نه دنبال فضای مجازی هستم نه "فالوئر" و "وایرال" شدن!
نازنین ملایی، قایقران ایرانی که در المپیک توکیو به مقام یازدهم رسید، مهمان کافه خبر بود و از وضعیت خود گفت.
سپهر ستاری؛ نازنین ملایی، ستاره قایقرانی ایران در سال 1400 بود. پاروزن ایرانی که موفق شد در المپیک توکیو شرکت کند و مقام یازدهم را کسب کند تا برای اولین بار چنین نتیجهای را رقم بزند. هر چند خیلی ها معتقد بودند ملایی می توانست نتیجه بهتری هم بگیرد و پتانسیل آن را داشت اما ملایی توانست نماینده ای شایسته برای ایران باشد و حالا خود را برای درخشش در بازی های آسیایی هانگژو آماده میکند. او پیش از این در بازی های آسیایی اینچئون برنز و در جاکارتا نقره گرفته و حالا، همه منتظرند تا دختر پاروزن ایرانی، یک طلای خوش رنگ از چین صید کند. ملایی مهمان کافه خبر خبرآنلاین شد و از المپیک توکیو تا بازی های آسیایی پیش رو، روایت های جالبی داشت.
ابتدا درباره المپیک توکیو بگوییم؛ مسابقاتی که شما عملکرد خوبی داشتید و رتبه ای که کسب کردید، برای قایقرانی ما خوببود. با اینکه رتبه شما نسبت به بقیه خیلی بهتر بود، و دیگر خانمها عملکرد ضعیفی داشتند، اما در فضای مجازی و... بیشتر دیده شدند؛ انگار که در ورزش بانوان، غیر از عملکرد خوب، باید بلد باشید چطور خود را در دید قرار دهید!
من چون ورزشکار مبتدی نبودم و دو دوره المپیک لندن و برزیل در مسابقات کسب سهمیه بودم، تجاربی درباره این موضوع داشتم و هم تیمی هایم در مسابقات شرکت میکردند. تجربه خوبی که توانسته بودم کسب کنم این بود که هرچقدر ار حواشی دور باشم، نتایجم بهتر است. من مسابقه میدهم و نتایج خوب کسب میکنم چون لذت میبرم؛ نه اینکه فقط بخواهم دیده شوم. اگر بخواهم تمرکز کارم را روی این بگذارم که چطور در فضای مجازی و رسانهها وایرال شوم، و مردم من رابیشتر بشناسند، قطعا نمیتوانم عملکرد خوبی داشته باشم. بنظرم آهسته قدم برداشتن و نتایج خوب گرفتن، بهتر از این است که پر سر و صدا باشم اما نتایجم دیده نشود.
خودتان از نتیجه المپیک راضیبودید یا میشد که نتایج بهتری حاصل شود؟
نا قبل از حضور در المپیک ما قول فینال c را دادیم یعنی جزو 12تا 16نفر المپیک. اما ما در رقابت قرار گرفتیم و توانستیم عملکرد بهتری داشته باشیم. خوشحالم از نتیجه ای که گرفتمچون برای اولین بار بود در این مسابقه، من توانسته بودم عملکرد و تاکتیکی که باید را ارائه دهم و از خودم راضیام. بر اساس شرایطی که بود برای آن زمان بهترین خودم بودم. اما اگر یکسری شرایط قبل از المپیک تغییر میکرد، قطعا میتوانستم دو تا سه رده بالاتر باشم و این را همانجا به مربیام هم گفتم و این تحت شرایطی بود که خیلی ساده بود.
مثلا در دوماه پایانی، اگر در پیست استاندارد پارو میزدم که خیلی پیگیرش بودیم، اما به دلیل شرایط کرونا و محدودیتها، نتوانستیم به پیستهای استاندارد برویم و سر همین موضوع به رقبایم باختم. یعنی رقیب نیوزلندی من که قهرمان المپیک شد، دقیقا بعد از هزار متر توانست من را رد کند چون من در دریاچه آزادی هزار متر را پارو میزنم، یعنی تا هزار متر من نفر اول المپیک را گرفته بودم و تنها جایی که باختم جایی بود که او در کشورش در پیست دو کیلومتر تمرین میکرد و من در پیست هزار متر.
