نه رسما تعطیل هستیم و نه رسما باز!
یک کارگردان جوان با ابراز تاسف از اینکه این روزها تئاتر رسما نه تعطیل است و نه رسما باز است، گفت: انگار کرونا تقصیر ما تئاتریهاست.
علی جهانجونیا که این روزها نمایش «در حضور باد» را در تماشاخانه «دیوار چهارم» روی صحنه میبرد، معتقد است: اگر دنیای امروز را روی صحنه ببینیم، شاید اتهام بزرگنمایی و زیادهروی به آن بزنیم چراکه در جهان امروز، بزرگترین تراژدیها هم شوخی به نظر میرسند.
او با همراهی گروه تئاتر «هوده» که گروهی جوان و دانشجوست، در یکی از سختترین دورههای تئاتری، مشغول اجرای نمایش «در حضور باد» هستند، نمایشی که متن آن نوشته بهرام بیضایی است که برای اولین بار اجازه، اجرای عمومی آن را در تهران داده است.
همزمان با اجرای این نمایش گپ و گفتی با علی جهانجونیا کارگردان این اثر نمایشی داریم.
او در گفتگوی خود با ایسنا از وضعیت بلاتکلیف تئاتر در دوران فعلی گفت و از علاقهای که این گروه به اجرای آثار بهرام بیضایی دارد.
جهانجونیا که نمایش خود را در تماشاخانه «دیوار چهارم» روی صحنه میبرد، درباره فعالیت بخشی از سالنهای خصوصی تئاتر در شرایط قرمز کرونایی گفت: چند روز بعد از شروع اجراهای ما به صورت غیر رسمی اعلام شد که تئاتر تعطیل است، ولی به فاصله چند روز تماشاخانههای خصوصی فعالیتشان را آغاز کردند و گفته شد مسئولیت با خودشان است که به نظر میرسد نوعی سلب مسئولیت از مدیریت تئاتر است. البته این کمتوجهی از قبل هم احساس میشد و ربطی به کرونا ندارد، منتها الان علنی شده است.
او اضافه کرد: در حال حاضر مرکز هنرهای نمایشی حتی بحث مجوز اجراها را هم گردن نمیگیرد و گروهها و سالنهای خصوصی با مسئولیت خودشان کار میکنند. در این وضعیت، تئاتر به طور رسمی نه باز است و نه تعطیل درحالیکه تئاتر ما باید رسما باز باشد یا تعطیل.
جهانجونیا خاطرنشان کرد: سالهاست بزرگان ما با سوءمدیریتهای فرهنگی رو به رو بودهاند و در شرایط سخت کار کردهاند، ولی الان پذیرش این مسئولیت گران تمام شده و بهترین کار، رها کردن است. آنچه امروزه میبینیم، مسایلی است که گروههای نمایشی سالها با آن دست به گریبان بودهاند ولی الان طوری علنی شده که مخاطب هم متوجه آن شده است. البته این شرایط قابل تحلیل است.
او با اشاره به اینکه مردم همیشه بهترین تصمیم را میگیرند، اضافه کرد: این جمله شعار نیست. خود من هم قبلا چندان آن را باور نداشتم ولی به مرور متوجه شدم که واقعیت دارد.
این کارگردان با اشاره به استقبال تماشاگران از نخستین اجراهای نمایشش افزود: در یک هفتهای که اجرا داشتیم، تمام ظرفیت مجاز سالن پر میشد. الان هم که اجرایمان را از سر گرفتهایم، باید به مخاطب بسپاریم و ببینیم چه تصمیمی میگیرد.
جهانجونیا در پاسخ به این پرسش که چه انگیزهای سبب میشود یک گروه جوان در سختترین شرایط روی صحنه برود، توضیح داد: ما یک گروه جوان و دانشجویی هستیم که حتی نمایشنامههایی را برای اجرا انتخاب میکنیم که اجرایشان ساده نیست. نمایشنامههای آقای بیضایی را از طریق ارتباط با خودشان و گرفتن مجوز از ایشان کار میکنیم و نمایشنامه «در حضور باد» برای اولین بار برای اجرای عمومی در تهران مجوز میگیرد.
او تاکید کرد: شغل ما تئاتر است. البته کار تئاتر با آنچه در ایران رخ میدهد، تفاوت دارد. ما در تئاتری که نیست، تئاتر کار میکنیم چون نه زیر ساختی وجود دارد، نه حمایتی و نه متولی محکمی. مثل یک NGO یا شبیه هیات کار میکنیم. اما به هر حال شغل ما این است همانطور که بعضیها سوپر مارکت دارند یا راننده هستند یا هر شغل دیگری دارند که در سختترین مقاطع هم فعالیتشان تعطیل نمیشود.
