دوشنبه 16 تیر 1404

نقش خرس‌های دست‌پاچلفتی در معاملات دیپلماتیک

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
نقش خرس‌های دست‌پاچلفتی در معاملات دیپلماتیک

اقتصادنیوز: پانداها از دهه 1940 تاکنون نشان دوستی منتخب چین بوده‌اند؛ زمانی که این کشور یک جفت توله پاندا را به ایالات متحده هدیه داد تا از حمایت آمریکا در تلاش‌هایش علیه ژاپن تشکر کند. دو پاندا‌ی دیگر پس از سفر تاریخی ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا، به پکن در سال 1972 به این کشور اعزام شدند؛ سفری که روابط چین و آمریکا را عادی کرد.

به گزارش اقتصادنیوز، در یک روز آفتابی در ماه اکتبر گذشته، بائو لی و چینگ بائو به باغ‌وحش ملی در واشینگتن رسیدند. پروازی 19 ساعته از طریق اقیانوس آرام با یک جت باری فدکس دو پاندا‌ی سه‌ساله را از خانه‌شان در سیچوان چین به خاک آمریکا منتقل کرده بود، جایی که قرار بود دهه آینده عمر خود را در آن سپری کنند.

نقطه عطفی در دیپلماسی

بنا بر گزارش منیژه موذن در «اکوایران»، ورود این دو خرس جوان، موجب آسایش خیال جمعی شد. پس از آن‌که سه پاندا‌ی قبلی باغ‌وحش در نوامبر 2023 به چین بازگردانده شدند، این نخستین باری بود که باغ‌وحش آمریکایی طی بیش از 20 سال بدون پاندا بود. رابطه پرتنش میان ایالات متحده و چین بر سر تجارت، فناوری و ژئوپولیتیک باعث شده بود حصول هرگونه توافق جدیدی درباره پانداها با این ابرقدرت آسیایی نامحتمل به نظر برسد. این تازه‌واردها نقطه عطفی غیرمنتظره در دیپلماسی بودند.

به گزارش فارن‌پالسی، پانداها از دهه 1940 تاکنون نشان دوستی منتخب چین بوده‌اند؛ زمانی که این کشور یک جفت توله پاندا را به ایالات متحده هدیه داد تا از حمایت آمریکا در تلاش‌هایش علیه ژاپن تشکر کند. دو پاندا‌ی دیگر پس از سفر تاریخی ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا، به پکن در سال 1972 به این کشور اعزام شدند؛ سفری که روابط چین و آمریکا را عادی کرد. از آن زمان تاکنون، چین، تنها کشوری که جمعیت پانداهای را وحشی دارد، بیش از 60 پاندا را به‌صورت امانت به کشورهای مختلف جهان از قطر گرفته تا روسیه فرستاده است.

این‌که چگونه این خرس‌های دست‌وپا چلفتی نقشی تأثیرگذار در معاملات دیپلماتیک پیدا کردند، به مأموریت جسورانه‌ای بازمی‌گردد که حدود یک قرن پیش دو کاوشگر آمریکایی انجام دادند. همان‌طور که ناتالیا هولت روزنامه‌نگار در کتاب جدید خود با عنوان هیولا در ابرها: جستجوی مرگبار برادران روزولت برای یافتن پاندا‌ی غول‌پیکر افسانه‌ای شرح می‌دهد، سفری پرخطر به جنوب چین باعث آغاز جنون جهانی پاندا شد و وجود حیوانی را تأیید کرد که پیش‌تر تصور می‌شد تنها زاییده افسانه باشد.

در دسامبر 1928، تد و کرمیت، دو تن از شش فرزند رئیس‌جمهور پیشین آمریکا تئودور روزولت، به چین سفر کردند تا در مأموریتی به حمایت موزه تاریخ طبیعی فیلد شیکاگو شرکت کنند. هدفشان این بود که پوست یک خرس سیاه‌وسفید را به آمریکا بیاورند؛ حیوانی چنان کمیاب که به شهرتی فوری منجر می‌شد. در آن زمان، هولت می‌نویسد: «تمام پستانداران بزرگ زمین شکار و اجسادشان در نمایشگاه‌ها به نمایش گذاشته شده بودند، به‌جز یکی.» آن‌قدر درباره پاندا اطلاعات اندکی وجود داشت که برادران روزولت دقیقاً نمی‌دانستند از کجا شروع کنند. هیچ‌کس نمی‌دانست این خرس کجا زندگی می‌کند، چه می‌خورد یا چگونه رفتار می‌کند.

