شنبه 3 آذر 1403

هشدار عباس عبدی: دیر یا زود تورم بزرگ گریبان جامعه را می‌گیرد / از یک سوراخ باید صد بار گزیده شویم

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
هشدار عباس عبدی: دیر یا زود تورم بزرگ گریبان جامعه را می‌گیرد / از یک سوراخ باید صد بار گزیده شویم

عباس عبدی نوشت: ظاهرا ما نه فقط دو بار که صد بار و همواره از یک سوراخ باید گزیده شویم که اگر گزیده نشویم صبح‌مان شام نخواهد شد.

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در یادداشتی با عنوان «تورم تک‌رقمی نقطه ضعف یا قدرت؟» در رونامه اعتماد نوشت: برخی از نواصولگرایان قیاس به نفس کرده و گمان می‌کنند که اگر امروز به دولت انتقاد می‌کنم ناشی از سوگیری سیاسی است، در حالی که چنین نیست، در گذشته و در دولت آقای روحانی و حتی خاتمی هم انتقاد می‌کردم، کم هم نبود، ولی طبیعی است که انتقاداتم به آنها کمتر از دولت کنونی بود، چون در برخی از حوزه‌ها همسویی بیشتری وجود داشت.

حضور دردسرساز زاکانی در بروکسل؛ یک مقام بلژیکی مجبور به استعفا شد

جمهوری اسلامی: خدا را شکر که همه به مدار عقلانیت برگشته‌اند

کنایه همتی به گفتگوی تلویزیونی رئیسی

امروز می‌خواهم به یکی از انتقاداتی که به دوره آقای روحانی مربوط می‌شود مراجعه کنم به ویژه اینکه روحانی آن را نقطه قوت خود دانسته است. وی چند روز پیش و در دفاع از دولت و عملکرد خود گفت: «دو بار در کشور تورم تک‌رقمی را تجربه کردیم؛ یکی در دهه 60 در دو سال 64 و 69 و دیگری در دهه 90 از سه ماهه آخر 94 تا سه ماهه اول 97. بعد از انقلاب سابقه نداشت که دو سال و نیم تورم تک‌رقمی شده باشد... ما در 4 سال با تعامل سازنده پایین‌ترین رقم در شاخص فلاکت را به دست آوردیم.» این نحوه بیان و دفاعیه روحانی در برابر حملات غیرمنصفانه و حتی غیرواقعی که این دولت و طرفدارانش به او می‌کنند موجه است ولی واقعیت چیز دیگری است که البته متاثر از ساختار سیاسی ایران است که توضیح خواهم داد. توصیف روحانی از علت کاهش تورم در سال‌های 1394 تا 1397 معقول و پذیرفتنی است و نقدش به دولت کنونی نیز در این چارچوب درست است. آنان که می‌گفتند بدون برجام و بدون نگاه به خارج تورم را نصف و تک‌رقمی خواهند کرد امروز باید پاسخ روشنی بدهند که چرا تورم کمتر نشد که بیشتر هم شد؟ علت آن چیست؟ متاسفانه تاکنون سکوت کرده‌اند و هیچ نگفته‌اند.

ابتدا برخلاف واقعیت، تورم 60 درصدی در دولت روحانی را به رخ می‌کشیدند، بعدا هم دیدند این ادعا خریدار ندارد، سکوت کردند و تاکنون نیز حاضر به بیان حقیقت نشده‌اند. البته در روزهای اخیر و با جدی‌تر تلقی شدن روابط خارجی و حتی رسیدن به توافق‌های شفاهی و موقت با امریکا، متوجه شده‌اند که مساله برجام خیلی مهم‌تر از آن چیزی بود که تصور می‌کردند، یا می‌خواستند تصور کنند هرچند هنوز حاضر نیستند به این حقیقت اذعان کنند.

با وجود این انتقادی که به دولت روحانی وارد است همان چیزی است که آن را نقطه قوت و موفقیت خود معرفی کرده است، یعنی پایین نگه داشتن تورم و تک رقمی کردن آن. در واقع این پایین بودن واقعی نبود بلکه اقتصاد را دوپینگ کرده بودند. چرا؟

قیمت دلار در سال 1392، حدود 3180 تومان بود این رقم در سال 1396 با 28 درصد افزایش به حدود 4045 تومان رسید. در حالی که در این فاصله یعنی از سال‌های 1392 تا پایان 1395 حدود 90 درصد تورم در کشور بوده و تثبیت نسبی نرخ ارز خلاف برنامه توسعه بود که نرخ ارز باید با رشد اقتصادی و تورم تعدیل می‌شد که اگر چنین می‌شد احتمالا در سال 1397 که ارز جهش کرد، نرخ دلار رقمی حداقل 5200 تومان می‌بود چنین رقمی موجب می‌شد که تورم اندکی بیشتر شود ولی تقاضا برای ارز نیز کمتر می‌شد، صادرات بهبود می‌یافت، واردات کم می‌شد و قطعا شوک ارزی سال 1397 به این شدت نمی‌شد.

این اشتباهی بود که در دوره هاشمی، سپس اواخر دوره دوم خاتمی و کل دوران احمدی‌نژاد تا سال 1390 ادامه یافت. سیاستی که به بیماری هلندی مشهور است و با ارز حاصل از صادرات منابع معدنی و انرژی؛ اقتصاد را دچار بحران می‌کند و یک شوک ارزی یا کاهش قیمت نفت یا تحریم، حباب قیمت‌های آن شکسته می‌شود که شد. همان سیاستی که شاه را هم زمین زد. در واقع اقتصاد ایران دوپینگی شده بود، یعنی تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد برای مهار تورم و ارزانی واردات از طریق ارزانی ارز؛ کاری که از سال 52 تاکنون بارها تکرار شده است. پس 30 ماه تورم زیر 10 درصد به تنهایی افتخار ندارد، چون بعدا با بحران ارز به شکل بدتری جبران شد. این سیاست ریسکی و غلط بود که همان زمان کارشناسان متذکر می‌شدند. نتیجه آن شد که در کنار 30 ماه تورم تک رقمی شاهد تورم‌های بالا هم در دولت روحانی بودیم. حتی اگر بحران تحریم‌های برجام پیش نمی‌آمد، دیر یا زود حباب قیمت ارز شکسته می‌شد. تکرار این وضعیت در همه دولت‌های پس از انقلاب نشان می‌دهد که مساله ساختاری است و لزوما ربطی به این دولت و آن دولت ندارد و البته دولت‌هایی که تجربه قبلی‌ها را دیده‌اند و باز هم تکرار می‌کنند مسوولیت بیشتری دارند.

متاسفانه دولت کنونی نیز با ارز 28 هزار تومان همان مسیر را ادامه می‌دهد و این پوست موزی است که زیر پای خودش و دولت بعدی می‌گذارد و دیر یا زود با بحران جدی مواجه می‌شود و در آینده نه چندان دور نیز حباب این قیمت‌گذاری شکسته شده و تورم بزرگ‌تر دیگری گریبان جامعه را خواهد گرفت. ظاهرا ما نه فقط دو بار که صد بار و همواره از یک سوراخ باید گزیده شویم که اگر گزیده نشویم صبح‌مان شام نخواهد شد.

--> اخبار مرتبط

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.