامی و ادای احترام به قربانیان هولوکاست همزمان با روز یادبودشان است. میخواهم مردم اسرائیل بدانند جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست. پیوند دیرین میان 2 ملت ایران و اسرائیل میتواند دوباره برقرار شود و به هر دو ملت سود برساند. به اسرائیل میروم تا نقشم برای ساختن آن آینده روشنتر را ایفا کنم».
همانطور که از اظهارات دیکتاتورزاده پهلوی پیداست، او به قدری در توهمات خود غرق شده که بهراستی خود را در قامت نماینده مردم ایران میبیند. در بلاهت و حماقت رضا پهلوی همین بس که او درست چند روز پس از برگزاری مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس در ایران، هدف از سفر خود به سرزمینهای اشغالی را ابلاغ پیام دوستی مردم ایران دانسته است! پهلوی در حالی خود را نماینده مردم ایران خوانده و گفته است به اسرائیل میرود تا نقش خود برای ساختن آینده روشن را ایفا کند که حتی در همراه کردن دیگر گروههای ضدایرانی با خود نیز عاجز است. چه آنکه پویش مسخره «من وکالت میدهم» نیز با استقبال اپوزیسیون همراه نبود و با شکست مواجه شد. سفر رضا پهلوی به سرزمینهای اشغالی نیز با انتقادات گسترده دیگر افراد و گروههای ضدانقلاب همراه بوده است. در همین رابطه علی افشاری از لیدرهای مجازی اپوزیسیون ایرانی در حساب توئیتر خود نوشت: «رضا پهلوی میتواند «پیام دوستی» خودش و حداکثر موکلانش را به اسرائیل بدهد! او نمایندگیای از ملت ایران ندارد! خودخوانده نمیتوان مدعی سخنگویی مردم شد. پذیرش دعوت افراطیترین دولت تاریخ اسرائیل که مورد نارضایتی اکثر اسرائیلیها است، نهتنها افتخاری ندارد بلکه باعث سرافکندگی است».
رضا پهلوی روز دوشنبه هفته جاری در حالی وارد فرودگاه بن گورین شد که نه خبری از استقبال رسمی صهیونیستها بود و نه فرش قرمزی برای شاهزاده براندازان جمهوری اسلامی پهن شده بود. اینها مواردی است که «منشه امیر» مدیر رادیو فارسی اسرائیل به آن اذعان داشته است. او در این رابطه گفت: رضا پهلوی را از در عادی فرودگاه بیرون آوردند و پروتکلهای شخصیتهای بزرگ برای او انجام نشد. برای او فرش قرمز هم پهن نشد.
مدیر بخش فارسی رادیو اسرائیل ادامه داد: اصولا وقتی شخصیت بزرگی وارد فرودگاه شود او را به سالن «ویآیپی» منتقل و سپس از دری مجزا منتقل میکنند اما آنچه باعث شگفتی شد این اتفاقات روی نداد.
اینکه در نظر مقامات رژیم صهیونیستی رضا پهلوی شخصیتی نبوده که برایش استقبال ویژهای تدارک ببینند و حتی به خود زحمت ندادند او را از در ویژه منتقل کنند، موضوع عجیبی نیست، چراکه اساسا دیکتاتورزاده پهلوی محلی از اعراب ندارد اما نکته جالب توجه این است که حتی منشه امیر که خود را وفادار به سلطنت پهلوی میداند نیز برای ربع پهلوی آنقدر احترام قائل نبوده که به استقبالش در فرودگاه برود (!).
* دعای لامذهب
یکی دیگر از نکات جالب توجه سفر دیکتاتورزاده پهلوی به سرزمینهای اشغالی، حضور او در کنار دیوار ندبه در بیتالمقدس بود. در تصاویری که در این رابطه منتشر شده، رضا پهلوی که پدر و پدربزرگش از دشمنان دین بودند و خودش نیز در دشمنی با دین کم از آنها ندارد، کیپا (عرقچین یهودی) به سر گذاشته و به همراه همسرش در حال دعا و به جا آوردن مراسمات مذهبی یهودی است. حالا باید منتظر ماند و دید آیا سلطنتطلبانی که طی دهههای گذشته دین (اسلام) را اصلیترین دشمن خود دانسته و برای مردم ایران نسخه بیمذهبی را پیچیدهاند، چه واکنشی به دعای شاهزاده احمق خود کنار دیوار ندبه خواهند داشت!
