ماجرای درگیری و انشعاب تازه در میان تجزیهطلبان «کومله»/ خودزنی در جبهه تروریستها
روز 31 خردادماه دو شاخه از حزب کومله کردستان در خاک اقلیم کردستان با یکدیگر درگیر شدند نه نهایتاً دو نفر به هلاکت رسیدند که نشان از اختلافات تازه در میان جبهه دشمنان ایران دارد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، روز 31 خردادماه همزمان با روز پیشمرگه، درگیری میان دو شاخه از حزب کومله کردستان منجر به هلاکت دو عضو این گروهک تروریستی و سرباز کردن اختلافات جدید میان آنها بود؛ حزب کومله کردستان ایران که پیش از انقلاب اسلامی توسط چند جوان چپگرای کرد تشکیل شده بود، بعد از انقلاب با طرح خواستههایی همچون خودمختاری و تجزیه کردستان از همان روزهای نخست با جمهوری اسلامی به نزاع برحواسته و شهرهای غربی ایران را به آشوب کشیده بودند.
حمله گروهک کومله به بیانیه «رضا پهلوی» و «عبدالله مهتدی»/ ژست انسجام به شکاف در اردوگاه ضدانقلاب انجامید!در کنار کومله، حزب دموکرات کردستان ایران بهرهبری عزالدین حسینی و عبدالرحمن قاسملو برای برای پیشبرد طرح تجزیه کردستان فعالیت میکردند. اعزام هیئت حسن نیت به ریاست آیتالله طالقانی در فروردینماه سال 58، تحریم رفراندوم 12 فروردین از سوی احزاب کرد، حوادث پاوه و اعزام شهید چمران به آن منطقه تا پاکسازی شهرهای کردنشین از این تروریستها، عمده اتفاقاتی بود که مردم ایران در دهه شصت با آن روبهرو بودند.
«تجزیهطلبان»؛ گروهی که در رفراندوم 12 فروردین شرکت نکردندعلیرغم برقراری آرامش در استانهای مرزی کشور، این احزاب از فعالیتهای تروریستی عقبنشینی نکردند و با پاتکهای جسته و گریخته علیه مرزبانان و یا حمله به نیروهای جهاد سازندگی و سربازان، جنایت تازه رقم میزدند. البته این درگیریها در همان دوران به داخل احزاب هم کشیده شده بود و دو گروهک دموکرات کردستان و کومله با هم درگیریهای خونینی داشتند. حزب دموکرات کردستان که از سال 1945 در مهاباد تأسیس شده بود و حتی برای مدت کوتاهی جمهوری مهاباد را تأسیس کرده بود، داعیه رهبری و تحت پوشش داشتن همه احزاب را داشت و از طرفی احزاب کومله و چپ نیز دموکراتها را دشمن طبقاتی خود میدانستند.
بعد از سرخوردگی از عدم همراهی مردم با آنها در جریان انقلاب اسلامی، این دو حزب به جان هم افتادند و از سال 63 حزب دموکرات کردستان رسماً علیه کومله اعلام جنگ کرد که تا سال 67 ادامه داشت و تعداد زیادی از نیروهای دو طرف و همچنین مردم عادی کشته شدند.
درگیریهای خونین میان تروریستهای غرب کشور، انشعابهایی در میان آنها رقم زد؛ کومله به دو گروه «کومله زحمتکشان کردستان» و «کومله کردستان ایران» تبدیل شد و دموکراتها هم به دو حزب با نامهای «دموکرات کردستان» و «دموکرات کردستان ایران» انشعاب پیدا کردند. در طول این سالها هم با حمایت سرویسهای جاسوسی غرب گروهکهایی مانند پژاک و پاک با هدف برهم زدن امنیت و فعالیت تروریستی تشکیل شد.
سال گذشته و همزمان با آغاز اغتشاشات، احزاب کرد تجزیهطلب با سوءاستفاده از ماجرای فوت مهسا امینی، اقدام به ایجاد آشوب و اغتشاشات در شهرهای غربی کشور کردند. سران تجزیهطلب این احزاب از تریبون شبکههای معاند همچون اینترنشال و bbc بطور دائم به مصاحبه و اظهارنظر میپرداختند؛ در این بین عبدالله مهتدی سرکرده گروهک کومله حضور فعالتری داشت.
