مهمترین تصمیم تاکتیکی اسکوچیچ در قطر / آزمون و طارمی؛ یاقوت و زمرد در یک انگشتری
سردار و مهدی؛ چگونه میتوان دو پادشاه را در یک اقلیم گنجاند؟
به گزارش ورزش سه، سردار آزمون و مهدی طارمی، تأثیرگذارترین بازیکنان حال حاضر تیم ملی فوتبال ایران، در ماجرای مسائل مربوط به برکناری دراگان اسکوچیچ در دو سمت متفاوت ماجرا قرار گرفتند و به نظر میرسد رابطهی این دو روی به سردی گراییده است. آیا تداخل پست های این دو در شکلگیری این اتفاقات مؤثر بوده است؟
* دو ستاره، دو مهاجم نوک و دو الماس حاضر فوتبال ایران؛ مهدی طارمی و سردار آزمون. این دو در چند وقت اخیر تبدیل به دو سوی ماجرایی شدند که دود آن بیش از هر چیز، در چشم تیم ملی فوتبال ایران فرو رفته و خواهد رفت. سردار آزمون سردمدار بازیکنانی بود که موج اول استوریها را در حمایت از دراگان اسکوچیچ در فضای مجازی منتشر کردند، اما مهدی طارمی در دستهی دوم بازیکنانی قرار داشت که از شرایط فعلی تیم ملی ابراز نارضایتی کرده و عملاً جوابیهای را به استوری آزمون و دوستان صادر کردند. اختلافات این دو هر چه جلوتر رفتیم و مصاحبههای بعدی مهدی طارمی با رسانههای مختلف صورت گرفت، علنیتر هم شد. اما آیا امکان دارد بخشی از مشکلات این دو، نشأت گرفته از تداخل پستهایشان در چند وقت اخیر باشد؟ اگر مسئله این باشد، راهکار اتخاذشده از سوی کادرفنی تیم ملی ایران چه میتواند باشد؟
در همهی این سالها، طارمی و آزمون گلهای زیادی را با همکاری یکدیگر چه در دوران کارلوس کیروش و چه در دوران دراگان اسکوچیچ به ثمر رساندهاند،
تک گل زیبای ایران در بازی رفت با امارات که روی همکاری دو نفرهی عالی مهدی و سردار به دست آمد.
گل دوم ایران مقابل عراق که روی پاس طلایی آزمون برای طارمی و ضربهی تمامکنندهی مهدی به دست آمد.
اما در 6 بازی آخر تیم ملی در مقدماتی جام جهانی همواره یکی از این دو غایب بوده و دیگری در پست نوک خط حملهی تیم ملی ایران قرار گرفته است.
گل اول ایران به سوریه در بازی برگشت روی فرار دیدنی سردار در فضای بین مدافعان حریف؛ در روزی که طارمی به دلیل حواشی ایجاد شده با سرمربی تیم ملی در لیست ایران حضور نداشت.
گل اول ایران به لبنان در بازی برگشت، روی پاس طلایی کنعانی و ضربهی تمامکنندهی آزمون؛ در روز غیبت طارمی به دلیل عدم آمادگی.
این در حالیست که در سایر بازیهایی که این دو بهصورت همزمان در ترکیب تیم ملی قرار گرفتهاند، (بهجز بازی رفت با کره جنوبی که تیم ملی با آرایش 2-4-4 به زمین رفت) طارمی به پست وینگر چپ منتقل شده است. مسئلهای که به نظر نمیرسد چندان مورد علاقهی مهاجم بوشهری باشد. طارمی فصل گذشته در تیم پورتو هم 4 دیدار را در پست وینگر چپ تجربه کرد و اتفاقاً آمار خوب 4 گل و 3 پاس گل را هم از خود بر جای گذاشت، اما تعداد بازیهای کم طارمی در این پست در تیم پورتو نشان میدهد سرژیو کونسیسائو به عدم تمایل طارمی برای بازی در پست وینگر چپ آگاه است و او را در این منطقه بازی نمیدهد. تصویر زیر آمار کلی باشگاهی طارمی را در پستهای مختلف نشان میدهد.
