ماجرای خاندان سلطنتی زندیه و اسکان اجباری در تهران / جولان زمینخواران قهار پهلوی در یافتآباد
طبق آنچه در کتیبههای قدیمی مربوط به تاریخچه طهران پیدا شده، پس از فتح شیراز بهدست آقامحمدخان قاجار یا همان بنیانگذار دودمان قاجاریه و با سقوط حکومت زندیه، خانواده سلطنتی زند به روستای یافتآباد در تهران منتقل _ تبعید_ شدند تا برای جلوگیری از کودتا و هر گونه آشوب تحت مراقبت قرار گیرند.
با نگاهی گذرا به تاریخچه طهران قدیم و ورق زدن برگهای طلایی آن میتوان گفت هسته اولیه منطقه18 روستایی بوده به نام «قلعه یافتآباد». یافتآباد قدیمیترین محله جنوب غرب شهر تهران است.
به گزارش همشهری آنلاین، تهران دارای محلههایی است که قدمت برخی از آنان به چند صد سال میرسد. برخی از این محلههای کهن، از جمله یافتآباد درجنوب تهران و در محدوده منطقه18 واقعند و هر یک تا به امروز سرگذشتی خاص خود را گذراندهاند. اگر میخواهید به اجمال از قدمت و چگونگی نامگذاری و تاریخچه این محله قدیمی آگاه شوید، خواندن این گزارش را به شما توصیه میکنیم.
نشان اصالت بر گردن یافتآباد
طبق آنچه در کتیبههای قدیمی مربوط به تاریخچه طهران پیدا شده، پس از فتح شیراز بهدست آقامحمدخان قاجار یا همان بنیانگذار دودمان قاجاریه و با سقوط حکومت زندیه، خانواده سلطنتی زند به روستای یافتآباد در تهران منتقل _ تبعید_ شدند تا برای جلوگیری از کودتا و هر گونه آشوب تحت مراقبت قرار گیرند. ابتدا آنها در قلعهای قدیمی زندانی شدند تا از تماس با افراد به دور باشند، اما در این مدت زندها بیکار ننشستند و به ایجاد ارتباط با مردمان روستاهای اطراف قلعه پرداختند. به این ترتیب با بهکار بستن هوش و ذکاوت، زندها در سالهای بعد در اطراف آن منطقه سکنی گزیدند.
انتخاب نام فامیلی برای آخرین خان
نام یافتآباد ظاهرا اولینبار توسط آن خانواده بر این مکان اطلاق شده است، چرا که آنها توانستند پس از سالها سعی و تلاش بهترین نقطه را برای زندگی خود بیابند. از آن پس خوانین زند بودند که حکمران یافتآباد میشدند و نسل به نسل حق مالکیت آن را به یکدیگر واگذار میکردند تا اینکه آخرین خان یافتآباد در زمان صدور شناسنامه در زمان رضاشاه برای خود فامیلی «یافتآبادی» را برگزید و با این کار برای همیشه مهر اصالت و مالکیت را بر پیشانی خود و خاندانش نشاند.
تغییر نام فامیلی به دلیل شایعه تبعید به سیبری
همچنین نامهای خانوادگی کلهر، زهرهوند، سیدوند، مزلقانی، فرد، عبدالله و... نیز از جمله دیگر فامیلیهایی بودکه از خاندان زندیه منشعب شد که بیشتر این نامهای خانوادگی پس از اشغال ایران در شهریور سال 1320 و شایعه تبعید دوباره زندها به سیبری توسط خود زندها برگزیده شد. آخرینخان یافتآباد، «مرتضیخان یافتآبادی» بود که مقبره رو به تخریب او هماکنون در قبرستان قدیمی یافتآباد_گلزارشهدای یافتآبادکنونی _ قرار دارد. جالب است بدانید «مصطفییافتآبادی» فرزند آخرین خان یافتآباد، از اولین خلبانان نظامی ایران، همزمان با جنگ جهانی دوم بود.
