جمعه 2 آذر 1403

قیام سیدالشهدا چگونه از نفاق پرده برداشت؟ / سنجش میزان حساسیت مسلمانان یکی از اهداف دشمنان در قرآن سوزی + فیلم

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
قیام سیدالشهدا چگونه از نفاق پرده برداشت؟ / سنجش میزان حساسیت مسلمانان یکی از اهداف دشمنان در قرآن سوزی + فیلم

دومین برنامه از حسینیه دانشجو، به موضوع تقابل امام حسین با نفاق و هتک حرمت به قرآن پرداخت، حجت الاسلام و المسلمین خرقانی گفت: جریان نفاق کارش این است که سطح حساسیت‌ها را بسنجد، در ماجرای قرآن‌سوزی، این تحلیلی که سیدحسن نصرالله گفتند قابل قبول است، یعنی کار، کار اسرائیل است و می‌خواستند میزان حساسیت مسلمانان را با این دیکتاتوری رسانه‌ای بسنجند.

به گزارش حسینیه دانشجو، در دومین قسمت از برنامه حسینیه دانشجو به موضوع تقابل امام حسین با نفاق و نقش منافقین در انحراف جامعه پرداختیم و برای تبیین آن به سراغ حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالمجید خرقانی رفتیم و همچنین ماجرای هتک حرمت به قرآن کریم را نیز بررسی کردیم.

سیدرضا میرجعفری، مجری: «یکی از اهداف عاشورا، برملا کردن نقاب و چهره افراد منافق و همچنین افراد آزاده در جامعه است. در این مورد می‌توانیم بیشتر صحبت کنیم».

حجت‌الاسلام و المسلمین خرقانی: «یکی از عوامل اصلی قیام سیدالشهدا که باید به آن پرداخته شود، بحث نفاق است. نفاق یکی از عواملی است که کمر اسلام را هم شکست. در ایام محرم بسیار تلاش می‌شود که به فلسفه قیام سیدالشهدا پرداخته شود، این نگاه اگر فارغ از بررسی‌های تاریخی و تحلیلی باشد، قطعا آنطور که باید و شاید نمی‌شود حق مطلب را ادا کرد.

هنوز هم شبهات تکراری مانند اینکه چرا اباعبدالله قیام کردند مگر نمی‌دانستند که کشته می‌شوند، در جامعه مطرح است. جریان نفاق در زمان رسول‌الله به شدت قدرت گرفت و بعد از شهادت پیامبر هم این جریان توانست قدرت و اداره جامعه را به دست بگیرد.

نفاق زمانی به وجود می‌آید که حق به قدرت برسد، تا زمانی که حق قدرت نگرفته باشد، نفاق جایی برای عرض اندام ندارد. زمان سیلی خورد نفاق مشخص نمی‌شود، زمانی که نصرت و فتح رسید، عده‌ای با انگیزه‌های مختلف اظهار به اسلام می‌کنند.

اگر تاریخ را بررسی کنیم، نفاقی که در مدینه بود، به مراتب از نفاق در مکه بیشتر بود. چون مکه جای سیلی خوردن و مدینه جای تقسیم غنایم و قدرت‌ها بین خودشان بود. البته نفاق هم دارای مراتب است و ما از نفاقی صحبت می‌کنیم که دارای جریان، سیستم و هدف مشخص است.

نفاق شخصی هم وجود دارد یعنی کسی که در دل خویش از اسلام کینه دارد، مانند عبدالله بن ابی که او قبل از بعثت پیامبر، نفوذ، ثروت و قدرتی داشت و بعد از ظهور اسلام اورا کنار گذاشتند. این فرد با انگیزه‌های مختلف در ظاهر اسلام را پذیرفته بود ولی در باطن کارهای دیگری می‌کرد مانند مذاکره با روم برای تحریم مسلمانان.

اما این موضوع مورد بحث ما نیست بلکه موضوع یک جریان است. جریانی به اسم قریش بودند که تا قبل از اسلام، عزتمند بودند و نفوذ مالی شدید و قدرت بسیاری داشتند، اما بعد از اسلام گفته شد که محور برتری تقواست و برخلاف قدرت آنها برخواست. آنهاهم جنگ‌های مختلفی را علیه مسلمانان تدارک دیدند و بعد از آنکه دیدند دارند به عقب رانده می‌شوند، تاکتیک را تغییر دادند.