نتیجهای که گرفتید برای ورزش زنان تقریبا یکی از بهترین عناوین در المپیک بود. در فدراسیون و در بین ورزشیها، متوجه شدند عملکرد خویی بوده؛ اما سوال این است که آیا قضیه همان وقت تمام شد یا بعد از المپیک هم توجهها به شکلی بوده که بتوانید امکانات مورد نظرتان را بگیرید؟
واقعیت این است که این مسئله باعث شد قایقرانی زنان دیده شود. تا جایی که همان زمان آقای صالحی امیری، قولهای خوبی برای خرید پارو و امکانات لازم را دادند و حتی درخواست اردوی برونمرزی را قبول کردند. بعدا هم که در آزادی حضور پیدا کردند درخواست اردوی برون مرزی قبل از بازیهای آسیایی را دادند. این یعنی توانستیم نشان دهیم که قایقرانهای ما میتوانند عملکرد خوبی داشته باشند و فقط نیاز به توجه و دیدهشدن بیشتر داشتند. با این کار که در المپیک صورت گرفت این رشته دیده شد و متوجه شدند که پتانسیل لازم را دارد که اگر توجه شود نتایج خوبی میگیرد.
یعنی تغییری رخ داده و شرایط بهتر شده؟
خدارا شکر شرایط بهتر شده و به هر مسئولی برای هر کاری نیاز داشته باشیم، و امکاناتی را بخواهیم، در کوتاهترین زمان ممکن سعی میکنند انجام دهند و این نکته مثبتی است که یعنی ورزش ما دارد راه درستی را میرود.
با توجه به پیش رو بودن بازیهای آسیایی، و سابقه حضور شما در این مسابقات که تا کنون یک نقره و برنز کسب کردهاید، خیلیها میگویند وقتش رسیده که طلا بگیرید. خودتان تا چه اندازه به این موضوع اعتقاد دارید؟
در دوره گذشته در جاکارتا هم من باید طلا میگرفتم اما روی اشتباه خودم و تاکتیک مسابقهام که باید تغییر تاکتیک میدادم اما این کار را نکردم، طلای من به نقره تبدیل شد. اما برای این دوره ماتمرینات خود را قویتر کردیم و قاعدتا وقتی نقره و برنز را دارم، برای طلا حضور پیدا میکنم. اما نکتهای که وجود دارد این است که کشور میزبان یعنی چین، یکسری از مادههای رشته ما را حذف و مادههایی که خودش تمایل دارد را اضافه کرده. در بین مادههای حذف شده، تکنفره سبکوزن که رشته اختصاصی من است حذف شده و حالا فدراسیون و کمیته المپیک، و فدراسیونهای دیگر کشورها نامهنگاری کردند چون این کاری بود که چین به دلخواه خود و بدون نظرخواهی از بقیه انجام داد. سر همین موضوع خیلی پیگیر هستند که تکنفره سبک وزن برگردد و اگر برگردد، امکان اینکه روی سکوی طلا باشیم وجود دارد اما برای تکنفره سنگینوزن شرایط سختتر است. چون من مانند المپیک، با اینکه سبکوزن هستم در ردههای سنگینوزن شرکت میکنم، و تفاوت قد و وزنی که بین سبکوزنها با سنگینوزنها هست، کار را سختتر میکند.
فعلا مشخص نیست تکپارو بزنید یا نه؟
اگر قرار باشد تکپارو بزنم، و سبکوزن اعلام نشود در سنگینوزن شرکت میکنم. اما قول صد درصد مدال طلا را نمیتوان در سنگینوزن داد. اگر سبکوزن باشد میتوانم برای سکوی طلا بجنگم.
