دوشنبه 5 آذر 1403

صحنه "تنهاتر از مسیح" جایی برای بالانگه‌داشتن پرچم سیدالشهداست، نه بزرگ کردن نام بازیگر

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
صحنه "تنهاتر از مسیح" جایی برای بالانگه‌داشتن پرچم سیدالشهداست، نه بزرگ کردن نام بازیگر

حسن بزرا کارگردان نمایش "تنهاتر از مسیح" می‌گوید: ما تمام توان خود را گذاشته‌ایم که یک حرف جمعی بزنیم و دنبال این نبودیم که یک یا چند بازیگر خاص داشته باشیم تا مخاطب برای تماشای آنها به اینجا بیاید.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نمایش "تنهاتر از مسیح" به کارگردانی حسن بزرا و تهیه‌کنندگی علی اسماعیلی این شب‌ها در 2 سانس در بوستان ولایت روی صحنه می‌رود. نمایش میدانی که چهارمین فصل خود را پشت سر می‌گذارد و در این فصل سراغ سوژه‌ای متفاوت رفته است.

چهارمین فصل از این نمایش، «راه سرخ» نام دارد که روایت مصوری از غدیر تا عاشورای 61 هجری است. همزمان با اجرای این نمایش در بوستان ولایت، گفت‌وگویی با حسن بزرا کارگردان آن داشته‌ایم که در زیر منتشر می‌شود:

تسنیم: در مورد مسیری که «تنهاتر از مسیح» در این 4 سال طی کرد بفرمایید و اینکه چگونه شد به فصل چهارم که نامش «راه سرخ» است، رسیدید؟

از سال 1397 به همراه آقای علی اسماعیلی بنا را بر این گذاشتیم که نمایشی را با محوریت محرم و عزاداری امام حسین علیه السلام طراحی کنیم؛ برای طراحی فصل اول نزدیک به 8 ماه زمان گذاشتیم و به شدت به این سؤالات فکر می‌کردیم که چه بگوییم؟ چه اتفاقاتی باید بیان شود و چه مواردی نباید گفته شود و... بعد از آن 8 ماه، ماکتی در اختیار داشتیم که می‌شد ماه‌ها درباره آن فکر کرد، پخته‌ترش کرد و...

در سال 1397 اولین فصل را در ماه محرم اجرا کردیم و از آن زمان به بعد، به صورت مرتب دنبال اصلاح محتوا و مرتب‌تر کردن این نمایش بودیم. یکسال به دلیل کرونا همه نمایش‌ها تعطیل بود و نتوانستیم چیزی روی صحنه ببریم تا اینکه امسال فصل چهارم «تنهاتر از مسیح» را با زاویه نگاه جدیدی ساختیم.

«راه سرخ»، فصل جدید این نمایش است و اتفاقاتی را نشان می‌دهیم که از غدیر آغاز شده، انحرافاتی که بعد از غدیر به وجود می‌آید را روایت می‌کند و با عبور از وفات پیامبر، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت امیرالمومنین علیه السلام و شهادت امام حسن علیه‌السلام، روایت داستان را به واقعه کربلا و تنهاتر از مسیح می‌رسانیم. در ادامه، در امتداد راه سبزی قرار می‌گیریم که به ظهور آقا امام زمان ختم خواهد شد.

طراحی این نمایش زمان زیادی برد و خوشحالم که بازخوردهای خوبی دریافت کردیم. به نظر می‌رسد اتفاقات درستی رخ داده و تماشاگران، راضی از نمایش خارج می‌شوند.

«راه سرخ»، فصل جدید این نمایش است و اتفاقاتی را نشان می‌دهیم که از غدیر آغاز شده، انحرافاتی که بعد از غدیر به وجود می‌آید را روایت می‌کند و با عبور از وفات پیامبر، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت امیرالمومنین علیه السلام و شهادت امام حسن علیه‌السلام، روایت داستان را به واقعه کربلا و تنهاتر از مسیح می‌رسانیم.