این همان دلیلی بود که باعث شد این دو برادر، که می‌خواستند از زیر سایه پدرشان بیرون بیایند و علاقه مشترکی به شکار حیوانات بزرگ داشتند، مدت زیادی را در رشته‌کوه‌های هیمالیا بگذرانند و به دنبال شایعات بروند. در آن زمان، دانشمندان دلیلی نداشتند که فکر کنند این خرس، اگر واقعاً خرس باشد نباید در سرزمین یخ و برف زندگی کند. به‌هرحال، آن‌ها چنین استدلال می‌کردند که نیمی از پوست پاندا با خرس قطبی مشترک است. شکارچیان و پژوهشگران همچنین انتظار داشتند این حیوان رفتاری فوق‌العاده تهاجمی داشته باشد. هولت می‌نویسد: «این خرس دو رنگ چالشی نهایی را ارائه می‌داد: پستانداری بزرگ، چنان گریزان که هیچ‌کس نتوانسته بود حضورش را ثبت کند، به‌اندازه خرس قطبی کشنده و به‌اندازه خرس سیاه تهدیدکننده، و در زیستگاهی سکونت‌گزیده که هیچ‌کس نمی‌توانست پیش‌بینی کند.»

با بهره‌گیری از نامه‌ها، دفترچه‌های سفر، مصاحبه‌ها و کتاب خود برادران روزولت به نام در تعقیب پاندا‌ی غول‌پیکر، هولت سفر این دو برادر را در بستر تاریخی و سیاسی گسترده‌تری قرار می‌دهد که شامل تحول دیدگاه‌ها نسبت به حفاظت محیط‌زیست و شکار، کاهش سریع تنوع زیستی جهان در طول قرن گذشته، و ظهور دیپلماسی پاندا می‌شود.

بااین‌حال، روایت او چندان از مسیر اصلی فاصله نمی‌گیرد و با دقت، حرکت آهسته برادران روزولت را دنبال می‌کند؛ از شهرهای کوهستانی گرفتار اعتیاد به تریاک، عبور از پادشاهی‌های نیمه‌مستقل تبت، تا رسیدن به اوج عاطفی داستان در جنگل‌های بامبو چین.

سفر طاقت‌فرسای برادران با حضور راهنماهای محلی بسیار آسان‌تر شد؛ کسانی که «می‌بایست خیلی جلوتر از مردان حرکت کنند و با مشت‌هایشان برف را کوبیده و مسیری باز کنند.» آثار اخیر دیگری درباره اکتشاف در کوهستان‌ها نیز تلاش کرده‌اند سهم واقعی باربرها را نشان دهند، مانند کتاب هدسترپ: افسانه‌ها و روایت‌هایی از شرپاهای کوه‌نورد (قومی از تبت) دارجیلینگ و هولت هم بر زحمات طاقت‌فرسای راهنماها تأکید دارد، همین‌طور بر کار مترجم چینی برادران، جک یانگ، که بعدها خود به یک کاوشگر تبدیل شد.

با این‌همه، این دو مرد برخوردار از امتیاز طبقاتی، همچنان با بیماری ارتفاع، سرمای گزنده، راهزنان خطرناک، قاطرهای فراری و اضطراب فزاینده ناشی از ناکامی در یافتن حتی یک پاندا در هیمالیا دست‌وپنجه نرم می‌کردند. تقریباً شش ماه طول کشید تا برادران توانستند در جنگل‌های بامبو چین به غنیمت سیاه‌وسفید خود دست یابند؛ و این نشان می‌دهد پاندا یک قرن پیش هم به‌اندازه امروز کمیاب بوده است؛ به‌طوری‌که اکنون تصور می‌شود کمتر از 2000 عدد از آن‌ها در حیات‌وحش جنوب غربی چین باقی مانده‌اند. هولت می‌نویسد: «برادران مرتب در روستاها و در طول مسیر می‌ایستادند و با مردان و زنان گفتگو می‌کردند. هر نگاه پرسشگرانه بود. هیچ‌کس پیش‌تر چنین حیوانی ندیده بود.»

پاندا هم از دست برادران می‌گریزد و هم از دست خوانندگان کتاب هولت، که تمرکز آن بیشتر بر ماجراجویی و هیجان اکتشاف است. تا سه‌چهارم کتاب، سخنی چندان از وضعیت وخیم این حیوان به میان نمی‌آید، تا آن‌که برادران سرانجام جایزه خود را پیدا کرده و بر موجودی که امروزه یکی از محبوب‌ترین حیوانات جهان محسوب می‌شود، ماشه را می‌کشند.

شکار پاندا که با معیارهای امروز غیرقابل تصور است. حتی در آن زمان هم چندان خوشایند نبود. هولت فاش می‌کند که کسانی، که برادران روزولت با آن‌ها روبه‌رو شدند، حاضر نبودند پانداها را بکشند، حتی وقتی که پانداها به کندوهای عسلشان سرک می‌کشیدند. به گفته مترجم راهنما، یی‌ها پاندا را «موجودی ماورایی، نوعی نیمه‌خدا» می‌دانستند و معتقد بودند «نباید از او ترسید.» این دیدگاه در میان شماری از فرهنگ‌های بومی جهان مشترک است؛ فرهنگ‌هایی که به‌طور کلی خرس‌ها را موجوداتی جادویی، تغییرشکل‌دهنده یا الهی می‌دانند، مانند فرهنگ کچوا در کوه‌های آند پرو که اوکوکو، شخصیتی نیمه‌انسان و نیمه‌خرس را نیمه‌خدا می‌دانند یا آینوهای ژاپن که خرس را به عنوان رئیس خدایان می‌پرستند.

