عراقچی، متهم اشتباهی
داستان علاقه عباس عراقچی به پرسپولیس اگرچه قدیمی است ولی همواره برایش دردسرهایی داشته است.
به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «پرسپولیس چهارمین جام قهرمانی متوالیاش در رقابتهای لیگ برتر را هم بالای سر برد تا دست کم نشان دهد در این سالها، تیمی بهتر از آنها از لحاظ نتیجهگیری کار نکرده است. البته این موفقیت به مذاق بسیاری خوش نیامده و خیلیها، با زیر سؤال بردن قهرمانیهای این تیم، آن را به عوامل بیرونی، دستهای پشتپرده و البته حمایتهای دولت ربط دادهاند. در فصول اخیر، چند تیم بودهاند که همواره به پرسپولیس اتهام زدهاند که قهرمانیاش پاک نیست؛ سپاهان، استقلال و تراکتور. هر سه این باشگاهها در فواصل مختلف، به پرسپولیس تاختهاند و قهرمانی آن را نه در زمین فوتبال بلکه خارج از آن متصور شدهاند. سپاهان، زمانی که امیر قلعهنویی را بهعنوان سرمربی در رأس کار میدید، همواره یکی از منتقدان جدی پرسپولیس و قهرمانیهای سریالیاش بود. امیر قلعهنویی در چند نوبت از «دستهای پشت پرده» حرف زد و با وجود وعدهدادن مبنی بر این که بالاخره یک روز همه چیز را میگوید، هرگز نگفت منظورش از دستهای پشت پرده چیست. در دو باشگاه دیگر اما شرایط چندان ابهام زیادی نداشت؛ استقلال با فرهاد مجیدی بهعنوان سرمربی و تراکتور با محمدرضا زنوزی بهعنوان مالک، موفقیت پرسپولیس را حاصل کمک دولتیها میدانستند. وجه اشتراک ادعای این دو نفر هم عباس عراقچی، معاون وزارت امور خارجه است که حالا تمامی فوتبالیها میدانند او یک پرسپولیسی است. با این حال و با وجود اتهاماتی که متوجه عراقچی در این زمینه شده، هم فرهاد و هم زنوزی از اتهامی که به معاون وزارت امور خارجه زدهاند، عذرخواهی کردند تا عراقچی یک «متهم اشتباهی» در این پرونده باشد.
داستان علاقه عباس عراقچی به پرسپولیس اگرچه قدیمی است ولی همواره برایش دردسرهایی داشته است. او از تیر 1396 با گفتوگو در یکی از روزنامههای ورزشی، علاقهاش به پرسپولیس را علنی کرد و حتی از مهدی طارمی بهعنوان بازیکن مورد علاقهاش نام برد. عراقچی که خودش پیشتر به صورت غیر حرفهای فوتبال بازی میکرده، در تیرماه آن سال ابراز امیدواری کرد پرسپولیس انتهای فصل قهرمان لیگ برتر شود. او همچنین از مهدی طارمی که شایعه جداییاش به گوش میرسید، خواست در این باشگاه بماند. «بهعنوان یک هوادار از آقای طارمی خواهش میکنم در پرسپولیس بماند؛ به خاطر این که خیلی خوب است و من هم خیلی خوشم میآید از این بازیکن. عرق و انگیزه زیادی دارد و خیلی باغیرت بازی میکند و شم گلزنی هم دارد. خیلی خوب خودش را در موقعیت گلزنی قرار میدهد؛ هرچند در ضربات آخر مقداری آدم را حرص میدهد (با خنده) ولی فکر میکنم آینده درخشانی دارد و میتواند یکی از مهاجمان درجهیک کشور باشد. خیلی دوست دارم که در پرسپولیس بماند.» چهار روز بعد، مهدی طارمی که آن زمان هنوز برای پرسپولیس بازی میکرد، به دیدار عباس عراقچی رفت و با انتشار تصویری در صفحه اینستاگرامش از این دیدار، هواداران استقلال را عصبانی کرد. طارمی در آن پست با خطاب قراردادن عراقچی و تختروانچی نوشت: «بزرگمردان عرصه سیاست، از شما ممنونم. بهعنوان یک ایرانی و پرسپولیسی خوشحالم که شما را کنار خودمان داریم. قدردان لطف شما و همه عزیزان هستم. به امید سربلندی ایران اسلامی و ارتش سرخ.»
