عملیات روانی برای بدمن شدن صدا و سیما / چرا مطالبه نظارتی صدا و سیما از فیلیمو کاریکاتوریزه میشود؟
اشاره به رقم تولید 100 میلیاردی درباره سریال سقوط نشان میدهد، افزایش هزینههای تولید سریال یکی از سیاست هایی است که توسط پلتفرم قانون گریز دنبال میشود.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - با انتشار عمومی نامه «پیمان جبلی» به «رئیس جمهور» با پیشنهاد فیلترینگ سامانه نشر و توزیع ویدئویی «فیلیمو» حاشیههای این سامانه خودمختار اوج گرفت و در پلت فرم کلاب هاوس اتاقی در 12 بهمن با عنون "پشت پردههای ماجرای ساترا و فیلیمو" تشکیل شد و درباره حواشی تقابل این سکوی نظارتی و سامانه قانون گریز بحث و گفت وگویی صورت پذیرفت.
در ابتدای این اتاق یکی از اداره کنندگان اتاق گفت: سهم «فیلیمو» از بازار پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی 80 درصد و 20 درصد دیگر متعلق به نماوا و فیلمنت و... است. او درآمد این سامانه را با محاسبه حق اشتراک "5 هزار میلیارد تومان" توصیف کرد و گفت این رقم، معادل بودجه کل سازمان صدا و سیما با هزاران کارمند طی یکی دو سال گذشته است و شاید به این دلیل است که سازمان است صدا و سیما و ساترا به فیلیمو چشم دوختهاند. در ادامه اشاره شد مدیران ساترا اعلام میکنند ما دیدگاههایمان فرهنگی است و قصد داریم نظارت درستی داشته بر محتواهای منتشر شده باشیم، شاید نیم نگاهی هم به مسئله مالی ماجرا دارند.
کاملا مشخص است که این اتاق که در فضای مجازی با هدف تاثیر بر الیت سیاسی تشکیل شده به دنبال خلق مباحث پوپولیستی است تا بحثهای انحرافی صورت مسئله اصلی که نظارت کامل ساترا بر محتوای منتشر شده در فیلیمو است را تحتالشعاع قرار دهد. تنها برداشت قابل اعتنا از بحث مطرح شده این است که درآمدهای فیلیمو برجسته و تشدید مطالبه نظارت صدا و سیما و ساترا به نوعی باجگیری از این سامانه استنباط شود. از طرفی زمینه این تحلیل به شدت گسترش پیدا میکند که فیلیمو با اتکا به داشتن درآمد حق اشتراک فربهتر میشود و با توجه به توسعه زیرساختهای فضای مجازی متوقف کردن این سامانه غیر ممکن است.
حاضران در این اتاق در پلتفرم کلاب هاوس به نقل قولی از مدیران ساترا اشاره میکنند که تاکنون 377 سکو از پلت فرم ساترا مجوز دریافت کردهاند و این سکوها در 5 یا 6 دسته تقسیم میشوند و همه آنان از ساترا تمکین کردهاند وفیلیمو به عنوان مجموعه طغیانگر VOD هاست که زیر بار نظارت ساترا نرفته است.
در ادامه دادههایی که در اتاق مطرح میشود صورت مسئله چالش نظارت به صورت در مقابل هم قرار گرفتن حاکمیت و یک پلتفرم مردمی مطرح میشود وی کی از حاضران میگوید استارت آپها در ایران تا زمانی کوچک یا خیلی بزرگ هستند، حاکمیت هیچ کاری با آنها ندارد.
