پنج‌شنبه 1 آبان 1404

فرض پایان نفت در بیست سال آینده باورپذیر نیست

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
فرض پایان نفت در بیست سال آینده باورپذیر نیست

منتقد ادبی گفت: پیش‌فرض نویسنده مبنی بر پایان یافتن منابع نفت و گاز منطقه در دو دهه آینده، با واقعیت‌های ژئوپلیتیکی و اقتصادی سازگار نیست و روایت داستان را از منطق واقع‌گرایانه دور می‌کند.

منتقد ادبی گفت: پیش‌فرض نویسنده مبنی بر پایان یافتن منابع نفت و گاز منطقه در دو دهه آینده، با واقعیت‌های ژئوپلیتیکی و اقتصادی سازگار نیست و روایت داستان را از منطق واقع‌گرایانه دور می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، دوازدهمین نشست از سلسله جلسات نقد کتاب مجازی، به همت انجمن ادبی «هزارداستان» و با همکاری انتشارات «کتابستان معرفت» برگزار شد. در این نشست که به‌صورت آنلاین و از طریق بستر گوگل‌میت برپا شد، کتاب «طغیان» مورد نقد و بررسی قرار گرفت. محمد پورحسین‌قلی، نویسنده اثر، به همراه محمد فائزی‌فرد و محمدرضا بازدار به‌عنوان منتقدان و مسعود آذرباد در جایگاه مجری‌کارشناس در این برنامه حضور داشتند.

در آغاز نشست، مسعود آذرباد به‌عنوان مجری و کارشناس برنامه، توضیحاتی درباره فضای کلی رمان ارائه کرد و گفت: روایت کتاب در آینده‌ای نزدیک می‌گذرد؛ حدود بیست سال پس از دوران کرونا، یعنی در سال‌های 1419 و 1420.

در این مقطع، تهران درگیر اپیدمی تازه‌ای با عنوان سیاه‌زخم است که شمار زیادی از مردم را درگیر کرده و حتی تعدادی از پزشکان نیز به همین شکل مبتلا می‌شوند. هم‌زمان در جنوب کشور تحرکات نظامی تازه‌ای در جریان است و از سوی دیگر، اتحادیه‌ای عربی شکل گرفته است.

در مقابل، ایران نیز ساختاری کنفدراسیونی پیدا کرده و با تحولات سیاسی و اجتماعی متعددی روبه‌روست. افزون بر این، کشفی در نزدیکی جزیره بحرین رخ می‌دهد که همه این خطوط در نهایت پیرنگ اصلی رمان طغیان را شکل می‌دهند.

جهان داستان «طغیان» امتداد واقعیت امروز است

در ادامه نشست، محمد فائزی‌فرد به‌عنوان منتقد نخست، به موضوع «جهان‌سازی» در رمان پرداخت و گفت: وقتی از جهان‌سازی در داستان‌های ژانری صحبت می‌کنیم، منظور جهانی است که در برخی ویژگی‌ها با جهان واقعی تفاوت دارد. نویسنده باید بتواند این تفاوت‌ها را به گونه‌ای سامان دهد که جهان داستان، دست‌کم در مدت مطالعه، برای خواننده واقعی و باورپذیر به نظر برسد. به بیان دیگر، مخاطب باید بتواند قواعدی را که اثر برای جهان خود معرفی می‌کند بپذیرد و درون آن، تناقض آشکاری احساس نکند.

او افزود: در رمان طغیان، ما با جهانی مواجه نیستیم که دچار دگرگونی بنیادین شده باشد، بلکه با امتداد جهان امروز روبه‌رو هستیم؛ جهانی که بر پایه فرض‌هایی تازه بنا شده است. یکی از این فرض‌ها، بحران آب است که به مسئله‌ای مهم و مورد مناقشه میان کشورهای حاشیه خلیج فارس تبدیل شده. این پیش‌فرض از آن جهت منطقی است که در امتداد وضعیت کنونی جهان ما قرار دارد؛ چرا که امروز نیز بحران آب در منطقه وجود دارد و بخشی از آب مصرفی برخی کشورها از طریق آب‌شیرین‌کن‌ها تأمین می‌شود. بنابراین، از نظر منطقی جهان داستان خواننده را پس نمی‌زند و قابل پذیرش است.

فائزی‌فرد در ادامه با اشاره به جنبه‌های نظامی و تکنولوژیک اثر گفت: در بخش نظامی رمان، به نظر می‌رسد پیشرفت‌ها کمتر از حد انتظار است؛ یعنی با وجود آنکه داستان حدود ده تا پانزده سال پس از زمان حال می‌گذرد، سطح فناوری نظامی به همان میزان رشد نکرده است. با این حال، می‌توان گفت که در مجموع اثر از نظر باورپذیری نمره قابل قبولی می‌گیرد. جهان خلق‌شده در طغیان تا حد زیادی واقعی به نظر می‌رسد و خواننده می‌تواند آن را بپذیرد و در فضای آن قدم بزند. این باورپذیری، نتیجه آن است که نویسنده نخواسته جهانی کاملاً متفاوت و دور از ذهن بیافریند، بلکه جهان امروز را با اندکی گسترش و پیش‌فرض‌های تازه ادامه داده است.

