چهارشنبه 30 آبان 1403

فاجعه سرخ / تکمیل و آبگیری سد تنگ‌سرخ در کهگیلویه و بویراحمد

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
فاجعه سرخ / تکمیل و آبگیری سد تنگ‌سرخ در کهگیلویه و بویراحمد

یک فعال محیط‌زیست در کهگیلویه‌وبویراحمد می‌گوید، سد تنگ‌سرخ ارزیابی محیط‌زیستی ندارد: «این سد با فشار دست‌های پنهان در حال پیشرفت است. آمار‌های ساخت سد تنگ‌سرخ هم ضدونقیض است و اطلاعات شفافی در مورد سد تنگ‌سرخ در دست نیست. اگر این سد ساخته شود، باید منتظر مهاجرت، کوچ اجباری و ایجاد معضلات بیشتر در شهر‌ها باشیم.»

روزنامه هم میهن نوشت:

ماشین مدیریت پرحاشیه آب، یک‌بار دیگر روشن شده؟ دوستداران محیط‌زیست می‌گویند، بله. موضوعی که ردپایش در سد گتوند، چم‌شیر و حالا سد تنگ‌سرخ پیداست. سد تنگ‌سرخ اواخر دهه80 طراحی و عملیات اجرایی آن از سال90 با حضور مجید نامجو، وزیروقت نیرو در استان کهگیلویه‌وبویراحمد آغاز شد. اما در 10 سال به‌دلیل انتقاد و اعتراض کنشگران محیط‌زیست و مردم منطقه، ساخت آن ناتمام ماند تا سال گذشته ساخت آن دوباره از سر گرفته و قرار بر این شد که امسال یا سال‌بعد این‌سد پس از اتمام، آب‌گیری شده و وزیر نیروی دولت سیزدهم، روبان‌قرمز افتتاح آن را قیچی کند.

در نیمه‌دوم سال 96، مراحل ساخت سد تنگ‌سرخ با پیمانکاری قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا شروع و کارفرمایی آب منطقه‌ای استان کهگیلویه‌وبویراحمد به‌صورت تعاملی از سر گرفته شد. طی 11سال گذشته با اختصاص 24میلیارد تومان، این پروژه با پیشرفت فیزیکی 10درصدی هزینه و به‌مصرف رسیده بود. در طول یک‌سال اخیر، اما نزدیک 300میلیارد تومان اعتبار به ساخت این سد تزریق شده تا ساخت سد تنگ‌سرخ با سرعت بیشتری پیش رود. بعد از آن و در روز اربعین حسینی، ساکنان منطقه دنا، در محل احداث سد تنگسرخ تجمعی برگزار و اعتراض کردند.

آن‌ها خواستار توقف ساخت سد تنگ‌سرخ بشار و پروژه انتقال آب به فارس شدند و حتی قول ابراهیم رئیسی هم در سفر‌های استانی و بازدید از سد تنگ‌سرخ، به معارضان بومی و محلی نسبت به تامین حق و حقوق آن‌ها موجب اطمینان‌خاطر آن‌ها نشد؛ صحبت‌های رئیسی درباره تخصیص بخشی از آب سد تنگ‌سرخ به استان فارس، واکنش فعالان اجتماعی و زیست‌محیطی را در پی داشت و نگرانی‌های آن‌ها از حق‌آبه فراتر رفت. آن‌ها می‌دانند انتقال و انحراف رود بشار که در پی احداث بند انحرافی تنگ‌سرخ اتفاق می‌افتد، این رودخانه باستانی را خشک خواهد کرد.

نابودی حیات‌وحش پارک ملی دنا

«تنگ‌سرخ»، یکی از روستا‌های استان کهگیلویه‌وبویراحمد است، در 35کیلومتری یاسوج. رودخانه‌ای که سرچشمه رودخانه کارون در جلگه خوزستان محسوب می‌شود و خود نیز از چشمه‌های زاگرس جنوبی و روستای تنگ‌سرخ و کوه‌های دهنو سرچشمه می‌گیرد. سد مخزنی تنگ‌سرخ، یکی از طرح‌های عمرانی جنوب کشور است که مخزنی با حجم 125میلیون مترمکعب و حجم مدیریت‌شده 157میلیون مترمکعب دارد.

