همکاری میان روستا و شهر، گامی مهم برای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت است
تهران - ایرنا - مدیر گروه جغرافیای انسانی دانشگاه تهران، گفت: «همکاری و شراکت روستایی - شهری»، یکی از رویکردهای مناسب برای ساماندهی این جریانها برای کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت این پیوندها در جهت پیشرفت در آمایش سرزمین است که الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت باید روی آن تمرکز کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، یکی از مسائل کلان پیشرفت کشور از منظر آمایش سرزمین، مخدوش شدن ارتباط درست حوزههای روستایی و عشایری با مناطق شهری است؛ به گونهای که روند مهاجرت از روستاها به شهرها، تخلیه روستاها و پدیده گسترده حاشیهنشینی را به دنبال داشته است؛ به طوری که در نگاه به سیمای سرزمین ایران، آنچه بیشتر به چشم میخورد آشفتگی و ناتعادلی است. از این رو، الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در سه بخش مجزا به روابط شهر، روستا و عشایر پرداخته است. الف - مبانی ایرانشناختی: ایران منظومهای یکپارچه با تنوع محیطی، قومی و اجتماعی شامل الگوهای سکونت شهری، روستایی و عشایری است که وحدت فرهنگی و اعتقادی، مایه ماندگاری آن در بستر تاریخ به شمار میرود. ب - اصول: توجه عادلانه به هویت مکانی سازمندیهای اجتماعی ایران شامل شهرها، روستاها و عشایر؛ و ج - تدبیر شماره 33: نهادینهسازی تقسیم کار ملی با توجه به استعدادهای طبیعی و آفرینش مزیتهای جدید در همه مناطق و ایجاد حلقههای همافزایی اقتصادی منطقهای و گسترش پیوندها و روابط میان مناطق شهری، روستایی و عشایری بهویژه با گسترش صنایع تبدیلی کشاورزی، به منظور تقویت نقش آنها در تولید و صادرات.
محمدرضا رضوانی، استاد دانشگاه تهران، درباره تدبیر شماره 33 و الگوی مطلوب پیوندهای روستایی - شهری، گفت: برآوردها نشان میدهد نسبت شهرنشینی در ایران از 74 درصد در سال 1395 به حدود 85 درصد در سال 1430 افزایش خواهد یافت. تبدیل روستاها به شهر و الحاق روستاها به محدودههای شهری نقش مهمی در این تحولات دارد، سهم مهاجرتهای روستایی - شهری در این زمینه اندک خواهد بود، چراکه بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن 1395، مهاجرتهای روستایی - شهری در سالهای 95-1390 تنها حدود 15 درصد از مجموع مهاجرتهای داخلی بوده است، در مقابل 12 درصد هم مهاجرت معکوس (از شهر به روستا) ثبت شده است. برخلاف تصور عامه، بیشتر مهاجرتها مربوط به مهاجرت از شهر به شهر با بیش از 68 درصد مهاجرتها بوده است. درواقع مسئله مهم امروز در این زمینه، مهاجرت از شهرهای کوچک و روستاها به شهرهای بزرگ و کلانشهرها و بهویژه حاشیه آنها است که مشکلات مختلفی را در حاشیه شهرها ایجاد کرده است. بههرحال با افزایش نسبت جمعیت شهری، تأمین مواد غذایی مورد نیاز کشور و جمعیت شهرنشین به دغدغهای جدی برای دولتها تبدیل خواهد شد.
وی ادامه داد: در سطح جهانی، تعریف یکسانی از شهر و تمایز آن از روستا وجود ندارد، و معیارهای مورد استفاده در کشورهای مختلف متفاوت است. معیارهای تعداد / تراکم جمعیت، اداری - سیاسی، اقتصادی و ویژگیهای شهری، مهمترین معیارها است که بهصورت جداگانه و یا ترکیبی استفاده میشود. در ایران مهمترین معیار در حال حاضر جمعیت حداقل 3500 نفر است، با این توضیح که روستاهای مرکز بخش با هر تعداد جمعیت میتوانند به شهر تبدیل شوند و در مقابل، تبدیل روستاها به شهر در حریم شهرها با هر تعداد جمعیت، ممنوع است. بدین ترتیب، سکونتگاههایی که شهر نیستند بهعنوان آبادی و یا روستا شناخته میشوند. در حال حاضر، آسیا و آفریقا بیشترین رشد شهرنشینی را تجربه میکنند و با توجه به جمعیت این دو قاره، بیشترین رشد شهرنشینی جهان در آینده در این دو قاره اتفاق خواهد افتاد.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به وجود جریانهایی از کالا، جمعیت، سرمایه، اطلاعات، نوآوری و مانند آن بین شهر و روستا، اضافه کرد: با توجه به پیوستگی و وابستگی دوسویه بین آنها، تبدیل به پیوندهای روستایی - شهری شده است. گسترش این جریانها و پیوندها، آثار مختلف مثبت و منفی در ابعاد مختلف برای شهر و روستا داشته است. البته این پیوندها بسیار متنوع است و میتوان گفت در طیف گستردهای وجود دارند و پیوندهای مثبت نهتنها مؤلفههای کلیدی معیشت و اقتصاد محلی هستند بلکه در عمل، موتورهایی است که تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را هدایت میکنند و نقش مؤثری در تابآوری اجتماعات محلی دارند. درهرصورت، با افزایش پیوندها و تغییر در الگوهای اقتصادی، نوآوریهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، موضوع شهرنشینی منطقهای و مبادله کالاها و افراد در فواصل دورتر، مرز بین شهرها و مناطق روستایی بهطور فزایندهای مبهم و کمرنگ شده است.