* دیدار با نتانیاهو، در کنار سطل زباله
اما جالبترین تصویری که از سفر رضا پهلوی به سرزمینهای اشغالی منتشر شده که نشان از حقارت او دارد، مربوط به دیدارش با نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی است. در تصاویری که از این دیدار غیررسمی در فضای مجازی و رسانهای وایرال شده، نخستوزیر رژیم صهیونیستی از او در جایی غیر از محیط و دفتر کار خود استقبال کرده است بهطوری که به نظر میرسد دیدار مورد اشاره به صورت عجلهای و در محیطی شبیه آبدارخانه، راهرو و حتی سرویس بهداشتی برگزار شده است. این را سطل زبالهای که در گوشه تصویر پیداست میگوید. هرچند رسانههای ضدایرانی تلاش کردند با برش تصویر، بر این موضوع سرپوش بگذارند.
* از دیکتاتوری رضاخان تا دموکراسی ربع پهلوی
رضا پهلوی روز گذشته در نشست خبری با تعداد معدودی از خبرنگاران که یکی از آنها نیز از سوی رسانه ضدایرانی و تجزیهطلب سعودی اینترنشنال حاضر شده بود، خود را دموکراسیخواه دانست و گفت: «روی این موضوع کار میکنیم که مردم ایران با تاسیس مجلس موسسان نظام جدید را ایجاد کنند و رفراندوم برگزار شود. اینجا ماموریت من تمام میشود. من فقط به دنبال کمک به ایجاد دموکراسی در کشور هستم».
این هم قسمت طنز ماجراست. کسی که پدربزرگش با کودتای انگلیسیها روی کار آمد و دیکتاتوری را به درجهای رسانده بود که زمان فرارش از کشور، مردم ایران جشن گرفتند، اکنون ژست دموکراسیخواهی به خود گرفته است. در تاریخ معاصر، مردم ایران دیکتاتورتر از پدر و پسر پهلوی و سیاهتر از 57 سال حکومت آنها به یاد ندارند. حالا چگونه ممکن است رضا ربع پهلوی دموکراسیخواه شده باشد؟
ژست دموکراسیخواهی پهلوی در حالی است که او پیش از این به صورت تلویحی اعلام کرده بود پس از براندازی جمهوری اسلامی، به دنبال برقراری دوباره نظام سلطنتی در ایران است.
او در در کنفرانس امنیتی مونیخ که بهمنماه سال قبل برگزار شد، در مصاحبهای با ادعای اینکه «شخصاً نظام جمهوری را به نظام سلطنتی ترجیح میدهد»، گفت: شاید بتوان راه نوآورانهای برای انتخاب مقام سلطنت پیدا کرد، به جای آنکه شخصی که این جایگاه را پر میکند آن را به ارث ببرد.
برخلاف ادعاهایی که دارد، زیست سیاسی رضا پهلوی طی این سالها، نشان داده با گروههایی در ارتباط است و نشست و برخاست میکند که از او به عنوان شاه و شاهزاده یاد کنند. کما اینکه در جریان اغتشاشات سال گذشته نیز شاهد بودیم او با حضور در شبکه ضدایرانی منوتو، از مردم ایران خواست در دوران گذار از جمهوری اسلامی، به او وکالت دهند. به عبارتی رضا پهلوی از مردم خواست به بیعت او در آمده و با کنار زدن جمهوری اسلامی، او را به قدرت برسانند.
* عادیسازی حمله نظامی به ایران
رضا پهلوی در بخش دیگری از گفتوگویش با تعدادی از رسانهها، در پاسخ به یکی از خبرنگاران که پرسیده بود آیا راهی برای پایان جمهوری اسلامی متصور است و چگونه اسرائیل میتواند در این روند کمک کند گفت: جنبشهای آزادیخواه در جهان بدون حمایت بینالمللی نمیتوانستند موفق شوند.
جدای از اینکه وی از اغتشاشات پر از خشونت و ترور زن، زندگی، آزادی با عنوان جنبش آزادیخواه (!) یاد میکند، اظهارات پهلوی تلاش او برای عادیسازی حمله نظامی کشورهای بیگانه به ایران است. دیکتاتورزاده پهلوی که در ماههای گذشته خود را دلسوز ایران معرفی میکرد، اکنون در اظهاراتی که نشان از بیوطنی او دارد، راهکار پایان جمهوری اسلامی ایران را حمایت بینالمللی (حمله نظامی) اسرائیل و غرب میداند.
البته درخواست اقدام نظامی غرب علیه ایران محدود به رضا پهلوی نمیشود. پیش از این گروهها و افراد ضدایرانی از جمله مسیح علینژاد، حامد اسماعیلیون، علی کریمی و گروهکهای تجزیهطلب بارها خواستار حمله نظامی به ایران شده بودند.
چنانکه هفته گذشته با افشاگری تعدادی از افراد ضدانقلاب، مشخص شد حامد اسماعیلیون و مسیح علینژاد سال گذشته با حضور در کنفرانس هالیفاکس، خواستار ایجاد منطقه پرواز ممنوع در آسمان غرب کشور و بمباران کردستان ایران شده بودند.