پای درس آقا | 50 سال غربزدگی پهلوی چه فایدهای جز بدبختی برای کشور داشت؟
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، غربزدگی آفتی است که قریب به دو قرن کشور ما را درگیر خود ساخته است. معمولاً غربزدگی و تحقیر خود در برابر تمدن مدرن غرب به بهانههای مختلفی نظیر پیشرفت، آزادی، دموکراسی، علم و... شکل میگیرد اما در نتیجه اصالت و هویت ملی ما را به چالش خواهد کشید. در ادامه سخنان رهبر انقلاب در این باره را میخوانید.
ما پنجاه سال ذیل غرب بودیم، غربزدگی چه فایدهای جز بدبختی داشت؟
یک عدهای از غربزدهها، از صد سال پیش تبلیغ کردند که اگر میخواهید کشورتان پیشرفته بشود و ایران جلو بیفتد، بایستی بروید در ذیل غرب تعریف بشوید. همان تعبیر غربزدگی که مرحوم آلاحمد مطرح کرد و نوشت، این فکرِ غلطی بود؛ حالا در مورد بعضی از آن کسانی که این فکر را القا میکردند، خائنانه هم بود، اما بعضی خائنانه نبود، جاهلانه بود.
امروز هم هنوز کسانی از دنبالههای آنها همین فکرها را ترویج میکنند که «ما در ذیل غرب بایستی پیشرفت کنیم»؛ نه، پنجاه سال، کشور در زمان دوران پهلوی در ذیل غرب زندگی کرد؛ پنجاه سال! یک مدتی در آن اواسطِ رضاخان در ذیل آلمان، بعد یک مدتی در ذیل آمریکا تا آخر؛ چه پیشرفتی برای کشور حاصل شد؟ جز بدبختی، جز عقبافتادگی، جز نابود شدن سرمایههای اساسی کشور، چه عاید کشور شد؟ نخیر، در ذیل غرب نمیشود، نمیتوان پیشرفت کرد؛ آنکسی که این حرف را بزند که کشور در ذیل غرب ممکن است پیشرفت بکند، خائن به کشور است اگر بداند چه میگوید؛ ممکن هم هست جاهل باشد.1396/07/26
در دهههای بیداری اسلامی و به ویژه سالهای اخیر پس از شکستهای پیاپی از ایران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطین و اینک مصر و تونس و... کوشیده است، پس از شکست تاکتیک اسلامستیزی و خشونت علنی، به تاکتیک بدلسازی و تولید نمونههای تقلبی دست بزند، تا عملیات تروریزم ضدمردمی را به جای «شهادتطلبی»، «تعصب و تحجر و خشونت» را به جای «اسلامگرایی و جهاد»، «قومیتگرایی و قبیلهبازی» را به جای «اسلامخواهی و امتگرایی»، «غربزدگی و وابستگی اقتصادی و فرهنگی» را به جای «پیشرفت مستقل»، «سکولاریزم» را به جای «علمگرایی»، «سازشکاری» را به جای «عقلانیت»، «فساد و هرج و مرج» اخلاقی را به جای «آزادی»، «دیکتاتوری» را به نام «نظم و امنیت»، «مصرفزدگی، دنیاگرایی و اشرافیگری» را به نام «توسعه و ترقی»، «فقر و عقبماندگی» را به نام «معنویتگرایی و زهد» قلمداد کند.1390/11/14
نهاد آموزشی جدید در این کشور غربزده بود
از روزی که نظامی به نام نظام آموزش و پرورش در این کشور به وجود آمد بنای کار بر آن فلسفهای نبود که ما امروز دنبال آن فلسفه هستیم. دو عیب بزرگ وجود داشت. یک عیب از جنبه اعتقادی و ایمانی، یک عیب از جنبه سیاسی و مدیریتی کشور. عیبِ جنبه ایمانی این بود که آن کسانی که آموزش و پرورش جدید را وارد کشور کردند، نه فقط نیتشان متدین کردن مردم و جوانها نبود، بلکه به عکس، نیتشان دور کردن مردم از عقاید دینی بود. به طور مسلم این است. البته آن کسانی که طراحان اولیه وزارت آموزش و پرورش در کشور بودند، برنامهها را ریختند، کتابهای درسی را نوشتند، بعضیشان کاملًا جزو آدمهای بیدین نبودند؛ نه، در بین آنها آدمهای متدین هم بودند، لکن کلانِ برنامه این بود.
همان برنامهای بود که در آموزش و پرورش به یک شکل، در مسأله کشف حجاب به یک شکل، در مسأله کوبیدن مراکز مذهبی به وسیله رضا خان به یک شکل خودش را نشان میداد؛ یعنی توسعه تفکرات غیر دینی، بلکه ضد دینی.
دین را کنار گذاشتند
آموزش و پرورش براساس یک چنین فکری به وجود آمد. و آن کسانی که از اول، آموزش و پرورش را درست کردند، بعضیشان آدمهای بیدینی هم نبودند، متدین هم بودند؛ نشانههای تدینشان هم بعضاً گوشه و کنار در آن نظام قدیمیِ آموزش و پرورش و کتابهای قدیمی پیداست؛ که ما بعضی را از گذشته در زمان نوجوانی دیده بودیم و یک چیزهایی پیدا بود، لکن اساس، اساسِ ضد دینی بود، نه غیر دینی؛ بر اساس ضدیت با دین بود. هرچه هم گذشت، این جنبه ضد دینی، پیوسته و تا آخرِ دوران پهلوی بیشتر و بیشتر شد. آن جنبه سیاسی و مدیریتی، جنبه ضد ملی آموزش و پرورش بود.
اگرچه که آن رژیم دعوی ملیت داشت، واقعاً هم دنبال ملیت میگشت؛ چون ایدئولوژی که نداشتند؛ ناچار بودند وقتی ایدئولوژی کنار زده میشود، دین کنار زده میشود، یک جایگزین لازم دارد. این جایگزین را ملیت قرار داده بودند؛ مثل خیلی از کشورهای دیگر. لذا ملیت را دنبال میکردند لکن آن ملیتی که دنبال میکردند، به معنای واقعی به معنای حفظ هویت ملی نبود.
به چه دلیل؟ به دلیل اینکه وابستگیهای سیاسی آنها روز به روز بیشتر میشد و همین در کیفیت تعالیم و آموزشهای آموزش و پرورش خودش را نشان میداد؛ همچنانی که در تدوین دستگاههای حقوقی ما و قضایی ما خودش را نشان میداد؛ همچنانی که در ساخت ادارات دولتی ما و تشکیلات عمومی دولت خودش را نشان میداد؛ یعنی غربزدگیِ مطلق. این، در آموزش و پرورش هم بود.
پایان پیام /