پایان یک برند ملی، مرگ یک نوستالژی / داروگر پس از نزدیک یک قرن به نقطه پایان رسید
زمزمههای ورشکستگی داروگر یک بار در سال 96 و بار دیگر در سال 99، با اشاره به بدهی مالیاتی 830 میلیارد تومانی و آگهی مزایده اموال این شرکت توسط سازمان امور مالیاتی در رسانهها بازتاب داشت. ورشکستگی این برند ملی در سال 96 توسط وزارت صمت تکذیب شد. در سال 99 نیز بدهی این شرکت با فروش 48 کامیون توسط سازمان امور مالیاتی تسویه شد. تیغ سوءمدیریت ناشی از خصوصیسازی اما برندهتر بود.
فراز نوشت: افزایش تصاعدی زیان انباشته داروگر، درست 4 سال پس از واگذاری سهام این شرکت آغاز شد. به گونهای که طی سالهای 92 تا 99، زیان انباشته داروگر افزایش 270 برابری داشت. صورتمالی این شرکت نشان میدهد که زیانانباشته داروگر در حالی از 838 میلیارد تومان در سال 98، به هزار و 79 میلیارد تومان در سال 99 افزایش یافته که کل درآمد عملیاتی این شرکت در سال 99، حدود 8 میلیارد و 600 میلیون تومان بود.
کارگران کارخانه داروگر تهران، روز گذشته از تعطیلی این کارخانه باقدمت خبر دادند. طبق گفتهها، این تعطیلی به دلیل مشکلات مالی کارفرما، اخراج تعدادی از کارگران و مطالبات معوقه 4 ماهه حدود 100 کارگر بوده است. داروگر اما نخستین برند اصیل ایرانی نیست که قربانی مشکلات مالی ناشی از فرایند خصوصیسازی در ایران شده است.
شرکت داروگر، برندی با قدمت 95 ساله و پایهگذار تولید صنعتی صابون و پودر لباسشویی در کشور بود. در اواخر دهه 60، نماد داروگر روی تابلوی بورس اوراق بهادار نشست و همین، نقطهعطفی در بهبود کیفیت صنعت فرآوردههای بهداشتی کشور بود. همه چیز خوب پیش میرفت تا این که عمده سهام این شرکت، در راستای اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی، در دو مرحله به فردی به نام بیژن اسماعیلی واگذار شد. اسماعیلی، به عنوان سهامدار عمده شرکت داروگر، در مجمع سال 89 این شرکت بیش از 95 درصد سود تحققیافته شرکت را میان سهامداران توزیع کرد و همین، نخستین نشانه از سقوط داروگر بود.
از زمزمه ورشکستگی در سال 96 تا ورشکستگی قطعی در 1402
بدهی به نظام بانکی و سوء مدیریتی که درسالهای گذشته بر شرکت داروگر حاکم بود، به عنوان دلایل اصلی تعطیلی این کارخانه قدیمی عنوان میشود. بحرانهایی که موجب افزایش روزافزون بدهیها، کاهش سهم داروگر در بازار و افزایش زیانانباشته این شرکت شد. افزایش تصاعدی زیان انباشته داروگر، درست 4 سال پس از واگذاری سهام این شرکت آغاز شد. به گونهای که طی سالهای 92 تا 99، زیان انباشته داروگر افزایش 270 برابری داشت. صورتمالی این شرکت نشان میدهد که زیانانباشته داروگر در حالی از 838میلیارد تومان در سال 98، به هزار و 79 میلیارد تومان در سال 99 افزایش یافته که کل درآمد عملیاتی این شرکت در سال 99، حدود 8 میلیارد و 600 میلیون تومان بود.
زمزمههای ورشکستگی داروگر یک بار در سال 96 و بار دیگر در سال 99، با اشاره به بدهی مالیاتی 830 میلیارد تومانی و آگهی مزایده اموال این شرکت توسط سازمان امور مالیاتی در رسانهها بازتاب داشت. ورشکستگی داروگر در سال 96 توسط وزارت صمت تکذیب شد. در سال 99 نیز بدهی این شرکت با فروش 48 کامیون توسط سازمان امور مالیاتی تسویه شد. تیغ سوءمدیریت ناشی از خصوصیسازی اما برندهتر بود.
بررسی حجم تولیدات داروگر نیز 7 مهر تاییدی بر روند سقوط آن میزند. تولید پودر لباسشویی این شرکت در سال 99 نسبت به سال 98، حدود 29 درصد، تولید شامپو 61 درصد و تولید نرمکننده موی سر 50 درصد کاهش داشتند. به طور کلی اما، مقدار تولیدات داروگر، بلافاصله پس از خصوصیسازی تا 1399، شاهد کاهش 70 درصدی بوده است. با استناد به نمودار مربوط به کل محصولات تولیدی شرکت داروگر، تولیدات این شرکت از 74 هزار و 663 تن در سال 89، به 22 هزار و 277 تن در پایان سال 1399 رسیده بود.
خطر بیخ گوش زیرمجموعههای داروگر
بیژن اسماعیلی در سالهای پس از تصدی بر شرکت اصلی داروگر، مالکیت دو شرکت دیگر زیرمجموعه هلدینگ داروگر را نیز خریداری کرد و از همین رو، سقوط داروگر، میتواند به معنی فروپاشی دیگر شرکتهای زیر مجموعه نیز باشد. البته بررسی وضعیت شرکت «روغن جهان» نیز نشان میدهد که سرنوشتی مشابه با داروگر را به انتظار نشسته است.
کارخانه روغننباتی جهان، در آبانماه سال 1334 برای تولید روغن از روغندانههای پنبه با سرمایهگذاری مشترک محمد فاتح و محمدعلی غضنفر در حاجیآباد کرج تاسیس شد. در سالها بعد، این کارخانه به اختیار بنیاد شهید درآمد و در سال 85 با انتقال به محل جدید، به بهرهبرداری مجدد رسید.
در آن ایام حدود 48درصد سهام کارخانه در اختیار بنیاد شهید و امور ایثارگران، حدود هفتدرصد در اختیار ستاد اجرایی فرمان امام و بقیه در اختیار سایر شرکتهای سرمایهگذاری و عمومی بود. اواسط شهریورماه سال 85 فاز نخست کارخانه روغننباتی جهان پس از انتقال به محل جدید در استان زنجان به بهرهبرداری رسید؛ افتتاحی که شاید فقط در چند سال نخست برای کارگران خوشیمن بود و بعد از آن نانی که قرار بود برای آنها روغنی شود را نهتنها روغنی نکرد، بلکه آن را آجر کرد.
کارخانه روغن جهان در اواخر کار دولت دهم به بهانه خصوصیسازی و در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی، از مالکیت بنیاد شهید و ستاد اجرایی درآمد و بدون حضور سازمان خصوصیسازی به بیژن اسماعیلی سپرده شد. این کارخانه، پیش از خصوصیسازی، به ظرفیت تولید روزانه تا 420 تن دست یافته بود. پس از واگذاری اما، خورشید روزهای خوب در کارخانه روغن جهان رو به افول بود. تعداد کارگران در زمان واگذاری حدود 640 نفر بوده که اکنون فقط 80 کارگر باقی مانده است.
تماشاخانه