نگرانیهای استاد نامدار زبان عربی برای حفظ زبان فارسی

غلامعلی حداد عادل با اشاره به خدمات زندهیاد موسی اسوار به زبان فارسی، گفت: او مانند دلاوری بود که با دو دست راست و چپ، هم در ادبیات فارسی و هم در زبان عربی، شمشیر میزد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیین وداع با زندهیاد موسی اسوار، مترجم نامدار زبان و ادبیات عرب و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، صبح امروز پنجم شهریورماه، با حضور جمعی از اهالی فرهنگ، اعضای فرهنگستان و خانواده این مترجم فقید در فرهنگستان زبان برگزار شد.
غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، امروز را روز تلخ فرهنگستان توصیف کرد و با بیان اینکه فرهنگستان یکی از بهترین اساتید خود را از دست داده است، گفت: فقدان این شخصیت ارجمند را نخست به خانواده محترم استاد اسوار تسلیت عرض میکنم.
وی ادامه داد: رابطه ادبیات فارسی و ادبیات عرب، رابطهای دست کم به اندازه کل تاریخ اسلام در ایران است؛ اگرچه رابطه ادبی قبل از اسلام هم وجود داشت. در ایران همیشه استادانی در طول تاریخ بودند که به ادبیات عرب و فارسی مسلط بودند و رکنی از ارکان ادبیات عرب محسوب میشوند؛ از ترجمه عربی ابن مقفع گرفته تا همین امروز. اما از بعد از دوران تجدد، یعنی از 200 سال پیش، اذهان و افکار متوجه دنیای غرب شد و اندک اندک تعداد کسانی که در ایران تسلط کامل به ادبیات عرب داشته باشند، کم شد.
اسوار مرجع مطمئن در ادبیات عرب بود
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: در فرهنگستان اول، تعداد کسانی که استاد در زمینه ادبیات عرف و فارسی بودند، کم نبود. در همان زمان، یعنی حدود 90 سال پیش، رابطه میان ادبیات عرب و ادبیات فارسی به اندازهای بود که دست کم چهار عضو مصری که هم استاد زبان و ادبیات عرب و هم استاد زبان فارسی بودند، مانند طه حسین، به عضویت فرهنگستان انتخاب شدند. اما این سیر کاهشی به تدریج ادامه داشت و همیشه این خلأ احساس میشد که چرا بعد از آشنایی با ادبیات اروپایی، آشناییمان با ادبیات عربی و کشورهای همسایه و ادبیات غرب آسیا کم شده است.
اسوار؛ چراغی در مسیر شناخت عمیق ادبیات و انسانیتحدادعادل با تأکید بر این نکته که استاد اسوار کسی بود که به این نیاز پاسخ مثبت میداد، یادآور شد: ایشان به دلایلی که به ندرت اتفاق میافتد که در کسی باشد، واجد این خصوصیت بود ه به عنوان یک مرجع مطمئن در ادبیات عرب برای اهالی ادبیات شناخته شده بود.
او به پیشینه خانوادگی زندهیاد اسوار اشاره و اضافه کرد: در طول 200 سال گذشته بسیاری از خانوادههای متدین ایرانی که عشق به اهل بیت (ع) داشتند، به عراق مهاجرت و زندگی میکردند. در آنجا فرزند میآوردند که تبار ایرانی داشت اما در محیط عراق پرورش مییافت. در حدود 50 سال پیش، رژیم بعث عراق در اثر خصومت با ایران تصمیم گرفت این ایرانیها و ایرانیتباران مقیم عراق را اخراج کند. عده زیادی به ایران آمدند، خانواده استاد اسوار از این خانواده بودند. او در عراق متولد شده و زبان عربی را آموخته و به مدرسه رفته بود؛ در واقع جزو کسانی بود که عربی را در محیط آموخته بود و این سرمایه را از عراق به ایران آورد.
پلی میان ادبیات ایران و کشورهای عربی
حدادعادل با بیان اینکه تعداد قابل توجهی از فضلای عربیدان از این طریق به ایران آمدند، اما اسوار از جهت دانش عربی در صدر همه آنها بود، به دیگر تواناییهای زندهیاد اسوار اشاره کرد و گفت: تسلط او بر دانشهای زبانی، سبب شد تا اسوار پلی میان ایران و کشورهای عربی باشد. هرکسی در ایران مسئلهای درباره زبان و ادبیات عرب داشت و یا میخواست تحقیقی انجام دهد، میدانست که باید به اسوار مراجعه کند و در کشورهای عربی نیز این جایگاه وجود داشت.
به گفته او؛ ترجمه فارسی او سخته و پرورده بود، هم با ادبیات قدیم عرب آشنا بود و هم با ادبیات معاصر عرب ودر هر دو حوزه ترجمه دارد؛ هم چکامههای متنبی را به فارسی ترجمه کرده و هم آخرین رمانها و داستانهای کوتاه و بلند داستاننویسان عرب را. در زبانشناسی هم دستی داشت. اما در ادبیات فارسی هم او کم خدمت نکرد.
