ماجرای قائم در معراج / فتنهای سختتر از گوساله سامری در آخرالزمان
در دوران پیامبر اسلام (ص) تبیین مسئله مهدویت و آخرالزمان شکل ویژهتری به خود گرفت، به گونهای که گفتمان آن در بین مردم رواج یافت و امت اسلام نسبت به جزئیات آن آگاهی یافته بودند و مدام از آن حضرت نسبت به آخرالزمان و زمان فرا رسیدن آن پرسش میکردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از زیرشاخه های بحث مهدویت، مسئله آخرالزمان است که اصل آن، در مقطعی از تاریخ غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه محقق میشود. علت شکلگیری این دوران به دلیل آن چیزی است که قرآن با عنوان «نسیان یاد خدا» از آن یاد می کند؛ به این معنا که انسان ها به جای عبودیت خدا و آبادانی آخرت، به عبودیت «غِیر» و دنیاپرستی گرایش می یابند و لهو و لعب را تا آنجا ادامه می دهند که آثار خشم خدا بر جوامع آشکار می شود. بروز فتنههای شدید جنی و انسی در عرصه های فرهنگی، اقتصادی و...، بروز جنگهای جهانی، گسترش بیماریهای ناشناخته، ظهور و بروز موجودات عجیب و آزاردهنده، قیام افراد و گروههای خونخوار همچون سفیانی و دجال، پدیدار شدن عذابهایی همچون مسخ (تبدیل ماهیت انسان به موجودی دیگر) و خسف (خالی شدن زیر پا) و در صورت کلی هر آنچه که سبب شود انسانها به استئصال و درماندگی کشیده شوند و مجبور شوند به خداوند و معنویت پناه ببرند. نمونه کوچک این درماندگی و روی آوردن بشریت به سمت خداوند را در ماجرای کرونا مشاهده کردیم.
از این جهت مسئله مهدویت و آخرالزمان به قدری اهمیت دارد که تمام انبیای الهی و ادیان آسمانی به فرا رسیدن آن هشدار انذار داده بودند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود «اِنَهُ لَم یَکُن نَبِی اِلا وَ قَد أَنذَرَ الدَجالَ أُمَتَهُ» غ یعنی هیچ پیامبری نبوده است مگر اینکه پیروانش را از دجال بر حذر داشته است. بخشهای زیادی از عهدین یعنی تورات و انجیل نیز به مسئله آخرالزمان اختصاص دارد؛ به عنوان مثال مکاشفه یوحنا آخرین کتاب از کتب «عهد جدید» مسیحیان است که به موضوع آخرالزمان اشاره دارد.
پیشگویی امام باقر (ع) از مفاسد و فتنههای آخرالزمان و راه عبور از آنهادر دوران پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز تبیین مسئله مهدویت و آخرالزمان شکل ویژهتری به خود گرفت، به گونهای که گفتمان آن در بین مردم رواج یافت و امت اسلام نسبت به جزئیات آن آگاهی یافته بودند و مدام از آن حضرت نسبت به آخرالزمان و زمان فرا رسیدن آن پرسشهایی مطرح می کردند و خداوند در قرآن نیز از این دغدغه مردم سخن گفته است. در آیه 25 سوره ملک می فرماید «وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الوَعدُ اِن کُنتُم صادِقینَ»؛ یعنی «آنها میگویند: «اگر راست میگویید این وعده چه زمانی است؟» امام حسین علیه السلام در روایتی این آیه را به مهدویت و آخرالزمان نسبت دادند.1 بنابراین بخش مهمی از زندگانی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به ویژه دوران رسالت ایشان به امر مهدویت و ظهور اختصاص داشت و بلکه باید گفت فلسفه نزول قرآن و نیز تعیین و نصب ولایت و امامت امیر مؤمنان و اهل بیت وحی در پازل مهدویت و ظهور قرار معنا پیدا می کنند. از این جهت در بین آیات موضوعی قرآن و احادیث موضوعی اهل بیت علیهم السلام، موضوع مهدویت بیشترین حجم را به خود اختصاص داده است.
حال در ادامه جهت تیمن و تبرک، به حدیثی اشاره می شود که نشان می دهد مسئله مهدویت و آخرالزمان حتی در ماجرای معراج پیامبر صلی الله علیه و آله نیز مطرح بوده است.