یکی از افراد مشارکت کننده در بحث میگوید: جدال فیلیمو با ساترا در سال 1401 وارد فاز جدیدی شده است. در تابستان گذشته نامهای از سوی ریاست ساترا خطاب به رئیس صدا و سیما با هدف ارائه گزارش عملکرد منتشر شد که نشان میدهد در راستای اعمال قانونی تنظیم مقرارت کارهایی انجام شده و با دادستانی و ارشاد نامهنگاریهایی انجام شده است و به موضوع عدم تمکین فیلیمو اشاره شده که حاضر به اعمال نظارت و اصلاح محصولاتش نیست. ضمن اینکه در این اتاق اشاره میشود این سامانه دست کم نزدیک به 50 سریال در طول سال تولید میکند که صدا و سیما توان رقابتیاش را با این پلتفرم از دست داده است.
بیشتر بخوانید:
ضرورت حمایت دولت از رسانه ملی در مقابله با قانونشکنیهای «فیلیمو» / تحقیر نهادهای نظارتی کشور تا کجا ادامه خواهد داشت؟
پازلهای عملیات روانی حقالعملکاران پلکانی با استناد به ترتیب موضوعات مطرح میشود. در خصوص چالشهای ساترا با فیلیمو یکی از وارونهنگاریهایی که رسانه همسو با فیلیمو و سایبریهای همراه به صورت مکرر آنرا بازتولید میکنند، عدم توان رقابت صدا و سیما با پلتفرم فیلیمو به صورت خاص و مسئله «حسادت» از سوی دستگاه صدا و سیمادر قالب ساختاری به نام ساترا ظهور و بروز پیدا میکند.
گسترش این عملیات روانی حقالعملکارانه منجر به تاثیر بر متن رسانههای منتقد فضای دوقطبی و مافیایی در حوزه فرهنگ میشود. در واقع فضاسازیها آنقدر گسترش پیدا میکند که بسیاری از روزنامهنگاران رسانههای نزدیک به حاکمیت تصور میکنند باید در مقابل صدا و سیما به عنوان بازوی نظارتی - حاکمیتی ایستادگی کنند.
بیشتر بخوانید:
حمایت ویژه «فیلم نت» برای برندسازی از یک یاغی / علی کریمی چگونه از مستطیل سبز به لیدری آشوبهای 1401 رسید؟ + عکس
در حالیکه رسانههای جریان اصلی در آشوبهای اخیر با گفتمان هرج و مرج طلبانه سلبریتیها وارد چالش شدهاند، اما پشتوانه اقتصادی همین چهرهها ریشه در فعالیتهای غیرقانونی پلتفرمها دارد که زمینه عرض اندام فرصتطلبانه را برای آنان در عرصههای سیاسی آسانتر میکند.
در اتاق کلاب هاوس با عنوان "پشت پردههای ماجرای ساترا و فیلیمو" به تیترها رسانههای حاکمیتی اشاره میشود و گردانندگان اتاق به صورت مستقیم اذعان دارند رسانهای که مواضع سیاسیاش حاکمیتی است و نسبت به حوادث {آشوب} رویکرد بسیار سختی را در حوادث اخیر اتخاذ کرده است، با انتقاد از رئیس صدا و سیما، عملا سویههای انتقادی را به سمت سازمان و صدا و سیما گرفته است.
در ادامه، نامه پیمان جبلی در این اتاق بررسی میشود و بر اساس نتیجه و القاء عملیات روانی رسانهای از عدم همراهی رسانههای حاکمیتی این نتیجه حاصل میشود که بخش اعظمی از رسانهها از مواضع اخیر صدا و سیما حمایت نمیکنند، چون فیلیمو رسالتی را عهدهدار شده که صدا و سیما از انجام آن ناتوان است و در ارجاعی دیگر به نامه پیمان جبلی به رئیس جمهور این موضوع مطرح میشود که این سامانه با جذب بخشی از هنرمندان و سلبریتیها مسئول سیاست انسداد در سازو کار تولید فیلم و سریال در سازمان صدا و سیماست.
