ماجرای یک شکارچی که حافظ طبیعت شد؛ یک تغییر مسیر الهامبخش در قرقهای ایران

یکبار که برای شکار به منطقه آمده بودم، پس از اینکه شکار را زدم و هنگام فرار با محیطبان درگیر شدم که در نتیجه این درگیری محیطبان را مجروح کردم بعد از این درگیری...
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، 15 مهر، روز روستا در ایران است؛ فرصتی برای یادآوری نقش حیاتی روستاییان در حفظ فرهنگ، سنت و منابع طبیعی کشور. مردمانی که سالها با زمین، مراتع و منابع آبی انس گرفتهاند و بخش بزرگی از تولیدات کشاورزی، صنایع دستی و میراث فرهنگی را زنده نگه میدارند. اما اهمیت این روز فقط به تقدیر از تلاشهای اقتصادی و اجتماعی روستاییان خلاصه نمیشود؛ بخش اصلی آن در پیوند مستقیم زندگی روستایی با محیط زیست و حیات وحش است.
تجربه اقتصادی کردن حفاظت از حیات وحش؛ از قرقهای یزد و کرمان تا اوراق قرضه کرگدنهاروستاییان اگر در حفاظت از محیط زیست شریک شوند و منافع اقتصادی مستقیم آن را تجربه کنند، به بهترین مدافعان طبیعت تبدیل میشوند. بهرهبرداری پایدار از تالابها، گردشگری بومگردی مرتبط با حیات وحش، یا ماهیگیری مقرون به صرفه، نه تنها امنیت منابع طبیعی را تضمین میکند، بلکه رفاه و درآمد روستاییان را هم ارتقا میدهد. وقتی منافع مستقیم اقتصادی با حفاظت همراه باشد، انگیزه برای مراقبت از مراتع، جنگلها و زیستگاههای حیات وحش چند برابر میشود.
اما اگر توجهی به معیشت روستاییان نشود و نفعی از حفظ منابع نبینند، بهرهبرداری بیش از حد و تخریب محیط زیست اجتنابناپذیر خواهد بود. فشار بر مراتع، شکار غیرمجاز، برداشت بیرویه از تالابها و تجاوز به زیستگاههای حیات وحش، معمولاً محصول این شکاف اقتصادی و مدیریتی است. بدون انگیزه و منافع مستقیم، حفاظت طبیعی به یک شعار خالی تبدیل میشود و چرخه تخریب ادامه پیدا میکند.
یکی از نمونههای ملموس و الهامبخش همکاری روستاییان با محیط زیست، تجربه یک حفاظتگر قرق اختصاصی در علیآباد چهلگزی یزد است که از اهالی روستاهای اطراف همین قرق است.
وی میگوید: امروز در قرق اختصاصی مشغول حفاظت هستم و با محیطبانان همکاری میکنم. چون پیش از این شکارچی بودم، نفوذ و شناخت خوبی در میان منطقه و میان شکارچیها دارم؛ این شناخت به من اجازه میدهد اگر مورد یا نشانهای مشکوک دیدم، سریعتر و مؤثرتر به محیطبانها گزارش دهم و در شناسایی موارد تخلف کمک کنم.
این قرقبان میگوید: یکبار که برای شکار به منطقه آمده بودم، پس از اینکه شکار را زدم و هنگام فرار با محیطبان درگیر شدم که در نتیجه این درگیری محیطبان را مجروح کردم. پس از اینکه از چنگ او گریختم فرارم موفق نبود و دیگر محیطبانان من را گرفتند. پس از آن بود که مسیر زندگی من از شکارچی به حفاظتگر تغییر کرد. امروز خوشبختانه مشکل شکار در منطقه و در قرق از گذشته خیلی کمتر شده چرا که خودمان پای کار هستیم. بیشتر قرقبانان اهالی همین روستاهای اطراف هستند و مردم نیز که میبینند فرزندشان سر کار رفته و ذینفع حفاظت شدهاند، خودشان حواسشان به منطقه هست.