شنبه 3 آذر 1403

«نشست اسرائیل و اپوزیسیون»-2 | عبداللهی: حضور پهلوی در سرزمین‌های اشغالی، نشانه سرگردانی اپوزیسیون است

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
«نشست اسرائیل و اپوزیسیون»-2 | عبداللهی: حضور پهلوی در سرزمین‌های اشغالی، نشانه سرگردانی اپوزیسیون است

عبداللهی، معاون خبر خبرگزاری تسنیم بر شفاف شدن ارتباط نیروهای اپوزیسیون با رژیم صهیونیستی در جریان ناآرامی‌های سال گذشته تأکید کرد و گفت حضور پسر پهلوی در سرزمین های اشغالی، نشانه فلاکت و سرگردانی جریان اپوزیسیون است.

- اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، اولین پیش نشست علمی - ترویجی با موضوع شناخت رژیم صهیونیستی و متحدان آن با عنوان «اسرائیل و اپوزیسیون ایران» با مشارکت موسسه مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران و خبرگزاری تسنیم برگزار شد.

عبدالله عبداللهی، معاون خبر خبرگزاری تسنیم در ابتدای این نشست مختلف ناآرامی‌های سال گذشته در کشور تأکید کرد و افزود ضمن توجه به وجوه اجتماعی و فرهنگی این تحولات باید به ابعاد امنیتی آن نیز توجه کرد. مشروح سخنان عبداللهی که در نشست «اسرائیل و اپوزیسیون ایران» مطرح شد را در ادامه می‌خوانید:

خیلی کوتاه صحبت می‌کنم؛ چون قرار نیست ما مطلب خاصی ارائه کنیم و قرار است از مطالبی که کارشناسان ارائه می‌فرمایند، بهره‌مند شویم. نکته ابتدایی اینکه چرا این مسئله مهم است که یک اندیشکده، یک موسسه پژوهشی و مطالعاتی با یک رسانه با همدیگر یک کار مشترکی را انجام می‌دهند و یک پروژه مشترک فکری رسانه‌ای را شروع می‌کنند؟

امانوئل کانت، به عنوان یکی از اندیشمندان غربی در دستگاه فلسفی خودش بحث شهود و فاهمه را مطرح می‌کند و می‌گوید که فاهمه بدون شهود تهی است و شهود هم بدون فاهمه کور است. صرف نظر از اینکه این مطلب چقدر به لحاظ محتوا درست یا غلط است ولی می‌خواهم از این قالب محتوا در مورد کار خودمان وام بگیرم. معتقدیم که اگر اندیشه، اندیشکده، پژوهش و مطالعاتی وجود نداشته باشد در واقع رسانه تهی است. رسانه ابزار انتقال پیام هست و به نوعی ابزار ورود اطلاعات و مدیریت افکار عمومی است ولی اگر اندیشه‌ای و پژوهشی در آن نباشد، حتما تهی است و به تعبیری این خشاب خالی است.

از طرف دیگر در دنیای امروز نقش رسانه کلیدی است. در واقع همین رسانه دریچه ورود، زاویه نگاه و مرجع تصمیم‌گیری و شناخت افراد درباره پدیده‌ها و وقایع است و همه این‌ها به نوعی از رسانه شکل می‌گیرد. همه افراد چه بخواهند یا نخواهند یک عینک رسانه‌ای زدند. حالا یا در قالب رسانه‌های رسمی و عمومی یا رسانه‌های غیررسمی، شبکه‌های اجتماعی و نوظهور. لذا یک اندیشکده هم اگر رسانه نداشته باشد و کار رسانه‌ای نکند، در واقع محتوایی که می‌تواند خیلی هم ارزشمند باشد را تولید کرده اما آن نفوذ و اثری که باید داشته باشد را ندارد.

پیوند این دو با همدیگر پیوند مبارکی است و از قضا ضروری است. یعنی اینجوری نیست که شما بتوانید انتخاب داشته باشید که می‌توانیم یک رسانه‌ای داشته باشیم که بتواند بدون هیچ کار فکری و اندیشه‌ای عمیق آن هم در دوره حاضر که پیام نقش محوری دارد، کار کند. از آن طرف هم اندیشکده‌ای که صرفاً بخواهد در درون خود و اتاق‌های فکر انحصاری و اختصاصی و در چارچوب بسته خودش فعالیت کند آن نقش محوری که می‌تواند داشته باشد را نداشته و ظهوری حداقلی خواهد داشت. لذا این اتفاقی که افتاده به نظرم اتفاق میمون و مبارکی است ولی ادامه‌دار بودنش حتما از اصل شروع آن مهم‌تر خواهد بود.