مسئله زمینخواری و تصرف زمینهای موجود طهران در زمان پهلوی خود قصه طول و درازی دارد که در بعضی کتب قدیمی درباره آنها نوشته شده است. قصه زمینخواری محلههای جنوبغرب تهران نیز در این زمان از آنجا شروع میشود که وقتی شهر تهران از هر سو رو به گسترش نهاد و قیمت زمین در نقاط مختلف از متری چند ریال به متری دهها ریال و دهها تومان افزایش یافت، در اسناد تاریخی آمده که فردی به نام «داود معنوی» یکی از مالکان بزرگ در صدد تفکیک اراضی به قطعات مختلف برآمد و از اداره ثبت تقاضای تفکیک آنها را نمود. از سوی اداره ثبت، یک نقشهبردارکه بهعنوان مهندس شناخته میشد و یک نفر برای تفکیک اراضی مامور شدند و سرانجام انجام عملیات تفکیک آن اراضی چند هفتهای طول کشید.
تصاحب بخشی از زمین باشگاه هواپیمایی
یکی از موارد زمینخواری آن دوران_پهلوی_ که حسابی سرو صدا کرد تصاحب 900 هزارمترمربعی از اراضی باشگاه هواپیمایی محدوده یافتآباد بود که داستان خودش را دارد. باشگاه هواپیمایی در سال 1318 در ساختمانی در خیابان منوچهری تاسیس شد و نخستوزیر و چند تن از وزیران و رئیس مجلس شورای ملی بهعنوان هیئتامنای آن برگزیده شدند و شخصی به نام «عبدالله یاسایی» به مدیریت آن منصوب شد. یاسایی در همان سال چند هواپیمای کوچک آموزشی خریداری کرد و به آموختن فن خلبانی به جوانان اشتغال ورزید.
پس از تاسیس این باشگاه، «محمدولی میرزا فرمانفرماییان»، مالک روستای یافتآباد، یک میلیون مترمربع از اراضی اینروستا را برای ایجاد فرودگاه به این باشگاه بخشید. ولی برای انتقال آن سندی تنظیم نشد. پس از حوادث شهریور سال 1320 آقای معنوی زمینی را در مجاورت زمین یک میلیون مترمربعی هواپیمایی در یافتآباد خرید و کوشید تا به طریقی اراضی فرودگاه یافتآباد را تصاحب کند.
سازش آقای معنوی با سازمان هواپیمایی پس از کودتا
معنوی درسال 1329 با محمدولی فرمانفرماییان تماس گرفت و با پرداخت مبلغ ناچیزی همین زمین را که بابت واگذاری آن به دولت و باشگاه هواپیمایی هیچ سندی موجود نبود، خریداری کرد. پسازآن معنوی با یکی از وکلای معروف و بانفوذ تهران به نام دکتر «محمد شاهکار» تماس گرفت و وی را وکیل خود در تعیین تکلیف این اراضی کرد و از او خواست تا برای پس گرفتن این زمین اقدام کند.
او هم پس از کودتای 28 مرداد دادخواستی علیه باشگاه هواپیمایی تقدیم دادگستری کرد و خواستار اجارهبهای چند سال گذشته و استرداد این اراضی شد. پس از تشکیل یک جلسه از دادگاه، مسئولان سازمان هواپیمایی با معنوی سازش کردند و او موافقت کرد که درخواست اجارهبهای آن را پس بگیرد و باشگاه هواپیمایی هم تنها صدهزار مترمربع از آن زمین را برای فرودگاه بردارد و بقیه را به معنوی عودت دهد. به این ترتیب معنوی، ناگهان و در ازای مبلغی فوقالعاده اندک، صاحب 900 هزار مترزمین در یافتآباد شد که بعدها این اراضی را به قیمتهای گزاف برای خانهسازی به مردم فروخت و سود و ثروت زیادی بهدست آورد.
از میان اخبار