ملیشدن صنعت نفت از رهبری روحانیت تا خوشخیالی مصدق در اعتماد به آمریکا
ملیشدن صنعت نفت نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم ایران برای نجات سرمایههای ملی و قطع دست غارتگران از منابع نفت ایران بود اما دیری نپایید که این دستاورد مهم با خوش خیالی مصدق در اعتماد به آمریکا و فاصله گرفتنش از آیتالله کاشانی و بدنه اجتماعی نهضت در چشم برهمزدنی مضمحل شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ تاریخ معاصر به ویژه در یک قرن اخیر برای ما ایرانیان گرهخوردگی عجیبی با صنعت نفت دارد، سحرگاه پنجم خرداد سال 1287 خورشیدی، مته حفاری در چاه شماره یک مسجد سلیمان، به نفت رسید. این واقعه به عنوان نخستین فوران نفت در ایران و خاورمیانه که جنبه اقتصادی داشت و استحصال نفت را به صورت تجاری ممکن می ساخت، در تاریخ ثبت شد.
دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم نداشت؛ اما کاشفان آن بهخوبی میدانستند به چه ثروتی در ایران دستیافتهاند و پایههای استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند، شرکتهای خارجی سالها سرمایه مردم ایران را به تاراج بردند و دولتهای وقت ایران هیچگونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق مردم انجام ندادند.
غارت منابع ایران در سکوت حکومت پهلوی ادامه داشت تا اینکه تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در روز 29 اسفندماه سال 29 نقطه عطفی را در تاریخ سیاسی، اقتصادی و مبارزات مردم ایران برای نجات سرمایههای ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان رقم زد.
زمانی که قرارداد الحاقی گس - گلشاییان به منظور کشف و استخراج نفت ایران توسط شرکتهای نفتی انگلیسی جهت تصویب به مجلس بردند با مخالفت عده ای از نمایندگان مجلس و علماء به ویژه آیت اللَه کاشانی و مردم روبرو شد. پافشاری های سپهبد رزمآرا نخست وزیر پهلوی، این لایحه را بار دیگر به مجلس برد و او که تصویب آن را مشکل یافت، قصد کودتا کرد. اما یک روز قبل از اجرای کودتا، توسط خلیل طهماسبی از گروه فداییان اسلام ترور شد.
پس از ترور رزم آرا و در پی اعلام آیت اللَه کاشانی مردم به این قرارداد اعتراض کرده و خواهان ملی شدن نفت ایران شدند تا سرانجام مجلس به ملی شدن صنعت نفت ایران، رأی مثبت داد و در 29 اسفند 1329 مقرر شد که کلیه عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری نفت در دست دولت قرار گیرد.
می توان گفت بعد از انقلاب مشروطیت دومین تند باد دگرگونی اجتماعی در ایران نهضت ملی شدن نفت و تحولات مربوط به آن است. جنبش ملی شدن صنعت نفت، مهمترین حرکت ضد استعماری در دهه 1330 شمسی در منطقه خاورمیانه بود که عوامل متعددی در این پیروزی نقش آفرینی کرده اند چنان که می توان گفت که با ائتلاف همه نیروهای مذهبی و ملی، گروههای سیاسی و متحد در برابر استعمار و استبداد، ملی شدن صنعت نفت تحقق یافت.
دراین میان نمی توان به راحتی از ایفای نقش مهم و حساس روحانیت گذشت، نقش آیت الله کاشانی، اقدامات نواب و فدائیان اسلام، فتواهای مراجع و علما از جمله نمونه اقدامات روحانیت در این دوران بود.
فصل مهم زندگی آیتالله کاشانی در ملی شدن صنعت نفت ایران رقم خورد. وی معترض به غارت نفت ایران توسط انگلیسیها بود. از سوی دیگر دکتر مصدق نیز در پی رهائی مالکیت اجنبی از منایع زیرزمینی ایران چه در شمال و چه در جنوب کشور بود و همین دیدگاهها موجب نزدیک شدن رهبران نهضت به یکدیگر و اتحاد آنان شد.
شعار آیتالله کاشانی در این راستا «نفت ایران متعلق به ملت ایران است» بود که این شعار مکمل گفتار جبهه ملی یعنی «صنعت نفت ایران باید ملی شود» بود. اگر چه در مسیر ملی شدن نفت نیروهای مختلفی اعم از ملیگراها، روشنفکران، روحانیون، مذهبیها، بازار و... نقش داشتند اما موتور محرکه نهضت که عامل به صحنه آوردن مردم بود، حضور شخصیتی مانند آیتالله کاشانی بود.
آیتالله کاشانی روحانی مبارزی بود که علاوه بر رهبری مردم در جریان نهضت ملی نفت ایران مبارزات مستمر و خستگیناپذیرش در مقابله با استبداد و استعمار انگلیس از وی چهرهای محبوب و مردمی ساخته بود.