- نمایش میدانی سختی‌های خاص خود را دارد و همین سختی‌ها، فضای متفاوتی را پیش‌روی عوامل تولید قرار می‌دهد. درباره این فضای متفاوت بفرمایید؟

در 2-3 سال گذشته شاهد اتفاقات متنوعی در نمایش‌های میدانی اجرا شده نظیر «جهان بانو»، «جان فدا»، «روشنای شب تار» و... بوده‌ایم، اما عمده تجربیاتی که کسب کردیم، به ویژه شیوه اجرا، به تجربیاتی برمی‌گردد که از استاد بزرگوارمان، بهزاد بهزادپور فرا گرفتیم. ایشان در سال‌های گذشته نمایش «شب‌های آفتابی» را روی صحنه می‌بردند و از ایشان درس‌های زیادی یاد گرفتیم. خوشحالم که اکنون قرعه به نام من خورده و این چنین نمایش‌هایی را روی صحنه می‌بریم.

نمایش میدانی با سبک و سیاقی که اکنون اجرا می‌شود، سبقه‌ای 17- 18 ساله دارد؛ در حقیقت این‌گونه نیست که محصول 4-5 سال اخیر باشد اما تلاش کردیم این سبک و سیاق را با کمک گرفتن از امکانات موجود، تکنیک‌های نمایشی و محتوای غنی‌تر کمی پیشرفت بدهیم. سعی کردیم از اجرای یک نمایش به صورت تکراری هر سال جلوگیری کنیم و هربار با محتوای جدیدی روی صحنه بیاییم تا هر بار با موضوع جدیدی روبه‌رو شود. تلاش ما این است که وقتی خانواده ایرانی نمایش ما را می‌بیند با فکر و روح صیقل‌یافته‌ای سالن را ترک کند.

همه تلاش دوستان ما در سازمان اوج و موسسه رسانه‌ای ققنوس بر همین موضوع است؛ امیدوارم این اتفاق رخ داده باشد.

عمده تجربیاتی که در نمایش میدانی کسب کردیم، به ویژه شیوه اجرا، به تجربیاتی برمی‌گردد که از استاد بزرگوارمان، بهزاد بهزادپور فرا گرفتیم. ایشان در سال‌های گذشته نمایش «شب‌های آفتابی» را روی صحنه می‌بردند و از ایشان درس‌های زیادی یاد گرفتیم.

- وقتی از صحنه کربلا، شهادت اباعبدالله الحسین و واقعه عاشورا حرف می‌زنیم، در دسترس‌ترین تصاویر برای ما صحنه‌سازی‌هایی است که در قالب مقتل‌خوانی‌ها و روضه‌خوانی‌ها در اذهان ایجاد شده است؛ با این حال به نظر می‌رسد که این صحنه‌سازی کافی نبوده و بهتر است با سینما و تئاتر، بدون آنکه شان معصوم دچار خدشه شود به آن اتفاقات بیشتر نزدیک شویم. در سال‌های اخیر نمایش‌های زیادی با همین رویکرد ساخته شده و به نظر می‌رسد هدف اصلی آنها ارایه روایت تصویری از واقعه عاشورا به مخاطب است.

درباره اهمیت این موضوع بفرمایید و اینکه شما در نمایش «تنهاتر از مسیح» تا چه اندازه تلاش کردید به این حوزه نزدیک شوید؟

حتماً شنیده‌اید که می‌گویند «شنیدن کی بود مانند دیدن؟!» طبیعی است زمانی که وقایع را به صورت تصویری به مخاطب نشان می‌دهیم تأثیرگذاری بیشتری دارد. به نظرم شاهد مثال این ادعا، گریه‌هایی است که مردم با دیدن نمایش می‌کردند. همه ما پای سخنرانی و مداحی نشسته‌ایم، اما زمانی که تلفیق آن سخنرانی‌ها و مداحی‌ها با بعد نمایشی را تماشا می‌کنیم بیشتر تأثیر می‌پذیریم.

به عبارت دیگر معتقدم زمانی که واقعه عاشورا و اتفاقات ریز و درشتش در قاب هنر قرار می‌گیرد، تأثیرگذاری‌اش هزار برابر می‌شود. در اینجا نیز همین اتفاق رخ می‌دهد. بارها و بارها مقاتل روز عاشورا را از زبان روضه‌خوان شنیده‌ایم و تأثیرگذار هم بوده است اما تصویری شدن آن و استفاده از تکنیک‌های هنری مثل نور، صدا، جلوه‌های ویژه و... کمک می‌کند تا فضاسازی‌ها ملموس‌تر شده و برای مخاطب قابل باورتر شود. در این شرایط، حتماً تاثیرگذاری نیز بیشتر می‌شود.

