لولویی که اقتصاد ایران را نمیترساند؛ روزنامه سپاه کار را یکسره کرد

فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، نگرانیهایی را در برخی رسانهها و محافل داخلی ایجاد کرده است، اما آیا این تهدید واقعاً اقتصاد ایران را به لرزه درمیآورد؟ تجربه دهههای گذشته نشان میدهد که تحریمهای یکجانبه آمریکا تأثیر به مراتب بیشتری نسبت به قطعنامههای شورای امنیت داشتهاند و ایران با تکیه بر توان داخلی و راهکارهای خلاقانه، توانسته از فشارهای تحریمی عبور...
- فهرست محتوا
- قطعنامههای شورای امنیت؛ تهدیدی محدود به صنایع خاص
- توان ایران در دور زدن تحریمها
- خطر اصلی؛ اثرات روانی و انتظارات منفی
- راهکارهای مهار اثرات روانی مکانیسم ماشه
نگرانیهای کنونی درباره فعالسازی مکانیسم ماشه ریشه در فضای دهه 80 و اوایل دهه 90 شمسی دارد، زمانی که قطعنامههای شورای امنیت بیش از حد جدی گرفته میشد. اما تحلیل دقیق نشان میدهد که تحریمهای یکجانبه آمریکا، و نه قطعنامههای شورای امنیت، تأثیر اصلی را بر اقتصاد ایران داشتند. این تصور که مکانیسم ماشه میتواند اقتصاد ایران را فلج کند، بیشتر شبیه به «ترس از لولو» است تا واقعیتی ملموس.
قطعنامههای شورای امنیت؛ تهدیدی محدود به صنایع خاص
قطعنامههای شورای امنیت، مانند قطعنامه 1929، عمدتاً بر صنایع هستهای و نظامی ایران متمرکز هستند و تأثیر مستقیمی بر بدنه اقتصاد، از جمله فروش نفت، ندارند. این قطعنامهها به کشورها اجازه بازرسی و توقیف محمولههای مرتبط با برنامه هستهای را میدهند، اما دادههای تاریخی نشان میدهد که پس از اجرای این تحریمها، تجارت خارجی ایران تغییر قابلتوجهی نداشته، اگرچه هزینههای جانبی مانند بیمه و حملونقل افزایش یافته است.
توان ایران در دور زدن تحریمها
تحریمهای یکجانبه آمریکا در دهه 90، بهویژه در دوران فشار حداکثری ترامپ، فروش نفت ایران را تحت تأثیر قرار داد. با این حال، تجار و مسئولان ایرانی با ابتکارات خلاقانه، راههای متعددی برای دور زدن این تحریمها پیدا کردند. دادههای شش ماه گذشته نشاندهنده اثرگذاری ناچیز تحریمها بر حجم فروش نفت ایران است. این موفقیت، گواهی بر توانایی ایران در خنثیسازی فشارهای خارجی و بیاثر بودن مکانیسم ماشه بر اقتصاد کلان کشور است.
خطر اصلی؛ اثرات روانی و انتظارات منفی
مهمترین تهدید مکانیسم ماشه، نه در حوزه واقعی اقتصاد، بلکه در سطح روانی و انتظارات است. بزرگنمایی این تهدید توسط برخی رسانهها میتواند نقدینگی سرگردان را به سمت بازارهای نامولد مانند ارز، طلا و مسکن سوق دهد. این امر منجر به کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و کاهش سرمایهگذاری مولد میشود. مدیریت نادرست این فضا میتواند به تصمیمگیریهای سیاسی اشتباه و تشدید فشارهای اقتصادی منجر شود.
راهکارهای مهار اثرات روانی مکانیسم ماشه
برای مقابله با اثرات روانی فعالسازی مکانیسم ماشه، باید بر مدیریت روایت و انتظارات تمرکز کرد. راهبردهای پیشنهادی عبارتاند از:
-
حضور فعال مسئولان در رسانهها: توضیح شفاف ابعاد واقعی تحریمها و کاهش نگرانیهای عمومی.
-
سیاست ارزی مدیریتشده: تزریق هدفمند منابع در زمانهای حساس برای تثبیت بازار ارز.
-
هدایت نقدینگی به بازارهای مولد: استفاده از ابزارهای مالی و مالیاتی برای کاهش جذابیت بازارهای نامولد و تشویق سرمایهگذاری در اوراق و بازار سرمایه.
-
تقویت پیامهای اعتمادساز: تأکید بر ثبات تجارت خارجی و تأمین کالاهای اساسی.
-
پرهیز از سیگنالهای متناقض: هماهنگی در پیامرسانی برای جلوگیری از سردرگمی بازار.
این اقدامات میتوانند اثرات روانی مکانیسم ماشه را خنثی کرده و اقتصاد ایران را در برابر تهدیدات خارجی مقاومتر کنند.