برخی معتقدند، ساخت این سد روی سرشاخه اصلی رود بشار، آب‌شرب روستا‌هایی را که با تانکر آب‌رسانی می‌شود فراهم می‌کند، اما سازمان محیط‌زیست معتقد بود، رودخانه بشار هفت‌هزارساله از کنار پارک‌ملی دنا عبور و در دوسال، حیات‌وحش این پارک ملی را نابود می‌کند.

خطر سدسازی برای زیست‌آبی کشور

حالا بهمن ایزدی، کارشناس محیط‌زیست می‌گوید که سد تنگ‌سرخ، در مرز میان دو استان کهگیلویه‌وبویراحمد و استان‌فارس ساخته شده است تا بخش زیادی از آب حوضچه دریاچه این سد را به استان‌فارس منتقل کند: «یکی از حوضه‌های آب‌خیز تامین رودخانه بشار، منطقه تنگ خرم‌ناز است. اولین روستای نزدیک به این منطقه، روستای قلات و وزگ است که در استان کهگیلویه‌وبویراحمد قرار دارند. سرشاخه تشکیل رودخانه بشار در این نقطه واقع شده است. در چنین موقعیت آب‌خیزی که باید طرح‌های آب‌خیزداری نوین، مبتنی بر اصول ایجاد شرایط هیدرولوژیک اجرا شود و نه سدسازی، سد تنگه‌سرخ را ساخته‌اند.»

او می‌گوید، مسیر حرکت رودخانه بشار که از استان چهارمحال‌وبختیاری نیز می‌گذرد و درنهایت به جلگه خوزستان می‌ریزد: «این رودخانه از آبادی‌های زیادی می‌گذرد که دارای تمدن دیرینه بشری هستند و معیشت اقتصادی آن‌ها مبنی بر کشاورزی است. این روستا‌ها به‌امید برداشت از آب رودخانه بشار و درنهایت رودخانه خرسان ایجاد شده‌اند. همچنین این دو رودخانه در مسیر خود رطوبتی ایجاد می‌کردند که برای ایجاد تعادل در نظام رطوبتی در جنگل‌ها و رویش‌گاه‌های اطراف آن بسیار حائز اهمیت است.

سد تنگ‌سرخ که ایجاد شود، آب این رودخانه به‌جای اینکه در مجرای طبیعی خود به لحاظ قوانین توپوگرافیک حرکت کند، به نقطه‌ای دیگر باز می‌گردد. این انتقال آب از حوضه‌ای به حوضه دیگر باعث ویرانی بوم‌آباد‌های کهنی می‌شود که در کرانه این رودخانه ایجاد شده و تا جلگه خوزستان ادامه دارد. در این شرایط معیشت اقتصادی جوامع محلی اطراف رودخانه بشار از دست می‌رود.»

ایزدی این سوال که در این طرح توازن اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شده است؟ را مطرح کرده و در پاسخ به آن می‌گوید: «انتقال آب تنگ‌سرخ به‌سمت اراضی استان‌فارس توجیه اقتصادی دارد؟ از دست رفتن معیشت کشاورزی هزاران نفر که در استان‌های کهگیلویه‌وبویراحمد، چهارمحال‌وبختیاری و خوزستان به برکت وجود رودخانه‌های بشار و خرسان زندگی می‌کنند، باعث ایجاد تعادل اقتصادی می‌شود؟ آیا درست است زندگی این افراد مضمحل شود؟ ما می‌توانیم از تجربه گذشته خود درخصوص انتقال آب استفاده کنیم.

ایجاد سد زاینده‌رود و انتقال آب بین حوضه‌ای که آب‌خیز‌های زاگرس را از استان چهارمحال‌وبختیاری تا یزد، رفسنجان، کاشان و بخشی از اصفهان انتقال داده است، برونداد خطرناکی داشته است، زیرا ما شرق اصفهان را از دست دادیم. منطقه‌ای که مدیریت تولید مواد متنوع کشاورزی را داشته‌اند.