با طرح چنین مصادیقی یک روش مظلومنمایی دیگر برای سامانه فیلیمو و مرثیهسرایی رسانهای دیگر این است که در این اتاق مطرح مطرح میشود و در این مداحی یکسویه اشاره میشود، علیه تشکیلات صباایده هفتهای نیست که یک شکایت در قوهقضائیه مطرح نشود.
این اتفاق در حالی میافتد که علی رغم تخلفات گسترده فیلیمو در تولید و پخش سریال سقوط و توزیع بدون نظارت سریالهای اخیر {در گزارشهای متعدد مشرق به آن اشاره شده} این شیوه مظلومنمایی نه تنها در این اتاق کلاب هاوس با حضور مدیر صبا ایده، بلکه در سایر رسانهها حقالعمل در ابعاد گستردهترمیشود.
در ادامه این اتاق یکی از حاضران انتشار نامه رسمی پیمان جبلی به رئیس جمهور خطای راهبردی توصیف میشود و این مسئله مطرح میشود که این نامه باید به صورت خاص به رئیس شورای عالی فضای مجازی ارسال میشد.
این رویکرد در حالی در فضای یک پلتفرم زنده بازتولید میشود که وظیفه نظارت و تنظیمگری بر اساس راهبرد رهبری با حمایت شورای نگهبان به ساترا تنفیذ شده است و مراحل قانونی تغییر این جایگاه تنظیمگری به تدریج انجام خواهد شد.
در بخش از این بررسیهای این اتاق به نامه جبلی رئیس جمهور اشاره میشود که به خاطر نقض دفعات تخلف و عدم استنکاف از قوانین به انتشار سریال سقوط منجر شده و در لایههای غیر رسمی، این موضوع از این جنبه مطرح میشود که ساخت یک سریال امنیتی در بخش خصوصی موجب حسادت سازمان صدا و سیما شده است.
در ادامه این اتاق اشاره میشود که چرا ساترا و سازمان صدا و سیما نمیتوانند برای گزارش تخلفات فیلیمو مستقیما به شورای عالی فضای مجازی و قوه قضائیه {دادستانی} مراجعه کنند، در حالیکه انتشار نامه جبلی با هدف هشدار و عقب نشینی پلتفرم متخلف منتشر شده و اقدام مستقیم صدا و سیما در افکار عمومی به منزله مواجه با سکوی انتشاری خواهد بود که هم اکنون توسط خبرنگاران و رسانههای حقالعملکار به عنوان رسانه رقیب صدا و سیما معرفی میشود.
در بخش دیگری از گفت وگوی مذکور بحث هزینه سریال «سقوط» با رقم 100 میلیارد تومان مطرح میشود و با توجه به اینکه شکوری در اتاق حضور دارد، رقم مذکور تکذیب نمیشود.
اما این موضوع از این جنبه قابل بررسی است که گونه مورد علاقه مخاطبان سیما یعنی ژانر پلیسی - امنیتی وارد فاز تولید با هزینههاینجومی شده است و با توجه به اشاره به رقم مینی سریال 100 میلیاردی میتوان اذعان داشت که تولیدات بدون مجوز و نظارت فیلیمو، توازن اقتصادی بازار تولید را دگرگون و وارد فاز نجومی خواهد کرد. طبیعی است که گران شدن تولید سریال امنیتی از آسیبهایی است که صدا و سیما و پیمانکاران این حوزه را با مخاطرات اقتصادی فراوانی مواجه خواهد کرد و بعدها از رویکردهای منفعلانه خود در مقابل این پلتفرم قانون گریز پشیمان خواهند شد.