حتماً دیده‌اید که ضعیف‌ترین محتوای ادبی را با هنر نمایش و سینما، تصویری می‌کنند و چندین برابر به اثرگذاری‌اش می‌افزایند. ما بهترین و غنی‌ترین محتوا را در اختیار داریم و باید با تصویری کردن آن کاری کنیم تا مخاطب، آن را با جانش بپذیرد. فراموش نکنید که مخاطب عصر فعلی ما بسیار سخت‌گیرتر شده و اگر نتوانید او را قانع کنید، به راحتی سالن را ترک می‌کند. او آن قدر در معرض محتواهای جذاب سینمایی و تصویری قرار گرفته که اگر محتوایی ضعیف به او نشان بدهید آن را پس می‌زند. بنابراین ارایه تصویری دقیق و درست از واقعه کربلا از یکسو و استفاده از تکنیک‌های هنری و بصری برای جذب مخاطب برای ما مهم بوده و سعی کردیم به بهترین نحو از آنها استفاده کنیم. به نظرم بسیار مهم است که به این سؤال فکر کنیم که چگونه می‌توان در محتوای دینی و انقلابی ایجاد جذابیت کرد.

ما بهترین و غنی‌ترین محتوا را در اختیار داریم و باید با تصویری کردن آن کاری کنیم تا مخاطب، آن را با جانش بپذیرد.

دقت داشته باشید که منظورم استفاده از هر روش و تکنیکی نیست، اما معتقدم که می‌توان کار خوب و فاخر مذهبی تولید کرد و روی صحنه برد.

- هم سازمان هنری رسانه‌ای اوج و هم شما این امکان را داشتید که برای نمایش «تنهاتر از مسیح» بازیگران مشهوری را انتخاب کنید، اما چنین انتخابی نکردید و بیشتر سراغ بازیگرانی رفتید که علیرغم توانایی روی صحنه نمایش، اسم و رسم چندان زیادی ندارند. درباره دلیل این انتخاب‌تان توضیح بدهید.

ما تمام توان خود را گذاشته‌ایم که یک حرف جمعی بزنیم و دنبال این نبودیم که یک یا چند بازیگر خاص داشته باشیم تا مخاطب برای تماشای آنها به اینجا بیاید. حرف همه ما در اینجا یک عبارت است: «امام حسین (ع)».

این صحنه تشکیل شده تا نام اباعبدالله را بالا نگه دارد، نه اینکه نام یک یا چند بازیگر را بزرگ کند. سعی کردیم اثری تولید کنیم که کلیت آن و جمع همه عوامل تولید چیزی بشود که مخاطب را به خود جذب کند. تیم تولید و بازی ما جز بهترین‌ها هستند؛ بهترین‌هایی که دوست ندارند نام پرطمطراقی داشته باشند.

- به نظر می‌رسد که این‌گونه اتفاقات نوعی نذر فرهنگی باشد. ما انواع و اقسام نذرها را شنیده‌ایم اما این چنین اتفاقات هنری نوعی نذر فرهنگی است.

به نظرم یکی از بهترین نذرهایی که برای اباعبدالله الحسین می‌تواند رخ بدهد، نذر کارهای این چنینی است، چرا که باعث می‌شود آن اتفاقات دیداری، شنیداری شود. نمایش "تنهاتر از مسیح" به صورت کامل با نذورات فرهنگی مردم پیش می‌رود. هرشب که تماشاگران می‌آیند، پایه اجرای شب بعد را می‌گذارند. این نمایش هزینه‌هایی دارد که با نذر اشک مردم پرداخت می‌شود.

- سوال پایانی‌ام کمی متفاوت است؛ حتما تاریخ را مطالعه کرده‌اید و این نمایش را با پژوهش حاصل از آن نوشتید؛ وقتی تاریخ عاشورا را مطالعه می‌کردید کجای آن برای شما دردناک‌تر بود؟

همه ماجرا کربلا دردناک است و هیچ لحظه‌ای را نمی‌توان پیدا کرد که دردناک و درس‌آموز نباشد. با این حال، از آنجا که من خیلی حضرت رقیه‌ای هستم خرابه شام و اتفاقات مربوط به آن خیلی جانسوز است.

صحنه "تنهاتر از مسیح" جایی برای بالانگه‌داشتن پرچم سیدالشهداست، نه بزرگ کردن نام بازیگر 2
صحنه "تنهاتر از مسیح" جایی برای بالانگه‌داشتن پرچم سیدالشهداست، نه بزرگ کردن نام بازیگر 3