دوشنبه 5 آذر 1403

نامه جمعی از دانشجویان کشور به رئیس سازمان ملل

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
نامه جمعی از دانشجویان کشور به رئیس سازمان ملل

جمعی از دانشجویان رشته‌های کامپیوتر و آی‌تی دانشگاه‌های کشور در نامه‌ای به رئیس سازمان ملل نوشتند: اخیرا آقای مارک گرشت از اعضای سابق سیا در مصاحبه‌ای با سردبیر وال استریت ژورنال در خلل بیان دلایل شکست پروژه سرنگونی ایران به بهانه فوت مهسا امینی، اظهار می‌دارد، مشکل اساسی آن است که رهبران ایران همزمان با پیشبرد مذهب و دین در ایران، یک دموکراسی واقعی را در ایران جلو بردند؛ و این دموکراسی، واقعی ترین دموکراسی منطقه است.

به گزارش فارس، با توجه به موضع‌گیری اخیر وزارت امور خارجه آمریکا، جمعی از دانشجویان و متخصصان حوزه‌های کامپیوتر و آی‌تی دانشگاه‌های کشور، نامه‌ای را برای «آنتونیو گوترش»، رئیس سازمان ملل ارسال کردند. متن این نامه را در ادامه می‌خوانید:

آقای گوترش!

با سلام؛ ما تعدادی از دانشجویان و متخصصان حوزه‌های کامپیوتر و آی‌تی بنابر دغدغه‌هایی که در برخی مسائل داشتیم، قصد تذکر برخی مسائل به رئیس جمهور آمریکا و مقامات تصمیم گیر آن کشور را داشتیم؛ لیکن چون به این نتیجه رسیدیم که مقامات آمریکایی، در دهه‌های گذشته نشان داده‌اند اخلاق در هیچ جایی از تصمیم‌گیری‌های آنان نقشی نداشته و عملاً اهداف استعماری از هرچیزی مهم‌تر است، این نامه را برای ثبت در تاریخ نظام بین‌الملل برای شما ارسال کردیم. ما هیچ انتظار عملی از شما نداریم، چرا که ارکان سازمان ملل نیز نشان داده‌اند بازیچه‌ای برای مشروع سازی تصمیمات مستکبران است و فقط و فقط می‌خواهیم این نامه در تاریخ ایران و دنیا ثبت گردد.

ایالات متحده پس از چهار دهه حمایت از یک فرقه تروریستی که ماحصل آن هفده هزار کشته از ترورها و بمب‌گذاری‌ها بوده، اعلام کرده از این گروه حمایت نمی کند و حمایت از این فرقه یک اشتباه استراتژیک بوده است. پس از چهل سال خرابکاری و فعالیت‌های ضدامنیتی این گروه در ایران، آمریکا و اروپا بالاخره به این نتیجه رسیدند این گروه نه تنها تروریست، بلکه یک فرقه دیکتاتور بوده که با هر منتقدی، وحشیانه‌ترین برخوردها را داشته است. طی این چهل سال، آمریکا و اروپا به امید اینکه این گروه بتواند حکومت ایران را سرنگون کند، چشم‌هایشان را کاملا روی ترورها، پولشویی‌ها، تجارت مواد مخدر، دزدیدن اموال خیریه‌ها و کلیساها و... بسته و تلاش کردند این گروه را یک نیروی دموکراتیک برای سرنگونی ایران معرفی نماید و اعضای این گروهک به راحتی در اروپا تردد داشتند و برنامه‌های خود را برگزار می‌کردند.

کشورهای آمریکا و اروپا علی رغم اینکه برایشان مشخص بود این فرقه خونخوار مناسبات کثیف و دیکتاتوری محض دارد، اجازه دادند این گروهک مراسمات بزرگی در کشورهایشان برگزار کرده و از همان تریبون، ندای آزادی زن را بلند نماید. پس از چهار دهه و روشن شدن سیاهی این فرقه خبیث و خیانتکار به مردم ایران، آن را به طور کامل به زباله‌دان تاریخ فرستاده، و غرب با تاخیر چهل ساله به این نتیجه رسید این عروسک خیمه شب بازی، دیگر کارایی ندارد.

