پای باباسفنجی و آبنبات چوبی چگونه به دانشگاهها باز شد؟
چندی پیش یک کاربر شبکه اجتماعی ایکس در پاسخ به این پرسش که «در دانشگاه چه کار میکنید؟» تصویری از خود را در حالی که سرِ کلاس درس آبنبات چوبی میخورد و کارتون باباسفنجی نگاه میکرد، منتشر کرده بود
«انگیزه ندارم، وقت ندارم، علاقه ندارم و...» شنیدن این عبارات و جملاتی شبیه این، از زبان دانشجویانی که حالا با شکستن سد کنکور، ورود به بهترین دانشگاههای کشور را تجربه کردهاند؛ غافلگیرت میکند.
به گزارش قدس، دانشجوی یکی از دانشگاههای معتبر کشور میگوید: رشتهای که در آن تحصیل میکنم آینده شغلی ندارد. به اجبار و فقط برای گرفتن مدرک، ادامه تحصیل میدهم. شاید اگر همین وقتی را که باید برای درس خواندن اختصاص میدهم، صرف کار کردن میکردم، میتوانستم کلی سرمایه پسانداز کنم؛ ولی برای شغل و جایگاه اجتماعی مهم حتماً باید مدرک داشته باشی.
با این حال شاهین آخوندزاده، استاد تمام و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است: ما سدی به نام کنکور ساختهایم و این تصور در ذهن دانشجویان شکل گرفته که اگر کنکور را رد کنی دیگر در دانشگاه، آزاد هستی. دانشجویان با چنین تصور غلطی وارد دانشگاه میشوند.
اکبری، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد نیز درباره چرایی بیرغبتی دانشجویان به تحصیل میگوید: دلیل را باید در نگرانی از آینده شغلی آنها جستوجو کرد؛ دانشجویان میگویند پس از سه چهار سال درس خواندن و دود چراغ خوردن، نتوانستهایم از مدرکمان استفاده کنیم و عمرمان هدر رفته است.
از میان اخبار