لزوم غلبه بحث های اقتصادی بر مسائل سیاسی در مذاکرات با غرب
سفیر پیشین ایران در ونزوئلا گفت: تحریم یک بازوی فشار است اما تصاحب بازارهای کشورها و جذب سرمایه دو عامل هم و تاثیرگذار در این امر است. متاسفانه خود ما این بازوی فشار را تقویت کردیم.
سفیر پیشین ایران در ونزوئلا گفت: تحریم یک بازوی فشار است اما تصاحب بازارهای کشورها و جذب سرمایه دو عامل هم و تاثیرگذار در این امر است. متاسفانه خود ما این بازوی فشار را تقویت کردیم.
به گزارش خبرنگار مهر، احمد سبحانی سفیر پیشین ایران در ونزوئلا در نشست پژوهشکده تحقیقات راهبردی با موضوع اولویت دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی دولت سیزدهم گفت: در کشور ما اغلب اوقات دیپلماسی اقتصادی در تجارتهای جزئی خلاصه میشود. در حالی که ما قابلیتهای بسیاری در این زمینه دارم. مانند پروژههای فنی - مهندسی که در جهان با رایزنیهای سیاسی قوی در حال اجراست. در کشور، دیپلماسی اقتصادی به لحاظ فلسفی تعریف شده ولی از نظر سیاسی مغفول مانده است. اگر ما بهترین برنامه را هم تنظیم کنیم تا مجریان خوب حضور نداشته باشند قابل اجرا نیست. برای نمونه از اتفاقات رخ داده در افغانستان ناراحت هستیم اما این یک واقعیت است که پولهای این کشور به سمت آلمان، دبی و هند روانه شده است و یا در قضیه اختلاف میان آذربایجان و ارمنستان، پیش از آن 50 درصد کالاهای کشور ارمنستان از ترکیه وارد میشد ولی پس از آن رخداد، ارمنیها خواستار آن شدند که ایران این کالاها را برایشان تأمین کند اما ما این فرصت را از دست داده و جای خود را به کشورهای دیگر دادیم. در مذاکرات با غربیها نیز همین مسئله مطرح است که ما باید بتوانیم بحث اقتصادی را بر بحثهای سیاسی غلبه دهیم. در کلام آخر باید بگویم که سیاست خارجی کشور ما باید ثروت و قدرت را برای مردم به ارمغان بیاورد.
وی در خصوص میزان تأثیر تحریم بر روابط تجاری کشور بیان کرد: درست است که تحریم یک بازوی فشار است اما تصاحب بازارهای کشورها و جذب سرمایه دو عامل هم و تأثیرگذار در این امر است. متأسفانه ما با دستهای خود این بازوی فشار را تقویت کردیم، برای نمونه در سالهای گذشته تبلیغات بسیاری پیرامون این مطلب بیان شد که اگر بندر گوادر تقویت شود چابهار مغفول میماند در حالی که اگر این دو بندر در کنار هم تقویت شوند در شمال خلیج فارس یک هاب بندری را شاهد خواهیم بود.
محمدرضا مودودی سرپرست سابق سازمان توسعه تجارت نیز در خصوص دیپلماسی اقتصادی گفت: بحث جنگ اقتصادی ریشه دیرپایی در کشور دارد. در طول تاریخ جنگی پیدا نمیشود که در آن غنایم اقتصادی وجود نداشته باشد اما علیرغم تجربه دو دورهای جنگ اقتصادی ما هیچ تجربهای از آن کسب نکردیم و در این خصوص که چرا نمیتوانیم از ظرفیتهای کشور استفاده کنیم باید بگوییم که ما در 60 سال گذشته غریب به دو هزار میلیارد دلار درآمد ارزی داشتهایم که 85 درصد آن متعلق به پس از انقلاب و معاصر است. اما در تمام این مدت شاهد استفادهای نادرست از این منابع بودهایم. برای نمونه بالغ بر هزار و 350 میلیارد دلار از ارز کشور صرف واردات شده و این یعنی در زنجیره تولید بسیاری از صنایع وابسته به واردات هستیم.
سرپرست سابق سازمان توسعه تجارت در خصوص اهمیت انتخاب مدیران شایسته اظهار کرد: در سالهای گذشته اهلیت مدیریت در سطوح کلان کار وجود نداشته و به همین دلیل نتوانستیم یک ساختار منسجم تشکیل دهیم. همچنین سرمایه اجتماعی نیز اگر شکل نگیرد توسعه محقق نمیشود.
وی با ارائه راهکارهای پیشنهادی برای دولت سیزدهم ادامه داد: در سالهای گذشته در انتخاب مدیران وسواس فنی نداشتهایم بلکه تمام توجهات حزبی و جناحی بوده است. وقتی اهلیت مدیریت را جدی نگرفتهایم باید منتظر تبعات آن نیز باشیم. ما در کشور فرصت بسیار داریم ولی وقتی کسی که افراد را هدایت میکند بیراهه رود تمام سرمایه انسانی ما نیز راه را غلط میرود. پس برای حل مسئله در دولت آینده اهلیت مدیریت، موضوع بسیار مهمی به شمار میرود. مسئله دوم نیز این است که باید باور کنیم مردم کشور بسیار توانمند هستند. ابراهیم رئیسی باید در 4 سال آینده اعتماد از دست رفته مردم را برگرداند. یک اتاق فکر از خود فعالان اقتصادی تشکیل و از آنها در مدیریت کشور مشورت و کمک خواسته شود.
در ادامه احمد سبحانی نیز در خصوص ظرفیتهای آمریکای لاتین بیان کرد: ما منکر ارتباط تجاری با کشورهای همسایه و اطراف نیستیم اما وقتی ظرفیتهای کلان در آن سوی قارهها وجود دارد باید تمام توان خود را برای بهرهمندی از آن به کار ببندیم. تمام فعالیتی که در سالهای گذشته در آمریکای لاتین صورت گرفته توسط بخش خصوصی کشور انجام و سود آن نیز نصیب همین بخش شده است. این نکته مهم است که تجارت با کشورهای دور و نزدیک مانع یکدیگر نیستند و باید آنها را در کنار هم مدیریت کنیم.
مودودی در پایان با اشاره به تجربه کشورهای دیگر در گسترش دیپلماسی اقتصادی گفت: ما دو الگو برای گسترش دیپلماسی اقتصادی خود داریم. یکی روسیه و دیگری چین. کشور چین برخلاف روسیه محوریت توجه خود را اقتصاد قرار داد و برنامههای بسیاری برای توسعه خود تدوین کرد. الگوی چین به گونهای بود که آنها بدون دست کشیدن از آرمانهای سیاسی خود به توسعه اقتصادی رسیدند و ما نیز باید از این الگوها بهره ببریم تا بتوانیم در بازارهای بینالمللی نفوذ خود را افزایش دهیم. آنچه که در سالهای گذشته شاهد بودیم این است که در مورد مسائل سیاسی سخنرانیهای خوبی انجام دادهایم ولی باید بدانیم که دنیایی که به ما وابسته نباشد صرفا شنونده حرفهای ما خواهد بود.