سه‌شنبه 20 آبان 1404

و همچنان «هزار دستان»

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
و همچنان «هزار دستان»

سریال «هزاردستان» ساخته علی حاتمی برای چندمین بار روی آنتن تلویزیون رفته و در این روزها همچنان طیف وسیعی از مخاطبان را ترغیب به تماشایش در شبکه آی‌فیلم می‌کند. این در حالی است که صداوسیما در سال‌های اخیر به‌شدت در بحث سریال‌سازی ناموفق بوده و با بودجه‌های هنگفت نتوانسته اثر قابل‌قبول و راضی‌کننده‌ای تولید کند و از این رو بازپخش سریال‌های قدیمی همواره با اقبال عمومی روبه‌رو می‌شود.

این موضوع در سال‌های اخیر یکی از موضوعات مورد بحث بوده اما انتقادها تاثیری بر مدیران سازمان صداوسیما نداشته و تغییری در رویکرد این رسانه به وجود نیامده است. اینکه چرا سریالی مثل «هزاردستان» همچنان در جلب مخاطب موفق است به عوامل مختلفی بستگی دارد. مرور خاطرات عوامل این مجموعه از این موضوع حکایت می‌کند که تولید این پروژه سال‌ها زمان برده و عوامل با تمام وجود و با وسواس تلاش کرده‌اند در نهایت یک اثر موفق را شکل بدهند.

«هزاردستان» در سال‌های 1358 تا 1366ساخته شد اما طرح اولیه‌اش در سال 1354 با عنوان «جاده ابریشم» و با حضور شخصیت‌هایی مثل سیدحسن مدرس، میرزا کوچک خان و رضاشاه به ذهن حاتمی آمد و بعدتر دچار تغییرات اساسی شد و ماهیت کار تغییر کرد. این سریال که داستان زندگی رضا خوشنویس را روایت می‌کند بر اساس شخصیتی تاریخی به نام کریم دواتگر نوشته شده است. فیلم از دو بخش اصلی تشکیل شده است؛ بخش اول داستان رضا تفنگچی در دوران احمدشاه و آغاز حکومت رضاشاه است و بخش دوم ماجرای زندگی رضا خوشنویس را شرح می‌دهد که همزمان با دوران پایانی حکومت رضاشاه و آغاز حکومت محمدرضا‌شاه است.

رضا تفنگچی با بازی جمشید مشایخی شخصیت اصلی هزاردستان است. ابتدا او در هیبت پیرمردی خوشنویس ظاهر می‌شود که با همسرش، قمربانو با بازی شهلا میربختیار، در مشهد و به دور از جنجال‌های سیاسی تهران زندگی می‌کنند. خلوت این زن و شوهر پیر را مفتش شش‌انگشتی بر هم می‌زند که این نقش را داود رشیدی بازی کرده است. مفتش رضا را به علتی نامعلوم دستگیر می‌کند و با تهدید و ارعاب و شکنجه از او می‌خواهد به جرمی نامشخص اعتراف کند. این بازجویی‌ها محملی می‌شود برای بازگشت به گذشته پرماجرای رضا خوشنویس و....

از «هزار دستان» به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون نام می‌برند که در فهرست ملی برنامه حافظه جهانی یونسکو ثبت شده است. پس از مرگ حاتمی دو فیلم سینمایی با نام‌های «کمیته مجازات» و «طهران روزگار نو» با تدوین واروژ کریم‌مسیحی عرضه شد. تیتراژ اولیه «هزار دستان» پیش‌درآمدی در آواز اصفهان ساخته مرتضی نی‌داوود با تنظیم مرتضی حنانه برای ارکستر است.

می‌گویند علی حاتمی فیلم‌نامه هزاردستان را 8تا 10بار بازنویسی کرد تا سرانجام به نسخه نهایی رسید. نقل‌قول‌ها می‌گویند که 13 قسمت از این سریال حذف و در آرشیو صداوسیما بایگانی شده است. شاید یکی از ماندگارترین دستاوردهای این مجموعه را باید ساخت شهرک سینمایی غزالی دانست. علی حاتمی می‌گفت ساخت این شهرک را در جوانی شروع کرده و وقتی کار تمام شده دیگر پیر بوده است. در این شهرک محله‌های اصلی و قدیمی تهران ساخته شده و 30هزار مترمربع به خیابان لاله‌زار و میدان توپخانه اختصاص یافته است، آن هم به گونه‌ای که نمای بیرونی ساختمان‌ها قابل جابه‌جا شدن باشد و بتوان هر عمارت را به بنایی دیگر تبدیل کرد.

با همه این بحث‌ها شاید یکی از مهم‌ترین نکات سریال گرد هم آمدن جمعی از بهترین بازیگران ایران بود. جمشید مشایخی در نقش رضا خوشنویس، داود رشیدی در نقش مفتش شش‌انگشتی، عزت‌الله انتظامی در نقش خان مظفر، محمد‌علی کشاورز در نقش شعبون استخونی، جهانگیر فروهر در نقش کفیل شعبه تامینات، جمشید لایق در نقش نشاط پیشخدمت مخصوص خان مظفر، علی نصیریان در نقش ابوالفتح و... بازی کرده‌اند.

زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی درباره این مجموعه گفته بود: «هزاردستان سریال بااهمیتی است که زمان و کار زیادی صرف تولیدش شده است. بهترین بازیگران آن زمان در آن بازی می‌کردند؛ کارگردان بر کارش مسلط بود، فیلم‌بردار خوبی داشت و دیالوگ‌های زیبایی برای آن نوشته شده بود و همه‌چیز آن حساب شده بود و در زمان پخش باعث خلوت شدن خیابان‌ها می‌شد.»

مرحوم داود رشیدی درباره همکاری با علی حاتمی در این مجموعه گفته بود: «علی حاتمی یک ویژگی داشت که هر شخصی آن را ندارد و آن هم پشتکاری بود که این کارگردان داشت. او دنبال همه کارها را می‌گرفت و محال بود که آن را نیمه‌کاره رها کند. او با همه ناملایمتی‌ها که با او در آن سال‌ها می‌شد، سریال عظیم هزاردستان را ساخت. سریالی که در زمان ساختش چندین بار مدیران سیما عوض شدند. یعنی این‌قدر عظیم بود.»

علی نصیریان نیز گفته است: «هم موضوع «هزاردستان» و هم شخصیت علی حاتمی برای من جذاب بود. یکی از خصوصیاتی که من از علی حاتمی دیدم این بود که علی حاتمی بسیار آدم صمیمی بود، حاتمی خودش بود، بی‌ادا بود، این خود بودن بسیار مهم است که آدم ادا درنیاورد و هر چه هست خودش باشد. علی حاتمی مهربان بود به‌خصوص در مورد کارش آدم بسیار مهربان و آرامی بود. با عوامل کارهایش با محبت رفتار می‌کرد و هم‌دوره‌ای‌های خودش را دوست داشت. آثار تجسمی و اشیایی را که از قدیم در ایران بود بسیار دوست داشت و از آنها در صحنه‌های مختلفی که می‌خواست بسازد استفاده می‌کرد؛ از فضاها، از معماری حتی از آجر، اشیا، گلدان، گل و.... همه اینها را با یک نگاه و یک تعلق خاطر به ایران در آثارش استفاده می‌کرد.»