دغدغههای یک استاد ادبیات عرب برای زبان فارسی
حدادعادل با بیان اینکه آشنایی من با استاد اسوار به بیش از 40 سال برمیگردد، گفت: آشنایی ما به زمانی برمیگردد که اسوار در صدا و سیما بسیار فعال بود و چهار همایش برای اصلاح وضع زبان در صدا و سیما برگزار کرد که دبیر سه همایش را نیز خود او برعهده داشت. در دهه 60 و 70، شورای عالی ویرایش در صدا و سیما وجود داشت که اساتیدی مانند دکتر نجفی، مرحوم سمیعی گیلانی و استاد صادقی در آن عضو بودند. استاد اسوار نیز در این شورا عضو بود و مدتی نیز ریاست آن را برعهده داشت. همه ما در فرهنگستان گاهی با شنیدن اخبار آرزو میکنیم که ای کاش یک صاحبنظر و دلسوزی در بخش خبر و تولید کنار دست نویسندگان بود و اشکالات او را برطرف میکرد. این آرزو همچنان باقی است، اما تا وقتی اسوار آنجا بود، خیالمان راحت بود که مرجعی برای پاسداری زبان فارسی در آنجا حضور دارد.
رئیس فرهنگستان با اشاره به برنامه 300 قسمتی «پارسی را پاس بداریم» که به کوشش استاد اسوار تولید شده بود، ادامه داد: او فقط دغدغه زبان و ادبیات عرب را نداشت و به همان اندازه و شاید بیشتر، دغدغه زبان فارسی را داشت و مانند دلاوری بود که با دو دست راست و چپ، هم در ادبیات فارسی و هم در زبان عربی، شمشیر میزد. او بسیار پرکار بود، هیچوقت ندیدیم که قلم را بر زمین بگذارد، انبوهی از ترجمه و مقاله را همیشه در دست داشت. دقیقالنظر بود و منابع را میشناخت. هروقت نمایشگاه کتاب در کشورهای خلیج فارس و عربی برگزار میشد، اگر میخواستیم شخص با بصیرتی را اعزم کنیم، اسوار را اعزام میکردیم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه اسوار علاقهای به کار و مدیریت هم داشت، یادآور شد: اندکی پس از درگذشت استاد سمیعی گیلانی خواهش کردیم که با تسلطی که به ادبیات عرب و آشنایی با ادبیات اروپایی دارد، مدیریت ادبیات تطبیقی فرهنگستان را برعهده بگیرند که خوشبختانه پذیرفت. از نظر اخلاقی بسیار محترم، آرام و دوستداشتنی بود. همه کسانی که او را میشناختند، از مصاحبت او بهره میبردند. آرام صحبت میکرد، در اظهار نظرها شتابزده، جسور و بیپروا نبود. کمتر شنیده که اسوار درباره اشخاص بدگویی کند. یک دوستی و مهربانی داشت که شامل حال همه میشد. مصداق این شعر از عرفی بود:
چنان با نیک و بد عرفی، به سر بر کز پس مردن مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند
اسوار غیرت و حمیت انسانی و اسلامی داشت
او با تأکید بر اینکه خصوصیت دیگر اسوار، ارزشی و معنوی بودن او بود، به آثار اسوار درباره ادبیات فلسطین اشاره کرد و افزود: انتخابهای او دقیق بود و نسبت به ملت فلسطین و ظلمی که بر این مردم میرود، کاملاً حساسیت داشت. اسوار وقتی طوفانالاقصی آغاز شد و هجوم صهیونیستها - که هنوز هم ادامه دارد و روزانه مردم را به شهادت میرسانند - داوطلب سخنرانی راجع به ادبیات مقاومت شد.
به گفته حدادعادل؛ تسلطی که او بر ادبیات مقاومت داشت، شاید کمتر کسی در ایران داشته باشد. در بین آثار او آثاری که به ادبیات مقاومت برمیگردد نیز دیده میشود. از او 20 اثر در دست است که دو اثر مشخصاً مهر مقاومت بر پیشانی دارد. یک گزیده داستانهای حسان کنفانی با عنوان «تا هر وقت که برگردیم» است و دیگری «ادبیات مقاومت در فلسطین اشغال شده». اسوار این غیرت و حمیت انسانی و اسلامی را داشت که از مردم مظلوم فلسطین دفاع کند.
نه حرص مال داشت، نه حرص مقام
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با تأکید بر اینکه ما با از دست دادن اسوار حقیقتاً یک شخصیت کمنظیر را از دست دادیم، تصریح کرد: این غصه برای من وجود دارد که از کجا جای خالی او را پر کنیم، باید چراغ برداریم و این طرف و آن طرف بگردیم تا یک شخص با نجابت و دوستداشتنی پیدا کنیم که جای او را بگیرد. اسوار مردی نجیب بود، این نجابت ذاتی او بود و در همه شؤن و رفتار او قابل مشاهده بود. نه حرص مال داشت نه حرص مقام، اما حرص علم داشت و از آموختن و آموزاندن سیر نمیشد. هیچ فکر نمیکردیم که به این سرعت او را از دست دهیم. او با آثارش زنده است و جای او در دلهای ماست.

