شکسته شدن سکوت ادبیات ایرانی درباره «انقلاب دوم»/ «گروگانکشتگی» را با ترس و لرز نوشتم
نویسنده کتاب «گروگانکشتگی» معتقد است که این اثر، تنها رمانی است که درباره ماجرای تسخیر لانه جاسوسی پس از 40 سال نوشته شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادبیات داستانی انقلاب طی سالهای گذشته بیش از آنکه به موضوعات جدی در تاریخ انقلاب بپردازد، به حواشی مشغول بوده است. تکرار تمها و موضوعات در آثار داستانی، نقطه ضعفی است که ادبیات داستانی انقلاب سالها با آن مواجه است. از این منظر کتاب «گروگانکشتگی» را که اخیراً توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده، میتوان نقطه عطفی در پرداختن به موضوعات مهم و سرنوشتساز در تاریخ انقلاب دانست.
رمان «گروگانکشتگی»، نوشته نوید ظریف کریمی کتاب داستانی است درباره گروگانهای سفارت آمریکا در تهران که توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) به اسارت درآمدهاند. در پی این اتفاق، نیروهای ایالات متحده در پنجم اردیبهشتماه 1359 برای آزادسازی آمریکاییهای در بند، با چندین بالگرد و هواپیما وارد حریم هوایی ایران شد که نهایتاً با شکست به کشور خود بازگشتند.
ظریف کریمی در رمان جدید خود، به ماجرای چند گروگان آمریکایی میپردازد که به مشهد منتقل شدهاند؛ آن هم روز بعد از ماجرای طبس. او در گفتوگویی با تسنیم، به جزئیات بیشتری درباره رمان «گروگانکشتگی» اشاره کرد که مشروح آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای ظریف کریمی، کتاب «گروگانکشتگی» بعد از حدود چهار دهه به یکی از وقایع مهم در تاریخ انقلاب در قالب رمان میپردازد. کمی درباره ماجرای این اثر صحبت کنید و اینکه چطور شد به سراغ این موضوع رفتید؟
من چند سال پیش مشغول نگارش کتاب «پرده دوم»، با محوریت خاطرات آقای توتونچی، از انقلابیون سیاسی مشهد، بودم که در خلال آن، به صورت تصادفی به یکسری از مصاحبهها دست پیدا کردم که مربوط به تعدادی از پاسداران و اعضای کمیته در سالهای 58-59 بود. این افراد مسئولیت انتقال گروگانهای سفارت آمریکا به مشهد و مراقبت از آنها را برعهده داشتند.
پس از شکست عملیات نیروهای آمریکایی در طبس، گروگانهای آمریکایی به مکانهای مختلفی برده شدند تا امکان انجام عملیاتهایی از این دست در آینده دشوارتر شود؛ از این رو گروگانها به شهرهای مختلفی از جمله شیراز، مشهد و... منتقل شدند. ایده نگارش کتاب «گروگانکشتگی» از دل این مصاحبهها در ذهن من زده شد و با خواندن آنها متوجه شدم که چنین اتفاقی در جریان تسخیر لانه جاسوسی رخ داده است.
*تسنیم: با توجه به اینکه ایده اثر برگرفته از یک جریان واقعی در کشور است، کتاب «گروگانکشتگی» تا چه اندازه به سمت تخیل و تا چه میزان به سمت مستندات تاریخی متمایل است؟
رمان «گروگانکشتگی» ضمن استفاده از اطلاعاتی که در مصاحبهها آمده بود، از تخیل نویسنده نیز بهره برده است. مطالبی که مصاحبهشوندگان عنوان کرده بودند، گاه ناقص بود. بسیاری از مسائل به دلیل گذشت زمان در خاطر مصاحبهشوندگان وجود نداشت. من از این اطلاعات برای شکلگیری رمان بهره بردم.
گروگانها که پنج یا شش نفر بودند، حدود 10 روز در مشهد زندگی کرده بودند. کتاب «گروگانکشتگی» روایتگر سه روز حضور آنها در مشهد است.
*تسنیم: آقای ظریف کریمی تاکنون آثار متعددی درباره تسخیر لانه جاسوسی نوشته شده است. هم از نظر پژوهشی و هم از در قالب تاریخ شفاهی و خاطرات دانشجویانی که در این واقعه حاضر بودند. اما به نظر میرسد جای نوشتن اثری در قالب داستان یا رمان درباره این واقعه بسیار خالی بود. علت آن را در چه میبینید؟
درباره تسخیر سفارت آمریکا اثری به نام رمان وجود ندارد. کتابهایی تاکنون نوشته شدهاند که از این جمله میتوان به «کتاب مناظره»، دربردارنده خاطرات و آرای صادق زیباکلام، مجموعه 11 جلدی اسناد لانه جاسوسی، خاطرات معصومه ابتکار (از دانشجویان حاضر در لانه جاسوسی) و... اشاره کرد. با این حال ما در این سالها کتابی که در قالب رمان بخواهد به این واقعه بپردازد، نداشتهایم.
