جمعه 9 آذر 1403

نقطه آشوب در جهان اسلام

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
نقطه آشوب در جهان اسلام

دفاع تمدنی (آنچه شهید فخری‌زاده دنبال می‌کرد) و جهاد تمدنی (آنچه شهید سلیمانی رهبری می‌کرد) با نقطه‌های آشوب در دنیای اسلام، می‌تواند نقطه عزیمتی در ایجاد پیوستگی در صف‌های گسسته مسلمانان باشد.

دفاع تمدنی (آنچه شهید فخری‌زاده دنبال می‌کرد) و جهاد تمدنی (آنچه شهید سلیمانی رهبری می‌کرد) با نقطه‌های آشوب در دنیای اسلام، می‌تواند نقطه عزیمتی در ایجاد پیوستگی در صف‌های گسسته مسلمانان باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است که حجت الاسلام والمسلمین حبیب الله بابایی رئیس پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به مناسبت شهادت محسن فخری زاده نوشته است:

فرایند تمدنی مسلمانان چندین نقطه چالشی دارد: 1. نقطه خصم تمدنی غرب (در بیرون از جهان اسلام)، 2. نقطه آشوب تمدنی اسرائیل (در قلمرو جهان اسلام)، و 3. نقطه ضعف تمدنی (در درون جوامع اسلامی).

در مورد چالش دوم، مرادخای کاپلان در کتاب "یهودیت به مثابه تمدن" اسرائیل را سرزمین تمدنی یهود و پناهگاهی برای آنها می‌داند. از نظر ایشان چیزی که خاک برای یک درخت به ارمغان می‌آورد، همانی است که یک سرزمین برای یک تمدن بوجود می‌آورد و اساسا یهودیت نمی‌تواند بدون داشتن محیطی که زیست تمدنی خود را در آن تمرین کند، حیات و بقا داشته باشد. هرچند شاید به قول کاپلان اسرائیل برای یهودیان یک سرزمین تمدنی به حساب آید، لیکن این سرزمین بر روی گسل تمدنی و در بستر سرزمینی جهان اسلام و در تضاد با هویت سرزمینی امت اسلام قرار گرفته است.

هرچند شاید بتوان دو تمدن را به لحاظ فرهنگی در یک نقطه جمع نمود، لیکن نمی‌توان دو تمدن را به لحاظ جغرافیایی در یک سرزمین تجمیع کرد. از طرف دیگر، خصایص تاریخی این قوم نه فقط در تاریخ اسلام بلکه در تاریخ غرب باستان و غرب قرون وسطی (دوره شروع جنگ‌های صلیبی) با نوعی از فتنه‌گری‌ها همراه بوده و نظام تمدنی در جهان غرب حتی در آمریکای امروز (با بانک‌ها و رسانه‌های یهودی) را نیز مختل کرده است. این فتنه‌گری‌ها در دنیای اسلام و در قلمرو تمدنی مسلمانان نیز همواره منشأ آشوب‌های بزرگ بوده که نمونه‌های آن را می‌توان در جنگ اعراب و اسرائیل و سپس در دخالت‌ها و ترورهای دولتی در دیگر کشورهای اسلامی مشاهده کرد.

اگر عنوان «آشوب» (و یا فتنه) را بتوان بر این چالش کلان تمدنی اطلاق کرد، آنگاه مواجهه جهان اسلام با این چالش، جز از طریق قتال بزرگ در سطح امت اسلام نخواهد بود.

"دفاع تمدنی" (آنچه شهید فخری‌زاده آن را دنبال می‌کرد) و "جهاد تمدنی" (آنچه شهید سردار سلیمانی آن را رهبری می‌کرد) با نقطه‌های آشوب در دنیای اسلام، می‌تواند خود نقطه عزیمت جدیدی باشد در ایجاد پیوستگی در صف‌های گسسته ملت مسلمان. البته مواجهه سخت با نقطه‌های آشوب باید توأم باشد با تقابل‌های فرهنگی و حرکت‌های متراکم فکری و آگاهی‌بخش حوزه‌ها و دانشگاه‌ها. اگر حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها بتوانند به زبان عربی، عبری، استانبولی، اردو، و اندونزیایی بنویسند و بسترهای فرهنگی جهان اسلام (همچون پاکستان، افغانستان، الحزایر، سودان و غیره) را در تقابل با اسرائیل بموقع اشباع کنند، تقابل با آشوب، نظم اجتماعی و تمدنی را در هم نمی‌ریزد و همبستگی فرهنگی را هم تقویت خواهد کرد.