شکرگزاری برای حمام؟ / سیاست یک بام و دو هوا درباره برجام / منشوری برای تشکیل حکومت مردمی در افغانستان
بی اطلاعی پلیس از جریمه نقدی «بدحجابی»، یکسوم درآمد سرانه ایرانیها سوخت، یکسوم درآمد سرانه ایرانیها سوخت، چالشی برای حفاظت از متهم در دادگاه ها، احیای برجام؛ خیلی دور خیلی نزدیک، چالشهای بازی در نقش آیت اللههاشمی رفسنجانی، سوءمدیریت در تامین آب؛ از شهرکرد تا همدان و دنده عقب قیمت ارز و سکه از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه 30 مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که فساد داغ فولاد «مبارکه»، بی اطلاعی پلیس از جریمه نقدی «بدحجابی»، بیم و امیدهای احیای برجام، ایران در بحران میانسالی و بزودی جشن خودکفایی برنج و گندم در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
-->در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
شکرگزاری برای حمام؟
ژوبین صفاری طی یادداشتی در سرمقاله امروز روزنامه ایتکار نوشت: «آبراهام مزلو» نظریهپرداز کلاسیک مدیریت، هرمی را طراحی کرده که نیازهای انسان را از پایین به بالا در 5 بخش دسته بندی میکند. در پایینترین سطح این هرم، نیازهای انسان شامل نیازهای زیستی مانند خوراک، پوشاک، مسکن و... میشود. در دسته دوم؛ نیازهای امنیتی است، دسته سوم شامل نیازهای اجتماعی و تعامل فرد در جامعه است، در دسته چهارم نیاز به احترام در تعامل سازنده با افراد است و در دسته آخر خودشکوفایی و به فعل رسیدن همه استعدادهای فرد است. به بیان دیگر آدمی بعد از گذراندن نیازهای اولیه خود است که در نهایت به خودشکوفایی در جامعه میرسد و رسیدن به این مرحله است که اساس توسعه فردی و اجتماعی را شکل میدهد. غرض از بیان آنچه در بالا ذکر شد، آن است که ببینیم جامعه ایران به چه میزان مراحل نیازهای خود را طی کرده تا بتواند به خودشکوفایی رسیده و برای کشور مفید باشد. پاسخ، اما متاسفانه روشن است. سالهاست مردم در تامین نیازهای همان دسته نخست یعنی رسیدن به احتیاجهای اولیه یعنی خوراک، پوشاک و مسکن درجا زدهاند. در این وضعیت آیا میتوان انتظار داشت تا مردم به مراحل بعدی نیازها یعنی تعامل اجتماعی سالم و در نهایت به خود شکوفایی استعدادها برسند؟ در این میان، اما نکته قابل تامل عدم درک این مراحل توسط برخی مسئولان و یا حتی تریبون داران است. چنانکه در برنامه تلویزیونی کارشناس برنامه میگوید؛ ما در ایران چیزهایی داریم مثل دستشویی و حمام در خانه که حس نمیکنیم داریم! میشود اینها را هم نداشت. کارشناس برنامه، اما نمیداند در حالی که برخی کشورهای توسعه یافته کنونی حتی تا 300 سال پیش چیزی به نام حمام و نظافت شخصی نداشتند در ایران حدود 2500 سال پیش نشانههایی از وجود حمام در آثار تاریخی کشور مشاهده شده است و کشور ثروتمندی مانند ایران (هم به لحاظ فرهنگی و هم اقتصادی) نباید از داشتن حمام و دستشویی خوشحال باشد، کما اینکه در برخی از کشورها به دلیل نبود فرهنگ دستشویی این ضرورت احساس نمیشود و از داشتن آن محروم هستند. اما از زاویه دیگر کارشناس برنامه در واقع از جامعه ایرانی میخواهد که بابت برآورده شدن نیازهای زیر صفر «هرم مزلو» خوشحال باشد. در حالی که اهداف توسعهای در کشور تنها با رسیدن به نقطه پایانی این هرم است که محقق میشود. واقعیت آن است که این روزها خبرهای خوش مسئولان مانند افزایش حقوقی که بتواند تا حدی تورم افسارگسیخته را جبران کند، فقط برای تامین نیازهای اولیه در پایینترین سطح هرم است. حال باید پرسید در این وضعیت چگونه میتوان انتظار داشت تا اکثریت جامعه بتوانند به خودشکوفایی برسند. ناگفته پیداست که شکوفا شدن در سختی نمیتواند به عنوان یک قاعده کلی تجویز شود کما اینکه آمار قبولیهای کنکور هم نشان داد که برخورداران درصد بیشتری از قبولی در کنکور را دارا بودند و قاعده شکوفایی در سختی تنها در حد شعار باقی است و در نهایت اینکه توسعه در کشور رخ نخواهد داد مگر اینکه تفکر تصمیم سازان فراتر از تامین نیازهای اولیه برای تحقق، برنامه ریزی و عمل کنند.
