دوشنبه 5 آذر 1403

میدان‌داری فیک‌نیوزها درماجرای کاترین شکدم / عارضه‌ای نیازمند درمان

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
میدان‌داری فیک‌نیوزها درماجرای کاترین شکدم / عارضه‌ای نیازمند درمان

جعلیات و دروغ‌ها پیرامون ماجرای کاترین شکدم، بار دیگر ثابت کردند مساله فیک‌نیوزها جدی است و باید برای آن‌ها فکری کرد.

جعلیات و دروغ‌ها پیرامون ماجرای کاترین شکدم، بار دیگر ثابت کردند مساله فیک‌نیوزها جدی است و باید برای آن‌ها فکری کرد.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه_ فاطمه ترکاشوند: نام کاترین شکدم این روزها در گوشه و کنار هر محفلی به گوش می‌خورد. نامی که در پروسه‌ای عجیب، دروغ‌های بافته شده در حاشیه آن از راست‌های پیرامونش، پیشی گرفت و بار دیگر نشان داد که فیک‌نیوزها تا چه اندازه می‌توانند در ایجاد تشتت و تفرق در روایت‌ها، جریان‌ساز و در عین حال خطرناک و موهن باشند.

به دنبال خبری که دو هفته پیش در یکی از کانال‌های تلگرامی درباره افشاگری یک تحلیلگر سیاسی - رسانه‌ای یهودی‌تبار از حضور هدفدار در برخی رسانه‌های کشور منتشر شد، آتش بازار فیک‌نیوزها برای داستان‌پردازی حول این شخصیت بالا گرفت.

ماجرا از این قرار بود که کاترین شکدم با انتشار متنی در وبلاگ متصل به روزنامه «تایمز اسرائیل»، برخی مواضع پیشین خود را در مطالبی که برای رسانه‌های داخلی ایران نوشته بود، پس گرفته و چهره‌ای دیگر از خود به نمایش گذاشته بود.

فیک‌نیوزها وارد گود می‌شوند: دروغ، هر چه بزرگ‌تر، باورپذیرتر

هرچند اصل این اقدام مسئله‌ای قابل تأمل از وجوه رسانه‌ای، سیاسی و امنیتی به حساب می‌آمد اما با آغاز دروغ‌پردازی فیک‌نیوزها، جهت اصلی ماجرا به کلی عوض شد. یک اکانت توئیتری به نام مستعار یا جعلی «آتوسا شجاعی» با انتشار رشته‌توئیتی بلند مدعی شد که کاترین شکدم به عنوان جاسوس رژیم صهیونیستی در ارتباطی وسیع با مسئولین کشور، اقدام به اخذ اطلاعات درباره برنامه‌های ایران و تسلیم آن‌ها به رژیم اسرائیل کرده است.

این اکانت جعلی هرچند تلاش کرده بود با ارائه ریزاطلاعات هم‌سو با روایت‌های قبلی، راستی‌نمایی کند و خدشه به اعتبار دروغ‌پردازی خود را برای مخاطب عام، دشوارتر نماید، اما با آغاز پرسش‌ها منبع مصاحبه‌های ادعاشده در توئیت‌هایش، آرام آرام زمزمه افشاگری علیه این اکانت در توئیتر آغاز شد.

این اکانت ناامن پیش از آن نیز با اسامی جعلی دیگری اقدام به انتشار فیک‌نیوز در موضوعاتی دیگر کرده بود و طبق گزارش دنبال‌کنندگانش، این اکانت، پیش از این توئیت‌ها خود را به عنوان یک دانشجوی ایرانی ساکن اکراین معرفی کرده بود و قبل از آن هم در بحران آب زاینده‌رود، خودش را به عنوان یک کشاورز اصفهانی جا زده و اقدام به انتشار مطالب جعلی کرده بود. این اکانت هیچ وقت هیچ منبعی را برای مصاحبه ادعایی خود از کاترین شکدم با هیچ رسانه اسرائیلی ذکر نکرد و علی‌رغم درخواست دنبال‌کنندگانش، هیچ لینک یا معرفی از گروه کلاب‌هاوس که شکدم در آن به سوالات پاسخ داده باشد، ارائه نداد.