اما آن چه به عنوان دغدغه ما در این نامه مطرح است، تکرار اشتباه مجدد آمریکا و اروپا با سرمایه‌گذاری روی گروه‌هایی است که خود را منتقد سازمان مجاهدین خلق می‌نامند اما هزاران بار از منافقین، دیکتاتورتر، خشن‌تر و کثیف‌تر هستند.

مقامات آمریکایی و اروپایی بهتر از هرکسی می‌دانند طراحان و حامیان اغتشاشات اخیر، یعنی طیف سیاسی نتانیاهو و ترامپ، با اجرای «مارک دووبیتز»، «مارک گرشت»، و عناصر خائنی از جمله «سعید قاسمی‌نژاد» در بنیاد ملی دفاع از دموکراسی، همان افرادی هستند که از اوایل دهه نود به شدت پیگیر تحریم‌های به اصطلاح خودشان، فلج کننده ایران، به ویژه سوئیفت، دارو، بانک و بیمه ایران بودند. می‌توانید از ترامپ تندرو این مسائل را پرسش نمائید چرا که وزارت خزانه داری دولت وی، با فشار و لابی این افراد، تحریم‌هایی فلج کننده روی ایران اجرایی نمود، علیرغم اینکه خودشان اذعان نمودند تحریم سوئیفت ایران، باعث از بین رفتن اعتبار بانکی آمریکا در بلند مدت می‌شود. جالب آنکه دوبوویتز و قاسمی نژاد رسماً در نشریه‌ای اعلام کرده اند، این تحریم‌ها را با هدف ایجاد فشار اقتصادی بر مردم ایران و شورش آنها برای براندازی انجام دادند که کاری بسیار کثیف، ضدانسانی و قتل عامی گسترده است.

هدف اصلی طیف نتانیاهو، بنیاد ملی دفاع از دموکراسی، سعید قاسمی نژاد و اطرافیان آقای ربع پهلوی از اعمال تحریم‌های فلج کننده، شورش گرسنگان در ایران بوده که این پروژه علیرغم ایجاد نارضایتی نسبی بین مردم ایران نسبت به مسائل اقتصادی که در برخی موارد خود را در حضور خیابانی آنها نشان داد، در سال های 1396 و 1398 شکست خورد.

بر همین اساس، گروه و افراد مذکور، مبادرت به برنامه‌ریزی جدیدی برای سرنگونی ایران کردند. این گروه‌ها اولا با بودجه وزارت امور خارجه آمریکا، سه تیم رسانه‌ای و سایبری را برای عملیات روانی با هدف ایجاد ناامیدی، دلسردی مردم ایران و ضرورت شورش علیه کشور، سازماندهی کردند و در بعد دیگر، از آن جا که می‌دانستند هیچ یک از طیف‌ها و جریان‌های ضدانقلاب داخل ایران توان لازم برای این پروژه را ندارند، با نمادسازی شکلی ربع پهلوی، درصدد متمرکز کردن همه گروه‌ها، به جز منافقین، حول این برنامه خود برآمدند.

بودجه هنگفت وزارت امور خارجه آمریکا در تزریق پول کلان به افراد تازه به دوران رسیده‌ای مانند مسیح علی نژاد و سعید قاسمی نژاد، موجب جذب عناصر متعددی از متخصصین سایبری و تولید رسانه در این گروه‌ها شد؛ علاوه بر آن، دسترسی به سرورهای اصلی شبکه‌های اجتماعی، برای بررسی و دریافت اطلاعات از وضعیت فکری مردم (نفرت‌ها و علایق) و برنامه‌ریزی روی آنها، دستکاری میزان محوبیت مطالب و ایجاد صفحات مختلف با اسامی گوناگون، برای القای منظومه فکری خود، چنان قدرتی در دست این دیکتاتورهای خون آشام به‌وجود آورد که توانستند افرادی خشن با کمک طوفان‌های توئیتری مانند #آخوند_کشی و #مامور_کشی تربیت نمایند.