منشوری برای تشکیل حکومت مردمی در افغانستان
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان منشوری برای تشکیل حکومت مردمی در افغانستان نوشت: با عبور از یکسالگی حاکمیت خودخوانده گروه طالبان بر افغانستان، اکنون تمام صاحبنظران و ناظران به این جمعبندی روشن رسیدهاند که این گروه شایستگی حکومت را ندارد و آنچه به عنوان وعدههای زیبا از سران طالبان شنیده شده بود، همگی پوچ از آب درآمدند. بر این اساس و با توجه به ضرورت حفاظت از امنیت منطقه و تامین منافع ملی کشورهای همسایه افغانستان، این کشورها باید درصدد تدوین منشوری برای چگونگی رفتارشان با حکومت خودخوانده طالبان برآیند و همگی به آن پایبندی نشان دهند. فقط پایبندی به چنین منشور مشترکی است که میتواند مشکل افغانستان را حل کند و این کشور را برای همیشه به ثبات برساند، ثباتی که به امنیت و ثبات منطقه گره خورده و اگر وجود نداشته باشد، تمام کشورها و ملتهای منطقه دچار خسران و زیان خواهند شد. این منشور که دارای دو ویژگی مهم عدم مداخله کشورها در امور داخلی افغانستان و کمک به مردم این کشور برای رسیدن به حاکمیتی مردمی و باثبات میباشد، باید از محتوائی برخوردار باشد که بخشی از آن را میتوان در اصول چهارگانه زیر خلاصه کرد. 1- تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد بر مبنای «هر شهروند افغانستانی یک رای». این انتخابات میتواند با کمک و نظارت کشورهای همسایه افغانستان و مدیریت جمعی نمایندگان اقوام و مذاهب این کشور برگزار شود. پایه و اساس انتخابات بر اصول قانون اساسی نظام جمهوری که تا قبل از سلطه طالبان بر افغانستان مورد عمل بود استوار است. بعد از تشکیل مجلس و دولت و شکلگیری سایر اندامهای حکومتی، مردم میتوانند با نظر اکثریت درباره ابقاء یا تغییر قانون اساسی جمهوری تصمیم بگیرند. 2- قوم پشتون، که طالبان از این قوم است و اصرار دارد حاکمیت را به صورت انحصاری در اختیار داشته باشد، بخشی از ملت افغانستان است و همچون سایر اقوام از حقوق شهروندی برخوردار است و اعضاء خود گروه طالبان هم میتوانند با شرکت در انتخابات و کسب آراء در حاکمیت حضور داشته باشند. پایه و اساس نظام حکومتی مورد نظر قانون اساسی جمهوری افغانستان بر مشارکت تمام اقوام و مذاهب استوار است و حکومت انحصاری یک قوم را نفی میکند. بنابراین، در عین حال که تمام اقوام و مذاهب حق دارند در چارچوب قانون در نظام حکومتی حضور داشته باشند هیچیک از آنها نمیتوانند حاکمیت را حق انحصاری خود بدانند. 3- طالبان، یک گروه تکفیری - تروریستی است که از افکار و عقاید وهابیت تغذیه میکند و از نظر محتوای سیاسی، ایدئولوژی و نگاه فقهی زیرمجموعه هیچیک از مذاهب اسلامی محسوب نمیشود. به همین دلیل است که اولاً پیروان هیچیک از مذاهب، عقاید این گروه را نمیپذیرند و ثانیاً طالبان نیز هیچیک از مذاهب اسلامی را قبول ندارند و حضور آنها در حاکمیت را برنمیتابند. طبیعی است که چنین گروهی هرگز نمیتواند با سایر مذاهب تعامل کند و یا بر آنها حکمرانی نماید. از نظر قومی نیز طالبان قوم خود را برتر از سایر اقوام میدانند و به تعامل با آنها اعتقاد ندارند. بدیهی است که چنین گروهی در هیچ فرضی شایستگی حاکمیت بر یک کشور را ندارد به ویژه کشوری با تنوع قومی و مذهبی افغانستان. 