برادران خیلی زود متوجه اشتباه خود شدند و اعتراف کردند خرس خواب‌آلود و کندی که با گلوله‌هایشان از پا درآورده بودند، تهاجمی نبوده بلکه «یک جنتلمن» بوده است؛ همان‌طور که کرمیت در دفترچه میدانی‌اش نوشت. هولت می‌نویسد: «واقعیت تاریک معنای دستاوردشان، مانند شبحی در برابر چشمانشان ظاهر می‌شد، دیدشان را تار می‌کرد و به‌اندازه جانوری در ابرها خطرناک بود. آن‌ها از همان لحظه‌ای که پاندا سقوط کرد، می‌دانستند هرگز نمی‌خواهند دوباره به هم‌نوعش آسیب بزنند.»

چین در سال 1938 شکار پاندا را به‌طور کامل ممنوع کرد؛ نخستین‌بار بود که چنین حمایت‌هایی از یک حیوان اعمال می‌شد. (خود کرمیت در سال 1936 از دیپلمات‌های چینی درخواست کرده بود شکار را ممنوع کنند.) بعدها، کشتن یک پاندا می‌توانست مجازاتی در حد اعدام به همراه داشته باشد. در سال 1993، دادگاهی در جنوب چین دو مرد را به جرم قاچاق سه پوست پاندا به اعدام محکوم کرد. طبق قانون کیفری فعلی چین، کشتن پاندا مجازاتی «کمتر از 10 سال حبس نخواهد داشت.»

با این‌حال، شکار برادران روزولت آینده‌ای تازه را رقم زد. پس از بازگشت موفقیت‌آمیزشان، غربی‌های بیشتری عازم چین شدند تا شاید بتوانند این خرس گریزان را شکار کنند. نویسندگان دیگری، مخصوصاً ویکی کانستانتین کروک در کتاب بانو و پاندا، با جزئیات تلاش‌های روت هارکنس، بانوی سرشناس نیویورکی را ثبت کرده‌اند که در سال 1936 نخستین توله پاندا زنده را به آمریکا آورد. در مقابل، چین نیز به‌طور جدی‌تر با شکار و صادرات پانداهای زنده برخورد کرد و انحصار خود را بر این گونه تثبیت نمود

اگرچه نتیجه‌گیری هولت بیشتر بر پیامدهای پیچیده این ماجراجویی برای برادران روزولت تمرکز دارد، اما نثر زنده و مهارت او در به تصویر کشیدن هیجان سفر، فصلی شگفت‌انگیز از تاریخ را زنده می‌کند؛ فصلی که رابطه انسان و قلمرو حیوانات را بازتعریف کرد. اگر آن سفر جسورانه برادران نبود، شاید چین هیچ‌گاه متوجه نمی‌شد چه ابزار قدرتمند دیپلماتیک و اهرم قدرت نرمی در اختیار دارد.

برخی پژوهشگران معتقدند جهان امروز در تب‌وتاب تازه‌ای از دیپلماسی پاندا قرار گرفته است. به گفته باربارا کی بودین، مدیر موسسه مطالعات دیپلماسی دانشگاه جورج‌تاون، حدود 20 توافق امانت پاندا در سراسر دنیا فعال است و کشورها پانداها را نه فقط به خاطر خود حیوان بلکه به خاطر چیزی که نمایندگی می‌کنند یعنی روابط خوب با چین در زمانی که اتحادهای ژئوپولیتیک پرتنش و نامطمئن‌اند، طلب می‌کنند.

طرفداران محیط‌زیست معتقدند پاندا به‌عنوان یک حیوان زنده نباید ابزار کسب منفعت سیاسی باشد. اما محبوبیت این حیوان باعث شده چین اکنون صدها میلیون دلار صرف حفاظت پانداها کند و منطقه حفاظت‌شده‌ای به وسعتی سه برابر پارک ملی یلواستون برای بقای آن‌ها ایجاد نماید.

آیا هیچ‌یک از این‌ها بدون ماجراجویی جسورانه روزولت‌ها ممکن بود؟ در عین حال، چین سرمایه‌گذاری کلانی در برنامه‌های پرورش پاندا در اسارت انجام داده تا جریان ثابتی از قدرت نرم را تضمین کند.

کتاب هولت تنها به‌طور مختصر به مسائل پیچیده حفاظت مدرن می‌پردازد و خوانندگان را با این پرسش باقی می‌گذارد که پیامدهای پایدار این جستجو چه بوده است. اما او با روایت داستان آغازین تب بین‌المللی پاندا، نشان می‌دهد چگونه ایالات متحده کمک کرد تا این حیوان، به‌راستی به موجودی سیاسی تبدیل شود.

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نقش خرس‌های دست‌پاچلفتی در معاملات دیپلماتیک 2
نقش خرس‌های دست‌پاچلفتی در معاملات دیپلماتیک 3