اوجگرفتن پرسپولیس در همان برهه و البته سلطنتش بر لیگ برتر ایران، باعث شد تا موفقیتهای این تیم بیش از پیش زیر ذرهبین قرار بگیرد. اگرچه آن روزها زیاد کسی وزارت امور خارجه را به نقشداشتن در موفقیتهای پرسپولیس متهم نمیکرد ولی صحبتهای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، با رادیو که آذر 97 صورت گرفت، کمکم این وزارتخانه، خاصه معاونانش را زیر تیغ هواداران استقلال و سپاهان برد. در آن گفتوگوی رادیویی، ظریف بهصراحت از علاقه معاونانش به تیم پرسپولیس خبر داد و گفت: «خودم نه، ولی آقای روانچی و آقای عراقچی هر دو پرسپولیسی هستند.»
شروع جنجال از یک برنامه تلویزیونی
برای عراقچی و وزارت امور خارجه، شرایط هواداری از یک باشگاه هرگز تا 21 اردیبهشت 1398 آن قدر سخت نشده بود؛ آن روز، عباس عراقچی با حضور در یک برنامه تلویزیونی ابراز امیدواری کرد که پرسپولیس قهرمان لیگ برتر شود؛ آن برنامه مصادف با روزهایی بود که پرسپولیس به یک برد دیگر نیاز داشت تا جام قهرمانی را بالای سر ببرد. او جملهای شبیه به کریخوانی هم به زبان آورد تا علاقهاش را به سرخها بیشتر نشان دهد؛ «من از قدیم طرفدار تیم محبوب ایران بودهام.»
عراقچی اما فکرش را هم نمیکرد 24 ساعت بعد، تبدیل به متهم شماره یک از سوی استقلالیها، خاصه سرمربی این باشگاه شود. فردای آن صحبتها، استقلال بازیاش با صنعت نفت را مساوی کرد تا فرهاد مجیدی، سرمربی وقت این تیم که شانسش را برای قهرمانی ازدسترفته میدید، با جملاتی تند به عباس عراقچی حمله کند و او را مسبب ناکامیها و البته ناداوریها در حق استقلال بداند. فرهاد در اعتراض به آنچه مسائل پشت پرده و فساد فوتبال ایران خواند، یک پست در صفحه اینستاگرامش گذاشت. در این پست او با اشاره به این فساد با آوردن کلمه «وزیر» و «معاون وزیر» و متهمکردن آنها به «آرزوداشتن برای قهرمانی پرسپولیس»، بهشدت از شرایط پیرامون تیمش انتقاد کرد. ساعتی بعد مجیدی این پست را حذف کرد و پست دیگری شبیه به همان قبلی منتشر کرد؛ با این تفاوت که بهجای کلمه «وزیر و معاون وزیر» از کلمه «معاون وزیر امور خارجه» استفاده کرده بود.
«استقلال قهرمان نشد و به همه آن چه میخواستند رسیدند، از فدراسیون گرفته تا وزیر و معاون وزیر که در میانه این همه بحران خارجی و داخلی، گرانی و فروپاشی اقتصادی، اختلاس و فساد، آرزویش این است که پرسپولیس قهرمان شود.» فرهاد مجیدی در پستی دیگر نوشت که وقتی معاون وزارت امور خارجه در تلویزیون از علاقهاش به پرسپولیس میگوید مشخص است روی سوت داوران برای بازیهای استقلال تأثیر میگذارد!