4- برای تحقق حاکمیت مردمی و همهشمول در افغانستان، بهیچوجه نباید به جنگ و راههای متکی بر خشونت متوسل شد. اینکه «جبهه مقاومت ملی افغانستان» یا سایر مجموعههای مخالف طالبان چه شیوهای را برای مقابله با این حاکمیت خودخوانده انتخاب میکنند، به خودشان مربوط است، ولی کشورهای همسایه باید فقط با تکیه بر دیپلماسی برای رسیدن به هدف خود که شکلگیری یک حکومت مردمی باثبات در افغانستان است حرکت کنند. رساندن کمکهای معیشتی و بهداشتی به مردم افغانستان که در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند، میتواند بخشی از تحرکات دولتهای همسایه باشد با این قید که اجازه ندهند این کمکها به دست طالبان برسد، زیرا تجربه نشان داده است که طالبان کمکهای خارجی را به نفع خود مصادره میکنند و مردم محروم از آن منتفع نمیشوند. وحدت رویه کشورهای همسایه افغانستان در عمل به این منشور و ادامه خودداری از به رسمیت شناختن دولت طالبان، قطعاً نتیجهبخش خواهد بود. این روش به مردم افغانستان کمک خواهد کرد کشور خود را از سلطه طالبان نجات دهند و به نظام حکومتی مردمی دست یابند.
سیاست یک بام و دو هوا درباره برجام
علی مطهری طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان سیاست یک بام و دو هوا درباره برجام نوشت: در سال 94 زمانی که برجام در آستانه امضا شدن بود، از داخل و بیرون مجلس فشار وارد میشد که باید در مجلس تصویب شود. میگفتیم این یک توافق اقدام مشترک میان دولت ایران و دولتهای 1+5 است، نیازی به تصویب مجلس ندارد، هیچ یک از کشورهای مقابل هم به مجلس خود نبردهاند. اما چون قرار بر کوبیدن و آزار دولت قبل و مذاکرهکنندگان آن بود، در نهایت دستور رسید که مجلس هم بررسی و تصویب کند؛ لذا متن توافق را به مجلس آوردند و کمیسیون ویژه تشکیل دادند و صدا و سیما حدود یک ماه جلسات این کمیسیون را که توام با حمله و توهین به دولت و وزیر خارجه بود بهطور مستقیم پخش میکرد. این در حالی است که مجلس فقط باید میگفت آری یا نه و جلسات متعدد غیرعلنی با حضور مذاکرهکنندگان و کارشناسان برای آن کافی بود، همانطور که بیست دقیقه هم برای تصویب یا رد آن کافی بلکه زیاد بود. جالب این است که امروز که دوباره در آستانه امضای برجام با اضافاتی هستیم، دیگر درخواستی برای تصویب آن در مجلس نیست، بلکه نماینده و غیرنماینده میگوید نیاز به تصویب در مجلس ندارد، همه برای اینکه انگیزهای برای حمله به دولت و مذاکرهکنندگانش وجود ندارد، زمانی تصویب در مجلس لازم بود که میخواستیم رقیب سیاسی را بکوبیم! اتفاقا اکنون مجلس دارد درست عمل میکند نه آن موقع که بیجهت چند ماه وقت مجلس و ملت گرفته شد. مصداق «یک بام و دو هوا» همینجاست: در یک دولت برجام باید در مجلس رسیدگی و یک ماه به دولت فحاشی شود و در دولت دیگر نیازی به رسیدگی برجام با اضافاتش در مجلس نیست.