شنبه 1 آذر 1404

هاب جدید عناصر نادر

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
هاب جدید عناصر نادر

هفته گذشته و هم‌زمان با حضور محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، در کاخ سفید و دیدار او با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، صفحه تازه‌ای در روابط اقتصادی دو کشور گشوده شد؛ صفحه‌ای که این‌بار نه حول نفت، بلکه بر محور مواد معدنی حیاتی و زنجیره‌های صنعتی مرتبط با آن شکل گرفته است.

آمریکا و عربستان با امضای یک چارچوب همکاری راهبردی برای توسعه زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی (شامل عناصر نادر خاکی و ظرفیت‌های مرتبط با اورانیوم) رویکرد تازه‌ای را آغاز کردند که می‌تواند مسیر آینده صنایع فناوری‌محور، انرژی‌های نو و حتی رقابت اقتصادی میان قدرت‌های جهانی را تغییر دهد. این همکاری که بخشی از برنامه گسترده‌تر واشنگتن برای کاهش وابستگی به چین در حوزه این مواد محسوب می‌شود، نقطه عطفی در تنوع‌بخشی به اقتصاد سعودی‌ها و بازآرایی زنجیره تامین جهانی مواد حیاتی به شمار می‌رود.

عناصر نادر خاکی بخش جدایی‌ناپذیر بسیاری از صنایع مدرن هستند. موتور خودروهای برقی، آهن‌رباهای دائمی، توربین‌های بادی، تجهیزات پتروسولار، حسگرها، فیبرهای لیزری، سامانه‌های موقعیت‌یاب و طیف گسترده‌ای از فناوری‌های پیشرفته بدون این عناصر امکان تولید ندارند.

به همین دلیل سهم چین در فرآوری جهانی (که بیش از 80 درصد بازار را در اختیار دارد) یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های صنعتی آمریکا و اروپا در سال‌های اخیر بوده است. چین در دهه گذشته چند بار از سهم بازار خود به‌عنوان اهرم تجاری استفاده کرده و همین مساله کشورها را وادار کرده به‌دنبال ایجاد‌هاب‌های جدید فرآوری باشند. مشارکت تازه آمریکا و عربستان یکی از مهم‌ترین گام‌ها در این مسیر است.

نخستین مرکز پالایش عناصر نادر خاورمیانه

در قلب این چارچوب جدید، یک مشارکت سرمایه‌گذاری میان وزارت دفاع آمریکا، شرکت معدنی آمریکایی MP Materials و شرکت دولتی «معادن» عربستان قرار دارد؛ مشارکتی که قرار است نخستین مرکز پالایش بزرگ عناصر نادر خاکی خاورمیانه و یکی از معدود مراکز پالایش خارج از چین را ایجاد کند. سهم طرف سعودی 51 درصد و سهم طرف آمریکایی 49درصد تعیین شده است. نکته مهم آن است که بخش آمریکایی پروژه مستقیما از طریق وزارت جنگ تامین مالی می‌شود.

این اقدام نشان‌دهنده عمق وابستگی صنایع پیشرفته آمریکا به این عناصر و حساسیت واشنگتن نسبت به سلطه چین بر مراحل پردازش و پالایش آنهاست.

شرکتMP Materials که مالک معدن مشهور Mountain Pass در ایالت کالیفرنیا است، فناوری پالایش، مواد شیمیایی و تجهیزات فرآوری را تامین می‌کند و عربستان زیرساخت، انرژی ارزان و خوراک معدنی را فراهم می‌سازد.

یکی از دلایل این چرخش، وجود ذخایر کم‌نظیر عناصر نادر خاکی در منطقه جبل صاید عربستان است؛ جایی که طبق داده‌های رسمی، 552هزار تن عناصر نادر سنگین و 355هزار تن عناصر نادر سبک در آن شناسایی شده و عربستان را در میان چهار ذخیره مهم جهان قرار داده است. علاوه بر این، حدود 31هزار تن اورانیوم نیز در این منطقه کشف شده که از نظر اقتصادی و صنعتی اهمیت بالایی دارد.