تالاب گاوخونی که به ایجاد تعادل رطوبتی بین دو استان اصفهان و یزد منجر می‌شد، از دست دادیم. سال‌هاست زندگی اجتماعی و معیشتی مردم در این منطقه از دست رفته است. خشکی تالاب گاوخونی بیماری‌ها و مشکلات بی‌شماری ایجاد کرده است و تنش‌های اجتماعی و اعتراضاتی ایجاد شد که همچنان هم ادامه دارد.»

این بوم‌شناس تاکید می‌کند، سدسازی و انتقال آب از حوضه‌ای به حوضه دیگر به‌صورت نابجا باعث خشک‌شدن دریاچه ارومیه و تبدیل آن به نمک‌زار شده است. دریاچه بختگان در استان فارس نیز با چنین اقداماتی خشک شد: «ما کارنامه و سوابق وحشتناکی داریم که مسئولان با تصمیم‌گیری‌های نابجا در زمینه انتقال آب بین حوضه‌ای رقم زده‌اند. چرا مسئولان به صحبت‌های کارشناسان و سوابقی که دراین‌باره وجود دارد، توجه نمی‌کنند؟ در مناطقی که سدسازی شده است با مهاجرت‌های گسترده مواجه شده‌ایم.

براساس آمار موجود بیش از پنج‌درصد مهاجرت‌هایی که به خارج از کشور انجام شده، مربوط به مناطقی بوده است که آب به دلیل سدسازی و انتقال آب بین‌حوضه‌ای از دست رفته است. این نوع مدیریت آب در تمام سازمان‌ها و وزارتخانه‌های اثرگذار در ایجاد سد‌های مخرب ریشه دوانده‌اند.»

این کارشناس محیط‌زیست می‌گوید: «موافقان سدسازی، افرادی هستند که دارای کرسی‌های تصمیم‌گیری و اجرا در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف هستند و به‌صورت بسیط در وزارت‌نیرو ریشه دوانده‌اند. نمایندگان محلی در حوزه‌هایی که چنین اتفاقات مخربی رخ می‌دهد، نقش دلال و واسطه را در این‌خصوص ایفا می‌کنند و ابزار پیش‌برنده‌ای انتقال آب بین‌حوضه‌ای اند. چرا اجازه می‌دهند افراد فاسد در لباس‌های مختلف در پست‌هایی قرار بگیرند که به‌راحتی و بدون توجه به اتفاقات مشابه، به چنین اقداماتی چراغ‌سبز نشان بدهند.»

بهمن ایزدی می‌افزاید، به‌نظر می‌رسد کارنامه دولت درخصوص منابع‌پایه ما به‌ویژه آب‌وخاک بسیار سیاه و ننگین است: «احداث سد تنگ‌سرخ باتوجه به سوابق خطرناکی که پشت‌سر گذاشته‌ایم، یکی از کانون‌های جدید ایجاد بحران جدیدتر در حوزه خود می‌شود. چرا نمی‌گذاریم طبیعت کار خود را انجام دهد، ما باید تابع قوانین طبیعت باشیم و اگر بخواهیم حتی با نگاه مصلحت‌جویانه با آن مقابله کنیم، باعث ویرانی سرزمین‌مان می‌شویم. احداث چنین سد‌هایی باعث به‌هم‌خوردگی تعادلات در حوزه اکولوژیک و هیدرولوژیک می‌شود و درنهایت روستاییانی که زندگی و معیشت‌شان به آب وابسته است، دست به مهاجرت می‌زنند. مهاجرت، چهره بسیار خشن تخریب سرزمین و نشانه ازدست‌رفتن ارزش‌های‌زیستی در یک سرزمین است.»

