نفسهای آخر دریاچه ارومیه
صدای پای بحران از خیلی وقت پیش به گوش رسیده بود، موضوع از هشدار و خطر گذشته است و حالا شاهد نفسهای آخر دریاچه ارومیه هستیم.
صدای پای بحران از خیلی وقت پیش به گوش رسیده بود، موضوع از هشدار و خطر گذشته است و حالا شاهد نفسهای آخر دریاچه ارومیه هستیم.
دریاچهای که زمانی عنوان ششمین دریاچه آب شور جهان، بزرگترین دریاچه آبشور خاورمیانه و بزرگترین دریاچه ایران را با خود به یدک میکشید، محل زندگی بسیاری از حیوانات مهاجر و بومی مثل فلامینگو، پلیکان، حواصیل و اردک بود و سالانه هزاران گردشگر را به خود جلب میکرد؛ حالا، تنها یکقدم تا خشکی کامل دارد و آمار حکایت از خشک شدن 95 درصد این تالاب بینالمللی است.
خبر تلخ خشکی ارومیه نهتنها آذربایجان بلکه برای کل ایران را متأثر خواهد کرد و حتی گفته میشود که «در صورت خشک شدن دریاچه، طوفانهای نمکی به کشورهای همسایه نیز میرسند.»
دریاچه ارومیه در قالب طرحهای ستاد احیا قرار بود از سال 1394، ظرف مدت 10 سال به تراز اکولوژیک خود برسد، حال بعد از گذشت 7 سال و اجرای طرحهای سازهای متفاوت و هزینه روند معکوسی را در مقابل احیا نشان میدهد. سوال اینجاست که چرا بعد از گذشت 7 سال از آغاز به کار فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه و باوجود صرف هزینههای میلیاردی، دریاچه ارومیه در حال برگشت به زمان بحرانی است؟