اگر در سنگینوزن باشد پیشبینی خودتان چیست؟
پیشبینی من بر اساس عملکردی که در توکیو داشتم، اگر به آن سطح آمادگی برگردم، میتوانم روی جایگاه دوم حساب کنم. چون بعد از چین، نفر برتری که در بازیهای آسیایی حضور دارد ژاپن است که اولین نفری هم که در کسب سهمیه طلا گرفت ژاپن بود. من در توکیو توانستم با رکوردهایی که زدم ژاپن را پشت سر بگذارم. به همین دلیل اگر به آن سطح آمادگی که در توکیو داشتم برسم، میتوانیم روی نقره حساب کنیم.
شاید خیلیها تصور درستی از رشتههای انفرادی نداشته باشند و چه در المپیک و چه بازیهای آسیایی، توقع طلا دارند؛ اما واقعیت ورزش ما این نیست و فاصله زیادی با دیگر کشورها در بخشهای مختلف داریم. با این اوصاف، در مجموع در قایقرانی در بازیهای آسیایی چقدر میتوانیم موفق باشیم؟
در بازیهای آسیایی، بر اساس رویینگ و تجربه این رشته، اقلیت ورزشکاران ما میتوانند صاحب مدال شوند اما اینکه طلا یا نقره بگیرند فوقالعاده سخت است و اینکه چند درصد طلا و نقره بگیریم سخت است چون هیچچیزی صد درصد تعیین شده نیست. اما بر اساس سوابق میتوان به کسب مدال توسط بچهها امیدوار بود و باید در مسابقه رفت و دید عملکرد چطور است.
چون در جاکارتا، کل مسئولین از مربی و خود من، مطمئن بودیم من طلا میگیرم و بر اساس رکوردی هم که زده بودم، هنوز هم میگویم طلا برای من بود. اما یکاتفاقی افتاد و طلای من به نقره تبدیل شد.اتفاقی که هیچوقت در مسابقات من رخ نداده بود و آن سال افتاد و یکدرس برای من بود. آن اتفاق به من نشان داد که هیچوقت نباید طلای صد درصد را در نظر گرفت و ممکن است طلا به نقره تبدیل شود.
زمانی که شما وارد این رشته شدید، یعنی ورود شما به قایقرانی، مصادف شد با سال 2008 و پرچمداری هما حسینی در کاروان ایران در المپیک. چقدر آن قضیه روی انگیزه شما تاثیر گذاشت؟
من سال 2007رویینگ را شروع کردم اما این رشته سال2006وارد ایران شده بود. من به اصرار خانواده و البته مادرم خیلی اصرار داشت که قایقرانی را شروع کنم، به همین واسطه با یکسال تاخیر شروع کردم و سال 2008وقتی وارد تیم ملی شدم، بعد از چند ماه کسب سهمیه آقای محسن شادی و هما حسینی را دیدم که به المپیک پکن رفتند. آنجا حسرت این موضوع را خوردم که کاش یکسال جلوتر شروع کرده بودم و شاید میتوانستم در المپیک حضور داشته باشم.
دقیقا از همان سال مسابقات المپیک را نگاه میکردم و یکرویا بود که دوست داشتم به آن دست پیدا کنم. سالهای اول که در المپیک لندن و ریو نتوانستم حضور پیدا کنم چون در قایق تکنفره شرکت نمیکردم و در گروهی دونفره شرکت میکردم، نمیتوانستیم در کسب سهمیه، ورودی المپیک را کسب کنیم.
خیلی ناراحت بودم از اینکه چرا نمیتوانم در المپیک حاضر شوم و دو دوره است که پشت در المپیک ماندهام. اما وقتی در المپیک توکیو شرکت کردم و توانستم این نتیجهای که شاید خیلیها آن را دستنیافتنی میخواندند را کسب کنم، همه گفتند میشد. همان که میگویند معما چو حل شود آسان شود. برای همین آن موقع تازه فهمیدم که چه خوب در آن المپیک ها حاضر نبودم.چون اگر در آن مسابقات حضور میداشتم، تجربه ای که الان داشتم را نداشتم و شاید اگر در آن مسابقات شرکت میکردم، یکسال بعدش قایقرانی را رها میکردم. این موضوع باعث شد من ادامه بدهم و با تجربه زیاد وارد این مسابقه شوم.
