ویلموتس: دلیلم برای قبول پیشنهاد ایران، کارلوس کی روش بود / شرایط در این کشور برای من بد و بدتر شد
سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: ابتدا تمایلی به قبول پیشنهاد ایران نداشتم، اما پس از کی روش گفتم من هم میتوانم طولانی مدت در ایران کار کنم.
به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران که اواخر دسامبر به دلیل انجام نشدن تعهداتش از سوی فدراسیون فوتبال ایران با تیم ملی این کشور قطع همکاری کرد و اکنون فرصت بیشتری برای بررسی وضعیت پسران خود یعنی مارتن و رنو دارد که در زمستان به تیم تریگلاو کلانژ اسلوونی پیوستند.
او که اکنون در اسلوونی حضور دارد در گفتگو با یکی از رسانههای این کشور شرکت کرد.
در حال حاضر به عنوان مربی فعالیتی ندارید. چه برنامهای برای آینده تان دارید؟
30 سال به عنوان بازیکن و مربی در فوتبال اروپا بودم. سال 2017 پیشنهادی از آفریقا دریافت کرده و سرمربی من تیم ملی ساحل عاج شدم که برای من تیم ملی B فرانسه است. خاطرات زیبایی از این کشور دارم، اما بعد از شکست مقابل مراکش از صعود به جام جهانی باز ماندیم و ادامه مسیرمان شکست خورد. سال گذشته پیشنهادی از ایران آمد. پروژهای عالی برای سه سال آینده تا جام جهانی قطر، اما در پایان سال گذشته (2019) این پروژه هم به اتمام رسید. من پنج ماه حقوق نگرفته بودم. ضمن اینکه چهار مربی در این کشور همراه من بودند. از این موضوع خیلی متاسف هستم. ایران مجموعه عظیمی از بازیکنانی دارد که از نظر جسمی قوی هستند و مهارتهای فوتبالی پیشرفتهای دارند. مرکز ملی فوتبال ایران یکی از مدرنترین هاست. در ابتدا تمایلی به پاسخ دادن به پیشنهاد ایران نداشتم، اما در ادامه به خودم گفتم کارلوس کیروش را هشت سال در این تیم کار کرده است و به همین دلیل من هم میتوانم طولانی مدت در ایران کار کنم. به همین دلیل شروع به طراحی و تنظیم سیستم کردم. تیم ملی ایران دفاعی بازی میکرد و من شروع به معرفی تاکتیکهای تهاجمیتر کردم. شروع عالیای داشتیم. ابتدا سوریه را 5 بر صفر شکست دادیم. در بازی با کره جنوبی هم 1-1 کردیم. کامبوج را هم 14 بر صفر بردیم. با توجه به شرایط سیاسی ایران و تحریمهای آمریکا شرایط من بدتر و بدتر شد و مهمتر از همه، بودجه فدراسیون ایران هم تمام شد. حالا وقت دارم. پیشنهاداتی هم وجود دارد، اما برای تصمیم گیری زمان کافی دارم. میتوانم این کار را در محیطی آرام و بدون تصمیمات عجولانه انجام بده. میخواهم نظرها را نسبت به خودم تغییر دهم و در مورد پیشنهاد مناسب تصمیم بگیرم. این اتفاق در سه ماه آینده مشخص میشود. برای من مهم نیست در یک باشگاه کار کنم یا تیم ملی.
در هفتههای اخیر در اسلوونی بوده اید. چه احساسی نسبت به این کشور دارید؟
یکی از پسران من پیش از این در ایتالیا بازی کرده بود و دیگری در مجارستان. اغلب به این 2 کشور میرفتم. مراجعه کرده و 500 مایل بین این 2 کشور رانندگی میکردم. سال گذشته در لیوبلیانا (پایتخت اسلوونی) توقف کردم. مکانی زیبا، تمیز و مرتب. پیش از این چنین مکانی را ندیده بودم و از آن تعجب کردم. همسر و دخترم نیز هیجان زده شدند. به همین دلیل وقتی این موقعیت پیش آمد که پسران من رنو و مارتن در فاصله 25 کیلومتری لیوبلیانا بازی کنند، ایده خوبی به نظر میرسید. پسرانم از من پرسیدند اسلوونی چگونه است، من به آنها گفتم: عالی! مردم ارتباط دوستانهای با هم دارند و مانند بلژیک یا فرانسه است. در تریگلاو فرصتی برای آموزش و بازی وجود داشت. این باشگاه میتواند یک پله خوب برای هر دو پسر من در زندگی حرفهای شان باشد.