BBC فارسی وارد گود می‌شود؛ یکی به نعل یکی به میخ

پس از شعله‌ور شدن آتش این دروغ‌پردازی‌ها شبکه BBC فارسی دیشب در مصاحبه‌ای تصویری به گفت‌وگو با شکدم پرداخت. پیش از آن در رسانه‌های داخلی تشریح شده بود که شکدم تنها در فاصله سال‌های 1394 تا 1396 به صورت غیرمستقیم با برخی رسانه‌ها همکاری داشته و حضور او در ایران در مجموع به یک ماه هم نمی‌رسد و علی‌رغم ادعای فیک‌نیوزها، گوگل تنها 18 مورد از یادداشت‌های او را در پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبری نشان می‌دهد.

اما این تحلیلگر یهودی‌تبار فرانسوی - بریتانیایی در مصاحبه با BBC فارسی نیز تصریح کرد که هدف او از حضور در ایران جاسوسی نبوده و هیچ تلاشی برای نفوذ به رسانه‌های ایرانی یا دالان‌های قدرت نکرده است. او سپس در پایخ به این سوال که آیا برخی مقامات ایران از او «خواسته شخصی برای نوعی رابطه» داشته‌اند، تاکید کرد «خیر، به هیچ وجه. اینکه مقامات ایران بیایند اسراری را به من بگویند غیر منطقی است».

BBCفارسی اما در این مصاحبه و گزارش‌های مکتوب برگرفته از آن تلاش می‌کند ضمن رد فیک‌نیوزها که به نظر می‌رسد اقدامی مثبت باشد، بر وجوه دیگری از صحبت‌های شکدم تاکید می‌کند که حاوی برداشت‌های اشتباه او از مواضع ایران، مردم و مسئولین آن درباره مسئله هسته‌ای و مسئله اسرائیل است. این شبکه به این بهانه بر کلیشه‌های دروغین خود درباره تلاش ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای تاکید می‌کند.

تناقض‌گویی همراه با استنباط‌های غلط بدون مستندات

شکدم در طول این مصاحبه چندین بار تذکر می‌دهد که در رابطه با یهودی‌ستیزی یا مسئله هسته‌ای در ایران هم تنها استنباط خود را از شنیده‌هایش نوشته است و مطالب او مبتنی بر هیچ سند و مدرکی نیست. موضوعی که با رجوع به مطلب او در وبلاگ تایمز اسرائیل هم به سادگی قابل دریافت است.

او در این مقاله ادعا می‌کند که با حضورش در ایران و گفت‌وگو با برخی مقامات متوجه شده است که دشمنی ایران با اسرائیل تنها محدود به دولت این رژیم جعلی نمی‌شود بلکه معطوف به مردم آن هم هست. این مسئله‌ای است که برای ما ایرانی‌ها که اسرائیل را به عنوان کشوری جعلی شناخته اساساً اعتباری برای غصب سرزمین فلسطین از سوی آن‌ها قائل نیستیم روشن است. اما او ضمن تناقض‌گویی و ارائه اطلاعات زیگزاگی در برخی دیگر از مصاحبه‌ها، «یهودی بودن» را با «اسرائیلی بودن» برابر می‌گذارد و اجازه نمی‌دهد مخاطب ناآگاه غربی او، درست و دقیق متوجه شود که ایرانی‌ها یهودی‌ها را دشمن می‌دانند یا اسرائیلی‌ها را.