در همین راستا باید گفت که فضاسازی‌های صورت گرفته به قدری رویکرد خشونت آمیز به خود گرفت که فضایی را هم برای بیان منتقدین باقی نگذاشتند؛ که حتی برخی افراد ضد انقلاب ایران در این خصوص اقرار کردند که جرات انتقاد از برنامه‌های این افراد برای لیبی کردن ایران را نداریم.

الغرض آنکه، این تیم رسانه‌ای و سایبری در نهایت توانست با نفوذ زیاد خود، در زمانی که خود را در نقطه شکست تحریم‌ها می‌دید و قرار بود در شهریورماه، بالاخره زندانیان دو کشور تبادل و بخشی از پول‌های ایران که ظالمانه بلوکه شده بودند، آزاد و به ایران منتقل گردد، بر سر مساله‌ای که خود جای بررسی و تامل دارد، با شورش برخی از افراد تربیت شده خود، نظم کشور را برای مدتی بر هم بزنند و در نتیجه عملا انتقال پول‌های ایران مسکوت مانده است.

آقای گوترش، ربع پهلوی و گروه‌های هم پیمان مانند فرشگرد، علی نژاد و رنسانس ایرانی، مجددا متوجه شدند علیرغم هزینه‌ای که در 5 سال گذشته، صرف تربیت افرادی جسور و خشن کردند، باز موفق نشده‌اند، بر همین اساس به جای پذیرش اشتباه برنامه کثیف خود، مجدداً با هدیه دولت احمق آمریکا و صهیونیست‌ها (تیم سایبری و رسانه‌ای دیکتاتوری و قوی خود)، به این نتیجه رسیدند تنها راهی که با آن می‌توانند دوباره جمعیت زیادی را وادار به شورش کنند، فشار گرسنگی و نارضایتی اقتصادی بر مردم است؛ بر همین اساس با تیم رسانه‌ای دیکتاتور خود، به همان افرادی که مانند منافقین مغزشویی کرده بودند، دستور دادند بازار و فعالیت‌های اقتصادی را تعطیل نمایند. این افراد که از عقل و منطق بهره‌ای نبرده اند، خواستار تعطیلی‌های مذکور شده که نادانسته و یا دانسته فشار آن بر مردم مظلوم ایران است.

اما نکته جالب آنکه چشم پوشی غرب به حدی رسیده که اخیراً سعید قاسمی نژاد رسما با اعلام اینکه در پروژه اعتصاب شکست خوردیم، از بایدن می‌خواهد تا با اقدامات هک و سایبری ویژه، روند فعالیت کارخانجات ایران را تعطیل نماید تا بیکاران و گرسنگان مجبور به حضور در خیابان شوند.

آقای گوترش! سازمان ملل با چشم پوشی‌های خود، از اقدامات خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی، در حال ساخت نظام بین‌المللی است که شعار آزادی و دموکراسی داده ولیکن تاریک‌ترین دیکتاتوری است.

در انتها، توجه شما را به این نکته جلب می‌کنیم که اخیرا آقای مارک گرشت از اعضای سابق سیا که در بنیاد ملی دفاع از دموکراسی حضور دارد (به همراه افرادی که در حال برنامه ریزی برای سرنگونی ایران بوده‌اند)، در مصاحبه‌ای با سردبیر وال استریت ژورنال در خلل بیان دلایل شکست پروژه سرنگونی ایران به بهانه فوت مهسا امینی، اظهار می‌دارد، مشکل اساسی آن است که رهبران ایران همزمان با پیشبرد مذهب و دین در ایران، یک دموکراسی واقعی را در ایران جلو بردند؛ و این دموکراسی، واقعی‌ترین دموکراسی منطقه است.

دانشجویان و اساتید ایرانی می‌توانند با امضای این نامه، مطالب فوق را تائید نمایند تا آیندگان ایران زمین بداند، این سرزمین نخبگانی داشت که گرفتار لمپنیسم نخبگی نبودند.