برای المپیک پاریس هم برنامهای دارید؟
قطعا اگر شرایط خوب پیش برود، من هم برای پاریس و هم المپیک لسآنجلس برنامه دارم و دوست دارم در این دو المپیک شرکت کنم و نتایج خیلی خوبی را رقم بزنم.
قبل از المپیک و اواخر سال 99، خبری مبنی بر مثبت شدن تست دوپینگ شما منتشر شد که بعد با ارائه اسناد پزشکی تبرئه شدید. کمی درباره این موضوع صحبت کنید. اصلا فکر میکردید تست شما مثبت اعلام شود؟
آن سال این موضوع اتفاق افتاد و من اصلا فکرش را هم نمیکردم. وقتی ساعت دهونیم - یازده شب مربیام به من زنگ زد و گفت که چنین ایمیل و خبری اعلام شده و قضیه چیست؟ من خودم نمیدانستم قضیه چیست. من داشتم به همه چیز فکر میکردم که ممکن است غذا یا آبی که خوردهام آلوده باشد. به هرچیزی فکر میکردم جز اینکه دارویی که پزشک تجویز کرده. چون من قبل از مصرف آن دارو، با پزشکی که در فدراسیون داشتیم مشورت کرده بودم و از پزشکی که دارو را تجویز کرده بود هم پرسیدم. هر دو هم گفتند موردی ندارد و عکس دارو را هم برای پزشک فدراسیون فرستادم و چون المپیک عقب افتاد، ایشان هم گفتند میتوانی بخوری و من شروع به مصرف آن کردم.
برای همین زمانی که تست را از من گرفتند، من در برگهای که باید داروها و قرصهایی که مصرف میکنیم را اعلام کنیم، این قرص را اعلام کردم و حتی اسمش را هم نمیدانستم که به پزشک زنگ زدم و او اسم قرص را برای مامور دوپینگ گفت. بعد از آن که گفتند بر اساس مصرف این دارو تست من مثبت اعلام شده، دقیقا چون این دارو را در لیست نوشته بودم، ستاد بینالمللی دوپینگ از من پرسید که چرا این دارو را مصرف و اعلام کردهای. چون برایشان جای سوال بود که وقتی مصرف و اعلام کردهای، یعنی دلیل قانعکنندهای داشتی. بر اساس مدارک، اسناد و سوابق پزشکی که داشتم و حتی شهادت پزشک فدراسیون که اعلام کرده بود که ایشان از من پرسیده و من اجازه داده بودم که مصرف کند، به من برای سه ماه معافیت دادند، و بعد از سه ماه توانستم تمریناتم را شروع کنم.
بیشتر بخوانید:
درخواست ویژه مربی پورتو از یک ایرانی؛ پیراهن طارمی را برایم بگیر!
مجیدی نگذاشت داستان منصوریان تکرار شود / عکس
گلمحمدی: رهایم کنید!
یک موضوع دیگر که پیش آمد، این بود که بعد از اینکه آقای بهمن نصیری از حضور در المپیک انصراف دادند، شما با ایشان دچار اختلافهایی شدید و گفتید که کار بزرگش را خراب کرد. آیا این مشکل رفع شده و توضیحی هم درباره آن بدهید.
من واقعا دلخور و ناراحت شدم چون قبل از حضور در المپیک، فدراسیون قانونی گذاشت که اگر شرایطی پیش بیاید مانند حالت شیر یا خط، ما مجبوریم ورزشکاری را انتخاب کنیم و بر اساس تایمشان با نفر سوم بسنجیم. زمانی که این قانون اعلام شد، ما در اردوهای قبل از مسابقات کسب سهمیه بودیم و من آن زمان در اردو، سه بار اعتراض کردم و گفتم نمیخواهیم بر اساس این قانون تبصرهای بگذاریم و همه موافق این قانون بودند.