با مطرحشدن چنین موضوعاتی، رسانهها از فرهاد مجیدی انتقاد کرده و نوشتند که او بهانهجویی میکند؛ وگرنه طرفداری سیاسیون از تیمها در سایر کشورها امری رایج است. فرهاد اما شش روز بعد به اشتباهش پی برد و گفت که تحت فشار، چنین صحبتهایی کرده است؛ «اگر به سه، چهار روز قبل برگردیم، شاید آن حرفها را درباره عراقچی نمیزدم. به هر حال او هم میتواند تیم محبوبش را دوست داشته باشد. تحت فشار بودیم و صحبتهایی کردیم اما به هواداران استقلال میگویم که خیالشان راحت باشد. این تیم را از نو میسازیم و تیمی را در فصل آینده وارد میدان میکنیم که درخور نام و شخصیت استقلال باشد.» اگرچه فرهاد، عراقچی را از اتهامی که به او زده بود، مبرا کرد ولی هواداران استقلال بیخیال او نشده و با استناد به همین حرفها، قهرمانی پرسپولیس را زیر سؤال بردند. کار برای معاون وزارت امور خارجه چنان سخت شد که برانکو ایوانکوویچ، سرمربی وقت پرسپولیس، تصمیم گرفت از عراقچی حمایت کند. او چند روز بعد از مطرحشدن این حواشی درباره جنجالهای بهراهافتاده گفت: «آقای دالیچ، سرمربی تیم ملی فوتبال کرواسی هوادار هایدوک است، چون در آنجا بازی میکرد اما یک ملیپوش از هایدوک و سه ملیپوش از دینامو به تیم ملی دعوت میکرد. طبیعتا هر کسی طرفدار یک باشگاهی است. واقعا درک نمیکنم که کجای این ایراد دارد که یک نفر هوادار باشگاهی باشد. رئیسجمهور فقید ما آقای توجمان هوادار دینامو بود و میآمد و بازیهای این تیم را میدید. حضور او معنای خاصی نداشت؛ چراکه یک هوادار بود. هر کسی به هر حال طرفدار یک طرف است. چرا آقای عراقچی نباید این حق را داشته باشد که هوادار پرسپولیس باشد؟»
عباس عراقچی هم اواخر خرداد 98، قریب به سه هفته بعد از حمایتهای برانکو، تلاش کرد با فراهمشدن زمینهای برای انتقال پول باشگاه پرسپولیس به حساب این مرد کروات، او را در پرسپولیس نگه دارد ولی هرگز موفق به انجام چنین کاری نشد تا برانکو، سرمربی مورد علاقه هواداران پرسپولیس از این باشگاه جدا شد اما عراقچی آن روز، با اشاره به تلاشش برای باشگاه پرسپولیس گفت نهتنها برای باشگاه مورد علاقهاش، بلکه برای استقلال هم هر کاری از دستش برآید، انجام میدهد. «ما اگر کاری برای استقلال هم از دستمان برآید، انجام میدهیم. وزارت امور خارجه در انجام وظایف خود نگاه ملی دارد. پرسپولیس به خاطر این که در لیگ قهرمانان آسیا دوم شد، پولی را از کنفدراسیون فوتبال آسیا طلب داشت. آنها در انتقال این وجه مشکل داشتند. ما در بحثهایی که مربوط به تبعات تحریمها میشود و مشکلاتی که مثلا به انتقال پول مربوط میشود به همه نهادها و دستگاهها و حتی اشخاصی که مشکل پیدا میکنند، کمک میکنیم و مشاوره میدهیم؛ بنابراین فقط پرسپولیس نیست، هر تیم دیگری هم بیاید، کمک میکنیم.»
با این حال، نزدیک به پنج ماه زمان برد تا عباس عراقچی، برادریاش را به استقلالیها ثابت کند. آذر 98 داستان جدایی آندرهآ استراماچونی از استقلال پیش آمد و هواداران معترض با تجمع جلوی در باشگاه و البته شعار علیه وزیر ورزش خواستند زمینهای فراهم شود تا این مربی ایتالیایی به ایران و باشگاه استقلال برگردد. آن زمان عرصه که بر وزیر ورزش تنگتر شد، خبر رسید او دستور پیگیری داده و از وزارت امور خارجه خواسته است با همکاری جوزپه پرونه، سفیر ایتالیا در ایران، کاری کنند تا استراماچونی دوباره برگردد و روی نیمکت استقلال بنشیند. اتفاقا عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه، هم با تأیید چنین موضوعی به سایت وزارت ورزش و جوانان گفت: «با وساطت سفیر ایتالیا در تهران در تلاشیم استراماچونی به تهران و هدایت تیم استقلال بازگردد. تحریمهای ظالمانه مهمترین مشکل ما برای رساندن مطالبات مالی او به حسابهایش در خارج بود که امیدوارم بهزودی او را مجددا در سمت سرمربیگری استقلال ببینیم. به نظرم استراماچونی عجله کرد و با کمک سفارتهای ایران در ایتالیا و آقای پرونه، سفیر ایتالیا در تهران، بهزودی پرداخت و مطالبات مالی معوقه ایشان به حسابش خواهد رفت. برای حل مشکل سرمربی ایتالیایی استقلال تهران دست به کار شدیم و با مذاکرات متعددی که خود من با سفیر ایتالیا در تهران و همینطور سفیر خودمان در کشور ایتالیا داشتیم، در تلاش هستیم با وساطت آقای پرونه سفیر ایتالیا در تهران، استراماچونی به تهران و هدایت تیم استقلال بازگردد.»