به تازگی برخی بازیهای لیگ اسلوونی را دیده اید. سطح این رقابتها چگونه است؟
صحبت درباره چنین موضوعی پس از دیدن تنها سه بازی دشوار است. من تریگلاو را همراهی کردم. آنها دو بار برنده شده و یک بار هم مساوی کردند. تیم قدرتمندی و خوبی دارند. من جنگندگی بازیکنان را دوست دارم. همچنین بازیکنان نیمکت همیشه چیز خوبی را به بازی اضافه میکنند. تیم خوبی کنار هم قرار گرفته است. اگر تیم تان خوب باشد میتوان کیفیت فردی بازیکنان را هم به نمایش گذاشت. در تریگلاو مقابل المپیا بازی خوبی انجام داد و حریفش ضعیف بود. با این حال اکنون باید در سریعترین زمان ممکن از رتبههای پایین جدول به ردههای بالایی حرکت کند.
لیگ اسلوونی چه نقاط ضعفی دارد که با رفع آنها بهتر میشود؟
من تعجب کردم که برای تماشای بازی تریگلاو تنها چند نفر در ورزشگاه حضور داشتند. این تیم ورزشگاه بسیار خوبی دارد، اما بازیها در ساعت مناسبی برگزار نمیشود و مردم در آن زمان مشغول کار هستند. آنها حتی نمیتوانند مسابقات را در ورزشگاه تماشا کنند. در زمان شروع مسابقه نیز شگفت زده شدم و به همین دلیل بعد میفهمم مردم چرا به ورزشگاه نمیآیند. فوتبال بدون تماشاگر هیچ احساسی ندارد. حداقل باید 10 هزار نفر نفر بازیکنان را تشویق کنند و فریاد بکشند تا به بازیکنان انگیزه دهند. در این حالت آنها حتی بهتر هم بازی میکنند. کار مسئولان این است که راهی برای پر کردن استادیومها پیدا کنند. فوتبال یک ورزش احساسی است و میتواند احساسات تمام خانوادهها را به ورزشگاهها جذب کند. این حالت جالبتر است. من شنیده ام تیمهای ماریبور و مورا در اسلوونی چنین سنتی دارند. کار یک فوتبالیست در مقابل تعداد زیادی از هواداران بسیار سرگرم کننده است.
آیا لیگ اسلوونی برای بازیکنان جوانی مانند پسران شما مناسب است؟
اسلوونیاییها و بلژیکیها را نمیتوان با آلمان و فرانسه مقایسه کرد. اسلوونی تنها دو میلیون نفر جمعیت دارد. باید در فوتبال واقع بین باشیم. کار ما ایجاد استعدادهای جوان است که به خارج از کشور میروند. کسب درآمد با بهبود زیرساختها و ایجاد استعدادهای جدید. اسلوونی از موقعیتی عالی و مرکزی بین ایتالیا، اتریش، مجارستان و کرواسی برخوردار است. امکانات زیادی در این کشور وجود دارد و استعدادهای این کشور میتوانند به تیم ملی برسند. مثال خوب فوتبال پایه آژاکس است که بازیکنان را برای بزرگترین باشگاهها تولید میکند. نمیدانم چگونه در ردههای سنی پایینتر در اسلوونی کار میکنند. در بلژیک نیز سرمایه گذاری زیادی در کادر مربیگری سطح پایه انجام شده است. من خودم در کلن آموزش دیدم. بلندپرواز بودم و بهترین کاری را که میتوانستم و میخواستم انجام دادم. سرمایه گذاری 10 ساله در فوتبال پایه باز میگردد با این حال باید یادمان باشد ما برای مربیان رئال مادرید و غولهای اروپایی کار نمیکنیم بلکه برای کشورمان کار میکنیم.
شما در فوتبال حرفهای بسیار موفق بودید. چه چیزی را برجستهترین نقطه دوران حرفهای خود میدانید؟
من به قهرمانی در جام یوفا با شالکه و عنوان قهرمانی لیگ بلژیک اشاره میکنم. وقتی ما به عنوان یک تیم نتیجه خوبی کسب میکردیم همیشه خوب بود. من از ورزشگاههای کاملی که در آن با احساس وابستگی برای باشگاه یا تیم ملی بازی میکردم لذت بردم. در مربیگری به عنوان دستیار دیک ادووکات و ژرژ دیکنز چیزهای زیادی یاد گرفته ام. چهار سال سرمربی بلژیک بودم و این اتفاق بزرگی است. بلژیک از سال 2002 تا 2014 به جام جهانی و یورو نرفته بود، اما با رهبری من توانستیم به این 2 رقابت مهم بازگردیم و من به این موضوع بسیار افتخار میکنم. ضمن اینکه در زمان من برای اولین بار به رتبه یک رنکینگ فیفا رسید.
