مرز باریکی است میان جنون و نبوغ
او خوب میداند چگونه باید جوانه امید را در تاریکترین روزها زنده نگه داشت چرا که از طوفانهای سهمگین گذشته است و میداند زندگی آدمی هر لحظه ممکن است دستخوش تغییری غیر منتظره شود.
حدود 20 سال پیش که علیرضا کوشک جلالی یکباره با خبر شد دچاری بیماری «ام اس» شده است، تنها دو راه حل پیش روی خود دید؛ تسلیم شود یا سعی کند دریچههای تازهای به روی خود بگشاید. او البته دومی را انتخاب کرد و مشق کردن همین شیوه سبب شد تا در دوران کرونا هم از پای نیفتد. به گزارش ایسنا، اهل تئاتر علیرضا کوشک جلالی را خوب میشناسند. هنرمند ایرانی مقیم آلمان که در این سالها مدام در رفت و آمد بوده و نمایشهای گوناگونی را روی صحنه برده و کارگاههای آموزشی مختلفی را در شهرهای گوناگون ایران برپا کرده است. او در کوران روزهای کرونایی در آلمان به سر میبرد و با وجود خانهنشینی اجباری، مدام مشغول تلاش و تکاپو است. این هنرمند روز 28 تیر یک جلسه نمایشنامهخوانی در تئاتر نورنبرگ آلمان داشت و نمایشنامه تازهاش «بودن یا نبودن یا اصلا نبودن» درباره زندگی کرونایی نمایشنامهخوانی شد. به انگیزه برگزاری این جلسه نمایشنامهخوانی، گپ و گفتی با او داریم درباره روزگار کرونایی و اینکه چگونه میتوانیم در چنین دورهای همچنان امیدوار خود را حفظ کنیم. این هنرمند به ایسنا میگوید: حدود 20 سال پیش ناگهان با خبری فاجعهآمیز رو به رو شدم؛ بیماری لاعلاجی گرفته بودم و حالا دو راه پیش روی خود میدیدم؛ یا باید تسلیم این بیماری میشدم یا اینکه دریچههای تازهای درون خودم کشف میکردم تا بتوانم زنده بمانم.
قطعا او راه دوم را برگزید و آنچه این راه دوم برایش به ارمغان آورد، حاصلی شگفتانگیز داشت که خود این گونه توصیفش میکند: حجم کارهایم خیلی بیشتر از قبل بیماری شد. البته که ناچار شدم سیستم زندگیام را عوض کنم و بیشتر در خانه بمانم. برای راه رفتن مشکل پیدا کردم و حالا به شیوهای دیگر حرکت میکنم. روش کارم هم تغییر کرد. بازیگران در خانه من تمرینها را انجام میدادند و آخرین هفته به سالن میرفتیم که در مکان اجرا تمرین کنیم. نسبت به پیش از بیماری باید کارهای بیشتری انجام بدهم. او درباره امیدوار ماندن در دوران کرونا هم توضیح میدهد: کرونا که قوز بالا قوز بود ولی آن را هم به بستری برای کارهای دیگر تبدیل و بیشتر فعالیتم را به فضای مجازی و آنلاین منتقل کردهام. دیدم حالا که دری بسته شد، باید دریچهای دیگر گشود. این هنرمند اما مانند بسیاری از ما آرزوی روزی را دارد که کرونا شرش را از جهان کم کند. او میگوید: امیدوارم این شرایط به پایان برسد. امیدوارم دوباره راه بروم ولی تا زمانی که این اتفاقها نیفتاده، با غصه خوردن و زار زدن، آدم فقط خود و اطرافیانش را آزار میدهد. کوشک جلالی که اجرای نمایش هایش همچون «پستچی پابلو نرودا»،«خدای کشتار» و «موسیو ابراهیم» در ذهن تماشاگران تئاتر ایران خاطره انگیز است، باور دارد که در دوران سخت، آدمها خود واقعیشان را بیشتر نشان میدهند. بعضی خیلی زود دل افسرده میشوند و خود را میبازند و بعضی امید خود را حفظ میکنند. او ادامه میدهد: مرز باریکی است میان جنون و نبوغ. آدمهای امیدوار در این شرایط سرچشمههای جدیدی مییابند و اوج میگیرند. همه چیز بستگی دارد به عشقی که به زندگی دارید. هر چند خیلی سخت است بخصوص با شرایط اقتصادی بسیار پیچیدهای که وجود دارد. امیدوار ماندن در میان سختیها آن هم وقتی غم نان در بین باشد، خیلی دشوار است ولی امید داشتن در همین شرایط هم، بستگی به روحیه تک تک افراد دارد.
او با ارایه توضیحاتی درباره شرایط مردم آلمان در دوران کرونا اضافه میکند: اینجا هم با اینکه شرایط اقتصادی خوب است بخشی از مردم دلسرد میشوند ولی برخی دیگر به کار و تلاش ادامه میدهند.
کوشک جلالی درباره تاثیر کرونا بر خلق نمایشنامههای تازه توضیح میدهد: مسایل هیچ فرقی نکرده است. در هر دورهای فاجعهای بوده؛ طاعون، جنگ جهانی و... در دورههای مختلف خطرات گوناگونی زندگی بشر را تهدید میکند و هنرمندان متناسب با آن دوره، نسبت به آن واکنش نشان دادهاند. در دوران کرونا، نحوه برخورد تماشاگر و بازیگر در تئاتر آسیب میبیند چراکه فاصله اجتماعی به زنده بودن تئاتر ضربه میزند.
او البته به این موضوع هم اشاره میکند: با این حال خود من دریچههای جدیدی کشف کردم. هنرجویانی در سراسر دنیا در کلاسهای آنلاین من شرکت کردند چون معلوم نیست کرونا تا کی ادامه پیدا کند، کلاسهایم را به صورت آنلاین برگزار میکنم و بدین ترتیب ارتباطاتم خیلی گستردهتر از قبل شده. حالا هنرجویانی از سراسر دنیا در کارگاههای آموزشی من شرکت دارند و این بسیار شوق انگیز و بخش مثبت این بحران است چون به هر حال هر پدیدهای وجوه مثبت و منفی دارد هر چند دوست دارم کرونا زودتر برود ولی وقتی در شرایط بدی هستیم، باید از بدترین شرایط، بهترین استفاده را ببریم. او در پایان صحبتش تاکید میکند: میدانم از این دوران گذر میکنیم ولی تلاش میکنم عشق به زندگی و امید به آینده را بخصوص به جوانان ببخشم با اینکه ممکن است خودم از یکسری جهات نومید باشم. نمایشنامه «بودن یا نبودن یا اصلا نبودن» با نقشخوانی بازیگران آلمانی روز شنبه 18 ژوییه (28 تیر) به زبان آلمانی در تئاتر «لوفت» شهر نورنبرگ آلمان، نمایشنامهخوانی شد. قرار است بزودی بخشهایی از این نمایشنامه که به زبان فارسی ترجمه شده، از سوی مجله «نمایش» در کرمان منتشر شود. انتهای پیام