از دید بازارهای جهانی، این حجم از ذخایر در کنار زیرساخت جدید فرآوری می‌تواند عربستان را در دهه آینده به یک بازیگر جدی زنجیره ارزش مواد حیاتی تبدیل کند. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می‌شود که به تصمیم اخیر واشنگتن برای ممنوعیت واردات اورانیوم روسیه تا سال 2040 توجه کرد؛ تصمیمی که نیاز آمریکا به منابع جدید سوخت هسته‌ای را افزایش داده است.

هدف‌گذاری 2030 عربستان

پیشروی عربستان در حوزه معدن بخشی از برنامه بلندپروازانه «چشم‌انداز 2030» است؛ برنامه‌ای که هدف آن تبدیل بخش معدن به یکی از موتورهای رشد اقتصادی و جایگزینی درآمدهای نفتی با درآمدهای پایدارتر است. داده‌های رسمی نشان می‌دهد ارزش ذخایر معدنی عربستان از 1.3تریلیون دلار در سال 2016 به حدود 2.5تریلیون دلار در سال 2024 رسیده است. همچنین تعداد پروانه‌های اکتشاف که در سال 2015 تنها 224 فقره بود، در 2023 به بیش از 816 مورد افزایش یافته است.

سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه اکتشاف نیز در سال 2024 به 140‌میلیون دلار رسیده و بخش مهمی از این جهش نتیجه «قانون سرمایه‌گذاری معدنی 2021» است که فرآیند دریافت مجوز را از چندین سال به کمتر از 180 روز کاهش داده و ورود شرکت‌های بین‌المللی را تسهیل کرده است. در مقابل، همین فرآیند در آمریکا معمولا 7 تا 10 سال طول می‌کشد. این تفاوت ساختاری، عربستان را به مقصدی رقابت‌پذیر در نقشه جهانی معدن تبدیل کرده است.

مزیت ساختاری شبه‌جزیره

یکی از مزیت‌های محوری عربستان، دسترسی به انرژی ارزان است. فرآوری عناصر نادر خاکی به‌طور میانگین 9 تا 13 برابر بیش از استخراج آنها انرژی مصرف می‌کند و بدون دسترسی به برق کم‌هزینه، عملا صرفه اقتصادی پروژه از بین می‌رود. عربستان علاوه بر برخورداری از منابع فسیلی عظیم، در سال‌های اخیر یکی از کم‌هزینه‌ترین تولیدکنندگان برق خورشیدی و بادی جهان شده و با توسعه زیرساخت‌های عظیم تولید انرژی تجدیدپذیر، یک مزیت ساختاری ایجاد کرده است. این مزیت باعث شده ریاض به‌عنوان جدی‌ترین رقیب نوظهور چین در بخش میانی زنجیره تامین (یعنی بخش فرآوری) شناخته شود.

همچنین این کشور قصد ندارد خوراک پالایشگاه جدید را فقط از ذخایر داخلی تامین کند. برنامه رسمی این است که ریاض کنسانتره عناصر نادر خاکی را از کشورهای آفریقایی مانند مالاوی، نامیبیا، آفریقای جنوبی و اوگاندا دریافت و در خاک خود فرآوری کند. بسیاری از این کشورها به‌دلیل نبود زیرساخت، قادر به ورود به بخش فرآوری نیستند و تاکنون چین مقصد اصلی مواد خام آنها بوده است. ورود عربستان به این حوزه، نقشه صادرات و تجارت مواد حیاتی در قاره آفریقا را دگرگون خواهد کرد و رقابت تازه‌ای میان چین و عربستان ایجاد می‌کند.

