فرمانده ایرانی که انگلیسیها را عاصی کرد / سرزنش بایندر از سوی رضا شاه فقط به خاطر وطنپرستی
سیامین جلد از «شخصیتهای مانا» به شرح زندگی و رشادتهای دریادار ایرانی اختصاص دارد که انگلیسیها را از جزایر ایران خارج کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیامین جلد از مجموعه «شخصیتهای مانا» با معرفی غلامعلی بایندر، فرمانده برجسته نیروی دریایی ایران، منتشر شد. این اثر که به قلم محمد مریوانی نوشته شده، داستان زندگی یکی از قهرمانان کشور را روایت میکند که کمتر به او و زندگیاش پرداخته شده است.
انتشارات سوره مهر همانند سابق، جلد جدید این مجموعه را منتشر کرده و در دسترس علاقهمندان قرار داده است. دریادار بایندر از شهدای کمتر پرداخته شده ایرانی است که رشادتهای او در مقابله با نیروهای متفقین زبانزد است. او که از فرماندهان برجسته نیروی دریایی ارتش ایران بود، در سوم شهریورماه سال 1320 به رغم عقبنشینی ارتش ایران مقابل یورش متفقین، ایستادگی کرد و دلیرانه در مقابل نیروهای انگلیسی به شهادت رسید.
وی تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه دارالفنون به پایان رساند و در سال 1299 از مدرسه نظام مشیرالدوله با درجه ستوان دومی فارغالتحصیل شد. غلامعلی بایندر در مدرسه نظام مشیرالدوله، در دانشکده توپخانه پواتیه، فونتن بلو، دانشگاه جنگ پاریس و نیروی دریایی ایتالیا تحصیلات نظامی را به پایان رساند.
او در عملیاتهای جنگی مختلف شرکت و نشانهای شجاعت را دریافت کرد. بایندر در سال 1310 به فرماندهی نیروی دریایی جنوب منصوب شد و سازماندهی نیروی دریایی نوین را، در ایران، آغاز کرد. او در این منصب علاوه بر توسعه نیروی دریایی، اقدامات ابتکاری بسیاری را علیه انگلیسیها انجام داد و با شیوههای گوناگون, مقامات انگلیسی حاضر در منطقه و حتی شرکتهای وابسته به آنها را تعت فشار قرار داد؛ بهطوری که اقدامات او اعتراضات متعدد انگلیسیها را درپی داشت و منجر به شکلگیری مناقشاتی میان دو کشور شد. از مهمترین اقدامات بایندر، بیرون راندن انگلیسیها از برخی جزایر خلیج فارس و تثبیت حاکمیت ملی ایران بر آن جزایر بود.
بایندر در سال 1310 شمسی به سمت کفیل فرماندهی نیروی دریایی جنوب منصوب و عازم آنجا شد. حضور بایندر در این منصب برای پاسداری از حریم مرزهای آبی ایران بخصوص اروندرود اهمیت زیادی داشت.
اروندرود در مقاطع زیادی از تاریخ، کانون اختلافات بین ایران با همسایگان غربی بود. براساس آخرین قرارداد منعقد شده بین ایران و پادشاهی عثمانی (قبل از استقلال عراق) مربوط به پروتکل 1292 هجری شمسی (مطابق با 1913 میلادی) و تحدید حدود 1914 میلادی بود که طی آن برای نخستینبار اروندرود، از دهانه آن و به طول 81 کیلومتر به دولت عثمانی واگذار و ورود اتباع ایرانی به اروندرود به منزله ورود به خاک عثمانی تلقی میشد تا این که دولت ایران پس از استقلال عراق و به رسمیت شناختن دولت آن کشور، طی یادداشتی به جامعه بینالملل و دولت عراق اعلام کرد که قراردادهای منعقد شده با دولت عثمانی از نظر ایران فاقد اعتبار است.
متعاقب این اعلام نظر روابط دو کشور رو به تیرگی گذاشت و مذاکرات فیمابین آغاز شد. دولت انگلیس که نقش عمدهای در استقلال عراق داشت، به منظور تأمین منافع گوناگون خود در هند و تسلط بر خلیج فارس، با گماردن یک افسر انگلیسی به سمت رئیس بندر بصره و ایجاد زمینه حضور وی در جلسات متشکله بین دو دولت ایران و عراق، عملاً با دستیابی ایران به امتیاز حاکمیت مشترک در اروندرود مخالفت کرد که نتیجه آن صدور عهدنامه جدیدی در سیزدهم تیر ماه 1316 (مطابق با 1937 میلادی) بین ایران و عراق بود.
در عهدنامه اخیر که باز هم با نفوذ استعمارگرانه انگلیس تدوین شده بود، خط تالوگ (خط عمیق رودخانه) در بخش کوچکی از مسیر اروندرود بهعنوان مرز مشترک معین شده و بقیه خط مرزی در حد کمعمق ساحل ایران منظور و مقرر شد که ظرف مدت یک سال قراردادی جهت تشکیل اداره مشترک اروندرود تنظیم و به امضای طرفین برسد.
رضاخان پس از پذیرش عهدنامه و بدان جهت که در قرارداد اخیرالذکر امتیازات بیشتری از دست ندهد، طی حکمی فرمانده وقت نیروی دریایی (ناخدایکم غلامعلی بایندر) را به عنوان نماینده دولت ایران در امور دریایی، به وزارت امور خارجه معرفی کرد.
از مأموریتهای مهم بایندر در این منصب سفر به جزیره تنب همراه گروهی از افراد نیروی دریایی در سال 1313 شمسی بود. او ضمن بازدید از آنجا رسماً به مقامات نیروی دریایی انگلیس، مستقر در تنب اعلام کرد که این جزیره بخشی از ایران است. وی با این کار موجبات نگرانی و اعتراض وزارت خارجه بریتانیا را فراهم آورد.
در سال 1312 به دستور غلامعلی بایندر فرماندهی نیروی دریایی ایران ناو پلنگ به بندر باسعیدوی جزیره قشم رفته و با پایین آوردن پرچم انگلیس، پرچم ایران را در این بندر به اهتزاز درمیآورد. این اقدام، هیجان گستردهای در بحرین و ساحل جنوبی خلیج فارس ایجاد میکند، اما انگلیسیها نیز ساکت نمینشینند و اعتراضات گسترده و پیاپی را علیه دولت ایران اقامه میکنند.
در این میان، رضاشاه و ارکان حرب کل قشون نیز به سرزنش بایندر میپردازند و وی را به دلیل اقدام ابتکاریاش در اخراج انگلیسیها تخطئه میکنند. انگلیسیها نیز از فرصت استفاده کرده و ضمن بازگشت به باسعیدو، تبلیغات زیادی علیه نیروی دریایی ایران راه میاندازند. با این حال مقاومت دستگاه سیاست خارجی ایران منجر به خروج انگلیسیها از باسعیدو می شود؛ ولی با تأکیدات رضاشاه، بایندر از ادامه سیاست اعتراضی نسبت به انگلیسی ها دست برمیدارد. به این ترتیب با وجود آزادی باسعیدو، بخش دیگری از خاک ایران یعنی بحرین کماکان در اشغال نظامی انگلیس باقی مانده و بایندر موفق به تداوم سیاستهای خویش نمیشود.
بایندر در سال 1319 به درجه دریاداری ارتقاء یافت و در نهایت، با مقاومت و ایستادگی در برابر انگلیسیها در سوم شهریور ماه 1320 شمسی, در خرمشهر, به شهادت رسید.