یک‌شنبه 4 آذر 1403

فاجعه تلخ در دکه‌های روزنامه فروشی

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
فاجعه تلخ در دکه‌های روزنامه فروشی

در سال‌های اخیر برخی از روزنامه ها چاپ کاغذی خود را متوقف یا محدود کرده‌اند. با کم شدن تیراژ روزنامه‌ها انگار عمر دکه‌های مطبوعاتی هم به سر آمده است. روزنامه ایران نوشت: در سال‌های اخیر برخی از روزنامه ها چاپ کاغذی خود را متوقف یا محدود کرده‌اند. با کم شدن تیراژ روزنامه‌ها انگار عمر دکه‌های مطبوعاتی هم به سر آمده است. برخی از آنها که به فروش روزنامه و مجله وفادارتر بودند، مجبور شدند...

روزنامه ایران نوشت: در سال‌های اخیر برخی از روزنامه ها چاپ کاغذی خود را متوقف یا محدود کرده‌اند. با کم شدن تیراژ روزنامه‌ها انگار عمر دکه‌های مطبوعاتی هم به سر آمده است.

برخی از آنها که به فروش روزنامه و مجله وفادارتر بودند، مجبور شدند دکه مطبوعاتی را به صاحبش پس بدهند و سراغ کار دیگری بروند. آنهایی هم که ماندند خود را در قامت یک مینی‌مارکت در آوردند.

سماور بزرگ روی میز کنار دکه با کاغذی که روی آن نوشته: «داغ است، نسوزید!» توجه رهگذران را جلب می‌کند. اینجا همه چیز پیدا می‌شود؛ از چای، نسکافه و اسپرسو گرفته تا فتوکپی و سفته، اما خبری از مجله و روزنامه نیست.

فقط همان یک دسته مجله جدول که طبقه پایین جلوی دکه چیده شده و رنگ جلدشان زیر آفتاب زرد شده است، همین. اسماعیل صاحب دکه یکی از خیابان‌های پر رفت و آمد تهران است. سرگرم چیدن بسته‌های پفک در قفسه پشت سرش است. کار که تمام می‌شود دورتر می‌ایستد و نگاهی به بسته‌های چیده شده می‌اندازد.

وقتی می‌خواهد از حال و روز دکه‌داری و فروش روزنامه و مجله صحبت کند با تأکید می‌گوید: «چیدمان و تمیزی محل کار مهم است اما اولویت اول نوع برخورد با مشتری است که به کسب و کار رونق می‌دهد. 40 سال است دکه‌دار هستم. به وضعیت امروز دکه نگاه نکن که از هر چمن گلی و از هر دری سخنی است! اینجا روزی برای خودش برو بیایی داشت و همه این دکه‌ها را به روزنامه‌فروشی می‌شناختند. مکانی برای فروش روزنامه و مجله‌ها. اما الان هرچقدر هم به مجله‌ها و روزنامه‌ها رنگ و لعاب بدهند کمتر کسی به آنها توجه می‌کند. 80 درصد مشتری دکه ما برای خرید سیگار، آبمیوه، سفته و... می‌آیند.»

--> هم اکنون دیگران می خوانند

بیشتر بخوانید

فاجعه تلخ در دکه‌های روزنامه فروشی 2