یک جریانی هم بالاتر و مهمتر از جریان قریش بود به نام یهودیان. یهودیانی هم جنگ‌های سختی را مانند جنگ احزاب علیه پیامبر ترتیب دادند اما هربار شکست می‌خوردند. با یک سد نفوذناپذیر مانند حیدر کرار مواجه شدند. همین‌ها باعث شد که از اسلام کینه بگیرند و بخواهند پیامبر و اصل اسلام را به زمین بزنند. آنها در جنگ‌ها، پیامبر و امیرالمومنین را میزدند. در کربلا هم عمرسعد مستقیما بیان کرد که از پدرتان بغض و کینه داریم و نفاق اینجا خودش را نشان می‌دهد».

جریان نفاق دنبال راه نفوذی برای ضربه زدن به ما است

میرجعفری: «عبدالفتاح عبدالمقصود که یک فرد سنی است در کتاب خود به نام علی بن ابی‌طالب می‌گوید که سست‌عزمان کوفه همان دورویان مدینه‌النبی هستند. دورویی و نفاق با ما چه می‌کند که وقتی به بزنگاهی مانند امام حسین می‌رسیم دیگر پاهایمان سست می‌شود؟»

کارشناس مذهبی: «باید ابتدا بررسی کنیم که طی چندین سال چه اتفاقاتی افتاد که مردم به حسین‌کشی راضی شدند. چه تغییری در فرهنگ و جامعه آن زمان رخ داد که حتی با شعارهای اخلاقی هم راضی شدند و به میدان جنگ با حسین آمدند.

اینکه حضرت آقا می‌فرمایند که باید وضعیت زندگی مردم کوفه بررسی شود، حقیقت است چون بسیاری از کوفیان جزو متدینین آن زمان بودند اما پایشان لغزید. باید دید که جریان نفاق چگونه باورها را عوض کرده بود.

یکی از کارهایی که جریان نفاق با سردمداری قریش و یهودیان انجام داد و اکنون هم طبق قرآن درحال انجام دادن است، رصد است. دشمن دائما درحال رصد ماست. شاید ما مشغول روزمرگی‌های خودمان باشیم اما دشمن دنبال راه نفوذی برای ضربه زدن است. باید خیلی هشیار بود.

یکی از کارهایی که کردند تاریخ صلح حدیبیه بود. وقتی دیدند در جنگ‌ها نمی‌توانند پیروز شوند، سه نفر پیک و خبرچین برای رصد به مدینه فرستادند. آنها دیدند که مسلمانان جایی حلقه زده و نشسته‌اند. متوجه شدند که پیامبر در مرکز این حلقه است و مسلمانان مانند پروانه به دورش میچرخند و از آب وضوی پیامبر به عنوان تبرک استفاده می‌کنند.

آن سه نفر برگشتند و به دشمن گفتند که ما در جنگ رودررو هیچ شانسی نخواهیم داشت چون آنها برای پیامبر جان می‌دهند. پس جریان نفاق، محور حمله خود را جایی قرار داد که خودش از همانجا ضربه خورده بود، یعنی تقدس و معنویت، این را باید می‌شکستند. کلا جریان نفاق این است که نگاه می‌کند ببیند علم در دست چه کسی است تا او را تخریب کند و شان و منزلتش را در چشم مردم و جامعه فرو بریزاند».

جریان نفاق و فتنه امروزی کشور می‌خواهد به سمت تجزیه کشور برود

مجری: «در وقایع اخیر، خیلی‌ها پروفایل‌های خود را مشکی می‌کردند و می‌گفتند که عزادارند اما به محرم که رسیدیم می‌گویند که باید شاد باشیم. اینجاست که نفاق خودش را نشان می‌دهد حتی برخی مانند علیرضا جهانبخش برای محرم واکنش نشان دادند اما برخی مانند یک بازیکن گفتند که نباید مشکی پوشید. قیام امام حسین چه مقدار می‌تواند این نقاب‌ها را بردارد؟»

خرقانی: «ابتدا این را بگویم که تقدسی که جریان نفاق از پیامبر شکاندند، مقدمه‌ای بر این بود که وصایای پیامبر را مورد هدف قرار دهند مانند وصیت ایشان در حق امیرالمومنین و اهل بیت (ع). اینها گفتند که پیامبر مانند همه ما انسان است طبق آیه قرآن که آمده بود پیامبر هم بشر است مثل شما.

جریان نفاق از این آیات علیه خود قرآن و پیامبر استفاده و در واقع تحریف کرد. انها گفتند که پیامبر ممکن است مانند همه عصبانی بشود، فراموشی بگیرد، عواطف بر او غلبه کند و مانند ما دختر و داماد و نوه خود را دوست داشته باشد پس همیشه باید از قبل استعلام بگیریم و مطمئن شویم که پیامبر در حالت عادی باشد.