آمار کلی باشگاهی مهدی طارمی در پستهای مختلف؛ میبینید که او تنها 8 بار در پست وینگر چپ به کار گرفته شده، اما 34 بار به عنوان مهاجم سایه در زمین حاضر بوده است.
تصویر زیر هم آمار کلی باشگاهی سردار آزمون را در پستهای مختلف نشان میدهد.
آمار کلی باشگاهی سردار آزمون؛ میبینید که او تنها 6 بار در پستی غیر از مهاجم نوک بازی کرده که حاصل آن تنها 2 گل بوده است.
تیم ملی فوتبال ایران در دوران دراگان اسکوچیچ اغلب از آرایشهایی استفاده کرده که یک مهاجم نوک را در ترکیب خود میدیده است (3-3-4، 1-4-1-4 و 1-3-2-4). بنابراین یکی از بین طارمی و سردار باید به پست وینگر چپ منتقل میشده است. همانطور که از آمار های بالا هم برمیآید، آزمون به مراتب بازیهای کمتری را نسبت به طارمی در پستی غیر از مهاجم نوک تجربه کرده است و حاصل این بازیها هم تنها 2 گل بوده است. ضمن این که در دوران کارلوس کیروش هم طارمی در پست وینگر چپ و راست بارها به کار گرفته شد و اتفافاً وظایف دفاعی بیشتری هم نسبت به دوران اسکوچیچ برای حمایت از مدافع کناری پشت سر خود داشت؛ بنابراین تصمیم دراگان مبنی بر استفاده از طارمی به جای سردار در پست وینگر چپ منطقی به نظر میآید.
حضور مهدی طارمی در پست وینگر در بازی با اسپانیا؛ میبینید که مهدی تا محوطهی جریمهی خودی هم عقب آمده است تا فضای پشت سر رامین رضاییان را پوشش دهد.
اما آن سوی میدان، باید قبول کرد که بهترین نمایشهای ماههای اخیر طارمی در ترکیب تیم ملی در دو بازی رقم خورد که به عنوان تک مهاجم در زمین بود و دو گل سهامتیازی را مقابل عراق و امارات در تهران به ثمر رساند.
فرار مهدی طارمی از فضای بین مدافعان عراق منجر به رقمخوردن تک گل سهامتیازی ایران در این دیدار میشود؛ گلی که در فاز انتقال از دفاع به حمله به دست آمد.
در صحنهی گل ایران به امارات میبینید که قلیزاده، وینگر چپ ایران، در فضای پشت طارمی، مهاجم نوک ایران، جایگیری کرده است؛ این در حالیست که اگر آزمون در ترکیب بود، احتمالاً این طارمی بود که باید به جای قلیزاده در آن فضا قرار میگرفت و شاید نمیتوانست این گل سه امتیازی را به ثمر برساند.
زمانی که طارمی در پست مهاجم نوک به کار گرفته میشود، آزادی عمل بیشتری دارد و میتواند عقب آید و در بین خطوط حریفان از مدافعان و هافبکهای ما توپ دریافت کند. در مواقع لازم هم جای خود را با یکی از وینگرها عوض میکند و در گوشههای زمین به انجام کارهای ترکیبی کمک میکند. همچنین حضور طارمی در پست مهاجم نوک باعث میشود او درگیر وظایف دفاعی کمتری شود؛ اینگونه در هنگام انتقال تیم ملی از فاز دفاع به حمله، هم انرژی بیشتری دارد و هم در فضاهای مناسبتری برای فرار کردن قرار دارد.
بله، مهدی طارمی، در نوک خط حملهی تیم ملی ایران خوش حالتر است!
هیتمپ مهدی طارمی در بازی با برگشت با عراق به خوبی گویای این ماجراست که حضور او در پست مهاجم نوک چه آزادی عمل زیادی به او برای سرک کشیدن به نقاط مختلف زمین میدهد.
