ضرورت پالایش کارشناسان عجیب در یک نهاد بالادستی نظام / اگر مراقب نظرسازیهای سوء در ذهن جامعه نباشیم...
اخیراً فردی با ادعای انتصاب به مجمع تشخیص مصلحت نظام و داشتن تجربه امنیتی! اظهارات عجیبی را علیه کشورمان مطرح کرده است.
سرویس سیاست مشرق _ اخیراً فردی به نام سیدرسول موسوی یا به عبارت دقیقتر "سیدرسول موسوی چوبه" در مصاحبه با روزنامه آرمان امروز اظهاراتی عجیب پیرامون وضعیت کشور عنوان کرده است که نگاهی به میزان صحت این اظهارات و سابقه آنها محل تأملات جدیست.
قضیه جدیتر هم میشود هنگامی که بدانیم این فرد در وبسایت شخصی خود عنوان کرده که "در مجمع تشخیص مصلحت نظام" فعال است و معاون وزیر یکی از مهم ترین نهادهای امنیتی کشور هم بوده است.
در ادامه بخشهایی از اظهارات آقای موسوی را میخوانید:
_ با این سیستم فشل اقتصادی امکان ندارد، آن ثروت از دست توانگران خارج شود و نصیب فقرا و محرومان شود.
_ دکتر محمد مصدق و نامش برای این بر تارک تاریخ ایران باقی مانده است که با تنظیم مثلث ملی کردن نفت، کارآمدی استفاده و بهرهمندی از نفت، کارآمدی مدیریت مردمی، زنده یاد دکتر مصدق این مثلث را میشناخت و برای اجرا بر آن تسلط کافی داشته است. اول اینکه سرمایه و ثروت که متعلق به مردم ایران بوده است در اختیار آنان قرار گیرد، دوم اینکه با کارآمدی و عدالت مردم از آن استفاده کنند، سوم اینکه برای این کارآمدی به مدیریت مردمی نیاز است، به همین دلیل مرحوم دکتر مصدق اصلاح قانون انتخابات را مطرح کرد، او برای خود برنامههایی داشت و سیاستهای توزیع عادلانه مانند افزایش حقوق معلمان و تشکیل سازمانهای بیمههای اجتماعی را پیگیری کرد.
_ شاخص فلاکت حاصل جمع نرخ بیکاری و تورم است و در اوج درآمدهای نفتی به عدد 40 رسید و پیشبینیها حاکی از آن است که این شاخص در سال 98 به 42/2 افزایش یافته است و این تکیدگی، سیاست را از زندگی مردم حذف میکند تا حدی که مردم آن را امری فانتزی میخوانند و در آوردن یک تکه نان را بر همه امور ترجیح میدهند.
_ اگر با پدیده فساد و ثروت اندوزی نامشروع مقابله نشود وجود این پدیده شوم که در حال افزایش است موجب نومیدی و تکیدگی جامعه و تسلط فقر کشنده مخصوصا بر طبقات پائین جامعه میگردد و میتواند اعتراض شدید طبقه پائین جامعه را به همراه داشته باشد.
_ ما (دولت یا نظام) مسئول خرابکار را از سمتی که در آن سمت خرابکاری کرده بر میداریم و به سمت دیگر منصوب میکنیم.
_ با این اوضاع و احوال و کارهای وصله پینهای هیچ مشکلی از مشکلات جامعه و مردم حل نخواهد شد.
_ امروز هیچ موازنهای میان صادرات و واردات وجود ندارد و بنابراین به لحاظ استانداردسازی بدترین صادرات را به دنیا داریم. به همین علت است که تمام صادرات محصولات کشورمان حتی از روسیه و سایر کشورهایی که دوست ما محسوب میشوند این کالاها برگشت زده میشود.
_ بازگشت اعتماد مردم را صرفا در حوزه اقتصادی نباید جست و جو کرد بلکه در تمام زمینهها باید به دنبال احیای اعتماد کاهش یافته بود. اعتماد به مردم همواره جواب داده و هر جا کار را به دست مردم سپردیم و درصدد حل مشکلات مردم برآمدیم آنها نیز حمایت بیدریغ خود را نثار مجموعه حاکمیت و نظام کردهاند. در زمان حضرت امام خمینی (ره) به مردم اعتماد شد و مردم توانستند در اوج گرفتاریها مشکلات اصلی جنگ را حل کنند. [1]
*نکته اولی که در قبال سخنان اشاره شده به ذهن متبادر میشود که آیا این سخنان معارضانه، صادر شده از یک ذهن کارشناسی و برای حل مشکلات کشور است یا سخنانی دیکته شده از سوی دشمنان ایران و ایرانی که به اسم کارشناسان مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار است به ذهن جامعه القا شود!؟
نکته بعدی هم مشاهده رسوبات اصلاحطلبی خشن، تفکر ملیمذهبی و راهبری "فتنه اقتصادی" در این اظهارات است.
مثلا تأکید آقای موسوی بر کلمه "تکیدگی" در ایران در حالی است که پیش از او، اولین نفری که به خود اجازه داد از این کلمه و البته از این وصف غلط درباره جامعه ایرانی استفاده کند؛ "سعید حجاریان" بود. [2] فردی با سابقه امنیتی، فعال در قضایای سال 88 و همان کسی که پس از انتخابات سال 1400 صراحتا تأکید کرد که "اصلاحات صندوقمحور مرد"!
