طلا؛ پلی بین امید و ناامیدی

در اقتصاد ایران کمتر بازاری را میتوان یافت که مانند طلا چنین ریشهدار و قابل لمس در زندگی روزمره مردم حضور داشته باشد. طلای زینتی، سکه و شمش، نه فقط ابزار سرمایهگذاری که بخشی از فرهنگ ایرانی است. از هدیه گرفته تا پساندازی برای روز مبادا. با این حال، آنچه در سالهای اخیر بیش از پیش اهمیت پیدا کرده، نگاه تازهای است که به طلا بهعنوان یک دارایی مالی شکل گرفته است. دیگر طلا صرفا دارایی...
چرا طلا تا این حد برای ما ایرانیها مهم است؟ پاسخ در چند کلمه خلاصه میشود: تورم، نوسان ارز و بیاعتمادی به آینده. تجربه چند دهه اخیر نشان داده در سقوط ارزش ریال در اثر شرایط اقتصادی و سیاسی، طلا توانسته است قدرت خرید را بهتر از بسیاری از داراییها حفظ کند. شاید سهام، مسکن یا حتی سود بانکی در مقاطعی بازده بالاتری داده باشند، اما طلا بیش از همه بهعنوان سپر محافظ عمل کرده است. همین ویژگی است که آن را از سایر بازارها متمایز میکند، طلا در بسیاری از مواقع، نه به امید سود، بلکه برای جلوگیری از کاهش قدرت خرید و کاهش ریسک پرتفوی خریداری میشود. به نوعی میتوان از طلا بهعنوان پناهگاه مالی بهدلیل زندگی در خاورمیانه یاد کرد.
بازار طلا در ایران البته ویژگیهای خود را دارد. قیمت جهانی طلا که بر اساس دلار تعیین میشود، در ایران فقط بخشی از معادله است. آنچه در نهایت قیمت طلا و مصنوعات در ایران را شکل میدهد، نرخ ارز است. از همین روست که حتی در سالهایی که طلای جهانی درجا زده در بازار داخلی جهشهای شدیدی داشته، سرمایهگذار ناگزیر شده، هم چشم به نمودار قیمت طلای جهانی بدوزد و هم اخبار نرخ دلار و تصمیمهای بانک مرکزی را رصد کند. این ترکیب باعث شده طلا در ایران بیش از آنکه آینه سیاست پولی فدرالرزرو باشد، بازتابی از تلاطم بازار ارز باشد.
اما شکل سرمایهگذاری در طلا تغییر کرده است تا یک دهه پیش تنها گزینه مردم خرید طلای فیزیکی یا مصنوعات آن بود، آن هم با تمام ریسکهای سرقت، هزینه نگهداری و اختلاف قیمت خرید و فروش، اما امروز بورس کالا این معادله را تغییر داده است. گواهی سپرده سکه طلا، شمش طلا و نقره امکانی فراهم کرده که بدون ریسک داشتن طلای فیزیکی، مالکیت آن را روی کاغذ داشته و هر زمان سرمایهگذار بخواهد در بازار ثانویه بفروشد؛ این بازار برای انواع سرمایهگذاران ابزارهای مختلفی را طراحی کرده، از صندوقهای مبتنی بر سکه یا شمش گرفته تا ابزار مشتقه برای حرفهایها. صندوقهای سرمایهگذاری با جمعآوری منابع خرد سرمایهگذاران، سبدی از گواهی سپرده و ابزار مشتقه تشکیل میدهند و سپس واحدهای سرمایهگذاری این صندوقها مانند سهام در تابلوی بورس معامله میشوند. نتیجه آن است که حتی با سرمایهگذاری کوچک هم میتوان وارد بازار طلا شد، چیزی که در گذشته دستکم نیازمند مبالغ بالاتر بود.
