مسلمین بهائیت را یک انحراف اعتقادی و فرقه ضاله می دانند
قم - مرجع تقلید شیعیان گفت: آئین بهایی از ابتدای شکلگیری در میان همه مسلمانان و نه تنها شیعیان، به عنوان یک انحراف اعتقادی و فرقه ضاله شناخته شده است.
قم - مرجع تقلید شیعیان گفت: آئین بهایی از ابتدای شکلگیری در میان همه مسلمانان و نه تنها شیعیان، به عنوان یک انحراف اعتقادی و فرقه ضاله شناخته شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیام آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید شیعیان به نشستی درباره بهائیت به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
تاریخ بشر در کنار ظهور ادیان الهی و پیامبران راستین، شاهد پیدایش مذاهب و فرقههای باطل نیز بودهاست و کتابهای ملل و نِحَل مشحون است از سرگذشت جریانهای گمراه کننده به نام دین، بدیهی است شناخت ریشههای این مذاهبِ ناروا برای کسانی که در جستجوی حقیقت اند سودمند و حتی ضروری است.
کسانی که با تاریخ فرهنگی و سیاسی دو قرن اخیر ایران اندک آشنایی دارند، از چگونگی شکلگیری فرقهای که امروزه با عنوان بهائیت فعالیت میکند، باخبرند. زمینههایی اجتماعی و دینی پیدایش این فرقه و رویدادهای سیاسی مرتبط با آن و مداخلات جانبدارانه حکومتهای استعماری از سران و گردانندگان آن و نیز مجموعه باورها و مدَعیاتشان، در کتابها و مقالات و رسالههای پرشمار تحقیقی دانشمندان و علمای بصیر، بررسی و نقادی شدهاست.
بنیانگذار بهائیت، میرزا حسینعلی نوری، معروف به بها الله که این فرقه نیز نام خود را از همین لقب او گرفتهاست، در شمار نخستین گروندگان به سیدعلیمحمد شیرازی، معروف به باب بود، کسی که ابتدا خود را باب امام دوازدهم شیعه خواند و سپس مدعی شد همان امام دوازدهم است.
او پس از برپا کردن چند جنگ داخلی در ایران، به دستور امیرکبیر، صدراعظم حکومت قاجار، دستگیر و زندانی شد. در این میان میرزاحسینعلی همراه با چند تن دیگر، اجتماعی گسترده از بابیان را در منطقهای به نام بدشت به بهانه تلاش برای رهایی باب از زندان فراهم آورد. اما در این اجتماع سخن از نسخ شریعت اسلام به میان آمد و بانویی از پیروان باب به نام قره العین «بدون حجاب، با آرایش و زینت» به مجلس وارد شد و حاضران را مخاطب ساخت که امروز «روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شد».
این اقدام هنجار شکنانه، واکنش مردم روستاهای اطراف را برانگیخت و در نتیجه میرزاحسینعلی در راه بازگشت مورد اعتراض قرار گرفت و به سختی از این غائله نجات یافت. سپس در پی اعدام باب و انتخاب برادر میرزاحسینعلی به جانشینی وی، حوادث به گونهای خاص رقم خورد و ماجرای نقشه قتل شاه قاجار پیش آمد. یکی از متهمان این جریان، میرزاحسینعلی نوری بود و همین امر موجب شد که وی ملزم به ترک کشور شود. در همین رویداد نشانههای دخالت حکومت استعماری روس و حمایت آن دولت از شخص نوری آشکار شد.
دومین حادثه تیراندازیِ بابیان به ناصرالدین شاه بار دیگر نقش میرزاحسینعلی نوری در طراحی این سو قصد را آشکار کرد و به رغم حمایت آشکار سفارت روس، او به همراه پیروان باب، برای همیشه از ایران تبعید شد و در بغداد اقامت گزید و برای چند سال عملاً رهبری جریان بابیه را در دست گرفت.
در همان سالهای اقامت در بغداد بود که مخفیانه دعوی «مَن یُظهِرُه اللهی» کرد و خود را «موعودیان» خواند، که به منازعات و درگیریهایی بین او و برادرش انجامید. او این ادعا را سپس آشکارا او رسماً اعلام کرد و از آن پس به دستور دولت عثمانی، که بابیان را موجب بروز ناآرامیهایی در شهرها میدیدند، در قلعهای واقع در عکا استقرار یافت.