بعد از مسابقات کسب سهمیه، بر اساس قانونی که همه موافق بودند، باید این نتایج اعلام میشد. آقای نصیری ابتدا مخالفت کردند و گفتند این قانون اصلا درست نیست و باید حذف شود. در صورتی که اگر اعتراضی بود باید قبل از مسابقات صورت میگرفت. یعنی همان زمانی که من اعتراض کردم. اما باز گفتند که بر اساس نتایجی که فدراسیون و هیات مدیره تصمیم بگیرند که آقای نصیری، قبل از آن اعلام کردند که من کنارهگیری کردم با اینکه شرایط رفتن به المپیک را داشتم، و اولویت با من بود.
این حرفشان به نظرم حرف شایستهای نبود.چون من تا لحظه آخر با اینکه قانونی که گذاشته بودند بر آن اساس بود، اعتراضی نکردم و نگفتم اولویت با من است. اینکه یک همتیمی بخواهد عملکرد همتیمی دیگر را زیر سوال برده و عملکرد خودش را بالا ببرد، اصلا شایسته نیست. من بر این اساس از ایشان ناراحت شدم که کار بزرگی را انجام بدهند با اینکه صفت خوب بودن به خودشان بدهند جالب نیست که ایشان با صفت دادن به خود، کارشان را زیر سوال بردند.
در صورتی که قرار نبود اتفاق خاصی بیفتد و بر اساس قانونی که بود باید انجام میشد و من به همین دلیل از ایشان دلخور بودم. به نظرم یک اتفاقی که باید در ورزش کشور بیفتد این است که ورزشکارها، حامی و حمایتکننده یکدیگر باشند. اگر ما پشت یکدیگر باشیم، یک مسئول اگر نخواهد کاری که برای من هست را به درستی انجام دهد، اگر من و دیگر ورزشکاران پشت یکدیگر باشیم، قطعا آن کار انجام میشود. اما مشکل اصلی ما ورزشکارها این است که پشت یکدیگر نیستیم و تا توانستهایم زیر پای یکدیگر را خالی کردهایم، تا از روی یکدیگر رد شویم و بالا برویم بجای اینکه برای همدیگر پله بسازیم. در صورتی که الان نتیجه من در المپیک، باعث شده که امکانات به تیم و فدراسیون داده شود چون فدراسیون قایقرانی دیده شده و صرفا نازنین ملایی دیده نشده. این دیدگاه تا بین ورزشکارهای ما جا بیفتد که اگر یک نفر قدمی بردارد، برای یک نسل قدم بر میدارد، خیلی زمان میبرد و خیلی ها باید بسوزند تا این دیدگاه ساخته شود.
درباره ورزش زنان همیشه مشکلات و گلایهها هست اما یکی از مشکلات این است که بودجه و امکانات برای رشتههایی هزینه میشود که آینده ندارند اما جاهایی که آینده ای ندارند هزینه نمی شود.
من به رشتههای دیگر کاری ندارم چون اطلاعاتی ندارم، اما اینکه یک رشته که شانس مدال ندارد به آن رسیدگی نشود و استارت کارش زده نشود، این هم اشتباه است. چون آن رشته هم باید در ایران ساخته شود، اگر که میخواهیم سطح ورزشمان را به سطح دنیا برسانیم.
اما مسئلهای که درباره قایقرانی وجود دارد، در تمام دنیا، فدراسیون رویینگ، جداست. فدراسیون کایاک و آبهای آرام جداست و فدراسیون بادبانی و اسلالوم هم همینطور. یعنی اینها هرکدام بودجه جدا دارند اما فدراسیون قایقرانی در ایران، چون همهاش با هم ترکیب شده و همه فدراسیونها در یک فدراسیون گنجانده شده، به چشم یک فدراسیون به آن نگاه میشود و بودجه میدهند.