رهبر معظم انقلاب 19 دیماه 95 در دیدار با مردم قم در رابطه با نقش آیتالله کاشانی در همراه کردن مردم با نهضت ملی شدن نفت میفرمایند: «نهضت ملی شدن صنعت نفت؛ ببینید اینها تاریخ است. اینکه من مدام میگویم تاریخ را بخوانید، در تاریخ تأمل کنید، برای اینها است. اگر علما نبودند و انگیزهی دینی نبود، قطعاً نهضت ملی شدن صنعت نفت پیش نمیرفت؛ این را همه بدانند... مردم به خاطر دین آمدند.»
چرا نهضت ملی شدن صنعت نفت شکست خورد؟
آیت االله کاشانی با برگزاری اجتماعات مردمی و هدایت گروههای مبارز، شاه و دولت را مجبور به پذیرش خواسته نمایندگان مجلس و ملی شدن صنعت نفت کرد، از دیگر فعالیت های آیت الله کاشانی پس از ملی کردن صنعت نفت و در حمایت از دولت مصدق بود که حمایت قاطبه ملت ایران را نیز به دنبال داشت؛ هر چند به علت سیاست های غلط و اشتباه مصدق این انقلاب عظیم با کودتای آمریکایی 28 مرداد به شکست انجامید زیرا در مراحل پایانی آن، علیرغم تلاش های آیت الله کاشانی با سوء تدبیر دکتر مصدق دین از سیاست جدا شد و این از مهم ترین عوامل شکست آن بود.
پس از کودتای 28 مرداد نخستوزیر جدید فضلالله زاهدی علاوه بر آمریکاییها روابط با دولت انگلیس را که در زمان مصدق قطعشده بود از سر گرفت و استعمارگران انگلیس و آمریکا با بهره گرفتن از حمایتهای رژیم شاه، قراردادی از سوی کنسرسیومی متشکل از 16 شرکت نفت اروپایی و آمریکایی را در شهریورماه سال 33 به ایران تحمیل کردند و غارت نفت ایران بار دیگر ازسر گرفته شد و عملاً قانون ملی شدن صنعت نفت به بایگانی سپرده شد تا همه امور این صنعت از اکتشاف تا حفاری و کنترل چاههای نفت و استخراج و پالایش آن و صدور آن در انحصار متخصصان خارجی و شرکتهای بزرگ نفتی غربی قرار گیرد.
دستاورد مهم ملی شدن صنعت نفت با اقدامات نا بهجای دولت مصدق و هوادارانش و فاصله گرفتن از آیتالله کاشانی و بدنه اجتماعی نهضت در پی کودتای 28 مرداد 1332 و بازگشت مجدد شاه به کشور تدریجاً از بین رفت و غارت منابع نفتی کشور در قالب «کنسرسیوم» ادامه یافت تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی، دست همه استعمارگران از کشور قطع شد.
رهبر انقلاب همچنین در 20 مهرماه 90 در جمع مردم کرمانشاه جدایی از مردم را عامل ناکامی نهضت ملی شدن نفت عنوان کردند و فرمودند: «در قضیهی صنعت نفت و ملی شدن نفت هم در اول دههی 30 شمسی در کشورمان، مردم عامل بودند، مردم مؤثر بودند، حضور آنها موفقیت آور بود؛ لیکن دیری نپائید که از مردم جدا شدند، به مردم پشت کردند؛ کودتای آمریکائی آمد امور را قبضه کرد و کشور را مجدداً به استبداد کشاند.»
اما کودتای 28 مرداد سال 32 که از اتفاقات مهم در تاریخ پر فراز و نشیب ایران پیش از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی است، در دل خود درسهای بزرگی را جایداده است، اعتماد به آمریکا از سوی مصدق و سپس ضربه خوردن از این اعتماد موجب شد تا نخستوزیر وقت یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخی درصحنه سیاست ایران را مرتکب شود و درنتیجه علاوه بر از دست رفتن پیروزی بزرگ ملی کردن صنعت نفت آمریکاییها بر کلیه امور داخلی ایران تسلط پیدا کنند.
این کودتا نتیجه خوشخیالی مصدق در اعتماد به آمریکاییها بود، او فکر میکرد برای کنار زدن استعمار انگلیس میتوان از استعمار آمریکا استفاده کرد درصورتیکه همان موقع آیتالله کاشانی به مصدق تأکید کرد: «اینها باهم شریک هستند و ما هیچ نیازی نداریم که برای به دست گرفتن اختیار صنعت نفت خودمان آمریکاییها کمک بگیریم، آمریکاییها به دشمن ما کمک نکنند کمک کردنشان به ما پیشکش»
در هر صورت اما ملی شدن صنعت نفت بهعنوان میراثی ماندگار از مقاومت مردم، علما و سیاستمدارانی است که به دنبال سعادت ملت خویش بودند، و این مهم علیرغم اینکه در آن مقطع به دلیل خوشبینی مصدق و همفکرانش به بیگانگان به نتیجه دلخواه منجر نشد اما در تاریخ مبارزات ضد استعماری جهان ماندگار شد، این تجربه تاریخی را به یاد داشته باشیم تا بدانیم که در همدلی چه دستاوردهای شیرینی است، همچنین اختلاف، تفرقه و نگاه خوشبینانه به دشمن چه آثاری دارد.
انتهای پیام /