مولا علی و ما ایرانیان
![مولا علی و ما ایرانیان](https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1400/2/14/1209837_648.jpg)
هیچ شخصیت تاریخی و غیر پیامبر دیگری را نمیتوان سراغ گرفت که نزد ایرانیان با گرایش های گوناگون فکری تا این اندازه محبوب و پذیرفتنی باشد...
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - آن قدر صدا و سیما و مداحان رسمی شکل خاصی از یادکرد بزرگان را تکرار و گزینشی عمل کردهاند که در مناسبتهایی مانند امروز که سالروز شهادت مولا علی است نه میتوانی چون آنان بنویسی و نه اشارتی نکنی اما آنچه نام علی علیهالسلام را برای ایرانیان متفاوت کرده تنها جنبههای مذهبی نیست.
درست است که نزد شیعیان، قدر و منزلت علی علیهالسلام به عنوان امام نخست است اما از شگفتیهای او این است که هم نزد اهل شریعت و متشرعین بزرگ و بیهمتاست و هم در میان اهل طریقت تا جایی که بزرگ خود «جنید بغدادی» را در برخی صفات به علی مرتضی ماننده میکنند و این در حالی است که آب اهل شریعت و طریقت همواره به یک جو نرفته است: «والآخر، آن شیخ علیالاطلاق، آن قطب به استحقاق، آن منبع اسرار، آن مرجع انوار، آن سبق برده به استادی، سلطان طریقت، جنید بغدادی - رضی الله عنه - که سخن او در طریقت، حجت است.... و گفت: شیخ ما در اصول و بلا کشیدن، علی مرتضی است رضیالله عنه. اگر مرتضی به ما پرداختی از حربها از او چیزها حکایت کردندی که هیچ کس طاقت شنودن آن نداشتی...» چنان که دکتر شفیعی کدکنی در تصحیح تذکرهالاولیای عطار آورده جنید از بزرگان تصوف بوده و در آنچه نقل شد ادعا کرده مولا علی اگر گرفتار جنگ و مشکلات حکومت نمیشد مایه های معنوی درویشی بیشتری از او به ما میرسید. ناصر خسرو هم در سفرنامه اشاره جالبی به امیرالمؤمنین دارد و چون خود شیعه (هفت امامی) است تعبیر «امیرالمؤمنین صلواتالله علیه» را به کار میبرد و به بصره که میرسد یاد میکند: «در بصره به نام امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب صلواتالله علیه، سیزده مشهد است. یکی از آن ها را مشهد بنیمازن گویند و آن است که در ربیع الاول سنه " خمس و ثلثین" از هجرت نبی علیهالصلوات و السلام، امیر المؤمنین صلواتالله علیه به بصره آمده است و عایشه رضیالله عنها به حرب آمده بود و امیرالمؤمنین علیه السلام، لیلی - دختر " مسعود نهشلی" - را به زنی گرفته بود و این مشهد، سرای آن زن است. امیرالمؤمنین علیه السلام 72 روز در آن خانه مقام کرد و بعد از آن به جانب کوفه بازگشت... در جامع بصره هم چوبی دیدمم به درازای سی ارش و غلیظی پنج شبر و چهار انگشت بود و از چوبهای هندوستان و گفتند امیرالمؤمنین آن چوب را برگرفته و آنجا آورده است.» ناصر خسرو اشارهای به نام فرزندان علیعلیه السلام و «لیلای نهشلی» نکرده اما در منابع دیگر آمده که از او دو فرزند داشتهاند: «ابوبکر و عبیدالله» و اولی که در واقع برادر ناتنی امام حسین است از شهدای کربلاست. وقتی مولانای غیر شیعه و اهل عرفان که نسبتی با اهل طریقت نداشته هم میگوید: از علی آموز اخلاص عمل / شیر حق را تو منزه دان از دغل، گواه دیگری است که علی علیهالسلام، جایگاهی والا در فرهنگ و ادبیات ایران دارد و اتفاقا جنبه های انسانی او بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. هیچ کس البته به صراحت فردوسی بغض علی را نکوهش نکرده است: نباشد جز از بی پدر دشمنش که یزدان بسوزد به آتش تنش کسی را که در دلش، بغض علی است از او زارتر در جهان، زار کیست؟ علی برای ایرانیان، جنبه هویتی هم دارد چرا که به جای بحث بر سر خلافت، امامت، ایرانیان را چه قبل از رسمیت تشیع و چه پس از آن از حوالی سال 900 هجری قمری از سلطه خلفا نجات داد. ریشه تاریخی محبوبیت امام علی نزد ایرانیان را اما برخی در نوع رفتار او پس از قتل هرمزان ایرانی میدانند که به بهانه مشارکت در قتل خلیفه دوم کشته شد و علی علیه السلام خواستار قصاص فرزند خلیفه دوم شد. شاید هیچ شخصیت تاریخی دیگر با وجه پررنگتر مذهبی را نتوان سراغ گرفت که تمام زندگی او این گونه با جزییات ثبت شده باشد و مثلا بدانیم چه سالی و کجا به دنیا آمد، نوجوانی او چگونه گذشته، با چه کسی و چگونه ازدواج کرد و پس از درگذشت همسر اول که دختر گرامی پیامبر اسلام بود همسران بعدی و فرزندان دیگر به جز فرزندان مشهورچه کسانی بودند. چه مدت حکومت کرد و جریان سه جنگ داخلی او در ان کمتر از پنج سال حکومت، چه بوده و حتی نام ضارب و محل ترور هم ثبت شده باشد و اگر اختلافی هست بر سر این است که ضربت در شب هفدهم بوده یا نوزدهم یا ضربه را حین ورود به مسجد وارد کرد یا درست در محراب و مواردی از این دست و البته روایت شیعه مشخص است. این همه جزییات اما مربوط به دنیای مدرن است و در کمتر شخصیت اسطورهای و برای اتفاقاتی در 1400 سال قبل با این دقت میتوان سراغ گرفت. هر چند بر اهل طریقت و تصوف و عرفان نمیتوان خرده گرفت که افسانههایی هم ساخته و پرداخته باشند اما از دیگران پذیرفته نیست و علی را با «عدل و عقل» بهتر میتوان معرفی کرد. این که از حاکم شکایت شود و هر دو نزد قاضی بروند و علی از قاضی بخواهد او را در جایگاه حاکم نبیند جز نمایش استقلال دادگاه است؟ این که انتخاب او به خاطر مراجعه مردم باشد در آن روزگار غریب نیست؟ این که هم اهل خطبه و منبر باشد و هم اهل کار و کشاورزی نباید الگویی باشد تا بدانیم نان را به کار باید به کف آورد، آری به کار؟ علی را در دوگانه شیعه و سنی نباید قرار داد چندان که میدانیم اهل سنت نیز او را دوست دارند و اگر نه به عنوان امام که در مقام خلیفه احترام میگذارند و رضیالله عنه را به کار میبرند. علی را در دو گانه طریقت و شریعت هم نباید قرار داد که اتفاقا اهل تصوف، گاه گرامیتر هم میدارند وبه غلو گویی هم افتادهاند. علی را در دو گانه ایرانی و عرب هم نباید قرار داد که جدای عرب بودن شماری از ایرانیان و شیعه بودن غالب آنان، ایرانیان با نام علی مأنوسترند تا اعراب. علی را در دوگانه جنگ و صلح هم نباید قرار داد که هم اهل پیکار بوده و هم سکوت و مدارا در 25 سال پس از پیامبر. علی را حتی از دو گانه تشیع علوی و صفوی هم باید خارج کرد چرا که دکتر شریعتی به مثابه شیپور بیدارباش ابداع کرده بود و گرنه اگر صفویه نبود تمامیت سرزمینی و هویت مستقل ما از اعراب بیرون از ایران چنین شکل نمی گرفت. در روز شهادت علی اگر به جای گوش سپردن به مداحیهای جوانان کم سن و سال و گزینششده و گاه با اغراض حقیر سیاسی اگر نهجالبلاغه بخوانیم و شعر شهریار را زمزمه کنیم آرامش بخشتر است چرا که او نزد ما ایرانیان از نمادهای پهلوانی و جوانمردی و صفات انسانی است و مهمترین آرمان انقلاب ایران نیز برقراری عدل بود و عدل یعنی نفی تبعیض و هر جا تبعیض هست، عدالت نیست و عدالت در روزگار ما یعنی توزیع قدرت و ثروت و اطلاعات و امکانات. باقی همه حرف است و ادعا و البته محک تجربه هم سالهاست در میان است.
بیشتر بخوانید: نامه امام علی (ع) به مالک اشتر: نه فقط راهنمای عمل حاکمان که «سند مطالبه گری مردمان» لینک کوتاه: asriran.com/003HZE