لزوم باز تخصیص طرحهای تأمین آب در جهت رهاسازی حقآبه زیست محیطی
موضوعی که به مراتب از پیوست زیست محیطی طرحهای مرتبط با وزارت نیرو مهمتر است انجام باز تخصیص و تدقیق تخصیص سدهای مخزنی اعم از مطالعاتی، در حال ساخت و تحت بهرهبرداری است که متاسفانه تاکنون مغفول مانده است.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ محسن موسوی خوانساری, فعال حوزه آب و محیط زیست در یادداشتی نوشت: اخیرا موضوع فقدان مجوز ارزیابی زیست محیطی بیش از 400 طرح عمرانی و سدسازی در فضای مجازی و جراید کشور مطرح شده و به دنبال آن ریاست سازمان محیط زیست نیز رسما با ارسال یک نامه به ریاست مجلس شورای اسلامی خواستار توقف تخصیص بودجه برای اجرای طرحهای فاقد ارزیابی زیست محیطی شد.
در این رابطه مسلما نگرانی فعالان محیط زیست کاملا بجا و شایسته تحسین است ولی موضوعی که به مراتب از پیوست زیست محیطی طرحهای مرتبط با وزارت نیرو مهمتر است, انجام یک بازتخصیص و تدقیق تخصیص سدهای مخزنی اعم از مطالعاتی، در حال ساخت و تحت بهرهبرداری است که متاسفانه تاکنون مغفول مانده است.
در رابطه با تعداد سدهای در حال ساخت و سدهای در حال مطالعه، آنچه که مشخص است این است که هماکنون بیش از 120 سد مخزنی در حال مطالعه و حدود 100 سد مخزنی در حال ساخت هستند که به هر ترتیب این 220 سد بعضا دارای اعتبار مشخص در قانون سنواتی بودجه هستند و جزو تعهدات وزارت نیرو است که باید سدهای در حال ساخت را به تدریج تکمیل و به بهرهبرداری رسانده و مطالعات سدهای در حال مطالعه را نیز خاتمه دهد.
اتفاقات سالهای اخیر شامل ترسالی و خشکسالی حدی و خصوصا وقوع بارشهای کمنظیر طی هفته گذشته در جنوبشرقی ایران همه گواه بر این است که به طور کاملا جدی پدیده تغییر اقلیم در کشورمان حادث شده و لذا همانند کشورهای توسعهیافته که به سرعت در حال تغییر رفتار خود جهت برخورد با این پدیده مخرب هستند, ما هم در کشور ایران باید به اقدامات گستردهای در همه جوانب عمل کنیم که یکی از مهمترین آنها بخش مدیریت منابع آب است.
ماده 35 قانون برنامه ششم توسعه کشور بیان میکند که به عنوان حقآبه زیست محیطی رودخانهها و تالابها, بایستی تا 11 میلیارد مترمکعب در سال از طرف سدهای مخزنی رهاسازی صورت گیرد و در این خصوص گرچه در انتهای برنامه هستیم ولی اقدام موثری تا این تاریخ عملیاتی نشده است. با توجه به این مورد و خشکسالیها و ترسالیهای غیرمنتظره در چند سال اخیر، مسلما در مورد سدهای در حال ساخت و در حال مطالعه باید تغییر بنیادین در سیستم برنامهریزی منابع آب و در خصوص سدهای در حال بهرهبرداری, تغییرات اساسی در منحنی فرمان بهرهبرداری از سدها انجام شود تا اینکه هم 11 میلیارد مترمکعب ذکر شده در برنامه ششم به تالابها تحویل شود و هم اثرات تغییر اقلیم از جهت خشکسالس و ترسالس ملاحظه شود.
نمونه بارز موضوع فوقالذکر دو سد در حال بهرهبرداری نهب و بالاخانلو در استان قزوین و بر روی رودخانه شور است. رودخانه شور منتهی به دریاچه نمک قم بوده و سیلابهای بهاره این رودخانه هماکنون باعث پایداری نسبی دریاچه نمک و روزنه امیدی برای اکوسیستمهای حاشیه دریاچه نمک قم, مانند تالاب زیبای مره در این استان است. رودخانه شور از ارتفاعات آوج، ابهر و بویینزهرا سرچشمه گرفته و در نهایت از سمت شمالغربی وارد دریاچه نمک قم میشود.
متاسفانه از بهار سال 1400 که سد نهب تاکستان قزوین با حجم 120 میلیون مترمکعب در یکی از سرشاخههای این رودخانه به نام رودخانه خررود به بهرهبرداری رسیده تقریبا قسمتی از سیلابهای این رودخانه نیز قطع شده و در همین هنگام عملیات اجرایی سد دیگری به نام سد بالاخانلو بر روی یکی دیگر از سرشاخههای رودخانه شور به نام رودخانه رودک و حاجی عرب بویینزهرا با حجم 38 میلیون مترمکعب در حال انجام است که چنانچه این سد تکمیل و به بهرهبرداری برسد, باید اعتراف کرد که پایان عمر اکوسیستم دریاچه نمک قم فرا رسیده و پخش گرد و غبارهای نمکی به سمت قم و جنوب تهران و دیگر استانهای همجوار قطعی خواهد بود.
لذا اولا طرح سد بالاخانلو چه ارزیابی زیست محیطی داشته باشد و چه فاقد مجوز زیست محیطی باشد، عملیات اجرایی این سد بایستی متوقف و اعتبارات سنواتی آن در بودجه قطع شود و در مورد سد نهب تاکستان نیز منحنی فرمان بهرهبرداری از این سد نیز باید به گونهای تغییر یابد تا بتواند حقآبه زیست محیطی دریاچه نمک قم را بر اساس مصوبات سازمان حفاظت محیط زیست تأمین کند.
مجوز ارزیابی زیست محیطی سدهای در حال اجرا و در حال بهرهبرداری لازم هست ولی کافی نیست و در واقع باید شرایط موجود هر طرح سدسازی نسبت به وضعیت تغییر اقلیم و حقآبه زیست محیطی مصوب سنجیده شده و برای هر طرح سدسازی یک تصمیم مشخص اتخاذ شود.
اینکه صرفا به خاطر وجود یا عدم وجود ارزیابی زیست محیطی یک طرح سدسازی اعتبارات مکفی در بودجه های سنواتی برای آن در نظر گرفته شود یا نشود کافی نیست. بلکه باید با توجه به شرایط موجود و 11 میلیارد مترمکعب مندرج در قانون برنامه ششم مبنی بر رهاسازی آبهای سطحی به سمت تالابها یک بازتخصیص در کل طرحهای سدسازی در حال مطالعه و در حال اجرا صورت گرفته و چه بسا که بعضی از طرحهای سدسازی در حوزه آبریز فلات مرکزی و شرق کشور تعطیل و یا طرحهای جدید سدسازی در نواحی جنوبی و جنوب شرقی خصوصا در بلوچستان جنوبی معرفی شود.
چرا به "طومار شیخ بهایی" در تقسیم حقآبهها پشت کردهایم؟! سازماندهی تالاب گاوخونی هدف ستاد احیای زایندهرود