مفضل گوید: امام صادق از پدرانش و ایشان از امیرالمؤمنین نقل میکند رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «زمانی که مرا به آسمان سیر دادند، پروردگار عزوجل به من وحی کرد و فرمود: ای محمد، بهراستی من یک نظری به زمین کردم و تو را از آن برگزیدم و تو را پیغمبر قرار دادم و از نام خودم برای تو نامی باز گرفتم؛ لذا من محمودم و تو محمدی. سپس دوباره نظری انداختم و علی را در آن انتخاب کردم و او را وصی تو و خلیفهی تو و شوهر دختر تو و پدر ذریه تو قرار دادم و برای او هم نامی از نامهای خود برگرفتم؛ من اعلایم و او علی است و فاطمه و حسن و حسین را از نور شما آفریدم.
سپس ولایت آنها را به ملائک عرضه داشتم؛ هرکه پذیرفت، نزد من از مقربین شد. ای محمد، اگر بندهای مرا عبادت کند تا بریده شود و مانند مشک پوسیده شود و منکر ولایت آنان نزد من آید، من او را در بهشتم جا ندهم و زیر عرشم سایه نبخشم، ای محمد، دوست داری آنها را ببینی»؟ عرض کردم: بله پروردگارا. خدای عزوجل فرمود: سر بلند کن. سر بلند کردم و ناگاه انوار علی و فاطمه و حسن و حسین و علیبنالحسین و محمدبنعلی و جعفربنمحمد و موسیبنجعفر و علیبنموسی و محمدبنعلی و علیبنمحمد و الحسنبنعلی و محمدبنالحسنقائم را دیدم؛ و قائم در وسط آنها مانند ستارهی درخشنده بود. عرض کردم: پروردگارا، اینها کیانند؟ فرمود: امامان و این است قائم آنکه حلال مرا حلال کند و حرام مرا حرام کند و بهوسیلهی او از دشمنانم انتقام بکشم و او راحتِ دوستان من است و اوست که دل شیعیانت را شفا میدهد از ظالمین و جاهدین و کافرین و لات و عزی را تروتازه بیرون میآورد و آنها را میسوزاند و مردم در آن روز به آنها فریفته شوند و در آزمایش قرار گیرند سختتر از فتنهی گوساله و سامری».2
این حدیث در مجموع، پیوستگی مسئله رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و یکی از رویدادهای مهم زندگانی ایشان یعنی معراج و ولایت عترت با موضوع مهدویت و آخرالزمان را نشان می دهد. در بحث بعدی به بیان جزئیاتی از معارف این حدیث پرداخته می شود. اما به طور خلاصه آنچه که در این روایت نمود خاصی دارد، بروز فتنهای در مقطعی از آخرالزمان است که سختتر از فتنه گوساله و سامری شمرده می شود؛ ماجرایی که مربوط به دوران رسالت موسی علیه السلام است، آن هنگام که چهل روز به کوه طور رفت و در این مدت امتش با فتنه سامری، گوسالهای عجیب و سخنور را پرستش کردند. به تصریح قرآن، سامری خاک زیر پای جبرئیل را آن زمان که قوم موسی علیه السلام از دریا عبور می کردند، برداشته بود و بر آن گوساله پاشیده بود. حال، آن فتنه ای که در عصر غیبت رخ می دهد، از آن فتنه شدیدتر است.
