همچنان تلاش برای احیای دریاچه ارومیه
در سال 1371، حدود 59 درصد از بارش حوضه برای تبخیر و تعرق، 7 درصد برای رواناب سطحی، 31 درصد برای تغذیه آبهای زیرزمینی و 3 درصد برای رهگیری صرف شده است. در سال 1396 این میزان به ترتیب به 55، 2، 40 و 3 درصد تغییر کرد. رواناب دارای بیشترین ضریب تغییرات و تغذیه آب زیرزمینی دچار کمترین تغییرات است. در همین مدت بخشهای شرقی دریاچه ارومیه (شامل عجبشیر، آذرشهر، مراغه) دچار بیشترین تغییرات...
اعتماد نوشت: در روز 4 مهر 1402 مدیرعامل شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی افتتاح سد چپرآباد را از طرحهای احیای دریاچه ارومیه برشمرد. او گفت: «بهرهبرداری از سد چپرآباد در مهرماه ماه در 10 کیلومتری شهرستان اشنویه انجام میشود. سد چپرآباد از نوع خاکی با هسته رسی، با طول تاج 488متر و عرض تاج 10 متر و ارتفاع از پی 34 متر و مساحت مخزن 550 هکتار است. سالانه 27میلیون مترمکعب از آبهای روان رودخانه کانی رش و حدود 50 میلیون مترمکعب از آب سد سیلوه به مخزن سد چپرآباد هدایت میشود. این سد دارای مخزن آبی به حجم 38 میلیون و حجم تنظیمی 71 میلیون مترمکعب است، تامین بخشی از نیاز زیستمحیطی دریاچه ارومیه مهمترین هدف از اجرای سد چپرآباد است که آب رها شده از سد در مسیر رودخانه کانی رش به گدارچای و نهایتا به دریاچه ارومیه میپیوندد.» هدفگذاری بر استفاده از آب سدی که به تازگی در حال بهرهبرداری است، نشان میدهد که همچنان یک ذهنیت صرفا مهندسی از نوع غیرپایدار، برای احیای دریاچه مهم ارومیه حاکم است.
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی ایران است. این دریاچه به عنوان یک واحد اکوسیستمی موثر در شمال غرب ایران، سهم زیادی در اکولوژی منطقه دارد. سطح آب دریاچه ارومیه بین 6 تا 7.40 متر کاهش یافته و مساحت پهنه آبی را کاهش داده است. این کاهش از سال آبی 1375-1374 منجر به افزایش شورهزارها شده است. در اردیبهشت 1396، سطح آب 3.11 متر کمتر از تعادل اکولوژیکی بود. گسترش شورهزارها به دلیل خشکسالیهای پی در پی و افزایش برداشت آب از منابع آب سطحی و زیرزمینی است. این پدیده میتواند منجر به وقوع توفان، گرد و غبار و نمک شده و به مرگ اکوسیستم دریاچه، مهاجرت اجباری و تهدید سلامت جمعیت بیش از 10 میلیون نفر در پیرامون دریاچه منتهی شود. به منظور برنامهریزی بلندمدت و مدیریت بهینه منابع آب موجود، درک بهتر تغییرات زمانی و مکانی اجزای تعادل آب (به ویژه تبخیر و تعرق واقعی، رواناب سطحی و تغذیه آب زیرزمینی) ضروری است. در دیماه 1401 اعلام شد که به دلیل تخلیه آبهای زیرزمینی، توسعه بیرویه اراضی کشاورزی، ایجاد هزاران حلقه چاه غیرمجاز و مدیریت غیراصولی منابع آبی تا حدود زیادی رنگ باخته و استان آذربایجان غربی را در معرض بحران و تنش آبی قرار داده است.