در چهار دوره جام جهانی به عنوان بازیکن شرکت کرده اید. تجربه جالبی از آن مسابقات دارید؟
من در طول دوران بازی ام بارها آسیب دیده و دچار مشکل شدم. در آن دوران 12 عمل جراحی انجام دادم. پیش از بازی با برزیل در مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی 2002 زانوی من قفل شد. خیلیها این را نمیدانند. قبل از بازی روزنامه نگاران پرسیدم آیا من از برزیلیها میترسم. پاسخ دادم که فقط از یک بازی بسیار سخت و سطح بالا به دلیل مصدومیت میترسم. فکر میکردند که شوخی میکنم و میخواستند داستانهایی برای من درست کنند، اما میدانستم که یک حرکت نادرست انفرادی به معنای جراحی جدید برای زانوی من است. آن مسابقه گذشت و در پنجمین جام جهانی هم به عنوان سرمربی شرکت کردم.
زیباترین گلی که در دوران بازی تان به عنوان یک مهاجم به ثمر رساندید، کدام گل بود؟
در مقدماتی جام جهانی 2002 یکی از زیباترین گل هایم را به فرانسه زدم. ان یک رقابت بسیار عالی بین بلژیک با فرانسه بود. مقابل 80 هزار نفر در ورزشگاه استاده فرانس پاریس حریف را 2 بریک بردیم. من با یک ضربه ایستگاهی که حتی اولریش رامه، دروازه بان آن زمان بوردو توپ را ندید، دقیقه 89 گل بدم. آن گل از لحاط فنی عالی بود.
خود را به عنوان یک مربی چگونه توصیف میکنید؟
دوست ندارم از خودم دفاع کنم، اما میخواهم تیم هایم به شکل تهاجمی بازی کنند و بارها تا مقابل دروازه حریف جلو بیایند. مدافعان تیمهای من باید رو به جلو باشند و تمام بازیکنان باید به حریف فشار بیاورند.
آیا این استراحتها به شما صدمه نمیزند؟
اکنون برای تماشای بازیها دقت دارم. من تاکتیکهای پپ گواردیولا را در دیدار رفت منچستر سیتی با رئال مادرید در دور رفت مرحله یک هشتم نهایی آن هم بدون حضور یک مهاجم کلاسیک در ترکیب تیمش تجزیه و تحلیل کردم. به عنوان مربی، از این طریق ایدههایی به دست میآورم. فوتبال زندگی من است و من دیوانه این بازی هستم.
رقابتهای یورو نزدیک است. تیم مورد علاقه تان یعنی بلژیک با این همه ستاره چه عملکردی در یورو 2020 خواهد داشت؟
متأسفانه تیم ملی بلژیک در حال حاضر تحت تأثیر مصدومیت برخی بازیکنانش قرار دارد. البته خوشبختانه در آخرین جام جهانی چنین مصدومیتهایی وجود نداشت و این موضوع در انجام شدن بهترین بازیها و موفقیت تیم مشهود بود. اکنون سخت است بگوییم کدام بازیکنان در ماه ژوئن به صورت کامل آماده خواهند شد. در سایر تیمهای ملی قدرتمند همین سؤال را میکنند. شما باید در زمان مناسب شانس کسب عنوان را داشته باشید. حتی زمانی که من مربی بودم ما طرفدار پیروزی بودیم. چهار سال بعد هم همین بود. مهمترین بازیکنان بلژیک چهار سال بزرگتر و باتجربهتر شده اند. آنها در قویترین باشگاهها نقش اصلی را ایفا میکنند. اما یک سؤال باقی مانده است. آیا تیم پس از رفع خطر آسیب دیدگی بازیکنان آماده میشود؟ ورتونگن، کمپانی و ورمائلن خوب میشوند؟ جایگزینهای زیادی برای ستارههای کلیدی وجود ندارد. بلژیک کشور خیلی بزرگی نیست و بازیکنان زیادی ندارد، اما اکنون یک نسل واقعا استثنایی از بازیکنان سطح بالا داریم.
انتهای پیام /