البته این ختم ماجرای موهوم تکیدگی نیست...
قبل از آقای موسوی، علی ربیعی، دیگر چهره امنیتی اصلاحات و سخنگوی وقت دولت اعتدال نیز در اظهاراتی جامعه ایران را دچار خطر القای "چروکیدگی" عنوان کرده بود. [3]
و دقت شود که علی ربیعی همان کسی است که پس از آبان 98 و در حالی که مقام رسمی و ارشد دولت بود اما صراحتا ابراز کرد که "حکایت همچنان باقیست".
این کپیپردازی و همنظری آقای موسوی با مواضع اعضای هسته سخت اصلاحات ناشی از چیست!؟ دلسوزی یا قضایای محرمانهتر!؟
از همه اینها گذشته آیا مردم باید از کارشناس مجمع تشخیص مصلحت نظام و در اظهاراتی بیمبنا بشنوند که ایران دچار حالت تکیدگی است!؟ کدام منطق امنیتی چنین چیزی را تأیید میکند؟
و اما بحث آخر اشارهای گذراست راجع به میزان صحت اظهارات فرد مذکور:
1_ ادعای فشل بودن سیستم اقتصادی ایران در حالی است که ایران امروز اگرچه با مشکلاتی مقطعی مثل گرانی دست به گریبان است اما در بسیاری از شاخصهای اقتصادی کلان به گواه نهادهای بینالمللی، جایگاه خوبی دارد.
رتبه خوب ایران در ضریب جینی، کاهش فقر مطلق و جایگاه ایران در میان سیرترین کشورهای جهان گواه همین حقیقت است.
2_ ادعای فرد مذکور راجع به شاخص فلاکت در حالی است که نرخ بیکاری در ایران هماکنون تکرقمی شده و اگرچه دچار معضل "تورم بیقاعده" هستیم اما ایران اسلامی به هیچ وجه با بحران بیکاری مواجه نیست و بیکاری تک رقمی فعلی هم پدیدهای با عنوان "بیکاری شیک" است. به این معنی کارجویان به دلیل برخورداری از سطحی از معیشت و امکانات، حاضر به پذیرش هر شغلی نیستند. [4]
لذاست که ادعای مطروحه پیرامون شاخص فلاکت به شدت بیبنیاد است.
3_ ادعای وجود فساد گسترده و فساد ساختاری در ایران در حالی است که اتفاقا ایران اسلامی در زمینه فساد و عدالت یکی از قابل دفاعترین کارنامهها را دارد.
ما در این زمینه مردم و مخاطبان محترم را به یکی از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون "هشدار مفسدنمایی از نظام اسلامی" توجه میدهیم که فرمودند:
"به مسؤولان نظام حُسن ظن داشته باشید. ما گفتیم با فساد مبارزه میکنیم - این یک نقطه روشن در نظام است - اما عدهای میخواهند این را به نقطه تاریک تبدیل کنند و بگویند فساد همه جا را گرفته است. نه آقا! فساد همه جا را نگرفته است.
باید با فسادِ کم هم - هر جا بود - مبارزه کرد. ممکن است روزنامهای بردارد یک مورد فساد را درشت کند؛ مگر همه جا فساد هست؟ فساد در گوشههایی وجود دارد. انسانها لغزش دارند و دچار گناه میشوند؛ باید با این گناه مبارزه کرد. ما وقتی گناهکاریم که با فساد - ولو کمِ آن - مبارزه نکنیم؛ چون گسترش پیدا خواهد کرد. مبارزه با فساد لازم است؛ اما ناامید کردن مردم که بگوییم فساد همه جا را گرفته، یک خطای واضح و ناشی از نادانی و فریبخوردگیِ کسانی است که آدم میداند خودشان آدمهای مغرضی نیستند؛ مغرضان که جای خود دارند. "[5]
4_ در بحث ادعای بیاعتمادی مردم به نظام اسلامی نیز ما در مشرق بارها و بارها اسناد مختلفی را ارائه کردهایم که چنین حرفی حتما از سر تحلیل صحیح نیست اگر معلول دشمنی نباشد.
چه اینکه در کشوری که پیکر سردار نظامیاش با تشییع میلیونی مردم مواجه میشود؛ ادعای بیاعتمادی مردم به نظام یک حرف مهمل و غلط است. [6]
***
در خاتمه بیان این نکته ضروری مینماید که مسئولان ارشد کشور بایستی همواره متوجه "سلامت در منابع آب شرب جامعه" باشند و این امری بدیهیست که اگر حاضران در یک نهاد بالادستی جامعه (مثل مجمع تشخیص) به واقعیتهای جامعه و اقتصاد و امنیت آشنا نباشد؛ خطرات دامنگیری پدید خواهد آمد که یکی از بدترین آنها بیخبری جامعه از مثبتات نظام حکومتی و فیالنهایه ضعف نظام خواهد بود.
مشرق پیش از این نیز گزارشهایی را در انتقاد از سکوت پیرامون "نظرسازیهای سوء در جامعه" منتشر کرده است.
تکرر این رخدادها و این نظرسازیها توسط عدهای معلومالحال در ذهن مردم، هرگز عاقبت خوشی نخواهد داشت...
***
1_https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/329431
2_https://www.alef.ir/news/3980215202.html
3_mshrgh.ir/960465
4_mshrgh.ir/1247052
5_mshrgh.ir/1089398
6_mshrgh.ir/1322374