رضوانی ادامه داد: تنوعات و پیچیدگیهای زیادی در جریانها و پیوندهای روستایی - شهری و پیامدهای آن در مناطق مختلف و مقیاسهای متفاوت وجود دارد که با گذشت زمان نیز متحول شده است. مدلهایی که برای تبیین این جریانها و پیوندها ارائه شده است، به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم شده است. مدلهای ساده یا قدیم با تمایز و تفکیک فضاهای شهری و روستایی از یکدیگر و توجه به روابط کارکردی بین آنها در یک فضای نسبی، صرفا در قلمرو جغرافیای محلی یا منطقهای به تحلیل این جریانها میپردازد. در حالیکه مدلهای پیچیده و جدید به تعاملات اجتماعی - اقتصادی و محیطی بین سیستمهای انسانی و طبیعی در یک فضای رابطهای و از راه دور اشاره دارند که در عصر جهانیشدن گستردهتر و فشردهتر شده است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: با توجه به پیامدهای منفی برخی از جریانها و پیوندهای روستایی - شهری بر فضاهای شهری و روستایی، «همکاری و شراکت روستایی - شهری»، یکی از رویکردهای مناسب برای ساماندهی جریانها و پیوندهای روستایی - شهری برای کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت این پیوندها در جهت پیشرفت در آمایش سرزمین است. در سطح جهانی تجربههای مثبتی در این زمینه وجود دارد که میتوان از آنها ایده گرفت. تاکنون در کشور ما همکاری و بهویژه شراکت روستایی - شهری در مدیریت شهری، روستایی و منطقهای مورد توجه چندانی قرار نگرفته است.
به گزارش دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، رضوانی، گفت: همچنین درگذشته به دلیل اینکه شهر و روستا هر یک نظامهای مستقلی را تشکیل میدادند حکمروایی روستایی و شهری بهطور جداگانه انجام میشد اما امروزه به دلیل افزایش وابستگیها و پیوندها، برنامهریزی و مدیریت سکونتگاههای شهری و روستایی بدون توجه به پیوندهای روستایی - شهری موفقیتآمیز نخواهد بود، و ساماندهی این پیوندها نیز از طریق حکمروایی قلمروی و سرزمینی مورد تأکید است و شراکت روستایی - شهری نیز باید در سطح قلمروی صورت گیرد تا نتایج مثبت و ماندگار به همراه داشته باشد.
افق الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت
این الگو این گونه توصیف شده است که تا سال 1444 ایران به پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی و فرهنگ متعالی در سطح بین - المللی تبدیل شده و در میان پنج کشور پیشرفته جهان در تولید اندیشه، علم و فناوری جای گرفته و از اقتصادی دانشبنیان، خوداتکا و مبتنی بر عقلانیت و معنویت اسلامی برخوردار، و دارای یکی از ده اقتصاد بزرگ دنیا است.
تا آن زمان، سلامت محیط زیست و پایداری منابع طبیعی، آب، انرژی و امنیت غذایی با حداقل نابرابری فضایی در کشور فراهم شده؛ کشف منابع، خلق مزیتها و فرصتهای جدید و وفور نعمت برای همگان با رعایت عدالت بین نسلی حاصل شده است. فقر، فساد و تبعیض در کشور ریشهکن گردیده و تکافل عمومی و تأمین اجتماعی جامع و فراگیر و دسترسی آسان همگانی به نظام قضایی عادلانه تأمین شده است.
در سال 1444 هجری شمسی مردم ایران دیندار، عموما پیرو قرآن کریم، سنت پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) و با سبک زندگی و خانواده اسلامی ایرانی و روحیه جهادی، قانونمدار، پاسدار ارزشها، هویت ملی و میراث انقلاب اسلامی، تربیتیافته به تناسب استعداد و علاقه تا عالیترین مراحل معنوی، علمی و مهارتی و شاغل در حرفه متناسباند و از احساس امنیت، آرامش، آسایش، سلامت و امید زندگی در سطح برتر جهانی برخوردارند.
ایران در آن زمان از تداوم رهبری فقیه عادل، شجاع و توانمند و ضمانت کافی برای سیاستها، قوانین و نظامات مبتنی بر اسلام برخوردار است و همچنان با اتکا به آرای عمومی از طریق مشارکت آزادانه مردم در انتخابات به دور از تهدید ثروت و قدرت و با بهرهگیری نظاممند از مشورت جمعی نخبگان اداره میشود و قدرت کامل برای دفاع بازدارنده از عزت، حاکمیت ملی و استقلال، امنیت همهجانبه و تمامیت ارضی خویش را حفظ کرده و عامل اصلی وحدت و اخوت اسلامی، ثبات منطقهای و عدالت و صلح جهانی است.
در سال 1444 ایران از نظر سطح کلی پیشرفت و عدالت، در شمار چهار کشور برتر آسیا و هفت کشور برتر دنیا شناخته میشود و دارای ویژگیهای برجسته جامعه اسلامی و خاستگاه تمدن نوین اسلامی ایرانی است.
*س_برچسبها_س*