این تحول فقط یک تغییر فنی نیست، بلکه نشاندهنده تغییر نگرش سرمایهگذاری در جوامع جهانی و ایران است. نسل جوانتر بهجای خرید طلای فیزیکی و ریسکهای نگهداری آن، ترجیح میدهد با اپلیکیشن کارگزاری واحد صندوق طلا بخرد یا با اپلیکیشن آنلاین که طلای بدون اجرت یا همان شمش را به فروش میرسانند (بیشتر این اپلیکیشنهای آنلاین ریسک بسیار بالایی دارند و در انتخاب آنها بسیار باید دقت شود) اقدام به خرید طلا کند. نقدشوندگی بالا و سهولت معامله باعث شده است طلا از دارایی سنتی به ابزاری مدرن برای مدیریت پرتفوی تبدیل شود. در واقع طلا امروز بخشی از استراتژی مالی افراد است نه صرفا ذخیره روز مبادا.
البته این بازار هم مثل هر بازاری بدون ریسک نیست. قیمت طلا در ایران مستقیما از دلار تاثیر میگیرد و همین موضوع باعث شده است سرمایهگذاری در طلا بیش از هر زمان دیگری به رصد تحولات سیاسی و اقتصادی گره بخورد. اگر بانک مرکزی سیاستی در جهت کنترل نرخ ارز اتخاذ کند یا اگر در سطح بینالمللی گشایشهایی در روابط خارجی کشور رخ دهد، نخستین جایی که اثرش دیده میشود، بازار طلاست به همین دلیل است که سرمایهگذار آگاه و حرفهای تنها به نمودار قیمت نگاه نمیکند، بلکه پیوند طلا با سیاست و اقتصاد کلان را هم در نظر میگیرد.
با این همه، یک واقعیت همچنان پابرجاست و آن اینکه طلا در ایران یا در بسیاری از نقاط جهان پناهگاه امن سرمایه است. در شرایطی که بازار سهام با نوسانات و تنشها مواجه است، در شرایطی که بازار مسکن نیاز به سرمایه کلان دارد و سود بانکی بهسختی حتی بخشی از تورم را پوشش میدهد، طلا توانسته جایگاه ویژهای بین سرمایهگذاران کسب کند. همین نقش پناهگاه باعث میشود سرمایهگذاران خرد و کلان بهطور مداوم به آن بازگردند. شاید بازدهی طلا در کوتاهمدت همیشه چشمگیر نباشد، اما در افقهای بلندمدت، قدرت آن در حفظ ارزش سرمایه کمتر جای تردید دارد.
برای سرمایهگذار تازهکار بهترین راهکار استفاده از صندوقهای طلاست. این ابزار، سادهترین و کمهزینهترین مسیر ورود به بازار است و نیاز به دانش پیچیدهای ندارد. برای سرمایهگذاران باتجربه یا کسانی که میخواهند حرفهای تر در بازار طلا باشند، ابزارهای متنوعتری وجود دارد؛ از خرید مستقیم گواهی سپرده تا ورود به قراردادهای آتی و مشتقه که البته ریسک بالاتری دارند. هنر سرمایهگذاری در طلا یافتن ترکیب مناسب این ابزارها با توجه به میزان ریسکپذیری و اهداف مالی است.
در نهایت باید گفت طلا نه یک داروی معجزهگر است و نه یک ابزار بیخطر اما در شرایطی که آینده اقتصادی پر ابهام است، هیچ داراییای همانند طلا نمیتواند نقش سپر را بازی کند. شاید در نگاه اول این بازار ساده به نظر برسد، اما پشت هر نوسان قیمت آن مجموعهای از عوامل پیچیده نهفته است؛ از تصمیمهای بانکهای مرکزی جهان گرفته تا تحریمها، از نرخ دلار در صرافیها تا سیاستهای داخلی. سرمایهگذار هوشمند کسی است که این پیوندها را ببیند و بر اساس آن تصمیم بگیرد.
در جامعهای که تورم مزمن و کاهش ارزش پول ملی بخش جداییناپذیر زندگی روزمرهاش شده است، طلا بیش از هر زمان دیگری میتواند با تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و پوشش ریسک نقش بازی کند. این فلز زرد علاوه بر کاربرد بهعنوان زیورآلات، آینهای است از ترسها و امیدهای مردم، داراییای که هم نشانه بیاعتمادی به آینده است و هم ابزاری برای حفظ آنچه از دست نرفته است.
* تحلیلگر ارشد بازارهای مالی