ضربه های مرگبار پیرمرد برای قتل همسر
پیرمرد متوهم که نیمه شب همسرش را در خواب کشته بود برای بررسی روانی به پزشکی قانونی فرستاده شد.
به گزارش ایران، اواخر شهریور امسال ساکنان یکی از محلههای کرج با شنیدن صدای فریادهای زن همسایه که کمک میخواست به خانه آنها رفتند اما وقتی شوهرش در را باز کرد با پیکر خونین و بیجان زن 63 ساله در حالی رو به روشدند که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بود.
با اعلام ماجرا به امدادگران اورژانس و پلیس دقایقی بعد تیم جنایی به محل رسید اما بررسیها نشان میداد زن میانسال جان باخته است. شوهر مقتول خیلی زود در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: من خواب بودم که ناگهان احساس کردم از اتاقی که همسرم در آن خوابیده بود سرو صداهای مشکوکی میآید فکر کردم او با یک مرد در حال صحبت است به همین خاطر از آشپزخانه چاقو برداشتم و وارد اتاق شدم اما غیر از همسرم که خوابیده بود کسی را در اتاق ندیدم با این حال به تصور اینکه مرد ناشناس فرارکرده است با چاقو به همسرم حمله کردم و او را کشتم. پساز این جنایت وقتی فرزندان این زوج از قتل مادرشان با خبر شدند با حضور در محل حادثه در تحقیقات به تیم جنایی گفتند که پدرشان از مدتی قبل به بیماری دو قطبی مبتلا و چندین بار نیز در بیمارستان بستری شده است.
بدین ترتیب به دستور قاضی کشیک قتل، جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم نیز به اتهام قتل برای تحقیقات جنایی به اداره پلیس آگاهی استان البرز رفت. قاضی محمد عنبری، بازپرس شعبه یکم دادسرای جنایی کرج در تشریح این جنایت گفت: متهم مردی 73 ساله و کارمند بازنشسته است که بهگفته فرزندانش به بیماری دوقطبی مبتلاست.
از آنجا که اظهارات متهم در بازجوییها نیز نشان میدهد وی به بیماری روانی مبتلاست برای بررسی سلامت جسمی و روحی وی را به پزشکی قانونی معرفی کردیم تا مشخص شود وی هنگام قتل مسئول اعمالش بوده است یا خیر؟ چنانچه سلامت روان وی تأیید شود برای محاکمه به دادگاه کیفری فرستاده خواهد شد. این پیر مرد در جلسه بازپرسی به صراحت اعتراف کرده که همسرش را خودش کشته است.
مطابق ماده 149 قانون مجازات اسلامی «هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده به نحوی که فاقد اراده یا قوه تمییز باشد مجنون محسوب میشود و مسئولیت کیفری ندارد.»
این ماده آخرین اراده قانونگذار در خصوص جنون است. مناسبترین راه حل برای تشخیص جنون، توجه به ادراک و قصور ادراک بر اساس نشانههایی مانند هذیان و توهم است. به عبارت دیگر چون علل بیماری جنون و اختلالات روانپریشی مشخص نیست به جای سببشناسی باید از نشانهشناسی استفاده کرد و از این طریق با پذیرش نسبیت جنون در هر مورد خاص نسبت به سلامت یا عدم سلامت روان شخص تصمیم گرفت.
جنون بر دو قسم است دائم یا دورهای یا همان ادواری. روان پریشی (سایکوزیس) یک اصطلاح ادراکی است؛ بدین معنی که فرد دارای تجارب حسی از چیزهایی که وجود ندارد و یا اعتقادات بدون پایه در واقعیت است.
در طول بیماری جنون یا روان پریشی، فرد ممکن است توهم یا بدگمانی را تجربه کند. همچنین ممکن است چیزهایی را که وجود ندارند ببیند یا بشنود. این مسأله میتواند برای فرد به طرز عجیبی ترسناک باشد و گاهی اوقات علائم آن میتواند موجب حمله کلامی فرد و یا آسیب به خود یا دیگران شود.
بهلحاظ جرم انگاری این ماجرا باید گفت که زمینهای باید فراهم شود که این قبیل بیماران با توجه به اینکه کنترل رفتارهایشان دست خودشان نیست در محلهای مخصوص نگهداری شوند تا سایر اطرافیان دچار زیان نشوند.