صدالبته که مثل ناکامیاش در نگهداشتن برانکو روی نیمکت پرسپولیس، عراقچی در برگرداندن استراماچونی به استقلال هم ناموفق بود، ولی او دست کم تلاشش را در این زمینه انجام داد.
سوءتفاهم تراکتوری
از آن زمان به بعد، یعنی دقیقا همین روزها که دوباره بحث بازگشت استراماچونی به استقلال باز شده، دیگر کمتر خبری از عباس عراقچی و اظهار علاقهاش به باشگاه پرسپولیس به گوش رسیده بود. به تازگی اما مسئولان باشگاه استقلال طی درخواستهای متعددی از ارگانهای متفاوت، تلاش کردند زمینهای برای بازگشت مربی ایتالیاییشان فراهم کنند؛ آنها در این مسیر علاوه بر درخواست از نهادهای مختلف، از وزارت امور خارجه، خاصه معاونان این وزارت، خواستند در این امر کمکحالشان باشد. هنوز این موضوع بهصورت رسمی عنوان نشده بود که صحبتهای تندوتیز محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور، همه نگاهها را متوجه عباس عراقچی کرد.
سهشنبه 11شهریور، زنوزی در گفتوگو با رادیو، در صحبتهایی جنجالی، عنوان کرد که عباس عراقچی از رشید مظاهری، دروازهبان تراکتور خواسته برای فصل بعد به باشگاه پرسپولیس برود! زنوزی در این زمینه گفت:«چرا آقای عراقچی (معاون وزیر امور خارجه) باید برای انتقال این دروازهبان به یک تیم تهرانی تماس بگیرد؟ چرا باید بگوید من کار تو را درست کردم به این باشگاه بروی؟ رشید مظاهری با ما قرارداد دارد و به هیچ عنوان اجازه جداییاش را نمیدهیم.»
صحبتهای زنوزی در حالی مطرح شد که پیش از آن شایعه شده بود پرسپولیسیها برای جای خالی بیرانوند میخواهند رشید مظاهری را از تراکتور بخرند. با این حال حامد لک را به جای مظاهری خریدند تا مشخص شود ادعای زنوزی دست کم در آن برهه زمانی درست نیست. صحبتهای زنوزی خیلی سریع با واکنش عباس عراقچی همراه شد و عصر همان روز او با اظهار تعجب از این اظهارات، هرگونه تماس خود با بازیکنان آن باشگاه و اصولا هرگونه دخالت در مسائل فیمابین باشگاهها را بهشدت تکذیب کرد.
داستان به ظاهر از این قرار بود که عکسی از برادرزاده عراقچی کنار یحیی گلمحمدی منتشر میشود و اندکی بعد، تصویری دیگر از همان برادرزاده کنار رشید مظاهری منتشر میشود تا این طور شایعه شود که معاون وزارت امور خارجه در پی راضیکردن رشید مظاهری برای پیوستن به پرسپولیس است. دست آخر، با وجود انتشار چنین مطالبی و ادعاهای زنوزی، رشید مظاهری نه در پرسپولیس بلکه سر از استقلال درآورد! این موارد دست به دست هم داد، تا زنوزی، در گفتوگویی از عباس عراقچی عذرخواهی کند و بار دیگر مشخص شود او را «اشتباهی متهم» کرده است. زنوزی همین روز گذشته گفت: «عکسی از رشید مظاهری که با برادرزاده آقای عراقچی بود برای من فرستادند. من هم نمیدانم! از خانواده آقای عراقچی معذرت میخواهم ولی قبلا یک اتفاقاتی افتاده بود. مثلا در داستان مهدی طارمی هم این اتفاق افتاده بود. فکر میکنم سیاسیون نباید تا زمانی که در مسند مسئولیت هستند، طرفداریشان از تیم خاصی را اعلام کنند. این افراد، وزیر یا مسئول کشوری هستند و مردم از آنها انتظار دارند. وقتی کسی که مسئولیت کشوری دارد طرفداریاش از یک تیم، حتی تراکتور را اعلام میکند، در ذهن تمام مردم این سؤال مطرح میشود که آیا کمکی هم به این تیم میکند یا نه؟ آیا در اختیار گذاشتن سفارتها و امکانات دولتی برای برخی تیمها سؤالبرانگیز نیست؟ چرا برای تیمهای شهرستانی این اتفاق نمیافتد؟»
انتهای پیام