در صورتی که شامل سه تا چهار فدراسیون است و اگر بخواهید مانند همه دنیا به آن نگاه شود، هم بودجه به اندازه کافی به آن میرسد هم ورزشکارها راحتتر از امکانات و شرایط برخوردار میشوند.
اما فدراسیون قایقرانی بودجهای را میگیرد که فدراسیون تکرشتهای میگیرد. در حالی که قایقرانی هشت رشته دارد که شامل چهار فدراسیون جداست. این خیلی کار را سخت میکند و برای همین به نظرم بچههای قایقرانی، مدالهایی که میگیرند را با تواناییها و پتانسیل ذاتی خود به دست میآورند. چون فدراسیون قایقرانی خیلی از نظر مالی شرایط سختتری دارد.
وضعیت درآمدی، و حقوقی شما چطور است؟ آیا به درآمدی در ورزش رسیده اید که کفاف زندگی را بدهد؟
میتوانم بگویم تا تقریبا دو سال گذشته، درآمد خاصی برای ما وجود نداشت چون فدراسیون که مجبور است برای اینکه به همه بچهها حقوق بدهد، حقوق ناچیزی را در نظر بگیرد چون تعداد ورزشکارها زیاد است و در روزگار امروز امرار معاش ساده را هم نمیتوان با آن داشت. شاید در حد پول بنزین باشد. به همین دلیل اکثریت ورزشکارها اگر وضعیت مالی خانوادههایشان خوب باشد و حمایت شوند، خوب میتوانند ادامه دهند اما اگر این شرایط نباشد، اکثریت ورزشکارها بعد از دورهای مجبور شدند با ورزش حرفهای خداحافظی کنند.
در دو سه سال اخیر کمی شرایط تغییر کرد چون ما در بازیهای آسیایی اینچئون و جاکارتا که مدال گرفتیم، قانون استخدام مدالآوران آن مسابقات وضع شد و استخدام رسمی وزارت ورزش شدیم و توانستیم وقتی در اردو هستیم، مامور باشیم و حقوق بگیریم. همین مقداری بار را از دوش خانوادهها برداشت.
موضوع دیگری که درباره ورزش زنان هست نقش خود آنها در پیشرفت نکردن آن است که شاید خیلی جاها جدی نمیگیرند، خیلی ها بعد از ازدواج ورزش را رها میکنند و... بنظرتان این عوامل چقدر در این موضوع موثر است؟
این مسئله بنظرم خیلی مهم است چون بانوان ما دقیقا خودشان را یکجایی دستکم میگیرند. از اینکه میتوانند بهتر باشند و برای بهترین بودنشان تلاش کنند دست میکشند و در همین رشته خودم خیلی ورزشکارهای دیگر را میشناسم که در همین آسیا، بعد از دوسال از به دنیا آمدن فرزندش، به مسابقات برگشته و در همین مسابقات کسب سهمیه توکیو، با من مسابقه داد. حتی در المپیک، رقیب ایرلندی من 42سال سن داشت و خیلی ریلکس مسابقه داد و دوازدهم المپیک شد.
به نظرم اگر بخواهیم در هر رده سنی، با هر شرایطی بهترین نتیجه را کسب کنیم امکانپذیر است. اما مسئله این است که باور داشته باشیم و این باور چیزی نیست که بخواهیم به کسی تلقین کنیم بلکه باید در درون هر کس ایجاد شود که ببینیم چه میخواهد؟ هدفش چیست؟ هدفش از زندگی فقط تشکیل خانواده و ازدواج است یا هدف والاتری دارد که بتواند اسمی از خود ثبت کند که تا سالیان سال بماند و همه از او یاد کنند. حتی اگر نوه و نتیجه و نوادگانش باشند، این اسم از او به یادگار بماند. این دیدگاه بر اساس خود بانوان ما وجود دارد.