این موضوع به جایی رسید که زمانی که هر پنج نوبت نماز جماعت بر همه واجب بود، پیامبر وقتی به مسجد رفتند، دیدند که نهایتا دو الی سه نفر به مسجد آمده‌اند، پیامبر موضوع را جویا شدند و متوجه ماجرا شدند. رسول‌الله آنجا فرمودند که از گلوی من چیزی به غیر از حق بیرون نخواهد آمد.

زمانی که قداست محور قرار بگیرد، صحبت‌ها را می‌شود تحریف کرد، سپس خلاف آن عمل کرد، در این زمان جامعه هم می‌پذیرد. زمانی که پیامبر در بستر شهادت بودند، درخواست قلم و کاغذ برای نوشتن وصیت کردند، شخصی برگشت گفت که ایشان دارد هذیان می‌گوید، چرا کسی با مخالفت نکرد، چون این بحث در جامعه جا افتاده بود متاسفانه.

در جریان فتنه اخیر خودمان، خیلی‌ها مشکلات را می‌گویند و ماهم میدانیم که این مشکلات وجود دارد، قطعا ماهم نقص، ایراد و کم‌کاری داریم، اما آن جریان از این موضوع می‌خواهد به چه هدفی برسد؟ می‌خواهد به سمت تجزیه کشور برود، در ایام غیرمحرم مشکی می‌پوشد و در ایام محرم غیر آن عمل می‌کند.

البته من از این موضوع خوشحالم چون با این اتفاق متوجه می‌شویم که هدف آنها زدن عاشورا است. کل بحث آنها فقط دشمنی با جمهوری اسلامی نیست، مانند ماجرای قرآن‌سوزی. هرجا جریان نفاق فرصت پیدا کند، تمام ذات خودش را آشکار می‌کند.

در ماجرای کربلا، زمانی که حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد (ع) به شام می‌رسند و روشن‌گری می‌کنند، یزید ملعون که تا قبل از این خوشحال بود، می‌گوید که خدا لعنت کند عبیدالله بن زیاد را که زیاده‌روی کرد، من گفته بودن حسین را دستگیر کند. عرصه که بر آنها تنگ شد، عقب‌نشینی کردند.

سال گذشته بود که علی کریمی در اینستاگرام، محتوایی را قرار داد و به دستگاه سیدالشهدا توهین کرد که بعد از دیدن واکنش‌های مردم عذرخواهی کرد، من همان زمان گفتم که این آدم در قدم اول می‌خواست سطح حساسیت مردم را بسنجد.

جریان نفاق کارش این است که سطح حساسیت‌ها را بسنجد، در ماجرای قرآن‌سوزی، این تحلیلی که سیدحسن نصرالله گفتند قابل قبول است، یعنی کار، کار اسرائیل است و می‌خواستند میزان حساسیت مسلمانان را با این دیکتاتوری رسانه‌ای بسنجند. وقتی که مقاومت، خشم و عصبانیت شما را دید، عقب‌نشینی می‌کند. البته انحرافی که ایجاد می‌کند، انحراف ریزی است.

یک نفر بعد از شهادت پیامبر آمد به مسجد و گفت که اگر من بخواهم دین شما را از شما بگیرم، شما چه می‌کنید؟ یکی شمشیر کشید و گفت که گردنت را می‌زنم، متوجه شد که نمی‌توان رودررو مقابله کرد. آمدند در اذان و اقامه جمله‌ای را اضافه کردند و بدعت گذاشتند.

جریان نفاق خیلی ریز و میلیمتری عمل می‌کند اما باور شما را می‌تواند تغییر دهد و تا خانه شما نفوذ می‌کند. قرظه بن کعب انصاری که یکی از اصحاب پیامبر بود، دوتا پسر داشت، یکی از پسرانش در سپاه سیدالشهدا به شهادت رسید و پسر دیگرش در سپاه عمر سعد به درک واصل می‌شود. این نفوذ جریان نفاق در خانه است. اینجوری می‌توان مقابل حسین ایستاد و خط قرمزها را رد کرد.

امام حسین (ع) با خون خود پرده از جریان نفاق انداخت، این جز با شهادت ایشان معلوم نمیشد. جریان نفاق همیشه دنبال این است که به یک پایگاه رسمی در دل کفر برسد. این هدف نهایی آنهاست، حتی به ما می‌گوید که سند 2030 هم داشته باش. یزید به مرحله‌ای رسیده بود که می‌خواست پایگاه کفر را تاسیس کند. کاری که معاویه هم جرئت نکرده بود. ولی خون مبارک سیدالشهدا باعث شد که یزید عقب‌نشینی کند».