گاز‌های متانی که سدسازی‌ها به وجود می‌آورد

محمد درویش، کنشگر محیط‌زیست هم از سدسازانی می‌گوید که در افزایش کم‌آبی نقش زیاد و پررنگی را ایفا می‌کنند: «سدسازی، تجارتی بسیار گران‌قیمت است و حیات بسیاری از افراد در گرو تداوم این چرخه است. حدود 100 هزار نفر در کسوت مدیر و مهندس شرکت‌های مهندسان‌مشاور فعالیت می‌کنند و تنها مهارتی که بلدند، سدسازی است. آن‌ها برای فعال ماندن تجارت شان، با استفاده از هر راه‌وروشی دولت‌ها را مجاب می‌کنند که سدسازی به‌نفع تاب‌آوری سرزمین و کشور است و سیلاب‌ها را مهار می‌کند. این راه وروش‌ها همیشه جواب داده و سدسازی همچنان ادامه می‌یابد.»

او درباره شیوه کار صاحبان تجارت سدسازی، می‌افزاید که این افراد به‌تدریج قدرت زیادی پیدا می‌کنند: «این قدرت را در راستای تاثیرگذاری بر نمایندگان مجلس، مدیران میانی، ائمه‌جمعه و... به‌وسیله رسانه‌هایی که اجیرشده‌شان، پروپاگاندا به‌راه‌انداخته، حوزه فعالیت خود را افزایش می‌دهند. آن‌ها در پروپاگاندای خود این تصویر را می‌سازند که سدسازی نشانه رونق اقتصادی، اشتغال و قدرت است.

این تلقین‌ها و تبلیغات‌شان به عنوان مفاخر بسیاری برای سیاست‌مداران علاقمند به پاره‌کردن روبان این پروژه‌های پهن‌پیکر سیمان‌اندود (سدها) به جا می‌مانند می‌شوند و از آن یاد می‌کنند. گفته‌ها حاکی از آن است که در سال 1390 حدود 700 هزار میلیارد تومان خرج صنعت سدسازی شده و بیش از 650 سدمخزنی ساخته است. درحالی‌که قبل از انقلاب، فقط 13 سد ساخته شده بود. رشد سدسازی کشور درحالی پنج‌هزار درصد بوده است که توان آب قابل استحصال کشور حتی 50 درصد هم افزایش نیافته است.»

درویش در پاسخ به این سوال که سدسازی‌ها تا چقدر محیط‌زیست را تخریب می‌کند؟ می‌گوید، بسیاری صرف ایجاد اشتغال برای‌شان کافی است: «آمار‌های منتشرشده حاکی از آن است که میزان مهاجرت ناشی از سدسازی، بیش از میزان مهاجرت ناشی از جنگ‌هاست. سد‌ها باعث شده‌اند، صد‌ها هزارنفر از مردم، خانه و کاشانه خود را رها کرده، اغلب ساکن حاشیه شهر‌ها شوند و مشکلات ناشی از پدیده حاشیه‌نشینی را رقم می‌زنند و تحمل کنند.

سد‌ها باعث نابودی مسیر‌های کوچ عشایر هم می‌شوند و با از بین رفتن زندگی عشایری تبعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دیگری ایجاد می‌شود. سد‌ها همچنین با نابودی رویشگاه‌های جنگلی و مراتع ارزشمند در بالادست، بر برهنگی سرزمین اضافه می‌کنند و با افزایش بارگذاری در بالادست منجر به نابودی تالاب‌ها در پایین‌دست، افزایش چشمه‌های تولید گردوخاک می‌شوند و اصولا سدسازی‌ها باعث می‌شود مردمی که در پایین‌دست سد‌ها ساکن هستند، با کمبود شدید آب مواجه شوند درحالی‌که شرایط برای آب‌ربایی در بالادست فراهم می‌شود.»

درویش از افزایش گاز متان با سدسازی‌ها هم خبر می‌دهد: «سد‌ها همچنین باعث افزایش انتشار گاز متان می‌شوند. گاز متان یکی از مهم‌ترین منابع آلاینده و به‌مراتب خطرناک‌تر از دی‌اکسیدکربن است. این گاز یکی از گاز‌های گلخانه‌ای محسوب می‌شود. پوشش‌های گیاهی و جاندار‌هایی که پشت مخازن سد‌ها می‌مانند یا غرق می‌شوند به‌تدریج پوسیده و متعفن می‌شوند و گاز متان فراوانی را تولید می‌کنند.» این کنشگر محیط‌زیستی از مشکل دیگری می‌گوید که این سد‌ها برای محیط‌زیست به‌وجود می‌آورند، مشکلی که این روز‌ها گریبان کشور را گرفته است. محمد درویش از افزایش بی‌آبی با تبخیر آب خبر می‌دهد: «یکی دیگر از مشکلات سدها، افزایش سطح تبخیر و هدررفت آب است.»

