یک‌شنبه 4 آذر 1403

نگاه مخاطبان / در این کشور چه‌ها می‌توان کرد؟

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

می‌توان به جای اخبار جنایات... دائما این لیست سرانه تولید ناخالص را ورانداز کرد و راهی یافت که در طی پنجاه سال آینده یکی از این بیست کشور اول دنیا باشیم.

مخاطبان عصر ایران؛ علی اصغر شیخی - کسی تا بحال فکر کرده که می‌شود از تبریز به باکو و تفلیس و مسکو و دیاربکر و آنکارا و استانبول و اربیل و تهران و گیلان قطار سریع‌السیر گذاشت یا شرکت هواپیمایی ارزان قیمت مثل «رایان ایر» یا «ایزی جت» در منطقه درست کرد؟ آخر هفته سوار قطار شد و دو ساعت دیگر در تفلیسی. ماه بعد می‌توان برای نهار به «دیاربکر» یا «طرابزون» رفت یا باکو مثلا. یک بار در سال می‌توان به استانبول رفت و بازی بشیکتاش منچستر را در ورزشگاه جدید بشیکتاش از نزدیک دید. و یا می‌توان دهکده‌ای سبز مثل آن‌هایی را که در سوئیس است در کوهپایه‌های سهند و سبلان و میشوو و اورین درست کرد و با تبلیغاتی که در «سی‌ان‌ا‌ن» و فوکس و الجزیره می‌شود سالانه حداقل ده میلیون توریست را در آذربایجان پذیرفت. به جای فرودگاه فعلی تبریز و اردبیل و... که کلی باید مننظر باشی تا پرواز کنی می‌توان فرودگاهی زد که سالانه پنجاه میلیون ظرفیت داشته باشد. سیستم ویزا را برای کشورهای منطقه کلا برداشت و اختلافات را به معامله و نفع همگانی تبدیل کرد. می‌توان دانشجویان رشته اقتصاد را یک سال فرستاد کره جنوبی تا ببینند توسعه در این کشور چگونه رخ داد. یا برای دانشگاه زنجان یا اردبیل و اورمیه و گیلان، اساتید مدعو از «ام‌آی‌تی» یا «هاروارد» و «استنفورد» و «کمبریج» آورد تا آرام ارام بفهمیم چگونه مسئله رقابت و بهترشدن موضوع جهان توسعه یافته است. جشنواره انگور در مراغه، جشنواره سیب در زنوز، جشنواره آفتاب‌گردان در خوی، عسل در سرعین و زردآلو در مرند و پرتقال و... درست کرد. هم خرید و فروخت و هم شادی کرد و خندید. یا به روستائیان آموزش داد چگونه می‌توانند پنیرشان را کیلویی پنجاه دلار بفروشند. یا مثلا چگونه می‌شود نان اسکو را بسته‌ای بیست یورو در پاریس و یا خامه سراب را با بسته‌بندی خوب لندن کیلویی صد پوند فروخت. چقدر پروژه می‌توان تعریف کرد؟ می‌توان از فرودگاهی در مغان هر روز صبح محصولات ارگانیک کشاورزی را به اروپا و کشورهای عرب همسایه صادر کرد. می‌توان مثلا به چرم‌فروش تبریزی آموزش داد با انرژی و مواد اولیه ارزان چگونه می‌تواند «کفش‌فروشی منوچهر و پسران شعبه دیگری ندارد» را به هزاران شعبه در جهان تبدیل کند. می‌توان بچه‌های ده ساله را سوار قطار کرد تا ببینند غذا و لباس و قیافه یک کرد، یا فارس، یک روس، یک گرجی و یا یک عرب و گیلکی عین ماست. آنها هم ببینند. ببینند که عین همیم و... و چنان مشغول خودیم که نمی‌دانیم چقدر پرتیم از عالم. می‌توان به جای اخبار جنایات... دائما این لیست سرانه تولید ناخالص را ورانداز کرد و راهی یافت که در طی پنجاه سال آینده یکی از این بیست کشور اول دنیا باشیم. می‌توان به جای شرمندگی و اضطراب و استرس خنده به خانه‌ها برد. می‌شود از صبح تا شب به حل یک مشکل نه بیشتر کردن آن فکر کرد. بیشتر بخوانید: نگاه مخاطبان / نقدی بر سریال زخم کاری نگاه مخاطبان / اصلاح طلبان فعلا چیزی نگویند تا کارها به سامان شود نگاه مخاطبان / طالبان؛ آینده ای روشن یا مبهم! و چند پرسش لینک کوتاه: asriran.com/003MwV