حضور مهتدی در کنار رضا پهلوی، مصی علینژاد، حامد اسماعیلیون و شیرین عبادی در دانشگاه جورج تاون و تشکیل ائتلاف مهسا با آنها، موجب شد انتقادات به وی در میان احزاب تجزیهطلب بالا بگیرد. 7 آذرماه 1401 سندی متعلق به عبدالله مهتدی از سایت جناح رقیب وی در کومله سر بر آورد که وی ضمن ناامیدی از ادامه جنبش در کردستان و ایران طی راهبردی که به سطح رهبری حزب صادر کرده به موارد مهمی اعتراف کرده است. وی درایننامه تصریح کرده است که «حمله و سوزاندن منازل در شهرهای کردنشین کار اعضای تشکیلات داخلی کومله بوده است.»
بعد از حضور مهتدی در جمع اعضای ائتلافی که با نام «منشور مهسا» شناخته میشد، کمیته مرکزی گروهک تجزیهطلب کومهله با رد این منشور مهسا اعلام کردند که این "بیانیه ای کم مایه" و "نشان دهنده توافقات سوداگرانه و نان به هم قرض دادنِ فرصت طلبانهی امضاءکنندگانِ آن به همدیگر است."
در اطلاعیه کومله حتی وابستگی عبدالله مهتدی به کومله رد شده بود و در این اطلاعیه مهتدی «در کمپ جریان راست» معرفی شد که در حال معاملهگری و زدوبند با جریان راست و ناسیونالیست است! جریان ضدانقلاب با به نتیجه نرسیدن تلاشهایشان در جهت سوریه کردن ایران، نه تنها به اتحاد نرسیده بلکه در درونِ احزاب و گروهکهای اپوزیسیون شاهد شکاف و دودستگی هستیم که آخرین مورد آن اسلحه کشیدن دو جناح از حزب کومله بهروی همدیگر بود.
سالهاست که رژیم صهیونیستی با عاملیت عبدالله مهتدی بهدنبال متحد کردن کومله هستند اما اتفاقات اخیر نشان داد نه تنها این تلاشها به نتیجه نرسیده بلکه اتحادی که میان دو شاخه کومهله از یک سال پیش ایجاد شده بود حالا از بین رفته است.
این حوادث علاوه بر نشان دادن دور تازه اختلافات داخلی مانند دهه شصت، پیامهای دیگری هم دارد.
1- روز 30 خرداد ماه همزمان با سالگرد ورود منافقین به فاز مسلحانه (30 خرداد 1360) پلیس آلبانی با حمله به کمپ اشرف 3 که مقر منافقین است، سرورهای اصلی آنها بههمراه سایر وسایل الکترونیکی آنها را ضبط کرده و یک نفر از اعضای ارشد این گروهک به هلاکت رسید و تعدادی زخمی شدند. پلیس فرانسه نیز مجوز برپایی میتینگ سالانه آنها در پاریس را صادر نکرد.
دو گروهک تروریستی درست در روزهای مهم تقویمشان دچار درگیری و ضربه شدند که نشان میدهد بعد از پایان ناکامی در اغتشاشات سال قبل، روزهای سختی را در آوارگی آغاز خواهند کرد.
2- این اتفاقات در اقلیم کردستان عراق رخ داده است؛ عمر ایلخانی از سرکردگان کومله در واکنش به دست به اسلحه بردن نیروهایشان در اتفاقات اخیر به اینترنشنال گفته بود "اینجا مردم مسلحاند و کسی که چاقو بکشد، اگر اسلحه هم دست داشته باشد بهکار میبرد." در حقیقت تروریستهای تجزیهطلب تهدیدی نه تنها برای امنیت ایران بلکه برای امنیت پناهدهندگان به خود هستند و هرگاه از هر ناحیهای احساس خطر کنند دست به اسلحه خواهند شد.
این مسئله همکاری دولت عراق با ایران در پاکسازی اقلیم از احزاب تجزیهطلب کرد ایرانی و خلع سلاح آنها، در راستای توافقنامه امنیتی که اواخر سال گذشته میان دو کشور به امضاء رسید را بیش از پیش مهم نشان میدهد.