میرزاحسینعلی به اعلام «من یظهره اللهی» اکتفا نکرد و با ارسال نامههایی برای سلاطین و رهبران دینی و سیاسی جهان ادعاهای گوناگون خود را مطرح ساخت که بارزترین آنها ادعای ربوبیت و الوهیت و نیز آوردن شریعت جدید بود. او در الواحی که صادر کرد و در منشآتی که نوشت و در اشعاری که سرود، بارها درباره خود تعبیراتی چون خدای خدایان، آفریدگار جهان، کسی که «لم یلد و لم یولد» است، خدای تنهای زندانی، معبود حقیقی، رب ما یُری و مالایُری به کار برد. همین ادعا را جانشینانش نیز درباره وی ترویج کردند، و درنتیجه پیروانش به خدایی او باورمند شدند و قبر او قبله آنان شد.
جانشینان نوری که خود درگیر منازعاتی بودند، سرانجام موفق به تثبیت فرقه بهایی شدند و به دلایل مختلف، اشخاصی را در نقاط مختلف دنیا به خود جذب کردند. آنان ابتدا فرقه خود را یکی از فرق اسلام میخواندند ولی به تدریج مدعی دین جدید شدند. همچنانکه امروزه نیز تشکیلات بهایی را یک دین معرفی میکنند. در همین زمان بود که دولت عثمانی فروپاشید و رژیم اشغالگر اسرائیل در فلسطین تأسیس شد و این رهبر بهائیان بود که رسماً با آنان همکاری و سپس تأسیس حکومت را تأیید و برای آن دعا کرد. از آن پس، تشکیلات بهایی مورد حمایت همان حکومت قرار گرفت.
ادعای رسالتِ رهبران آئین بهایی نیز ادعایی باطل و غیرقابل اثبات بود
مذهب بشر ساخته بهائیت با سفر دومین رهبرشان، عباس افندی معروف، عبدالبها، به اروپا و آمریکا تحول دیگری یافت و او تعالیم رسمی دوران جدید را به عنوان تعالیم این دین مطرح ساخت، تعالیمی که برگرفته از مبانی آن زمانِ تجدد در مغرب زمین بود. در این مجال کوتاه نمیتوان همه آنچه را که به این فرقه مرتبط است بیان کرد. اما باید توجه داشت که آنچه امروزه به عنوان تعالیم دین بهایی معرفی میشود، گردآوری شده گزیدهها و التقاطاتی است از مکاتب مختلف قدیم و جدید و نیز ادیان گوناگون که تشکیلاتی به نام بهائیت آن را مدیریت میکند.
آئین بهایی از ابتدای شکلگیری، در میان همه مسلمانان و نه تنها شیعیان، به عنوان یک انحراف اعتقادی و فرقه ضاله شناخته شد؛ ادعای قائمیتِ سیدعلیمحمد باب با توجه به احادیث قطعی پذیرفته نبود. اوصاف «مهدی» در احادیث اسلامی به گونهای تبیین شده که راه هرگونه ادعای دروغین را بسته است. ادعای میرزاحسینعلی نوری درآوردن دین جدید نیز تأیید نشد، چرا که همه مسلمانان، خاتمیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم را مسلم میدانند و هر گروهی که این اصل را نپذیرد، از نظر مسلمانان، از اسلام جدا شده است و به هیچ روی نباید خود را برآمده از اسلام بداند.
ادعای رسالتِ رهبران آئین بهایی نیز ادعایی باطل و غیرقابل اثبات بود و مبلغان بهایی هیچگاه در اثبات این مدعا موفق نبودند و حتی بسیاری از مبلغان آنان، سرانجام مستبصر شدند و از این فرقه ضاله به آغوش اسلام بازگشتند. اینجانب، ضمن تقدیر از برگزار کنندگان این نشست علمی، امیدوارم سخنرانان محترم با ارائه مقالات عالمانه ارزشمند و روشنگرانه توفیق یابند تا حقایق را روشن کنند و ان شاءالله موجب استبصار کسانی شوند که به خطا به این گروه پیوسته اند.