در کنار همکاری‌های معدنی، عربستان و آمریکا در حال نهایی‌سازی معاهده «123» هستند؛ چارچوب رسمی همکاری هسته‌ای غیرنظامی. ذخایر اورانیوم جبل صاید می‌تواند بخش مهمی از سوخت هسته‌ای آینده عربستان را تامین کند و احتمالا منبعی برای صادرات هدفمند به بازار آمریکا نیز باشد. این همکاری، که متاثر از محدودیت‌های اخیر بر واردات اورانیوم روسیه است, به بعد اقتصادی جدیدی در روابط دو کشور تبدیل شده است.

 پیامدهای ژئو‌اقتصادی برای تولیدکنندگان منطقه

تاثیر اقتصادی همکاری ریاض و واشنگتن فقط به عربستان محدود نمی‌شود. با این قرارداد برای نخستین بار شرکت MP Materials به‌صورت جدی وارد حوزه عناصر نادر سنگین می‌شود؛ حوزه‌ای که تاکنون چین در آن برتری مطلق داشته‌است. این تحول می‌تواند برای صنایع خودرو برقی، انرژی‌های پاک و حتی تولید تجهیزات صنعتی در آمریکا و اروپا اهمیت کلیدی داشته باشد. از سوی دیگر عربستان از صادرکننده مواد خام به تولیدکننده محصولات فرآوری‌شده با ارزش افزوده بالا تبدیل می‌شود؛ تغییری که در تراز تجاری، اشتغال تخصصی و نقش این کشور در زنجیره جهانی مواد معدنی تاثیر مستقیم خواهد گذاشت.

با وجود تمام مزیت‌ها، پروژه با چالش‌هایی نیز روبه‌روست. فرآوری عناصر نادر خاکی صنعتی حساس و آلاینده است و مدیریت پسماندهای آن نیازمند زیرساخت دقیق و پرهزینه است. هرگونه ضعف در این حوزه می‌تواند پیامدهای محیط‌زیستی و هزینه‌های بلندمدتی برای عربستان به همراه داشته باشد. علاوه بر این، این صنعت نیازمند نیروی انسانی متخصص و فناوری‌های پیشرفته است؛ حوزه‌هایی که عربستان هنوز در حال توسعه آنها است و احتمالا در کوتاه‌مدت به انتقال فناوری و نیروی متخصص خارجی متکی خواهد بود.

همکاری تازه واشنگتن و ریاض را می‌توان نشانه‌ای از تغییر تدریجی در ساختار اقتصاد جهانی دانست؛ تغییری که محور رقابت را از بازارهای انرژی سنتی به مواد معدنی حیاتی منتقل کرده است. در چنین ساختاری، کشورهایی که توانایی حضور در حلقه‌های میانی و نهایی زنجیره تامین را دارند، جایگاه موثر‌تری در صنایع پیشرو به دست می‌آورند؛ نقشی که چین طی دو دهه گذشته تثبیت کرده و عربستان اکنون در پی توسعه آن است.

پیام این وضعیت برای اقتصادهای متکی بر منابع خام روشن است. مسیر رقابت آینده نه در استخراج اولیه، بلکه در فرآوری، فناوری و تولید محصولات با ارزش افزوده تعریف می‌شود. عربستان از طریق ترکیب انرژی کم‌هزینه، سیاستگذاری سریع، جذب سرمایه خارجی و تلاش برای پیوستن به زنجیره‌های جهانی، موقعیت تازه‌ای در بازار مواد حیاتی کسب کرده است.

در جهانی که مواد حیاتی به زیرساخت اصلی فناوری‌های نوین تبدیل شده‌اند، کشورهایی موفق خواهند بود که بتوانند از خام‌فروشی فاصله بگیرند و کنترل بیشتری بر حلقه‌های حساس زنجیره ارزش به دست آورند؛ حلقه‌هایی که به‌تدریج در حال شکل‌دهی به الگوی جدید قدرت صنعتی در قرن بیست‌ویکم هستند.