شروع مهاجرت‌های اجباری با ساخت سد تنگ‌سرخ

مردم استان کهگیلویه‌وبویراحمد معترض‌اند. معترضان معتقدند، قرار است باز هم با تدبیر اشتباه، آب این منطقه به استان دیگری منتقل شود و رودخانه‌ای را که سرچشمه زندگی‌شان است، خشک کند.

امید سجادیان، فعال محیط‌زیست در کهگیلویه‌وبویراحمد در گفتگو با هم‌میهن از تناقض‌های آمار‌های منتشر‌شده در این سد خبر داده و می‌گوید، این سد قرار است آب‌شرب را تامین کند: «مشکلی که وجود دارد این است که آمار‌ها منطقی نیست. می‌گویند قرار است 22 میلیون مترمکعب آب به کهگیلویه‌وبویراحمد اختصاص دهد درحالی‌که هنوز شبکه و تصفیه‌خانه آن راه‌اندازی نشده است. قرار بود یک تصفیه‌خانه اضطراری احداث شود که از آن‌هم هنوز خبری نیست و هیچ‌وقت اقدامی برای ساخت آن انجام نشد.»

او می‌گوید، رودخانه بشار به‌طول 90 کیلومتر در استان کهگیلویه‌وبویراحمد قرار دارد: «شهر و روستا‌های بسیاری اطراف آن ساخته شده و به مشاغلی مانند کشاورزی و پرورش‌ماهی در کنار آن می‌پردازند. ازسوی‌دیگر، باعث ایجاد مهاجرت هم خواهد شد.»

سجادیان می‌گوید، ظرفیت رودخانه آنقدر نیست که سدی روی آن احداث شود، احتمال خشک‌شدن آن بسیار زیاد است و تغییرات اکولوژیکی را در منطقه به‌وجود خواهد آورد: «این سد باعث کاهش رطوبت در منطقه می‌شود. رطوبتی که زندگی و رشد درختان بلوط به آن وابسته است. وقتی این رودخانه خشک شود قطعا رطوبت، ذخیره آب‌های زیرزمینی و منابع‌آب کم می‌شود. از سوی دیگر، گونه‌های آبزی بسیاری در این رودخانه زندگی می‌کنند که با ساخت این سد، حیات آن‌ها هم به‌خطر می‌افتد.

وقتی درختان خشک شوند، زندگی پرندگان هم به‌مخاطره می‌افتد. در حال حاضر درختان استان هم با مخاطرات بسیاری روبه‌رو هستند. اما به صلاحدید برخی قرار است آب این سد برای کشاورزی، صنعت و باغ‌شهر‌ها استان‌فارس هم استفاده شود، نه آب آشامیدنی. حتی قرار است در فارس، برنج هم کاشته شود. یعنی انتقال آبی انجام می‌شود که حالا باعث اختلافات بسیاری شده، چون اهداف آن‌ها اولویت‌های اصلی نیست و باعث خشکی رودخانه بشار خواهد شد.»

این فعال محیط‌زیست در کهگیلویه‌وبویراحمد می‌گوید، این رودخانه سرچشمه رودخانه کارون است: «وقتی این رودخانه در استان ما خشک شود، یکی از سرچشمه‌های کارون هم خشک شده و به بی‌آبی خوزستان دامن زده می‌شود.»