این کارگردان جوان با ابراز تاسف از اینکه همیشه در شرایط سخت اولین انگشت اتهام به سمت تئاتر میرود، اضافه کرد: گویی ما مقصر کرونا هستیم. همین که وضعیت قرمز میشود، به سرعت تئاتر را تعطیل میکنند و بعد که برطرف میشود، تا دوباره این تئاتر جان بگیرد، زمان میبرد. به همین دلیل نباید کارمان را رها کنیم، بخصوص گروههایی مانند ما که مورد حمایت هم قرار نمیگیریم. اما آنچه ما را ثابتقدم نگه داشته، استمرار است. زنده بودن ما مهمتر از چگونه بودنمان است. در حال حاضر بقای فعالان تئاتر مهمتر از چگونه کار کردن آنان است. همه این سختیها را به جان میخریم که فقط بتوانیم باشیم و مخاطب هم از کارهای درستی که دنبال حاشیه نیستند، حمایت میکند.
جهانجونیا در بخش دیگری از این گفتگو درباره انتخاب نمایشنامه «در حضور باد» که جزو نمایشنامههای مشهور بیضایی نیست، توضیح داد: در زمان و جهانی زندگی میکنیم که به نظرم اکنون تراژیکترین نمایشنامههای جهان شوخی به نظر میرسند؛ دنیای امروز را اگر روی صحنه ببینیم شاید اتهام بزرگنمایی و زیادهروی به آن بزنیم؛ اکنون فکر میکنم مستندها بهترین آثار باشند و خب این مضحکه به نظرم در دنیای امروز یک مستند است. پس تصمیم گرفتم مضحکهای را روی صحنه ببرم که به دنبال تراژیک بودن نیست و میتواند حقایق را زیر لایهی مضحکهای که به نظرم اکنون خیلی جدی است، به نمایش بگذارد.
او درباره علاقهای که در گروه تئاتر «هوده» برای اجرای آثار بیضایی وجود دارد، آن هم در وضعیت تاسفبرانگیزی که حتی بعضی دانشجویان هنری بیضایی را نمیشناسند، نیز گفت: ما یک جمع دانشجویی هستیم که یکدیگر را با نقطه اشتراک علاقهمندی به آقای بیضایی یافتهایم؛ ما در ایران تئاتر کار میکنیم و باید به آنچه در این خاک قابل رجوع و پژوهش است، توجه بیشتری داشته باشیم. به نظر من در قلهی تاریخ نمایشی ایران بهرام بیضایی ایستاده است؛ کسی که دههها در این جایگاه به سختی ایستادگی کرده و شاید کمکاری یا بدکاری همکاران خود را به دوش کشیده است. این تاسفآور است که وقتی به عقبهی نمایشی کشور خود نگاه میکنیم شخصی را در قامت ایشان نمییابیم، کاش بیضاییها داشتیم و میشد به آنان نیز رجوع کرد اما خب شاید دلیلش دقیقا همین است که میفرمایید امروزه جوانان و دانشجویان کمتر به ایشان رجوع میکنند؛ وقتی نسل جدید مرجع درستی ندارند، احتمالا بیضایی و نگرش و قلمش همانجا خواهد ماند و کسی مانند ایشان و بهتر از ایشان نخواهد آمد. خود بهرام بیضایی این کار را به خوبی انجام داده است، یعنی بر مراجع هنری پیشین خود تسلطی کامل پیدا کرده و از دل آن یک بهرام بیضایی خلق کرده است.
او اضافه کرد: ما در گروهمان یعنی گروه هنری دانشجویی و مستقل هوده، به شکل موازی روی چند نمایشنامه از آقای بیضایی پژوهش میکنیم و منابع را استخراج کرده و ایدههای اجرایی را ارزیابی میکنیم. سپس با تایید اساتید دلسوز و معتبر دانشگاهی آنها را طبق برنامهی گروه و اتفاقات جامعه در صف پروژههای اجرایی گروه قرار داده و با هزینههای شخصی آنها را به روی صحنه میبریم.
علی جهانجونیا در پایان درباره چگونگی تعامل این گروه هنری با بیضایی توضیح داد: در مورد تعامل با آقای بیضایی باید بگویم اصلا کار پیچیدهای نیست. چه بسا تعاملی بسیار منطقی و علمی است و حتی به پیچیدگی برخی نویسندههای داخل کشور که دیدهایم پس از روزها جست و جو با درخواستهای عجیب و غریب وارد مذاکره میشوند، نیست. آقای بیضایی بسیار باهوش هستند و کافی است یک جوان بخواهد کار کند و واقعا برای خود نمایشنامه سراغ آن رفته باشد و نه برای قصدهای دیگری که کم هم ندیدیم، ایشان همکاری خواهند کرد.
به گزارش ایسنا، این اثر نمایشی هر روز ساعت 17 در تماشاخانه «دیوار چهارم» روی صحنه میرود و در خلاصه داستان آن آمده است:«در حضور باد» مضحکهای تک پردهای است که در آن مرد دراز، مرد چاق و میانجی با تصمیم به آشتی و همزیستی آغاز میکنند؛ سپس پی دلایل وقوع فاجعهای میگردند که از پس آن همه دنیا مردهاند و هیچ باقی نمانده است. پس آنها دادگاهی سهنفره تشکیل میدهند و....
انتهای پیام