نکته پایانی و آخر درباره موضوع و عنوان برنامه اینکه، این بحث «اسرائیل و اپوزیسیون ایران» یک بک گراند، سابقه و موضوعیتی دارد. طبیعتاً یکی از مسائل و مبانی مهم این موضوع بحث اتفاقات سال 1401 هست که از شهریورماه شروع شد و چند ماهی کشور را درگیر خود کرد. الان هم اثراتی از آن همچنان باقیست کما اینکه این اتفاقی که در چند روز گذشته در ایذه افتاد یکی از آن آثار و تبعاتش هست که همچنان از سال 1401 به ارث رسیده است.

اتفاقات 1401 از ابعاد و جوانب مختلف خیلی مهم بود. یک بخش مهم آن که بحث‌های اجتماعی و فرهنگی است و نباید از آن غفلت کرد، ریشه های اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و سیاست داخلی است که به جای خودش باید به آن پرداخته شود و موضوع بحث امروز ما نیست. اما یکی دیگر از ابعاد خیلی مهم آن، بحث مسائل امنیتی و بعد سیاست خارجی و بین‌المللی آن است که وجوهی از آن آشکار و پدیدار شده است. این که به بحث اسرائیل و اپوزیسیون ایران ناظر به اتفاقات 1401 می‌پردازیم، ضرورتاَ به معنای غفلت یا نادیده گرفتن آن ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیست آن به جای خود اما این مسئله هم خیلی مهم است. ما از هر کدام از این زوایای دید آن غفلت کنیم حتما ورودی ناقص به موضوع داشته‌ایم.

اما این اتفاقی که رخ داد از این جهت اهمیت دارد که خیلی موضوعات را شفاف کرده است و فکر می‌کنم که در این 44 سال بعد از انقلاب اسلامی شاید اولین باری بود که مسائل اینقدر آشکار و روشن شد. درباره جریان ضدایران و نقش اسرائیل و همچنین درباره فتنه‌های قبل از 1401 تقریبا همیشه شاهد بودیم که آن جریان ضد جمهوری اسلامی و جریان ضدایران یک تعمد ویژه و یک تمرکز خیلی جدی داشت برای اینکه ارتباطش با رژیم صهیونیستی را پنهان کند. همیشه می‌دانست که این ننگ ارتباط با رژیم صهیونیستی یک لکه خیلی سیاه هست و برای همین از آن احتراز و دوری می‌کرد. اما جریان ضد ایران اولاً به واسطه اشتباه محاسباتی در سال 1401، یعنی تصور این که تقریبا کار جمهوری اسلامی تمام است و ثانیاً به خاطر یک فلاکت و سرگردانی که با آن مواجه شد، مجبور شد از یک مسئله خیلی مهم رونمایی کند و موضوع ارتباط این جریان ضدایران با رژیم صهیونیستی خیلی علنی و آشکار شد.

آقای جلال آل احمد یک تحلیلی در مورد دوران حضورش در حزب توده دارد - که مثل موضوع نقلی که از آقای کانت کردم فقط می‌خواهم از ساختار بحثش استفاده کنم - و می‌گفت ما در حزب توده مراحل مختلف را طی کردیم. اول عضو حزب توده بودیم و به تعبیر خودش از اتاقی به اتاق دیگر رفتیم ولی نهایتاً آنجایی سرمان به سنگ خورد یا فهمیدیم که اصل ماجرا چیست که به آن اتاق‌های نهایی رسیدیم. به مراحل بالا رسیدیم و بعد گوش کردیم، دیدیم از پشت این دیوار صدا می‌آید. گفتیم این صدا از کجاست؟ گفتند این صدا از مسکو است. آن موقع حزب توده ارتباط و رابطه خاصی با شوروی داشت الان هم به نظرم این اتفاق افتاده است و با توجه به کدهای خیلی زیادی که هست و مسائلی که آشکار شده، مشخص شده که نهایتاً از آن اتاق نهایی و آن اتاق انتهای سالن دربحث جریان ضد ایران و اپوزیسیون ایران، صدای تلاویو می‌آید.

این موضوع دیگر مسئله پیچیده‌ای نیست و امر برای همه روشن شده است. یکی از نمادها و یکی از این پدیده‌هایی که این مسئله را مشخص کرد سفر پسر پهلوی به سرزمین‌های اشغالی بود که البته نشان از استیصال و ضعف آنان هم داشت. این موضوع غیر از بحث شفاف شدن آن به نظرم یک مسئله دیگری هم پیش روی ما می‌گذارد و آن هم موضوع فلاکت و سرگردانی این‌ها هست.