سجادیان در پاسخ به این سوال که رئیس‌جمهوری در سفر استانی در مقابل پلاکارد‌هایی در دست مردم و کنشگران محیط‌زیستی چه واکنشی نشان داد؟ می‌گوید، بخشی از اعتراضات به‌دلیل تملک زمین‌ها بود و آقای رئیسی هم به آن‌ها قول‌هایی داده است: «زمین‌ها، درخت‌ها و خانه‌های بسیاری زیر آب می‌رود و دولت‌ها فقط قیمت آن را محاسبه می‌کنند، نه زندگی‌هایی که خراب می‌شود. طبق آمار خودشان، ساکنان پنج روستا از سرزمین‌های‌شان خداحافظی می‌کنند تا سد تنگ‌سرخ ساخته شود.

هنوز شاهد اتفاق لازم در این مورد نیستیم. ساخت این سد به‌همان اندازه که حامیان زیادی دارد، مخالفانی هم دارد. فرمانده سپاه، امام جمعه و حتی معاون‌عمرانی، موافق ساخت این سد هستند و فرماندار، بخشی از مسئولان و برخی از مردم، با ساخت این سد مخالف هستند. چون انتقال بین‌حوضه‌ای آب هم در ساخت این سد مطرح شده و درحالی‌که یاسوج با تنش‌های آبی مواجه است، می‌خواهند آب این رودخانه را به استان‌فارس منتقل کنند. اگر این انتقال برای آب‌شرب استان‌فارس بود، شاید این مقاومت دربرابر ساخت سد تنگ‌سرخ کاهش می‌یافت، اما آب‌شرب اولویت ساخت این سد نیست.»

او به اهمیت حفظ آب اشاره کرده و می‌گوید، در حال حاضر سیستم آبرسانی شهر یاسوج بسیار فرسوده است: «رفع این فرسودگی باعث کاهش هدررفت 50 درصدی آب‌شرب می‌شود. طبق آمار، آب و فاضلاب شهری یاسوج، به‌دلیل فرسودگی سیستم آبرسانی شهر با 50 درصد هدررفت آب مواجه است. اگر واقعا هدف ساخت سد تنگ‌سرخ، تامین آب‌شرب است، چرا برای اصلاح شبکه آبرسانی شهر یاسوج اقدامی صورت نمی‌گیرد؟ چرا تصفیه‌خانه اضطراری، احداث نشد؟ انتقال این آب به استان‌فارس باعث توسعه نامتوازن کشاورزی می‌شود چراکه آب را منتقل می‌کنند و برای آن آب، زمین‌کشاورزی ایجاد می‌کنند.

این زمین‌ها قرار است از کجا تامین شوند؟ مسلما از اراضی ملی و جنگل‌ها. آن زمان است که حق‌آبه محیط‌زیست هر دو استان کهگیلویه‌وبویراحمد استان‌فارس هم از بین می‌رود چراکه در زمان تنش‌آبی اولین اقدام، حذف حق‌آبه محیط‌زیستی است تا آب به باغ‌شهرها، صنایع و کشاورزی‌ای که در استان‌فارس ایجادشده، اختصاص یابد. حیات رودخانه نباید به‌خطر بیفتد، اما پله‌پله در حال خشک‌کردن سرچشمه رودخانه‌ها هستیم.»

این فعال محیط‌زیست در کهگیلویه‌وبویراحمد می‌گوید، سد تنگ‌سرخ ارزیابی محیط‌زیستی ندارد: «این سد با فشار دست‌های پنهان در حال پیشرفت است. آمار‌های ساخت سد تنگ‌سرخ هم ضدونقیض است و اطلاعات شفافی در مورد سد تنگ‌سرخ در دست نیست. به‌گفته برخی مسئولان محلی، گنجایش این سد 175 میلیون مترمکعب آب است؛ ازآن‌سو، وزارت‌نیرو حجم آن را 230 میلیون مترمکعب اعلام کرده است. درحالی‌که سهم آب‌شرب یاسوج 20 میلیون مترمکعب است و اگر این سد ساخته شود، باید منتظر مهاجرت، کوچ اجباری و ایجاد معضلات بیشتر در شهر‌ها باشیم.»

از میان اخبار

شرکت‌ها و دولت‌ها از بازی‌های ویدئویی برای کنترل ما استفاده می‌کنند

ماجرای خواندنی دو آشی که قدیمی‌های تهران می‌پختند