این شکل از تناقض‌گویی شامل حال شخص او نیز می‌شود. او در مصاحبه با BBCفارسی ادعا می‌کند که مسئولین ایرانی از تبار یهودی او اطلاع داشته‌اند و او هم هیچ تلاشی برای پنهان کردن این مسئله نکرده است اما در مصاحبه دیگری با اتاق خبر شبکه منوتو اظهار می‌کند که اتهام جاسوسی به او _که اساساً کار فیک‌نیوزها بوده_ به این خاطر است که مسئولین جمهوری اسلامی تازه متوجه شده‌اند که او یهودی است و این اتهام‌زنی به دشمنی ایران به تبار و ریشه قومی او بازمی‌گردد.

دو روایت از یک پس‌زمینه خطرناک

ماجرای کاترین شکدم بدون تردید و بر اساس منطق زمان حضور و شکل ارتباط او با مقامات و رسانه‌های ایرانی، خالی از شوائبی است که در فیک‌نیوزها ادعا شده اما دو روایت محتمل از علت رفتار متناقض و ریاکارانه او هنوز ابهامات زیادی دارد.

در روایت اول، او جاسوسی است که اگرنه اقدام به دریافت اطلاعات از مسئولین نظام کرده باشد، دست‌کم برای فهم شکل ارتباط سه‌جانبه مردم، رسانه‌ها و مسئولین فعالیت مؤثری داشته است که حالا بر نتایج آن تصریح می‌کند.

در روایت دوم اما او یک تحلیل‌گر ساده سیاسی است که صرفاً با انگیزه کنجکاوی در برداشت مردم ایران از مسائل جاری سیاسی، و فهم واقعیت نگاه مسئولین کشور درباره مسئله یهودی‌ها، اسرائیل و هسته‌ای مدتی به خود را به چهره مطلوب رسانه‌های داخلی در آورده است.

قباحت اخلاقی اقدام ریاکارانه او در هر دو روایت، او را به چهره‌ای زشت نزد افکار عمومی ایران تبدیل خواهد کرد اما این سوال باقی است که در هر دو شکل چرا و چطور، توانسته به عنوان یک شخصیت قابل اعتماد و محرم برای گفت‌وگوهای کاملاً داخلی شناخته شده و موضع دریافت اطلاعاتی قرار بگیرد که بعضاً از افکار عمومی کشور هم دریغ می‌شود.

عارضه‌ای نیازمند درمان سریع

دو سال پیش نیز نرگس باجغلی، پژوهشگر آمریکایی و خبرنگار آزادی کتابی با عنوان «ایرانِ دوباره‌قاب‌بندی‌شده؛ نگرانی‌ها درباره قدرت در جمهوری اسلامی» منتشر کرد که در آن از حضورش در جلسات خصوصی برخی گروه‌های فرهنگی و هنری متصل به برخی نهادها اطلاع می‌داد. او در آن کتاب، اطلاعاتی جزئی از کیفیت ارتباط‌ها و احوالات این افراد ارائه می‌داد تا برنامه‌ریزی برای تحریم‌ها علیه ایران با توجه به وضعیت افکار عمومی و بخش‌های هدایت‌گر آن در عرصه فرهنگ و رسانه را برای تصمیم‌سازان آمریکایی آسان‌تر کند.

شکدم در مصاحبه‌اش با شبکه معاند منوتو تصریح می‌کند که علت اعتماد به او و نفوذش به رسانه‌ها تا حد مصاحبه با مقامات رده بالا، احساس نیاز برخی مقامات به تأیید شدن از سوی خبرنگاران خارجی است. عارضه‌ای تلخ که راوی، به اعتبار واقعیتی که پشت سر گذاشته در آن، صادق به نظر می‌آید. بنابراین با تکرار این اتفاق درباره کاترین شکدم به نظر می‌رسد مسئله اعتماد بی‌وجه و غیرقابل توجیه به خبرنگارنماهای خارجی مسئله‌ای جدی در برخی لایه‌ها باشد که نیازمند اصلاح و وجود پروتکل‌های دقیق‌تر است.

میدان‌داری فیک‌نیوزها درماجرای کاترین شکدم / عارضه‌ای نیازمند درمان 2
میدان‌داری فیک‌نیوزها درماجرای کاترین شکدم / عارضه‌ای نیازمند درمان 3