--------------------- پاورقی: 1. قَالَ الحُسَینُبنُعَلِی علیه السلام: مِنَا اثنَا عَشَرَ مَهدِیاً أَوَلُهُم أَمِیرُالمُؤمِنِینَوَ آخِرُهُمُ التَاسِعُ مِن وُلدِی وَ هُوَ الاِمَامُ القَائِمُ بِالحَقِ یُحیِی اللَهُ بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِهَا وَ یُظهِرُ بِهِ دِینَ الحَقِ عَلَی الدِینِ کُلِهِ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُونَ لَهُ غَیبَهً یَرتَدُ فِیهَا أَقوَام وَ یَثبُتُ عَلَی الدِینِ فِیهَا آخَرُونَ فیودون {فَیُؤذَونَ} وَ یُقَالُ لَهُم مَتی هذَا الوَعدُ اِن کُنتُم صادِقِینَ أَمَا اِنَ الصَابِرَ فِی غَیبَتِهِ عَلَی الأَذَی وَ التَکذِیبِ بِمَنزِلَهًِ المُجَاهِدِ بِالسَیفِ بَینَ یَدَی رَسُولِ اللَهِ. از امام حسین (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «ما دوازده مهدی داریم. اول آنها امیرالمؤمنین علیبنابیطالب علیه السلام و آخر آنها نهمین فرزند من است، او امامی است که قیام به حق میکند؛ خداوند زمین را بعد از مردنش بهوسیلهی او زنده میکند. (روم /24) هم بهوسیلهی او دین حق (اسلام) را زنده میکند. و بر همهی ادیان غالب سازد، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند! (صف /9) او غیبتی دارد که در آن مردم بسیاری از دین برمیگردند. و گروهی دیگر بر دین حق (اسلام) ثابت باشند. برخی [از روی سرزنش] به آنها میگویند: مَتی هذَا الوَعدُ اِن کُنتُم صادِقِینَ اما آگاه باشید آنها که در غیبت وی با تحمل رنجها و تکذیب بیدینان بر عقیدهی خود ثابت میمانند، مثل کسانی هستند که با شمشیر در رکاب رسول خداجهاد کردند»! (بحارالأنوار، ج51، ص133) 2. عَن أَمِیرِ المُؤمِنِینَ (قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَهِ (لَمَا أُسرِیَ بِی اِلَی السَمَاءِ أَوحَی اِلَیَ رَبِی جَلَ جَلَالُهُ فَقَالَ یَا مُحَمَدُ اِنِی اطَلَعتُ اِلَی الأَرضِ اطِلَاعَهًً فَاختَرتُکَ مِنهَا فَجَعَلتُکَ نَبِیاً وَ شَقَقتُ لَکَ اسماً مِن أَسمَائِی فَأَنَا المَحمُودُ وَ أَنتَ مُحَمَد ثُمَ اطَلَعتُ الثَانِیَهًَ فَاختَرتُ مِنهَا عَلِیاً وَ جَعَلتُهُ وَصِیَکَ وَ خَلِیفَتَکَ وَ زَوجَ ابنَتِکَ وَ أَبَا ذُرِیَتِکَ وَ شَقَقتُ لَهُ اسماً مِن أَسمَائِی فَأَنَا العَلِیُ الأَعلَی وَ هُوَ عَلِی وَ جَعَلتُ فَاطِمَهًَ وَ الحَسَنَ وَ الحُسَینَ (مِن نُورِکُمَا ثُمَ عَرَضتُ وَلَایَتَهُم عَلَی المَلَائِکَهًِ فَمَن قَبِلَهَا کَانَ عِندِی مِنَ المُقَرَبِینَ یَا مُحَمَدُ لَو أَنَ عَبداً عَبَدَنِی حَتَی یَنقَطِعَ وَ یَصِیرَ کَالشَنِ البَالِی ثُمَ أَتَانِی جَاحِداً لِوَلَایَتِهِم مَا أَسکَنتُهُ جَنَتِی وَ لَا أَظلَلتُهُ تَحتَ عَرشِی یَا مُحَمَدُ أَ تُحِبُ أَن تَرَاهُم قُلتُ نَعَم یَا رَبِ فَقَالَ عَزَ وَ جَلَ ارفَع رَأسَکَ فَرَفَعتُ رَأسِی فَاِذَا أَنَا بِأَنوَارِ عَلِی وَ فَاطِمَهًَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ وَ عَلِیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَدِ بنِ عَلِی وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَد وَ مُوسَی بنِ جَعفَر وَ عَلِیِ بنِ مُوسَی وَ مُحَمَدِ بنِ عَلِی وَ عَلِیِ بنِ مُحَمَد وَ الحَسَنِ بنِ عَلِی وَ الحُجَهًِ بنِ الحَسَنِ القَائِمِ فِی وَسَطِهِم کَأَنَهُ کَوکَب دُرِی قُلتُ یَا رَبِ مَن هَؤُلَاءِ قَالَ هَؤُلَاءِ الأَئِمَهًُ وَ هَذَا القَائِمُ الَذِی یُحِلُ حَلَالِی وَ یُحَرِمُ حَرَامِی وَ بِهِ أَنتَقِمُ مِن أَعدَائِی وَ هُوَ رَاحَهً لِأَولِیَائِی وَ هُوَ الَذِی یَشفِی قُلُوبَ شِیعَتِکَ مِنَ الظَالِمِینَ وَ الجَاحِدِینَ وَ الکَافِرِینَ فَیُخرِجُ اللَاتَ وَ العُزَی طَرِیَینِ فَیُحرِقُهُمَا فَلَفِتنَهًُ النَاسِ بِهِمَا یَومَئِذ أَشَدُ مِن فِتنَهًِ العِجلِ وَ السَامِرِیِ.