کتاب «گروگانکشتگی» نیز با همین دید و دغدغه نوشته شد. ترجیح من به عنوان نویسنده این است که به سراغ کارهایی بروم که دست اول باشد و نوآوری داشته باشد؛ در این صورت نویسنده با خمیری مواجه است که میتواند به هر طریقی که میپسندد، آن را ورز دهد.
متأسفانه تا پیش از این، داستانی درباره ماجرای تسخیر لانه جاسوسی نوشته نشده بود. من متولد سال 1365 هستم، پیش از من نیز نویسندگان بزرگ و نامداری در حوزه ادبیات انقلاب قلم زدهاند، اما به هر دلیلی به این موضوع ورود نکردهاند. یکی از دلایل این امر میتواند سختی نوشتن از واقعهای باشد که افراد دخیل در آن در قید حیات هستند، شاهد ماجرا بودهاند و ممکن است با خواندن کتاب، نقدهایی به آن وارد کنند. نوشتن از تاریخ مانند تاریخ صدر اسلام و... سخت است، اما جنس سختی آن با سختی نوشتن درباره وقایعی مانند تسخیر لانه جاسوسی متفاوت است. من سعی کردم با در نظر گرفتن این مسائل، با وسواس بیشتری به ماجرا بپردازم. در این مسیر دلگرمیهایی که آقای ساسان ناطق، مدیر دفتر داستان حوزه هنری، به من داد نیز مشوقم در کار بود و سعی کردم ماجرای کتاب را بیشتر به سمت تخیل پیش ببرم.
در جریان مطالعه اسناد مربوط به لانه جاسوسی، به این فکر افتادم که جای کار در این زمینه بسیار است. رمان «گروگانکشتگی» سه روز از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی را روایت میکند. قصد دارم در کتاب دیگری که توسط دفتر نشر معارف با نام «گروگانگرفتگی» منتشر خواهد شد، به این ماجرا به صورت کاملتر بپردازم. هر دو کتاب، «گروگانکشتگی» و «گروگانگرفتگی» را با توجه به حساسیتی که موضوع داشت و کارهایی هستند که برای اولینبار انجام شده است، با ترس و لرز نوشتم.
تولد کتاب «گروگانکشتگی» سختیهای خود را داشت. بخشی از این سختی به بیمهری و بیتوجهی ناشران به انتشار این اثر نیز بازمیگردد. این کتاب دو سال پس از نگارش منتشر شده است. در این مدت با ناشران مختلفی صحبت کردم، ضمن تأیید کتاب، حمایتی در جهت نشر آن انجام نمیدادند تا اینکه انتشارات سوره مهر آن را به چاپ رساند. از این نوع نگاه ناشران متعجب میشدم. آنها کتابهایی را که تاریخ صرف است، به نام رمان تاریخی منتشر میکنند، اما در قبال چاپ آثاری مانند «گروگانکشتگی» سکوت میکنند.
*تسنیم: شما تاکنون آثار متعددی درباره ماجرای تسخیر لانه جاسوسی مطالعه کردید و به نظر میرسد که این موضوع از دغدغههای شماست. با توجه به پژوهشی که انجام دادید، کمی درباره اهمیت این موضوع در جریان و سرنوشت تاریخ انقلاب بگویید. چرا امام (ره) از آن با عنوان انقلاب دوم یاد کردند؟
ماجرای تسخیر لانه جاسوسی را میتوان از چند بخش مورد مطالعه و بررسی قرار داد. نخست اقدام چریکهای فدایی خلق و واکنش امام (ره) به این اقدام است. آنها میخواستند این حرکت را به نام خود مصادره کنند، اما هوشیاری امام (ره) مانع از این کار شد و ایشان کار آنها را تأیید نکردند.
نکته دوم، افرادی هستند که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی حضور داشتند. گروهی از دانشجویان پیرو خط امام (ره) بودند که پیش از تسخیر، جسلهای تشکیل میدهند و درباره فعالیتهای سفارت آمریکا در ایران صحبت میکنند. عدهای دیگر نیز هستند که پس از انجام تسخیر لانه جاسوسی به این جریان میپیوندند و با آنها همراه میشوند که از این جمله میتوان به مرحوم شیخالاسلام اشاره کرد که از آمریکا به جمع این دانشجویان میپیوندد و مترجم آنها میشود یا آقای کمال تبریزی، کارگردان، که اگر اشتباه نکنم، به عنوان عکاس چند روز این دانشجویان را همراهی میکند.
بخش دیگری از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی به آزاد شدن گروگانهای سیاهپوست به فرمان امام (ره) اختصاص دارد. یکی از موضوعات مهم در جریان این واقعه، ماجرای طبس و پس از آن، بمباران مواضع آمریکاییها به دستور بنیصدر بود. بنابراین میتوان گفت که ماجرای تسخیر لانه جاسوسی فرازهای مختلف و متعددی دارد. صحبت امام (ره) ناظر بر اقدام دانشجویان پیرو خط امام (ره) است و اینکه این ماجرا، اتفاقی نبوده که در یک تاریخی رخ داده باشد و با آزادی گروگانها پایان یافته باشد. این ماجرایی است که ادامهدار است.
انتشار نخستین مجموعه پژوهشی «واقعه طبس» تا پایان سال