بارشهای بسیار کم و غیرقابل مقایسه با سالهای پیشین، بارشهای برفی بسیار محدود در فصل زمستان و کاهش قابل توجه منابع برفی در استان و همچنین وضعیت نامناسب منابع آبی سطحی و زیرزمینی از یک طرف و همچنین استفاده بیش از حد از این منابع به ویژه در حوزه کشاورزی موجب شده تا این استان نتواند مثل سالهای گذشته، استانی پرآب تلقی شود. تعامل بین سطح آب زیرزمینی و سطح آب دریاچه در زمان و مکان با تجزیه و تحلیل دادههای آب زیرزمینی جمعآوری شده از چاههای مشاهدهای اطراف دریاچه مشخص کرده است که حدود 70 درصد رواناب در رودخانههای زهکشی شده به دریاچه به صورت جریان پایه ایجاد میشود. در این استان در سال آبی 1402-1401 به ترتیب از شمال به جنوب در حوضه آبریز ارس کاهش 18 درصدی و در حوضه دریاچه ارومیه کاهش 6 درصدی نزولات آسمانی را شاهد بودیم. علاوه بر آن، وضعیت سدهای آذربایجان غربی نیز طبق برآوردهای صورت گرفته، در وضعیت مناسبی قرار ندارند و شاید تنها بتوان آن را برای شرب شهروندان قابل ذخیره دانست و نباید توقعی بیش از آن، از این منابع آب سطحی داشت.
در استان آذربایجان غربی نزدیک به 120 هزار هکتار زمین کشاورزی داریم و با توجه به میزان آب مصرفی در بخش شرب و صنعت در کنار آب کشاورزی سالانه حدود چهار میلیارد مترمکعب آب در این بخشها مصرف میشود که برابر با منابع آبی یکسال استان است. دیماه 1397 شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی اعلام کرد: «در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در مجموع 61هزار و 965حلقه چاه با تخلیه سالانه بیش از یک میلیون و 108 هزار مترمکعب آب حفر شده که از این تعداد 22هزار و 297حلقه چاه غیرمجاز با تخلیه سالانه بیش از 296هزار و 865 مترمکعب آب شناسایی شده است.» بیشترین تعداد چاههای غیرمجاز حفر شده در ارومیه و بخش مرکزی استان وجود دارد که نتیجه آن برداشت بالای غیرمجاز آب و افت مستمر سطح آب زیرزمینی در محدوده دشت ارومیه شده است.
حوضه دریاچه ارومیه تحت اثر تغییرات اقلیمی و انسانی بسیاری قرار گرفته که باعث بحران دریاچه ارومیه شده است. در سالهای احیای دریاچه، از 1392 تا 1402 نیز در بیشتر سالهای رواناب کاهش یافته و همزمان دما و تبخیر افزایش یافت. کاربری زمین نیز بهطور گستردهای تغییر کرده است. این تغییرات شامل کشت دیم و تبدیل مراتع به محل سکونت و افزایش سطح زیر کشت آبی بود. حدود 3043 کیلومتر مربع از مساحت دریاچه کاهش یافته و به شورهزار تبدیل شده است. میانگین عمق آبهای زیرزمینی 7.4 متر کاهش یافته است. در سال 1371 بیشترین رواناب در قسمت غربی حوضه با بیشترین میزان بارندگی رخ داده است و تمامی آبهای زیرزمینی در قسمتهای جنوبی و غربی حوضه به خوبی تغذیه شدند. در سال 1396 بیشتر رواناب و تغذیه آب زیرزمینی به بخش جنوب غربی حوضه محدود شد. دریاچه ارومیه در سال 1396 تبخیر و تعرق بیشتری را نسبت به سال 1371 تجربه کرده است.
در سال 1371، حدود 59 درصد از بارش حوضه برای تبخیر و تعرق، 7 درصد برای رواناب سطحی، 31 درصد برای تغذیه آبهای زیرزمینی و 3 درصد برای رهگیری صرف شده است. در سال 1396 این میزان به ترتیب به 55، 2، 40 و 3 درصد تغییر کرد. رواناب دارای بیشترین ضریب تغییرات و تغذیه آب زیرزمینی دچار کمترین تغییرات است. در همین مدت بخشهای شرقی دریاچه ارومیه (شامل عجبشیر، آذرشهر، مراغه) دچار بیشترین تغییرات و بخشهای جنوب غربی حوضه از وضعیت بهتری برخوردار بودهاند.
از میان اخبار