فرماندهای که 40 سال پوتینهایش را درنیاورد / اشراری که در «قاسمآباد» آرام گرفتند
نویسنده کتاب «پیش از اذان صبح» که در اختتامیه جایزه جلال تجلیل شد، از مجاهدتهای سردار سلیمانی برای برقراری امنیت در جنوب کشور گفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پانزدهمین دوره جایزه جلال با اعلام برگزیدگان در بخشهای رمان و داستان بلند، داستان کوتاه، مستندنگاری و نقد و پژوهش روز شنبه، 24 دیماه، به کار خود پایان داد. بخش ویژه این دوره جایزه به شهید سلیمانی اختصاص داشت که در آن از دو عنوان کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم»، به قلم سعید علامیان و «پیش از اذان صبح» به کوشش احمد یوسفزاده تجلیل شد.
حجم قابل توجهی از عناوین پس از شهادت شهید سردار قاسم سلیمانی از سوی ناشران و نویسندگان متعدد منتشر شد که میتوان گفت در این میان چند اثر از دیگر آثار متمایز و متفاوت بوده است. کتاب «پیش از اذان صبح» از جمله این آثار است؛ کتابی که در آن یک سرباز از فرماندهاش نوشته است.
یوسفزاده که در دوران جنگ تحمیلی سرباز تحت امر شهید سلیمانی بود، در این کتاب به بیان خاطرات خود از سردار پرداخته است؛ خاطرات منحصر به دوران هشت سال دفاع مقدس نمیشود، بلکه سردار را در موقعیتهای مختلف پس از جنگ نیز نشان میدهد؛ از مواجهه با مردم گرفته تا فعالیتها و خدماتش برای برقراری امنیت در جنوب کشور و....
نویسنده پیش از این خاطراتش از شهید سلیمانی در دوران جنگ را در کتاب نامآشنای «آن بیست و سه نفر» روایت کرده بود؛ همان کتابی که روایتگر ایثار و مقاومت 23 نوجوان در اردوگاههای عراق بود و مورد استقبال شهید سلیمانی نیز قرار گرفت و یادداشت شهید بر این اثر نیز منتشر شد.
یوسفزاده در گفتوگویی با تسنیم، درباره سابقه آشناییاش با سردار سلیمانی گفت: سردار سلیمانی فرمانده لشکر ثارالله بودند، ما هم از نیروهای بسیجی این لشکر در جنگ تحمیلی بودیم. هنگام اعزام به جبهه اولینبار بود که سردار را از نزدیک ملاقات میکردم.
وی ادامه داد: بعد از اتمام جنگ و بازگشتم به کشور بعد از چند سال اسارت، به نوشتن و انجام کارهای فرهنگی پرداختم. این موضوع نیز سبب آشنایی بیشتر ما شد. شهید سلیمانی بعد از جنگ پیگیر انجام کارهای فرهنگی نیز بود. به عنوان مثال مدیریت کنگره سرداران شهید استان کرمان و هرمزگان را برعهده داشت. در این کنگره دو عنوان کتاب از من منتشر شده بود که آن دو را به سردار سلیمانی تقدیم کرده و نوشته بودم: تقدیم به "سلیمان لشکر ثارالله".
ساختار کتاب «پیش از اذان صبح» با دیگر آثار یوسفزاده متفاوت است. او با بیان اینکه این کتاب را «دلی» نوشته است، اضافه کرد: این کتاب را در اوج دلتنگیها نوشته بودم. من قبل از شهادت سردار هم همیشه برای دیدارش دلتنگ بودم. همیشه برای او مطلب مینوشتم. هیچگاه به ذهنم نرسید که اگر مطلبی درباره او مینویسم و در مجلات و رسانهها چاپ میشود، آن را برای خود سردار هم بفرستم. انگار فقط این مطالب را برای دل خودم مینوشتم. بعد از شهادت سردار، خواستم ادای دینی به او کنم؛ به همین خاطر شروع به نوشتن کتاب کردم.
یوسفزاده ادامه داد: بر سر این موضوع که قالب کتاب را چگونه انتخاب کنم، کمی فکر کردم و در نهایت به این رسیدم که این کتاب باید کاملاً دلی نوشته شود که خواننده هم بتوانند با خواندنش ارتباط قلبی با سردار پیدا کند. مخاطب نوشتههایم را هم خود سردار قرار دادم. در سراسر کتاب ساختار به گونهای است که انگار دارم با خود سردار صحبت و خاطرات را بیان میکنم.
یوسفزاده که خود از اهالی کرمان است، به بخشهایی از کتاب «پیش از اذان صبح» در رابطه با نقش شهید سلیمانی در ایجاد امنیت در جنوب کشور اشاره میکند؛ آن هم در سالهایی که تازه جنگ به اتمام رسیده بود و سربازان به خانههای خود بازگشته بودند. او در اینباره گفت: آن سالها مصادف بود با فرماندهی سردار سلمانی به لشکر ثارالله. البته فرمانده جنوب شرق کشور هم بودند و تأمین امنیت سیستان و بلوچستان هم برعهده ایشان بود. وقتی ناامنیها، قتل، گروگانگیریها و... زیاد شد، سپاه تصمیم گرفت که این غائله را بخواباند. سردار سلیمانی در تأمین امنیت این مناطق و ختم این غائله نقش تعیینکنندهای را ایفا کرد. در واقع به همت او ناامنیها در استانهای کرمان و سیستان در دهه 70 جمع شد. در خیلی از مواقع هم خود او در میان حضور داشت.
"جلال" برگزیدگان خود را شناخت / یک مستندنگار تنها برگزیده جایزه شدبه گفته یوسفزاده؛ در آن سالها طرح جالبی از سوی سردار مطرح شد مبنی بر اینکه هر کس دست از این کارها بردارد، بخشیده میشود و به آنها آب و زمین داده خواهد شد. الآن در یکی از مناطق دور استان کرمان، شهرک بزرگی به نام «قاسم آباد» هست که مردمی که اشرار و قاچاق فروش بودند، به نقطه امنی جمع کرده و به آنها خدمات دادند.
وی ادامه داد: وقتی به اشرار تأمین دادند، آنها چیزی برای زندگی نداشتند. قاچاقفروشی که همه زندگیاش در کوه و کمر است، چیزی برای زندگی کردن ندارد؛ به همین دلیل، به این افراد آب و زمین دادند و پس از آن، تسهیلاتی برایشان فراهم شد. همین اقدامات سبب شد تا اینها دست از شرارت بردارند و همانند انسانهای معمولی زندگی کنند و به یک زندگی سالم روی بیاورند. الآن هم در کنار فرزندانشان این زندگی را ادامه میدهند.
کتاب «پیش از اذان صبح» از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده و تاکنون با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شده است.