راهکار نهایی چیست؟ در چند وقت اخیر و در دو تیم پورتو و بایرلورکوزن اتفاقات تاکتیکی افتاده است که میتواند برای کادرفنی تیم ملی هم جذاب باشد. در بازی تیم بایرلورکوزن در جام حذفی آلمان که با شکست 4-3 این تیم و البته 2 پاس گل سردار آزمون همراه شد، الماس گنبدی فوتبال ایران در پست هافبک پشت مهاجم و در آرایش 1-3-2-4، پشت پاتریک شیک بازی کرد. اتفاقی که در دو بازی دوستانهی قبلی لورکوزن مقابل اودینزه و پاناتینایکوس یونان هم تکرار شده بود تا به نظر برسد جرارد سیوانه برای فصل بعد روی استفاده از آزمون در این پست نظر جدی دارد. نکتهی جالب آن جاست که سردار فصل گذشته هم در چندین مسابقه و از جمله بازی با گروترفورث (که سردار در آن 1 گل زد و 1 پاس گل داد) در همین پست به میدان رفته بود.
حضور سردار آزمون در پست هافبک پشت مهاجم در بازی با گروترفورث و پاس گلی که او از بازی در فضای بین خط دفاع و هافبک حریف ارسال میکند.
اما چند کشور آنطرفتر، در جنوب اروپا و کشور پرتغال، مهدی طارمی در اولین بازی رسمی پورتو در سوپر کاپ پرتغال مقابل توندلا، عملکرد چشمگیری داشت و موفق شد 2 گل به ثمر رسانده و تأثیر غیرقابلانکاری روی دیگر گل پورتو داشته باشد. این اتفاق در حالی افتاد که طارمی در این دیدار در ترکیب 2-4-4 لوزی کونسیسائو، با اوانیلسون در نوک حمله زوج شده بود. حضور طارمی به عنوان یکی از دو مهاجم به او این آزادی عمل را میداد تا با خیال راحت عقبتر آید و در فضای بین خط دفاع و هافبک حریف صاحب توپ شود.
حضور مهدی طارمی در پست مهاجم نوک و زوج شدن او با اوانیلسون در بازی با توندلا؛ در این صحنه طارمی توپ را در فضای بین خط دفاع و هافبک حریف دریافت میکند، به سمت دروازه حرکت میکند و گل سوم را به ثمر میرساند. دریافت توپ در این فضا، یکی از علایق اصلی مهدی طارمیست!
حال تغییراتی مشابه این میتواند در ترکیب تیم ملی ایران هم بیفتد تا دیگر مهدی طارمی مجبور نباشد در پست وینگر چپ به میدان رود یا دراگان اسکوچیچ مجبور به گرفتن تصمیم پرریسکی مثل نیمکتنشین کردن یکی از این دو فوق ستاره و قرار دادن دیگری در نوک خط حمله شود. ایران میتواند همانند اتفاقی که در پورتو برای زوج طارمی - اوانیلسون افتاد یا حتی در موارد محدودی در لورکوزن برای زوج شیک - آزمون افتاده، طارمی و آزمون را با هم زوج کرده و از یکی از دو آرایش 2-4-4 خطی یا لوزی بهره برد. راهکار دیگر که به نظر به ایدههای تاکتیکی اسکوچیچ نزدیکتر میرسد (زیرا در چند بازی از این آرایش استفاده کرده است) استفاده از آرایش 1-3-2-4 و قرار دادن یکی از بین طارمی و آزمون در پست هافبک پشت مهاجم و دیگری در پست مهاجم نوک است. تجربیات چند وقت اخیر آزمون در پست هافبک پشت مهاجم نشان داده او هم توان بازی را در این پست دارد و از آن طرف مهدی طارمی هم با بازی در این پست میتواند مشکل کمبود آزادی عمل را برای خودش حلشده ببیند و در فضای محبوبش، بین خط دفاع و هافبک حریف، صاحب توپ شود. اگر دراگان اسکوچیچ به دنبال هیچ یک از این راهکارها نرود، باید طارمی را متقاعد کند تا با همان تعهد دوران کارلوس کیروش در پست وینگر چپ برای تیم کار کند؛ مصمم در کارهای دفاعی و خطرناک در کارهای تهاجمی؛ در حالتی غیر از تمامی موارد بالا، ممکن است رابطهی سرد مهدی و سردار در جام جهانی هم ادامه یابد و اتفاقاتی شبیه ماجراهای دو «علی» معروف فوتبال ایران تکرار شود!
علی کمانگری