در آقایان این مسئله عیانتر است چون از گذشته، یک روند مرد سالارانه داشتیم اما الان شرایط تغییر کرده و خانمها دارند قدم برداشتن در جامعه را یاد میگیرند. اینکه چقدر میتواند در آینده پیشرفت کند، به تلاش خودشان بستگی دارد. به نظرم امکانپذیر است. اما اگر بانوان ما میخواهند دیده شوند، باید یکسری قوانین که قوانین کشور است و ما نمیتوانیم آن را زیر پا بگذاریم احترام بگذاریم. مثل اینکه ما از رسانه انتظار داریم دیده شویم اما وقتی پشت دوربین قرار میگیریم، یکسری از قوانینی که قوانین کشور ماست را رعایت نمیکنیم، و وقتی این را رعایت نکنیم دیده نمیشویم.
وقتی هم دیده نشویم، حرفمان شنیده نمیشود و رشته و کارمان دیده و شناخته نمیشود. اگر قصدتان دیده شدن است و اینکه نشان دهید خانمها تواناییاش را دارند، بر اساس این قوانین مجبوریم پیش رویم چون در این کشور زندگی میکنیم. اگر نه که میتوانیم دیده نشویم و خیلی نامحسوس زندگی راحت خود را داشته باشیم و دنبال این شرایط نباشیم.
اما هر شرایطی سختی خود را دارد و اگر میخواهیم به موفقیتی برسیم، مانند مقام یازدهم من در المپیک، که شاید مردم فقط آن مقام را دیدهاند، اما روزهایی که من بعد از تمرین غش میکردم و نیم ساعت طول میکشید تا من برگردم را ندیدهاند. روزهایی که مربیام فکر میکرد شاید من واقعا مرده باشم و میگفت نمیتوانم بیشتر از این به تو فشار بیاورم چون انگار که روزی سه بار تو را در قبر میگذارم و در میآورم. اینها چیزهایی است که از بیرون دیده نمیشود اما من این سختیها را کشیدم که یازدهم المپیک شدم. اگر قرار است سختی بکشیم میتوانیم دیده شویم اما اگر سختیها را تحمل نکنیم قطعا دیده نمیشویم.
و کلام پایانی؟
امیدوارم سال 1401سال خوبی برای همه مردم کشورم به ویژه ورزشکاران باشد که قرار است کاروان اعزامی به بازیهای هانگژو برود و امیدوارم مدالهای بیشتری کسب کند. امیدوارم خودم هم جزو نفراتی باشم که بتوانم پرچم کشورم را در هانگژو به اهتزاز در بیاورم اما نکته مهم این است که چه ورزشکار و چه غیر ورزشکار، در زندگی دست از تلاش برنداریم.
شاید زمانهایی باشد که خیلی خسته شویم و ببریم اما دقیقا همان لحظه که پشیمان میشویم، شاید یکمیلیمتر با موفقیت فاصله داشته باشیم. همیشه موفقیت جایی ایستاده که تو خیلی خسته شدهای و میخواهی کنار بروی. همیشه در مسابقه وقتی پارو میزنم، به یکچیز فکر میکنم؛ وقتی درد همه بدنم را فرا گرفته و از درد دلم میخواهد بایستم و توان نفس کشیدن ندارم، فقط به خودم میگویم الان بغل دستیات هم همین حس را دارد، اگر تو ادامه دهی پس او کم میآورد. فرق برنده و بازنده دقیقا نقطهای است که تو بایستی و دیگری ببازد. برای همین هیچوقت از تلاش دست برندارید.
بیشتر بخوانید:
واکنش علی دایی به ماجرای درگیری با سفیر برای باز کردن کرواتش
روز تلخ فوتبال ایران؛ سفر بیبازگشت کاپیتان تیمملی / عکس
برخورد خشن محمود فکری با فرهاد مجیدی!/ عکس
258 251
کد خبر 1619785