از «بحرین‌فروشی» محمدرضا پهلوی تا کارسازی فرزندش برای تجزیه‌طلبان اسرائیلی واکنش‌ها به سفر رضا پهلوی به اسرائیل در فضای مجازی

تقریبا اوایل یا اواسط اتفاقاتی که سال 1401 رخ داد هر دو طرف با این تصور که کار تمام هست خیلی از موضوعات و ارتباطات خود را آشکار کردند. خیلی از مسائل را روشن کردند و یک تصوری پیش آمد که واقعاً یک جریان خیلی عظیمی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته و نهایتاً این روند، کار جمهوری اسلامی را تمام خواهد کرد اما رفته رفته که این موضوع تا حدی حل شد و اپوزیسیون و جریان ضد ایران به اهداف خودش نرسید، مسئله آشکار شد که گفتم نمادش در همان حضور پهلوی در سرزمین‌های اشغالی بود.

این مسئله هم از این جهت که نشان می‌داد چقدر این جریان ضدایران به فلاکت رسیده، اهمیت پیدا می‌کند. تصورشان این بود که کل کشورهای اروپایی با آن‌ها همراه هستند. کل آمریکا برای تمام کردن کار ایران در خدمت این جریان هست و از آن طرف هم اسرائیل تصور می‌کرد یک جریان خیلی قوی‌ای در برابر ایران هست و می‌تواند کار ایران را یک سره کند. اما این پیوند نشان دهنده فلاکت این دو هست. یعنی در وهله اول مصداقی برای این است که اسرائیلی‌ها جریانات، گروه‌ها و معادلات داخل ایران را هنوز دقیق نمی شناسند و برآوردهای نادقیق و ناقصی دارند و در گام دوم هم اشتباه آن‌ها این است که با یک فردی مثل پهلوی که هیچ موضوعیت بخصوصی در ایران ندارد، پیوندشان را آشکار کردند. این‌ها نشان می‌دهد که چقدر شناختشان ضعیف و دستشان کوتاه است و چقدر سنبه‌شان نسبت به ایران کم زور است. از آن طرف هم پهلوی نشان داد که چاره‌ای جز آشکار کردن این مسئله و روشن کردن موضوع کارفرمایشان ندارند.

لذا من تصورم این است که واکاوی این بحث اسرائیل و اپوزیسیون ایران که اخیرا هم بعد از اتفاقات 1401 روشن‌تر شده می‌تواند موضوعیت داشته باشد و خیلی از مسائل را می‌تواند شفاف کند. حتی برای بحث‌های ما در داخل و تنظیم سیاست داخلی در حوزه فرهنگ جامعه هم خیلی موثر می‌تواند باشد. همه آن‌هایی که در ایران زندگی می‌کنند یا ایرانی هستند به هرحال حتی اگر تعلق دینی هم نداشته باشند یا تعلق سیاسی هم نداشته باشند به جمهوری اسلامی، به خاک جمهوری اسلامی و جغرافیای آن تعلق دارند.

همانطور که آقای اکبری هم فرمودند، ماهیت اسرائیل مشخص است. اسرائیل امنیت خودش را در صدور بحران می‌بیند و نهایتاً آن پروژه‌ای که برای منطقه در نظر دارد و آن بحث تجزیه کشورها هست را دنبال می‌کند. برای اینکه کشورهای ضعیف و ملت‌های ضعیفی وجود داشته باشند تا این رژیم ضعیف بتواند به کار خودش ادامه بدهد. لذا روشن شدن این مسئله می‌تواند برای تفاهم مردم ایران در داخل با همه نگاه‌های متنوع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم مفید باشد و ما بدانیم که با چه مسئله‌ای روبرو هستیم. وقتی کلیت این تصویر را در جایگاه کلان خودش ببینیم و دشمن اصلی را ببینیم و معادله را به صورت شفاف‌تر بررسی کنیم؛ فکر می‌کنم که در حل آن گفتگوهای فرهنگی، موضوعات اجتماعی و اختلافات هنجاری هم حتما موثر خواهد بود. ما می‌توانیم از طریق گفت‌وگوی جمعی در جامعه خودمان به راهکارهایی برسیم که همه ایرانی‌ها از آن سود ببرند. ولی جریانات ضد ایران و اسرائیل از آن سود و بهره‌ای به نفع خودشان ان‌شاءالله نخواهند برد.

«نشست اسرائیل و اپوزیسیون»-2 | عبداللهی: حضور پهلوی در سرزمین‌های اشغالی، نشانه سرگردانی اپوزیسیون است 2