اما حضور محمدرضا مهاجری فعال سیاسی ابعاد دیگری را چاشنی این عملیات روانی میکند. او در همین اتاق میگوید: در طول تمام 5 دهه گذشته رقبات ناعادلانهای میان بخش دولتی و بخش خصوصی در صنایع مختلف و حوزههای مختل جریان داشته که معنای سنتی آنرا را نباید درنظر گرفت. بخش دولتی با بازسازی خودش در طول یک دهه گذشته تبدیل به غولهای بزرگی در حوزه رسانه شد. نهادهای انقلابی که در سالهای ابتدایی انقلاب به منظورهای مشروع و مقبولی بعضا شکل گرفته بودند به عرصه های مختلف ورود کردند. نهادهای دولتی یا شبه دولتی که وابسته به حکومت و بخش هایی از آن هستند همواره در حال رقابت با بخش خصوصی هستند به ویژه در حوزه اطلاع رسانی، خبرگزاریها و پایگاههای خبری. مشابه همین اتفاق را در حوزههای پتروشیمی، صنایع، معادن و خودروسازی به صورت واضحی میبینیم که غولهای حکومتی قاتل معدود بنگاههای خصوصی و مستقل شدند.
وی در ادامه میگوید: نامه جبلی به رئیس جمهور ارزش حقوقی ندارد و رئیس جمهور برای فیلتر کردن یک VOD صلاحیت ندارد. در صورت صلاحیت محتوای نامه برای کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه پایگاههای غیرمجاز این نامه باید به قوه قضائیه ارسال میشد. به هر حال می خواهند هزینه های مربوط به فعالیت در بخش خصوصی را در این حوزه بالا ببرند و به نامه جبلی باید لقب پرونده سازی را اعطا کرد. حرفهای متن این نامه خطرناک و تکان دهنده است. اینکه بازیگری پس از ایفای نقش در سریالی با شبکه سعودی همکاری میکند و اشاره به اینکه اینها {سلبریتیها} سر دسته موضوعات اخیر کشور بودند، نکاتی است که پشت هر شهرونده بی گناهی را خواهد لرزاند.
سازمان صدا و سیما حاضر است هزینه را بالا ببرد و مرحله بعد میتواند اعمال نفوذ نهادهای نظارتی و امنیتی باشد، برای اینکه فیلیمو را مسئله دار کنند. این نامه آغاز یک فرایند پرونده سازی و راه حل تکراری امنیتی کردن همه چیز برای حل مشکلات است. همان جریان که عرض کردم ممکن است مجموعهای شبیه نماوا و فیلیمو توسط دوستان نهادهای مرتبط با حاکمیت طی چند ماهه اخیر تشکیل شود و این نامه جبلی یک فضاسازی بوده برای اینکه کار را در رقابت کردن این مجموعهها راحت کند، چون ثروتمند هستند و مجموعه مستقل و خصوصی مثل فیلیمو نمیتواند دوام بیاورد.
اظهارات فرد یا افرادی شبیه مهاجری که برداشتی از همان الگوهای تکراری در حوزه سیاست است. صدا و سیما و در ذیل آن ساترا تلاش میکنند فعالیتهای فیلیمو ناظر به اجرای قانونی باشند و این روند تسهیل شود اما برخی فعالان سیاسی با طرح چنین موارد و مصادیقی تبدیل به اهرمبازدارنده کوتا همدت برای قانونشکنی ممتد فیلیمو خواهند بود.
لشگر سایبریهای حق العمل کار در فضای مجازی روی چند گزاره انحرافی تاکید دارند که چکیده آن در این اتاق مطرح شده است. طمع صدا و سیما به گردش مالی فیلیمو یا اشاره به قتل بنگاههای خصوصی شیوه مسیرهای فرعی عوامفریبانهای برای مخدوش کردن اصل موضوع است.
اما اگر از منظری عوامفریبانه به روشهای رسانههای پوپولیستی اظهارات مهاجر را بررسی کنیم با این استنتاج مواجه خواهیم بود که فعالان سیاسی در فضای مجازی با مخفی شدن پشت عناوینی مثل عدم توسعه بخش خصوصی، انتقاد گسترده به تصمیمات کلان حاکمیتی تلاش میکنند برای عدم رسیدگی به روند قانون شکنانه فیلمو زمان بخرند.
ادامه دارد...