تعدد شخصیت‌ها در رمان «طغیان» به انسجام روایت لطمه نزده است

محمد فائزی‌فرد در بخشی از نشست با اشاره به ساختار روایی و شخصیت‌پردازی رمان گفت: در این اثر ما با تعدد شخصیت‌ها مواجهیم، اما خوشبختانه این تعدد باعث از بین رفتن انسجام داستان نشده است. با این حال، هسته‌های مختلفی از شخصیت‌ها در داستان شکل گرفته که هرکدام در مسیر جداگانه‌ای روایت می‌شوند.

او افزود: ما چند دسته از شخصیت‌ها داریم؛ ازجمله گروه پژوهشکده که شامل شکیبا، فرازمند، صداقت، سینا و مهشید امیدوار می‌شوند؛ خانواده اسعدی که خط دیگری را دنبال می‌کنند؛ و مجموعه‌ای از شخصیت‌های دولتی، نظامی و نیروهای هوایی و دریایی که در نقاط مختلف روایت حضور دارند و در مقاطعی با یکدیگر ارتباط پیدا می‌کنند.

فائزی‌فرد با اشاره به روند تحول شخصیت‌ها گفت: به‌نظر من در شخصیت اصلی داستان، روند رشد یا تغییر چندانی مشاهده نمی‌شود. مثلاً شکیبا، با وجود پرداخت نسبتاً درست، در طول روایت تغییری نمی‌کند و کنش جدی ندارد. درواقع، بیشتر روایت‌گر است تا کنش‌گر.

او درباره دیگر شخصیت‌های محوری نیز اظهار کرد: سرهنگ صداقت هم از ابتدا تا انتهای رمان تغییر محسوسی ندارد. در حالی‌که در معرفی اولیه‌اش چهره‌ای پرابهت و تأثیرگذار از او ارائه می‌شود، اما در ادامه او را انسانی آرام و اجتماعی می‌بینیم که آن ویژگی‌های ابتدایی در روایت کمرنگ می‌شود. به همین دلیل، شخصیت‌پردازی در برخی بخش‌ها از عمق لازم برخوردار نیست.

ادعای پایان یافتن منابع انرژی در «طغیان» باورپذیر نیست

در بخش دیگری از نشست، محمدرضا بازدار به نقد تغییرات ژئوپلیتیکی و فرض‌های انرژی در رمان طغیان پرداخت و گفت: من با یکی از پایه‌های اصلی دنیاسازی رمان مشکل دارم. نویسنده فرض کرده که تا حدود بیست سال آینده، منابع نفت و گاز منطقه به پایان می‌رسد و همین مسئله به تغییرات ژئوپلیتیکی گسترده منجر می‌شود. اما واقعیت این است که چنین پیش‌بینی‌ای دست‌کم برای این بازه زمانی ممکن نیست. منابع انرژی در منطقه بسیار بیشتر از آن است که ظرف دو دهه تمام شود. هر از چندگاهی هم خبر کشف میدان‌های جدید منتشر می‌شود، بنابراین، زمان بیست‌ساله برای چنین فروپاشی‌ای کافی نیست.

او با اشاره به روابط سیاسی و امنیتی کشورهای منطقه افزود: غرب هنوز در ساختار قدرت منطقه حضوری فعال دارد و قراردادهای دفاعی‌اش با کشورهایی مانند عربستان، بیشتر برای حفظ حاکمیت این حکومت‌ها در برابر مردم خودشان است. اگر در داستان فرض می‌شود که غرب منطقه را ترک کرده، باید توضیح داده شود که این خلأ چگونه پر می‌شود و چه تغییری در ساختار قدرت ایجاد می‌گردد. به نظرم، در این بخش از داستان نگاه کمی ساده‌انگارانه وجود دارد و می‌شد ابعاد عمیق‌تری را بررسی کرد.

بازدار همچنین به بحران آب به‌عنوان یکی از محورهای داستان اشاره کرد و گفت: بحران آب واقعاً یکی از مسائل مهم منطقه است، اما در واقعیت، بسیاری از مشکلات آن با اصلاح شبکه‌های آبرسانی و توسعه آب‌شیرین‌کن‌ها قابل کنترل است. مثلاً عربستان با وجود مصرف بالای آب، بخش زیادی از نیازش را از طریق همین فناوری‌ها تأمین می‌کند. بنابراین، اینکه بحران آب در داستان به سطحی از تنش و جنگ برسد، نیاز به زمینه‌سازی بیشتری دارد.

او در ادامه با اشاره به لایه‌های فرهنگی و مذهبی منطقه افزود: نادیده گرفتن نقش مذهب، به‌ویژه تشیع در تاریخ معاصر ایران و منطقه، از عمق روایت کم می‌کند. ما در واقعیت، نه با پول و سلاح، بلکه با تفکر و باورمان در برابر غرب ایستاده‌ایم. نادیده گرفتن این ریشه فکری، جهان داستان را از هویت واقعی‌اش دور می‌کند.

بازدار تأکید کرد: اگر نویسنده، زمان وقوع رویدادها را کمی دورتر، مثلاً سی سال بعد در نظر می‌گرفت و زمینه‌های فکری و اجتماعی را هم پررنگ‌تر نشان می‌داد، جهان داستانی طغیان می‌توانست واقع‌گراتر و باورپذیرتر جلوه کند.